نادر شهمرادی
اوباما همزمان با گسیل نیروهای تازهنفس به افغانستان ،عالی ترین مقام امنیتی خویش را راهی اسلام آباد و کابل میکند تا رهبری عملیاتی که او آن را سرنوشتساز میخواند برعهده گیرد. گفته می شود مأموریت جیمز جونز ، مشاور امنیت ملی امریکا در جنوب آسیا ، حساسترین بخش از آزمون نظامی اوباما در جنگ تروریسم است؛ همان راهبردی که رئیس جمهوری امریکا در ماه مارس برای جنگ در نوار مرزی مشترک پاکستان و افغانستان اعلام کرد.
جونز که خود از ژنرالهای بازنشسته و منتقدان سیاست جنگی بوش است ، یکی از تکیه گاههای اوباما در پیشبرد طرح مهار طالبان و القاعده است.طبق گزارش رسانههای امریکا، جونز علاوه بر این که بر آرایش تیم تازه نفس تفنگداران در گلوگاههای نفوذ طالبان نظارت خواهد کرد، حاوی طرحی تازه برای عملیات مشترک سازمان های نظامی – اطلاعاتی امریکا با پاکستان علیه شورشیان طالبان است. همزمان با اعزام تیم تحت رهبری جونز به منطقه ، اوباما، جنگافزارهای الکترونیک و مدرنی را در اختیار ارتش پاکستان قرار داده است. این سلاحها طبق نوشته نشریه داون پاکستان شامل فرستندههای الکترونیکی سری است که به کشتن رهبران طالبان کمک میکند و قرار است در کمربند قبیلهای پاکستان و مرکز درگیری نیروهای امریکایی با طالبان بکار گرفته شوند. این جنگ افزارهای مدرن را ژنرال اشفاق کیانی فرمانده ارتش پاکستان در دیدارهای خود با ژنرال مولن (رئیس ستاد مشترک ارتش امریکا )و رابرت گیتس ( وزیر دفاع امریکا ) تقاضا کرده بود. البته گفته می شود که لیست تقاضای تسلیحاتی ژنرالهای پاکستانی یک مجموعه بلندی بوده است. از جمله این که ژنرال کیانی از طرفهای امریکایی خواسته سیستم هواپیماهای بدون سرنشین را به اسلام آباد تحویل دهند تا مأموریتی که این هواپیماها برای شکار مهرههای طالبان به سختی و زحمت انجام می دهند را نیروی هوایی پاکستان پیاده کند( گفتنی است که در 18 ماه گذشته امریکا بیش از 50 حمله هوایی توسط هواپیماهای بدون سرنشین خود در این منطقه انجام داده که از مرکز لاس وگاس کنترل و هدایت می شوند و پنتاگون مدعی است که حدود 11 نفر از 20 مهره کلیدی طالبان در مناطق قبیله نشین پاکستان را از طریق این پرندهها که به «زنبورهای قرمز» معروف شدهاند از بین بردهاست)
اسلام آباد اکنون امیدوار است که با حضور فرد عالیرتبهای مثل ژنرال جونز، موانع موجود از مسیر مراودات مهم تسلیحاتی برداشته شود. ژنرال کیانی و همکارانش اندکی قبل از سفر تیم جونز، با گشودن جبههای حساس در عمق استراتژیک طالبان یعنی ایالت وزیرستان و قتل برخی از سرحلقههای بیت الله محسود (رهبرطالبان محلی پاکستان) به استقبال این سفر رفتند.بنابراین از نگاه ژنرالهای پاکستان همه چیز برای بازسازی تجربه 20 سال پیش همپیمانی واشنگتن – اسلام آباد در جبههای تازه فراهم است با این تفاوت که آنها این بار به جای دشمن مشترک کمونیستی باید علیه نیرویی بجنگند که زمانی فرزند خوانده آنها بود(طالبان). از نگاه ژنرالهای پاکستان همه چیز برای آغاز یک پروژه نظامی جدید مهیا است. مثلث مقامهای کلیدی پاکستان؛ احمد شجاع پاشا (رئیس سازمان آی اسآی) عبدالرحمان ملک (وزیر کشور) و اشفاق کیانی (فرمانده ارتش) مسئولیت این پروژه را در دست دارند ضمن آنکه بخش دیپلماسی پاکستان با تلاش شخص آصف زرداری (رئیس جمهوری) در چند دیدار و مذاکره با امریکاییها تلاش کرده تا امتیازات و اجرت مالی این عملیات را پیشاپیش دریافت کند.
