مصادیق متعددی را برای «مصلحتاندیشی صحیح» میتوان ذکر کرد. نجنگیدن با آمریکا به صورت مستقیم یکی از همین مصادیق است. با وجود دشمنی سخت و صریح آمریکا با جمهوری اسلامی، ایران بنا بر حکمت و مصلحت، ضمن حفظ حالت اعتراض علیه آمریکا، علیه این کشور لشکرکشی نمیکند. رهبر معظم انقلاب در این باره تصریح میکنند: «عمده این است که آن حالت تعرض، تعارف زبانى نباشد. اینطور نیست که هر که با کسى دشمن است، لازمه دشمنى این باشد که همین روز اول، اعلان جنگ بدهد؛ نه؛ نگاه میکند به نیروى خودش، به خزانه خودش، به امکانات خودش، به همسایههاى خودش و به وضع دشمن؛ اگر مقتضى بود اعلان جنگ میدهد؛ و الّا نمیدهد. اگر ما اعلان جنگ نمیدهیم و کشتىهاى فلان دولت را در دریا غرق نمیکنیم، معنایش این نیست که با آن دشمنى نداریم.» دوگانهای که اینجا تصور میشود، عبارت است از: «جنگیدن با دشمن اصلی، یعنی آمریکا» و «نجنگیدن با آمریکا و حفظ حالت اعتراضی». با توجه به حکمت و مصلحت که ناشی از توجه به امکانات و استعدادهای داخلی و خارجی است.
نمونه دیگر از مصلحتاندیشیهای صحیح، حفظ موقعیت و رعایت جایگاه خطیر رهبری در نظام جمهوری اسلامی است. رهبر معظم انقلاب در پاسخ به این پرسش که چرا نمیتوان در جمهوری اسلامی به راحتی از رهبر انتقاد کرد، به دو مطلب اشاره میکنند؛ نخست اینکه در رسانهها از همهـ حتی از رهبرـ انتقاد میشود و دوم آنکه عیبجویی از رهبر با توجه به موقعیت خطیرش اصلاً پسندیده نیست: «عیبجویى از رهبرى مگر چه حُسنى دارد؟ رهبرىاى که در نظام جمهورى اسلامى اشاره انگشتش باید بتواند در یک لحظه خطرناک و حسّاس، مردم را به جانفشانى وادار کند، آیا این مصلحت است که یک نفر به میل خودش بیاید بایستد و بدون حق و بدون موجب، نسبت به او بدگویى کند؟!» در واقع، اینجا رهبر معظم انقلاب متوجه میشوند مقصود سؤالکننده از انتقاد، همان شیوهای است که در جلسات استیضاح یا حتی گاهی در مناظرات مشاهده میشود. در این شیوهها، هدف اصلی، رسیدن به واقعیت و حقیقت نیست؛ بلکه غلبه بر طرف مقابل است، مانند آنچه مرسوم فضاهای انتخاباتی و جدلهای طرفینی است. البته این نکته به جز انتقاد صحیح از رهبر جامعه است که به تصریح خودشان در رسانهها مشاهده میشود. دوگانهای که اینجا متصور است؛ «مطالبهگری بیمحابا و جدلگونه از ولی فقیه به اسم شفافیت و انتقاد» و «حفظ جایگاه و منزلت و شأن ولی فقیه به منظور رهبری جامعه و اثرگذاری بر آحاد و بسیج مردم» است.