حمایت از تولید و برنامهریزی جهت حرکت بهسمت حمایتهای همهجانبه از تولید طی سالهای گذشته، یکی از پررنگترین و اصلیترین شعارهای مطرح شده در کشور بوده است. اما بنا به بسیاری از دلایل متأسفانه دولتهای مختلف با سیاستگذاریهای غلط موانع بسیار بزرگی را پیش روی حمایت از کسبوکارها و فعالیتهای مولد قرار دادهاند. یعنی سیاستهایی را اعمال کردهاند که در نتیجه مغایر و مخالف سیاستهای کلان کشور در راستای حمایت از تولید بوده است.
بیشک بخشی از حمایت از تولید، موضوع تأمین مالی است. تأمین مالی که زمینهساز ورود ایدههای نو و کارآفرینان به بخش تولید و در نهایت تولیدات انبوهی شود که قابلیت صادراتی داشته باشد. اما ضعف عملکردی در تأمین مالی بنگاههای اقتصادی بهویژه بنگاههای کوچک و متوسط و از آن بدتر وجود تورم و سودهای بالای بانکی تولید را به گوشه رینگ برده و تحت فشارهای بسیار زیادی قرار داده است.
آنچه در این موضوع حائز اهمیت است، سیاستگذاریهای غلط در حوزه میزان سود بانکی است که تولید و بهتبع آن اقتصاد کشور را تحتالشعاع آثار منفی خود قرار داده است. هنگامهای که حاشیه سود تولید بسیار پایین است و به گرد پای تورم و سود تعریف شده نظام بانکی نمیرسد، فارغ از سودهایی که بعضا از سودهای اعلامی بانک مرکزی بیشتر است، نمیتوان انتظار داشت تولیدکننده در میانه راه زمینگیر نشود یا سرمایهها راهی بخش تولید شوند.
در این موضوع شکی نیست که بانک مرکزی اگر خواستار کاهش میزان تورم است، قبل از تعیین چنین ارقامی بهعنوان سود بانکی و بالا بردن میزان تسهیلات به رقمهای کنونی باید درباره آینده تولید دوراندیشی میکرد، نه اینکه مسئله تولید را با این توجیه که در حیطه اختیارات و وظایف خود نیست از سر باز کند.
متأسفانه بسیاری از عوامل در نهادهای تأثیرگذار بر بازارهای مالی و پولی دستبهدست هم دادهاند تا اقتصاد را به سمتوسوی خطرناکی سوق دهند. سمتوسویی که حذف شدن تولید از آن، میتواند تبعات بسیار بدی برای آینده توسعهای و درآمدزایی و اقتصادی کشور داشته باشد.
درحالی میتوان به آینده اقتصاد کشور امیدوار بود که دولت با بسترسازیهای لازم و سیاستگذاریهای مناسب، هدایت و نظارت همه دستگاههای ذیربط حاشیه سود تولید را افزایش دهد. در صورتیکه الزام عملی به افزایش حاشیه سود تولید وجود داشته باشد، پرواضح و بدیهی است که سرمایهها بهسمت تولید میروند و خودبهخود مشکل تأمین مالی تولید نیز برطرف خواهد شد، در غیر این صورت پایین ماندن حاشیه سود تولید بهمعنای نابودی تولید در میان مدت است؛ درحالیکه کشورهایی به توسعه میرسند و توسعهیافته باقی میمانند که تولیدی پایدار و توانمند در عرصه اقتصاد خود داشته باشند.