تاریخ انتشار : ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۵  ، 
کد خبر : ۲۷۵۲۸۰

اصلاح‌طلبان گفتند دانشجویان شعار دادند


گروه احزاب: آیین گشایش انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر با حضور و سخنرانی سید محمدرضا خاتمی و ابراهیم اصغرزاده بدون تنش و در نظم کامل برگزار شد. شاید خبر اصلی این همایش فارغ از فضای هیجانی، شعارهای دانشجویان و سخنرانی پر شور اصغرزاده و خاتمی، همین باشد که دانشجویان امیرکبیر به بلوغی رسیده‌اند که مخالفت‌شان با سخنران و محتوای صحبت‌هایش را با طرح سوال و نه بر هم زدن مراسم ابراز می‌کنند. پلی تکنیک دیروز در حالی حیات دوباره سیاسی‌اش را جشن می‌گرفت که با شادمانی از بازگشت اصلاح‌طلبانی نظیر سید محمد رضا خاتمی به تریبون‌های دانشجویی کم از آن آیین گشایش نداشت.

سالن آمفی تئاتر مرکزی دانشگاه امیرکبیر عصر دیروز شاهد حضور دو اصلاح‌طلبی بود که سال‌هاست چنین تریبونی سال‌های گذشته کمتردر اختیارشان قرار می‌گرفت. همین اتفاق هیجان‌انگیز کافی بود تا خاتمی در ابتدای صحبت‌هایش بگوید: به خاطر لکنت‌های احتمالی در صحبت‌هایم عذرخواهی می‌کنم، آخر سال‌هاست اجازه نمی‌یافتم در چنین جایگاهی صحبت کنم. همین جمله کافی بود تا دانشجویان با تشویق‌های مکرر او را در ادامه همراهی کنند. دانشجویان امیرکبیر دیروز عصر به نمایندگی از جنبش دانشجویی آیین گشایش انجمن اسلامی این دانشگاه را جشن گرفتند؛ انجمنی که حدود هشت سال پیش در دولت احمدی‌نژاد منحل شد و حالا در دولت روحانی بازگشایی می‌شود. دانشگاه امیرکبیر که دانشجویانش معمولا موتور محرکه بسیاری از تحرکات دانشجویی بودند دیروز عصر یک صدا خواستار بازگشت برخی دانشجویان به دانشگاه بود.

دانشجویان هم با نوشته‌هایی در دست تلاش می‌کردند تا این خواسته را از دیوارهای سالن آمفی تئاتر مرکزی دانشگاه در خیابان حافظ به چند کیلومتر آن طرف‌تر برسانند تا شاید این دادخواهی با کمک مسوولان قضایی موجب بازگشت دانشجویانی شود که حالا چند سالی است دیگر پشت میز و در کلاس درس حاضر نیستند. محمدرضا خاتمی اما با آرامش در تمام طول صحبتش دانشجویان را به عمق در مسائل دعوت کرد، اما بالاخره گریزی هم به انتخابات مجلس زد و گفت که چشم همه ما به این انتخابات است. با این حال می‌گفت جای بررسی آسیب‌هایی که نظام ما دچارش شده در همین دانشگاه‌هاست و کرسی‌های آزاداندیشی که با حمایت رهبری تشکیل شده کارشان همین است که در فضای علمی بررسی کنند چرا سرنوشت روسای جمهور، روسای مجلس و نخست وزیر دوران جنگ چنین می‌شود که آنها یا فتنه‌گر و ساکت فتنه معرفی می‌شوند یا خائن و فاسد؟ او البته وقتی نام روسای جمهور را یک به یک بر زبان راند به نام روحانی که رسید گفت خدا آخر و عاقبت او را ختم به خیر کند.