البته اولین جرقه این همکاری استراتژیک میان پاکستان و امریکاییها از ماه مه و با جنگ سوات شعلهور شد، جنگ بزرگی که برای نخستین بار ارتش تحت فرماندهی کیانی در سوات علیه یکی از شاخههای طالبان (موسوم به نفاذ شریعت به رهبری مولوی فضل الله) آن را سازمان داد. اما از دید امریکا جنگ سوات هر چند یک آزمون برای اثبات نیات ارتش کیانی و دولت زرداری در جنگ با تندروهای مسلح بود اما در برآورد نهایی از این جنگ، استراتژیستهای امریکایی معتقدند سوات بیش از آنکه منبع تهدید برای ارتش و منافع امریکا در افغانستان و منطقه باشد امنیت و آرامش دولت مرکزی پاکستان را به هم ریخته بود. کانون به شدت مورد علاقه امریکاییها، نواحی هفتگانه خود مختار در سرحدات پاکستان است که حیاط خلوت و مقر فرماندهی رهبران مخفی طالبان و القاعده شده است. در میان این مناطق نیز کانون نگرانی امریکاییها متوجه وزیرستان است؛ ایالتی که واشنگتن آن را به جهنم آتش حملات موشکی و هوایی خویش تبدیل کرد اما کمترین توفیق را بدست آورد. به این صورت ناظران احتمال می دهند که ژنرال جونز در مأموریت خویش حاوی نقشه تسخیر این ناحیه سوق الجیشی و صعبالعبور توسط کماندوهای ارتش پاکستان و دستیابی به مقر فرماندهی برادران محسود است. به باور امریکاییها امروز همه شاخهها و شعب القاعده و طالبان در وزیرستان و با هدایت بیت الله محسود، به یکدیگر متصل می شوند. تنها در هفتههای اخیر او مسئولیت چند حمله تروریستی جداگانه از جمله انفجار در هتلی مجلل در پیشاور و کشته شدن بسیاری از افراد فعال سیاسی و افسران امنیتی در لاهور و راولپندی را برعهده گرفته است. او بزرگترین آموزشگاه لجستیک عملیاتهای انتحاری در افغانستان و پاکستان را در دست دارد. واشنگتن اعلام کرد که پنج میلیون دلار برای اطلاعاتی که منجر به دستگیری محسود شود، پاداش تعیین کرده است. از طرفی او متهم به طراحی ترور بی نظیر بوتو، نخست وزیر فقید پاکستان است. به همین سبب امریکاییها امیدوارند دولت زرداری که وارث بوتو است به این عملیات به چشم یک انتقام تاریخی از قاتلان همسرش خواهد نگریست. امریکاییها شمار نیروهای شبه نظامی طالبان در نواحی قبیلهای را 11 هزار نفر برآورد کردهاند که از این میان حدود 2هزار نیروی آموزش دیده به بیت الله محسود تعلق دارد.
طبق برنامه اعلام شده پنتاگون در این مأموریت قرار است مقامات محلی و قبیلهای، دیپلماتهای برخی کشورهای منطقهای، نظامیان و همچنین نمایندگان کشورهایی که در ائتلاف تحت فرماندهی امریکا در افغانستان حضور دارند تیم جونز را همراهی کنند. حتی کاخ سفید دولت هند را نیز به کمک فراخوانده و در پیامی به دهلی نو مشارکت هند در پروژه انهدام زیر ساختهای طالبان را حیاتی دانسته است.
اما این همه تدارک برای انجام یک عملیات تابستانی گسترده در مناطق قبیلهای پاکستان و افغانستان نباید این تصور نادرست را بوجود آورد که غائله هشت ساله غرب و طالبان روبه پایان است.
