یکی از مسائلی که طی سالهای گذشته اقتصاد ایران را شرطی و وابسته کرده است، وابستگی به دلار است. وابستگیهایی که متأسفانه توسط نفوذیها در اقتصاد ایران ترویج داده است. کسانی که در دهههای گذشته به صورت نفوذی با ترویج ادبیات اقتصاد سرمایهداری در کشور و رکن تأسیس نهادهای نفوذی اقتصاد سرمایهداری تلاش کردهاند تا اقتصاد ایران را وابسته به غرب و دلار آمریکا کنند.
متأسفانه نفوذیها به راحتی توانستهاند بانکهای ما را ربوی، بورس را به بازاری برای قماربازی و بیمههای ناکارآمد و نهادهای مالی و پولی متناسب با اقتصاد ربوی غربی را در ایران جا بیندازند تا اهداف غرب بهویژه آمریکا در اقتصاد ایران محقق شود.
سالهاست متأسفانه در ایران با سه رکن نفوذ مواجه هستیم. افراد غرب زده، ساز کار نفوذ و ادبیات اقتصاد سرمایهداری و نهادهای نفوذی اقتصاد سرمایهدار؛ بنابراین چارهای جز ایجاد تغییرات و تحولات و کوتاه کردن دست نفوذیها از اقتصاد ایران برای بهبود وضعیت اقتصادی نداریم.
در وهله اول برای عبور از چالشهای کنونی باید وضعیتی در اقتصاد ایجاد کنیم که مرعوب دلار نباشیم، اینگونه میتوانیم ارزش پول ملی را در میان مدت ارتقاء دهیم و دیگر مردم و دارندگان سرمایه به دلیل کاهش ارزش ریال از این بازار به آن بازار سرگردان دلالی و خرید طلا و ارز نباشند.
وقتی اقتصاد ایران از سوی برخی مسئولان بهویژه در بخش اقتصادی و پولی به دلار آمریکا گره خورده، پر واضح است نفوذیها اقتصاد ایران را گیر انداختهاند، بنابراین راهی برای خروج اقتصاد ایران از سازکارهای نادرست باز نمیکنند.
متأسفانه در دهههای گذشته شاهد این روند هستیم که گویا نظام سرمایهداری به ما القا کرده، نظام بانکی باید ربوی باشد، بازار ثانویه بورس شبیه به قمار خانه باشد و بیمه نیز ناکارآمد؛ در حالی که اقتصاد اسلامی بر این موضوع تأکید دارد که بانکها باید براساس عقود اسلامی کار کنند؛ بازار ثانویه باید حذف شود و بخش بیمه با راهکارهای درست باید مولد شود.
در اقتصاد اسلامی بر این موضوع تأکید شده است؛ بانک و بیمه ابزارهایی برای توسعه اقتصاد درونزا هستند؛ بنابراین راه حل توسعه سرمایهگذاری و رشد اقتصادی خلق تشکلهای تعاونی با تجمیع سرمایههای میلیونی مردم است.
برای نمونه اگر میلیونها نفر در تشکیل تعاونی پنلهای خورشیدی مشارکت کنند و سرمایههای خود را برای این منظور وارد کنند، بیتردید ضمن اینکه نیاز به انرژی کشور با ارزانترین قیمتها رفع میشود، امکان صادرات برق به کشورهای منطقه نیز فراهم میشود.
وقتی زیرساختهای لازم برای مشارکت مردم در بخشهای گوناگون اقتصادی باز شود به این معناست که مردم جزیی از حاکمیت شدهاند؛ لذا مخالفتها با حاکمیت به پایینترین حد ممکن میرسد، چرا که مردم شاهد این موضوع هستند حاکمیت برای سرمایهگذاری آنها محیط مساعدی فراهم کرده است؛ بنابراین در تولید ملی چه به لحاظ معنوی یا مادی شریک میشوند، پس برای عبور از چالشهای کنونی اقتصاد ایران باید به سمت تحقق و استفاده از راهکارهای اقتصاد اسلامی رفت.