طبیعی بود که دانشجویان با شنیدن نام سیاستمداران محبوب‌شان سخنرانی خاتمی را قطع کنند و خواستار رفع محدودیت از آنان شوند، خاتمی اما در آرامش به صحبت‌هایش ادامه می‌داد. خاتمی در زمان شعار سردادن دانشجویان می‌گفت باید ببینیم چرا این اتفاق افتاده که این سیاستمداران که هر روز از تریبون‌های مختلف تخریب می‌شوند محبوب‌ترین انسان‌ها در جامعه ما هستند؟ چه اتفاقی در این کشور افتاده که نخست‌وزیر کشور به این سرنوشت گرفتار شده و حتی آقای مطهری که اصولگراست به این روش برخورد معترض می‌شود.

اتخاذ روشی که هیچ مبنا و پایه قانونی ندارد. این همه هزینه بر کشور بار شود به خاطر ندانم کاری و کینه‌توزی  او گفت که در کرسی‌های دانشگاهی باید بررسی کرد چرا در جمهوری اسلامی ایران معاون اول یک دولت به جرم فساد اقتصادی زندانی می‌شود؟ چرا برخی نهاد‌ها بی‌توجه به قانون هر آنچه خود درست می‌پندارند را به جامعه تحمیل می‌کنند؟  او با گشودن این بحث که متاسفانه یا خوشبختانه جامعه ما دچار سیاست زدگی است اعلام کرد راه‌حل همه مشکلات از سیاست می‌گذرد و باید با راه‌حل‌های سیاسی به رفع مشکلات اقدام کرد. 

او مبنای سخنانش را بر لزوم تغییر جهت‌گیری‌های دانشجویان از نزاع‌های بی‌پایان سیاسی به تعمق در مسائل کشور برد اما در عین حال گفت که راه‌حل‌ها از میدان سیاست می‌گذرد: امروز همه ما هنوز چشم مان به سمت انتخابات ریاست‌جمهوری و مجلس است و به دنبال این هستیم که آیا جامعه می‌تواند از این طریق یک گام به سمت جلو بردارد. آنچه ما امروز عمیقا به آن نیاز داریم، نگاه و تحلیل عمیق از وضعیت کشور و سیاست ورزی در کشور است.  نایب‌رییس مجلس ششم به نقش دانشجویان در سال‌هایی که فضا برای اهالی سیاست بسته بود اشاره کرد و گفت که دانشجویان در مقاطع مختلف نقش احزاب، رسانه و ... را ایفا کرده‌اند.  خاتمی که با قطع مکرر سخنانش و ابراز احساسات دانشجویان مواجه بود آنان را پیشانی بلند تحول خواهی در کشور عنوان کرد و گفت که آنها را خط مقدم جبهه روشنفکری در کشور می‌داند و در طول تاریخ این ملت جریان دانشجویی منشا تحولات عظیمی بوده و یک تنه بار همه اقشار دیگر را به دوش کشیده است.

او دانشجویان را تنها گروهی اعلام کرد که هیچگاه نگذاشتند شمع آزادی‌خواهی خاموش شود.  امروز در کشور با وضعیت جدیدی مواجه هستیم. امروز در کشور ما نهادهای مدنی و احزابی ایجاد شده و رشد کرده‌اند که تا حدی توانسته‌اند مسوولیت‌های مدنی خود را ایفا کنند. روزنامه‌ها و رسانه‌ها نیز امروز با وجود همه محدودیت‌ها توانسته‌اند نقش خود را ایفا کنند. با این وجود به نظر می‌رسد امروز نیاز داریم که در دوران جدیدی که آغاز شده به نقش دانشجو و دانشگاه نگاه جدیدی داشته باشیم. شروع این حرکت از انجمن اسلامی جدید این انتظار را ایجاد می‌کند که شاهعد تحول جدید در دانشگاه‌ها و فضاهای دانشجویی باشیم.  خاتمی خاطرنشان کرد: اگر زمانی سیاست ورزی عملی در کنار نظریه‌پردازی از جمله مسوولیت‌های دانشگاه‌ها بود، امروزبه دلیل آنکه درون جامعه به اندازه کافی شاهد سیاست ورزی عملی هستیم، به اندازه کافی کسانی هستند که پرچم آزادی خواهی را بالا نگه دارند.

