کاهش میزان تورم و واقعی کردن حقوق و دستمزد برابر با آنچه در قانون ذکر شده، از جمله اصلیترین مطالبات کارگران و جامعه کارگری از دولت چهاردهم است. بیشک، نبود بازوی توانای کارگران و فکر و اندیشه و ایدههای نابی که در ذهن جوانان این سرزمین است، چالش بزرگی برای اقتصاد و امنیت کشور به شمار میآید، لذا دولت نباید فرصتسوزی کند و کارگران و جامعه کارگری را با مشکلات متعددی که با آن دستوپنجه نرم میکنند، تنها بگذارد و توجهی به رفع مشکلات و دغدغههای کارگران نداشته باشد.
بخش زیادی از مردم جامعه را میتوان از خانواده کارگری دانست؛ چرا که به جز کارگران، خانوادههای آنها نیز درگیر مسائلی میشوند و از آن تأثیر میپذیرند که در محیط کار و کارگری و قوانین و مصوباتی که بر زندگی کارگران اتفاق میافتد؛ لذا به دلیل اهمیت این موضوع و اینکه بخش قابل توجهی از مردم به صورت مستقیم و غیرمستقیم با چالشها و مشکلات جامعه کارگری در ارتباطند، دولت باید نگاه جامع و ویژهای به رفع مشکلات داشته باشد.
حل مشکلات کارگران و بازنشستگان، به ویژه در بخش تأمین اجتماعی بسیار مهم است. همسانسازی حقوق و دستمزدها و واگذار کردن بحث دستمزدها به کارگران و کارفرمایان بدون کمترین دخالت مخرب دولت در این بحث موضوع مهمی است که دولتمردان باید به آن توجه کنند.
بیتوجهی به بهبود وضعیت معیشتی و افزایش سطح درآمد کارگران اثرات بسیار بدی بر جامعه و محیط کسب و کار و روند تولید به جا میگذارد.
در طول سالهای گذشته، به کرات این موضوع بیان شده است که جوان ایرانی به دلیل پایین بودن سطح دستمزدها و متناسب نبودن میزان دستمزدها با تورم موجود در اقتصاد علاقهای به حضور در فعالیتهای مولد ندارد؛ لذا بنگاههای تولیدی در جذب نیرو به شدت دچار مشکل شدهاند و این موضوع بنگاهها را دچار دردسرهای عدیدهای کرده و ضربهای مهلک به روند افزایش تولید میزند.
بیشک، دستمزدها باید واقعی و برابر با نرخ تورم شود تا جوان ایرانی نسبت به این موضوع آگاه باشد که با هشت ساعت کار میتواند بخش قابل توجهی از نیازهای زندگی خود و خانوادهاش را تأمین کند. در صورتی که دستمزدها نسبتی با میزان تورم و هزینههایی که به مردم تحمیل شده است، مانند نرخهای بالای اجارهبها نداشته باشد، قطع به یقین با فرار جوانان از محیط کسبوکار، افزایش مهاجرتها و تمایل نداشتن به حضور در بخشهای مولد نه تنها شعار جهش تولید محقق نمیشود، بلکه به مرور زمان و در چشم برهمزدنی شاهد خالیشدن بنگاههای تولیدی از نیروهای انسانی جوان و کارآمدی میشویم که میتوانند چرخهای اقتصاد کشور را به گردش دربیاورند.
از این رو لازم است دولت نگاه جامع و ویژهتری به مسائل کار و کارگری داشته باشد تا حمایتی که از جامعه کارگری به وجود میآید، مانع از بیتوجهی جوانان به محیط تولید شود. در این صورت است که میتوان به فعالیت مستمر و مثمر ثمر بنگاههای تولیدی امیدوار بود.