سفر «شهباز شریف» نخستوزیر پاکستان به تهران و هدفگذاری برای افزایش سطح تجارت دو کشور به رقم ۱۰ میلیارد دلار در سالهای آینده یکی از دستاوردهای بالقوه این دیدار تحلیل میشود. این هدفگذاری نشاندهنده عزم دو کشور برای گسترش روابط اقتصادی است، اما برای رسیدن به این سطح از تجارت نیازمند رفع یکسری از موانع در داخل دو کشور است. با وجود پتانسیلهای فراوان در روابط اقتصادی ایران و پاکستان، حجم تجارت رسمی بین ایران و پاکستان در سالهای اخیر بین ۵/۱ تا ۳ میلیارد دلار بوده است. در حجم تجارت فعلی محصولات صادراتی و وارداتی بین دو کشور عمدتا در این بخشها است. صادرات ایران به پاکستان: شامل؛ نفت، گاز، محصولات پتروشیمی، مواد غذایی (مانند میوه و خشکبار)، سیمان، و فولاد است. صادرات پاکستان به ایران: عمدتاً شامل برنج، منسوجات، محصولات کشاورزی (مانند نارنگی و انبه)، و برخی کالاهای صنعتی است. مضاف بر تجارت رسمی بهدلیل نزدیکی مرزها، تجارت غیررسمی (قاچاق) در مناطق مرزی بلوچستان قابلتوجه است. این تجارت شامل سوخت، کالاهای مصرفی و مواد غذایی است که بهدلیل تفاوت قیمتها در دو کشور انجام میشود. ایران و پاکستان بهدلیل اشتراکات تاریخی و فرهنگی، از روابط عمیقی برخوردارند. موقعیت جغرافیایی ایران و پاکستان، بهعنوان دو همسایه با مرز مشترک طولانی (حدود ۹۵۹ کیلومتر)، نقش مهمی در روابط آنها ایفا میکند. این مرز در منطقه بلوچستان قرار دارد که از نظر امنیتی و قومی حساس است. روابط ایران و پاکستان تحت تأثیر رقابتهای منطقهای، بهویژه بین ایران و عربستان سعودی، قرار دارد. پاکستان بهدلیل روابط نزدیک با عربستان (بهویژه در زمینه اقتصادی و نظامی) گاهی در موقعیت دشواری برای حفظ تعادل بین تهران و ریاض قرار گرفته است. از طرفی روابط نزدیک ایران با هند، یکی از عوامل کلیدی در روابط با ایران است. ایران در سالهای گذشته تلاش کرده روابط متعادلی با هند و پاکستان داشته باشد، اما پروژههایی مانند بندر چابهار (که ایران با همکاری هند توسعه داده) گاهی بهمنزله رقیبی برای بندر گوادر پاکستان (تحت حمایت چین) دیده شده است. این موضوع سبب ایجاد حساسیتهایی در روابط دوجانبه شده است. با این حال روابط اقتصادی ایران و پاکستان پتانسیل بالایی دارد، اما بهدلیل تحریمهای بینالمللی علیه ایران و مسائل داخلی پاکستان و بعضا اتفاقات منطقهای موجب شده این ظرفیت مهم و اساسی بهطور کامل محقق نشود. یکی از پروژههای کلیدی در روابط اقتصادی، خط لوله گاز (معروف به خط لوله صلح) است که قرار بود گاز ایران را به پاکستان و سپس هند منتقل کند. این پروژه بهدلیل فشارهای آمریکا و مشکلات مالی پاکستان متوقف شد. اما همچنان موضوعی برای مذاکرات دوجانبه است که با عملی شدن آن یک بهم تنیدگی سیاسی و امنیتی در بین سه کشور ایجاد خواهد که در توازن بخشی به معادلات بسیار تأثیرگذار است. گفتنی است؛ ایران بخش مربوط به خود (تا مرز پاکستان) را تکمیل کرده، اما پاکستان بهدلیل فشارهای سیاسی و اقتصادی، بهویژه تحریمهای آمریکا، از تکمیل بخش خود (حدود ۷۰ کیلومتر از مرز تا بندر گوادر) بازمانده است. این تأخیر موجب شده پروژه عملاً متوقف شود.
موضوع مهم بعدی بندر چابهار ایران و گوادر پاکستان بهمنزله دو پروژه استراتژیک، هم میتوانند مکمل یکدیگر باشند. ایران از چابهار بهعنوان دروازهای برای دسترسی به آسیای میانه و افغانستان استفاده میکند، درحالیکه گوادر بخشی از کریدور اقتصادی چینـ پاکستان است. همکاری بین این دو بندر میتواند به توسعه منطقهای کمک کند و تا سطحی رقابتهای ژئوپلیتیکی را کاهش دهد. علاوه بر موضوعات اقتصادی هر دو کشور با تهدیدات مشترکی مانند تروریسم، قاچاق مواد مخدر و جداییطلبی مواجهاند که ارتقاء سطح روابط دو کشور میتواند منافع مشترک دو کشور در این حوزهها بهتر تأمین کند. در این میان تحریمهای آمریکا علیه ایران، همکاریهای اقتصادی و بانکی بین دو کشور را محدود کرده است. پاکستان بهدلیل وابستگی اقتصادی به آمریکا و نهادهای بینالمللی مانند صندوق بینالمللی پول، در تعامل با ایران محتاط عمل میکند. ناگفته نماند چین بهمنزله شریک استراتژیک هر دو کشور میتواند بهعنوان میانجی برای تقویت روابط دو کشورهم عمل کند.