زمان آن رسیده است که در دانشگاه‌ها به صورت عمیق‌تر به مساله سیاست ورزی بپردازیم؛ چرا که خوشبختانه یا متاسفانه جامعه ما به قدری سیاست زده شده است که راه‌حل همه مشکلات ما از درون سیاست می‌گذرد. علی الظاهر بنا بر این است که دانشگاه‌ها محل نظریه‌پردازی و ایجاد کرسی‌های آزاد اندیشی باشد. این کرسی‌ها یعنی فارغ از هر هراسی بابت تحت تعقیب قرار گرفتن از سوی دیگران اهداف کشور را دنبال کنند.

خاتمی که می‌خواست امیدواری‌اش را به سیاست‌های دولت دهم نشان دهد مدام روی دوران جدید تکیه می‌کرد. گویی رها شدن از ٨ سال سکوت معنادار و اجباری دانشگاه خود نشانه‌ای بزرگ برای ورود به عصر جدید بود. به همین دلیل هم گفت که در این دوران جدید شاید بتوانیم به این مسائل بپردازیم. چرا کشورهای مسلمان و کشورهایی که نام اسلامی را به دنبال خود دارند دچار نوعی عقب افتادگی هستند. همه کشورهایی که نام اسلامی را به دنبال دارند متاسفانه دچار عقب افتادگی شده‌اند. علت چیست؟ خیلی ساده می‌توان دلیل عقب افتادگی موجود در کشورهای اسلامی را به استعمار سلطه‌گران و استکبار جهانی نسبت داد؛ چرا که اینها نمی‌گذارند کشوری رشد کند اما بیان این علل برای عقب افتادگی کشورهای مسلمان کافی است؟ نایب رییس مجلس ششم ادامه داد: در کشور ما عده‌ای می‌گویند نفت علت عقب افتادگی کشور است. اگر نفت وجود نداشت چشم خارجی‌ها به ما نبود و از این تنبلی مفرط رها می‌شد.

برخی دیگر نیز ایدئولوژی را مانع پیشرفت کشور می‌دانند و دسته دیگر با طرح نقش دین در این موضوع، برداشت‌های متحجرانه از دین را عامل عقب افتادگی کشور می‌دانند. محل پرداختن به این امور کجاست؟ اما آیا محل پرداختن به این امور جز در دانشگاه‌ها است؟ با ایجاد فضای پرنشاط و پر از امنیت در دانشگاه می‌توان به این مساله پرداخت.  او البته به دموکراسی هم گریزی زد و از میان تمام ابزار دموکراسی به قوه قضاییه مستقل اشاره کرد: اندیشمندان معتقدند بدون ایجاد یک قوه قضاییه مستقل امکان پیاده شدن دموکراسی وجود ندارد. آیا در کشور ما شرایط آن چنان که گفته می‌شود ، هست؟ آیا می‌توانیم بگوییم در کشور ما مانند زمان علی علیه السلام رفتار می‌شود؟ وقتی یک یهودی طرف دعوای امام علی قرار می‌گیرد قاضی منصوب شده توسط خلیفه به نفع طرف دعوای خلیفه مسلمین رای می‌دهد و هیچ اتفاقی هم نمی‌افتد. آیا در کشور ما چنین فضایی فراهم است؟جای این بحث کجاست؟ اگر این حرف‌ها را در روزنامه‌ها بزنیم اما در دانشگاه‌ها به خاطر تاکید رهبری بر کرسی‌های آزاداندیشی جایش همینجاست. 

