انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ حرکتی خلاف جریان غالب نظم جهانی بود. در آن زمان، نظم مدرن بر مبنای نظام سلطه شکل گرفته بود که دین را یا افیون تودهها میدانست یا آن را به انتخاب شخصی فروکاسته بود. این نظام دنیا را به دو بخش «سلطهگر» و «سلطهپذیر» تقسیم کرده بود و کشورهای سلطهگر، هژمونی خود را در عرصههای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی اعمال میکردند. ایران پهلوی نیز در این ساختار جهانی جایگاهی وابسته و تعریف شده داشت.
انقلاب اسلامی این نظم ظالمانه را به چالش کشید و مردم ایران با سرنگونی نظام شاهنشاهی، وابستگی به نظام سلطه را رد کردند. به همین دلیل، هسته مرکزی انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی، مبارزه با طاغوت و استکبار و خروج از نظم سلطه است. این انقلاب، حرکتی اعتراضی و غیرنرمال از دید نظام سلطه بود، زیرا تعریفی که آنها از «کشور نرمال» داشتند، کشوری بود که در چارچوب طرح و برنامه سلطه جهانی عمل کرده و منافع خود را در تقویت کشورهای سلطهگر تعریف کند.
اما جمهوری اسلامی در مسیری مخالف حرکت کرد و با تأکید بر استقلال و ارزشهای انقلابی، زمینهای فراهم کرد که دیگر کشورهای سلطهپذیر نیز انگیزه قیام علیه نظم جهانی پیدا کنند. این موضوع جمهوری اسلامی را به تنها اپوزیسیون جدی نظام سلطه جهانی تبدیل کرده است. خطر جمهوری اسلامی برای نظام سلطه در همین استقلال و انقلابیگری نهفته است که دشمنان برای استحاله آن تلاش میکنند.
نظام سلطه درصدد است جمهوری اسلامی را از محتوای دینی و انقلابی تهی کرده و آن را به کشوری تابع تبدیل کند. ابزار اصلی آنها القای تفکراتی، نظیر «پیوستن به جامعه جهانی» و «رها کردن گفتمان انقلابی» است. در این طرح، هویت انقلابی ایران تضعیف و جایگاه آن به کشوری وابسته در نظم سلطه تبدیل میشود. با این حال، هویت جمهوری اسلامی بر اسلام انقلابی و روحیه انقلابی مردم استوار است و از دست دادن این هویت، به معنای شکست در برابر نظم سلطه خواهد بود.
راه مقابله با این تهدیدها، احیای انقلاب در ذهنها و حراست از جهتگیری انقلابی است. رهبر معظم انقلاب نیز همواره بر حفظ تفکر و روحیه انقلابی تأکید دارند و بیان میکنند که باید در مواضع انقلابی صراحت داشت. ایشان معتقدند، «پایبندی به مبانی امام خمینی (ره)» و شجاعت در بیان مواضع انقلابی، از انحراف نظام جلوگیری میکند.