در این باره کافی است که به تازهترین گزارش مرکز فرماندهی امریکا در افغانستان نگاه شود ژنرال مک کریستال، که جانشین مک کرنال فرمانده پیشین نیروهای امریکا در افغانستان شده به صراحت گفته که اوضاع افغانستان وخیم است. برآوردهای خود امریکاییها نشان میدهد تنها در هفته اول ماه ژوئن شبه نظامیان بیش از 400 حمله انجام دادهاند که آماری بیسابقه در این کشور از سال 2001 تاکنون است. با نگاه گذرا به این رقم هولناک است که اغلب ناظران معتقدند سیاست اوباما در فرستادن سربازان بیشتر یا گشودن جبهه جدید در مرزهای پاکستان، نمیتواند تأثیری در بر داشته باشد. شاید تدارک نظامی ژنرال جونز چند روزی در کار طالبان و القاعده اخلال ایجاد کند ولی گرهی از این معضل بزرگ نخواهد گشود. آن گونه که در گزارش تحلیلی نشریه تایم نیز تأکید شده، عملیات کنونی ارتش پاکستان و امریکا در وزیرستان سخت ترین عملیات سالهای اخیر است. دولت مشرف نتوانست آرزوی از میان بردن پایگاههای طالبان در این منطقه را کامیاب سازد. در این مدت ارتش پاکستان در سه مقطع جداگانه، بیت الله محسود را هدف قرار داده بود (در سالهای 2004، 2005 و 2008) اما در هر زمانی محسود با ترفندی مثل امضای توافقنامه صلح از مهلکه گریخت.
البته ژنرال جونز مدعی شده که به همه پیچیدگیهای جدال با عقبه طالبان آشنا است. او گفته است ناکامیهای امریکا در دوره بوش و ژنرال مشرف ناشی از اشتباهات در تصمیم گیری آنها بوده و مدعی است زمانی که فرماندهی ارشد ناتو را در دست داشته همه این اشتباهات را گوشزد کردهاست. او می گوید: زمانی که محسود در ایالت وزیرستان قرارداد صلح با مشرف را با چراغ سبز کاخ سفید امضا کرد، در واقع حاکمیت طالبان بر سرحدات را به رسمیت شناخت و پس از این بود که رؤسای قبایل زیر پرچم محسود در آمدند. به گفته این ژنرال امریکایی همان موقع خورشید قصوری، وزیر خارجه پاکستان در اقدامی جنجالی به سازمان ناتو پیشنهاد کرد ضمن به رسمیت شناختن گروه طالبان با آنها وارد مذاکره شود و من (جیمز جونز) به ژنرال احسان الحق فرمانده پاکستانی گفتم بازگشت جنگجویان به مناطق قبایلی به نظر خطر بزرگ می رسد بویژه که آنها در برابر دیدگان سران منطقه آزادانه از مرزها به سمت جبهه افغانستان ، بازمی گردند.
در هر حال جدال در وزیرستان و مناطق قبیلهای پاکستان به نظر می آید بسی سختتر از عملیات ها در دره سوات خواهد بود. شبه نظامیان طالبان وقتی مقر خویش را در معرض نابودی ببینند با مقاومت زیاد به این مبارزه خواهند آمد. نیروهای محسود با بخشی از شبه نظامیانی که به خاطر درگیریها از دره سوات گریختند و به او پناه بردند، تقویت شده است.
از طرفی وزیرستان جنوبی میزبان گروههای شبه نظامی خارجی متنوع از جمله شبه نظامیان عرب و آسیای مرکزی است لذا گفته می شود که پاکستان تابستانی داغ و بحرانی پیش رو دارد و دولت و ارتش این کشور خود را برای انواع عملیاتهای انتقامجویانه وانتحاری آماده کردهاند. هنوز چشمانداز این جدال بزرگ که با حضور فرستادگان اوباما کلید خورده مشخص نیست. به نظر میآید دراین مرحله بیش از آنکه پشتیبانی امریکا و هواپیماهای بدون سرنشین سازمان سیا در حوالی «ماکین» زادگاه محسود، راهگشای عملیات ارتش پاکستان باشد، این حمایت و همراهی سران قبایل در هفت ایالت سرحدات است که سرنوشت جنگ با طالبان را رقم میزند.