نایب‌رییس مجلس ششم به بحث هسته‌ای هم ورود کرد و پرسید: کجا باید سود و زیان انرژی هسته‌ای برای کشور بررسی شود؟ کجا باید بحث شود که راه‌های پیشرفت را با این همه هزینه بر مردم دنبال نکیم؟ چطور می‌شود نماینده مجلس بگوید من از این آدم مفسد پول گرفته‌ام و هیچ اتفاقی هم نیفتد.  چه شده است این کشور را؟ جای این بحث‌ها در کرسی‌های آزاد اندیشی است. اگر بخواهیم موضوع را در سطح دعواهای مچ‌گیرانه سیاسی دنبال کنیم سرنوشتی نخواهد داشت. اما اگر بحث‌ها را با شرکت افراد دلسوز از جناح‌های مختلف در دانشگاه پیگیری کنیم می‌توان امیدوار بود.

هیجان و شور جوانی برای اصغرزاده

ابراهیم اصغرزاده اما بر خلاف خاتمی سخنانش با چنان شور و هیجانی همراه بود که پلی تکنیک لااقل در هشت سال گذشته آن را تجربه نکرده و با آن بیگانه بود. اصغرزاده اما این فضا را هم خوب می‌شناخت و هم خوب می‌توانست مدیریتش کند. دانشجویانی که در دوران احمدی‌نژاد وارد دانشگاه شده‌اند حق داشتند از سخنان اصغرزاده تعجب کنند. آنها فراموش کرده بودند که جلسات دانشجویی وقتی سیاسی می‌شود چطور می‌تواند اداره شود. به همین دلیل بود که سخنان اصغرزاده را حداقل ٧ بار برای ابراز احساسات قطع کردند.  او هم مانند خاتمی صحبت‌هایش را با جمله‌ای شروع کرد که کسی تصورش را نمی‌کرد: فکر نمی‌کردم روزی در دانشگاه پلی تکنیک سخنرانی کنم که مجید توکلی و محسن میردامادی در زندان هستند. کمیته‌های انضباطی قرار بود که کمک حال دانشجویان باشد تا آنها را در برابر فشار محکمه‌های قضایی حفظ کنند.

من به عنوان یک دانشجوی انقلابی شرمنده دانشجوها و خانواده‌هایی هستم که به علت فعالیت در دانشگاه از تحصیل محروم و ستاره‌دار شدند. حق نداریم به خاطر اینکه یک دانشجو مثل ما فکر نمی‌کند او را از تحصیل محروم کنیم. این جنبش خودش، خودش را نقد می‌کند. جنبش دانشجویی که من جزو آن بودم آرمان‌گرا بود، سال‌ها بعد خودمان آن را نقد کردیم. فکر می‌کردیم پشت شعار‌دادن‌های‌مان بهشت است.  او البته بیش از دیگر سخنرانان دوران احمدی‌نژاد را به یاد دانشجویان آورد. دانشجویانی که شاید سال ٨٤ دوران راهنمایی و دبیرستان را می‌گذراندند: نمی‌توان همه تشکل‌های دانشجویی را شبیه به هم کرد، اتفاقی که در ٨ سال گذشته در دانشگاه‌ها رخ داد انحلال، ویرانی و بر هم زدن نظم دانشجویی و دانشگاهی کشور بود.

دولت احمدی‌نژاد بزرگ‌ترین ضربه را به جامعه دانشجویی زد.  اصغرزاده البته در میانه یادآوری‌هایش به سال ٨٨ هم رسید: جنبش دانشجویی در سال ٨٨ دچار فرسایش و سکوت اجباری شد، اما در انتخابات سال ٩٢ جنبش دانشجویی به عنوان یک جنبش بیدار به کمک مردم آمد و روحانی را انتخاب کرد. جنبش دانشجویی زمانی که همه خسته شده و بیشتر دوستان ما در زندان بودند گفت که من برانداز و انحلال‌طلب نیستم و سال ٩٢ پای صندوق‌های رای رفت. دانشجویان برنده اصلی انتخابات سال ٩٢ بودند. حسن روحانی هم نخستین و مهم‌ترین اولویتش برداشتن فضای پلیسی از تمام فضاهای فرهنگی و دانشگاهی کشور بود. روحانی نمی‌تواند عقب‌نشینی کند. روحانی باید بداند که اگر چند ماه دیگر در مذاکرات هسته‌ای به عدم توافق یا به توافق بینابینی برسد فرش قرمزی برایش پهن نخواهد شد.

ظریف و روحانی را به عنوان خیانتکاران و کسانی که قرار بود پای ترکمنچای دیگری را امضا کنند محاکمه می‌کنند. روحانی راهی به جز امضای توافقنامه دایمی با دنیا ندارد.  او سپس رو به چند دانشجویی کرد که گرایش سیاسی متفاوتی با اکثریت حضار داشتند و گفت: دوستان شما به عنوان جناح اصولگرا باید پاسخگو باشند که چه زمینه‌ای باعث شد ایران به شورای امنیت برود. تمام تلاش دولت هفتم و هشتم این بود که این اتفاق نیفتد اما شما در دوره احمدی‌نژاد کاری کردید که اجماع جهانی علیه ایران شکل گرفت و پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع داده شد و این یعنی جنگ. بنابراین بروید دست روحانی را ببوسید که می‌خواهد کشور را از ذیل فصل ٧ شورای امنیت بیرون بیاورد.

زمانی که گفته می‌شد این قطعنامه‌ها کاغذپاره است و آنقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامه‌دانتان پاره شود، باید اعتراض می‌کردید. چرا آن موقع به منافع کشور بی‌توجه بودید.  ابراهیم اصغرزاده اما در موضوع هسته‌ای وقتی وارد سه توصیه به روحانی شد از هر اصولگرایی اصولگرایانه‌تر هشدارهایش را مطرح کرد: آقای روحانی سه کار مهم را باید انجام بدهد. تحریم‌ها باید برداشته شود. این توافقاتی که انجام داده‌اید نباید به اندازه‌ای باشد که زیرساخت‌های هسته‌ای از بین برود و نظارت‌ها نباید با قوانین داخلی کشور منافات داشته باشد و نباید حق حاکمیت را نقض کند.  در این بخش از سخنان اصغرزاده دانشجویان بار دیگر او را تشویق کردند و عدم عقب‌نشینی از حقوق قطعی و قانونی کشور را خواستار شدند، او هم گفت: جنبش دانشجویی تا آنجا که من اطلاع دارم خواستار حضور شجاعانه روحانی و ظریف پای میز مذاکره هستند.

نه اینکه از ظریف مصدق بسازیم، چراکه هیچ کس جای مصدق را نمی‌گیرد. هیچ کس جای مهندس بازرگان را نمی‌گیرد. مهم این است که این جامعه چه برداشتی از توافق دارد.  او سپس هشداری هم به دانشجویان داد: بزرگ‌ترین خیانت به کشور این است که جنبش دانشجویی‌اش را بی‌سر بکند و از دانشگاه به شبکه مجازی بفرستد. دانشجویان تا در دانشگاه، انجمن‌ها و نهادهای صنفی ننشینند هویت خود را پیدا نخواهند کرد. ما به هیچ‌وجه نمی‌توانیم جنبش دانشجویی که در کنار روحانیت برای این انقلاب فعالیت کرده است را نادیده بگیریم. در هیچ کشوری در دنیا فعالیت دانشجویی تا این اندازه هزینه‌بردار نبوده است. جنبش دانشجویی نه قصد براندازی دارد و نه نماینده‌ای برای ارسال به مجلس دارد. فقط توقع دارد به آنها احترام گذاشته شود و از آزادی آکادمیک برخوردار شود. جنبش دانشجویی می‌خواهد حقوق افراد به رسمیت شناخته شود استقلال کشور را به اسم آزادی نمی‌توان از بین برد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات