یک سری موانع ذهنی در بین ایرانی ها و روس ها در مقابل توسعه روابط طرفین وجود دارد. معمولا ایرانی ها نسبت به روس ها سابقه منفی تاریخی در ذهن دارند و عموما به روس ها به همان سابقه ی منفی تاریخی نگاه می کنند. در مقابل هم بخش عمده ای از نخبگان روس تصور می کنند که ایران ذاتا یک کشور غرب گرا است و به محض این که روابطش با کشورهای غربی بهبود پیدا کند روابط با روسیه را به دست فراموشی می سپارد و به سمت توسعه روابط با کشورهای غربی حرکت می کند.
هفته قبل علی اکبر ولایتی، مشاور مقام معظم رهبری در امور بین الملل و نماینده ویژه رئیس جمهور، در سفر به روسیه و در دیدار با پوتین، رئیس جمهور این کشور گفت: جمهوری اسلامی ایران و روسیه در جهت تنظیم روابط راهبردی و استراتژیک گام بر می دارند و این مسیر بازگشت ناپذیر در توسعه و گسترش همکاری های راهبردی و استراتژیک می تواند به ایجاد ثبات و صلح در منطقه و عرصه بین المللی کمک نماید.
در این دیدار رییس جمهور روسیه ضمن ابراز خرسندی از توسعه روابط راهبردی دو کشور گفت: ضروری است همکاری ها در تمامی زمینه ها گسترش یافته و از همه ظرفیت ها در این جهت بهره برداری شود.
چرا روابط ایران و روسیه راهبردی است؟ راهبردی بودن این روابط چه نتایجی برای ایران دارد و چه آثاری می تواند در سطح بین الملل داشته باشد؟ آیا چالش هایی هم در این زمینه وجود دارد؟
جهت بررسی این مسائل با شعیب بهمن، کارشناس مسائل روسیه، گفتگوی مفصلی را انجام داده ایم که در ادامه می آید:
بصیرت: در دیدار دکتر ولایتی با پوتین رئیس جمهور روسیه، طرفین بر راهبردی بودن روابط ایران و روسیه و ضرورت همکاری در همه زمینه ها، تأکید کردند. به نظر شما دلایل راهبردی بودن این روابط چیست؟
بهمن: هر دو کشور در سال های گذشته تلاش کردند روابط خودشان را به سطح استراتژیک و راهبردی ارتقاء بدهند. اما واقعیت امر این است که اگر ما شاخصه های یک رابطه راهبردی را بخواهیم مورد بررسی قرار دهیم، دست کم در طول سال های گذشته این روابط راهبردی نبوده است.
البته می توان گفت رهبران عالی هر دو کشور تمایلی به ایجاد روابط راهبردی در بین خود داشته اند. اما این که می گویم که این شاخص ها وجود نداشته را می توان به عنوان مثال در الگوی روابط سیاسی در یک الی دو سال اخیر مشاهده کرد. البته در این زمینه تعاملات سیاسی خیلی گسترده ای بین دو کشور شاهد نبودیم. پیش از این در حوزهی همکاری های اقتصادی، روابط گسترده ای بین دو کشور برقرار نبوده است.
در سال 2014 حدود یک میلیارد و 700 میلیون دلار روابط اقتصادی بین این دو کشور وجود داشته است که رقم بسیار کمی است. اگر بخواهیم این رقم را به عنوان مثال با روابط اقتصادی روسیه و ترکیه مقایسه کنیم؛ آن هم ترکیه ایی که در مسائل سیاسی، بین المللی و منطقه ای با روسیه دارای مشکل است، روابط اقتصادی آنها چیزی حدود 40 میلیارد دلار در سال می باشد. این رقم نسبت به قرارداد ایران و روسیه، رقم غیرقابل مقایسه ای می باشد. در این زمینه بین دو کشور روسیه و ترکیه، شورای عالی همکاری های اقتصادی تشکیل شده است، ولی ما چنین چیزی را در روابط ایران و روسیه مشاهده نمی کنیم.
در حال حاضر چیزی که بعد از سال ها در شرایط فعلی، روابط ایران و روسیه را به سمت راهبردی شدن سوق می دهد می توان این تمایلات را در دو علت جستجو کرد: علت اول تمایلات دوجانبه بین رهبران عالی رتبه هر دو کشور می باشد. رهبران عالی دو کشور به دنبال این هستند که رابطه دو کشور به صورت استراتژیک ارتقاء پیدا کند. علت دوم را می توان در اوضاع و شرایط نظام بین الملل و مناطقی که ایران و روسیه به نوعی در آنها درگیر هستند، جستجو کرد. در خصوص معضل شرایط بین المللی باید توجه داشته باشیم که هم ایران و هم روسیه به نوعی یک جانبه گرایی های ایالات متحده آمریکا را در نظام بین الملل به چالش می کشند. هر دو کشور خواهان به وجود آمدن یک نظم عادلانه تر در سطح نظام بین الملل هستند. بنابراین همین مساله باعث شده که بین تهران و مسکو تمایل به ایجاد روابط نزدیک تر به وجود بیاید. علاوه بر این، در مناطقی که ایران و روسیه در آنها صاحب نفوذ بوده و منافعی دارند مانند خاورمیانه، منطقه آسیای مرکزی و منطقه قفقاز که موضوعات مشترکی برای همکاری بین دو کشور وجود دارد. در حال حاضر ما نمونه عالی این همکاری ها را در خصوص مبارزه با تروریسم و افراط گرایی در اوضاع سوریه مشاهده می کنیم. برای اولین بار بین تهران و مسکو یک همکاری اطلاعاتی، امنیتی و نظامی برقرار شده است. در حال حاضر این همکاری در سطح یک پرونده به نام سوریه و منطقه خاورمیانه وجود دارد که نباید این روابط متوقف بماند. در این زمینه هر دو کشور باید تلاش کنند که این نوع همکاری، روابط راهبردی خودش را به سایر مناطق و مسائل جهانی ارتقاء و گسترش دهد.
بصیرت: روابط راهبردی روسیه و ایران چه مزیت های اقتصادی برای تهران دارد؟
بهمن: آن چیزی که به صورت سنتی در بعد اقتصادی در روابط ایران و روسیه شاهد بودیم، این است که ایران در طول سال های بعد از فروپاشی شوروی یکی از خریداران عمده ی تسلیحات روسی بوده است. با توجه به این که ایران همواره از سوی کشورهای غربی مورد تحریم بوده و عملا نمی توانسته تسلیحات مورد نیاز خودش را از طریق سایر کشورها تامین کند، بنابراین روسیه همواره یک شریک مهم در این حوزه به حساب می آمد.
علاوه بر این در حوزه ی تکنولوژی ها و فناوری های نوین، روس ها پیشرفت های خوبی دارند. در برخی از حوزه ها روس ها، تمایل، توان و ظرفیت خوبی را نشان دادند که بتوانند از این طریق در ایران سرمایه گذاری کنند. به عنوان مثال روس ها علاقه ی زیادی در حوزه ی انرژی، حوزه ی نفت و گاز ایران دارند که در آنجا بتوانند سرمایه گذاری انجام دهند. روس ها در زمینه واحدهای دیگر اقتصادی مانند حمل و نقل جاده ای و ریلی ابراز تمایل کرده اند. حتی به نظر می رسد آنها در بخش های دیگر مانند حوزه ی تسلیحات و تجهیزات نظامی یا در بخش های دیگر مانند حوزه ی انرژی به ایران کمک کنند. با توجه به این شرایط می توان گفت روسیه تنها شریک ایران به حساب می آید. شریکی که نیروگاه هسته ای بوشهر را ساخته و از این لحاظ هر دو کشور تمایل دارند که در آینده دست به همکاری های مشابه بزنند. روس ها تمایل دارند با توجه به قراردادهایی که بین دو کشور تنظیم شده بتواند نیروگاه اتمی دیگری را در ایران بسازد. بنابراین می توان گفت رابطه ایران با روسیه در بعد نظامی، حوزه انرژی و حوزه ی فناوری های نوین دارای مزیت های مهمی است.
بصیرت: به نظر شما آیا چالش هایی هم در زمینه راهبردی بودن روابط دو طرف وجود دارد؟
بهمن: بله؛ چالش های مختلفی وجود دارد. یکی از این چالش ها به خود دو کشور بر می گردد. برخی دیگر به نظام بین الملل بر می گردد. یک سری عوامل و موانع ذهنی در بین ایرانی ها و روس ها وجود دارد. معمولا ایرانی ها نسبت به روس ها سابقه ی منفی تاریخی در پس ذهن خودشان دارند. عموما به روس ها به همان سابقه ی منفی تاریخی نگاه می کنند. این در حالی است که بخش عمده ای از نخبگان روس تصور می کنند که ایران ذاتا یک کشور غرب گرا است. به محض این که روابطش با کشورهای غربی بهبود پیدا کند روابط با روسیه را به دست فراموشی می سپارد و به سمت توسعه روابط با کشورهای غربی حرکت می کند. این سابقه منفی تاریخی در نگاه روس ها نسبت به ایران وجود دارد. از طرفی روس ها دوره ی جنگ سرد را مثال می زنند که ایران بخشی از بلوک غرب بود. بنابراین عوامل منفی ذهنی بین نخبگان و مردم هر دو کشور وجود دارد. این یکی از عوامل است که باعث کُند شدن روابط بین دو کشور می شود
نکته ی دوم این است که نه در ایران شناخت درستی نسبت به روسیه وجود دارد و نه در روسیه نسبت به ایران شناخت درستی وجود دارد. بنابراین مردم هر دو کشور نسبت به فرهنگ، اقتصاد و مسائل سیاسی کشور مقابل از شناخت درستی برخوردار نیستند. عموما این موضوع از همان ذهنیت تاریخی ناشی می شود. بنابراین در این حوزه هم می بایست توجه جدی صورت بگیرد که ذهنیت ها تغییر کند. شناخت و آگاهی مردم هر دو کشور از کشور مقابل افزایش پیدا کند.
علاوه بر این در سطح نظام بین الملل موانعی دوجانبه وجود دارد. اگر روابط ایران و روسیه در طول تاریخ مورد بررسی قرار دهیم متوجه می شویم که هیچ گاه روابط دو کشور یک روابط دوجانبه صرف نبوده است. همواره یک متغیر سوم هم در این روابط دخیل بوده که متولی آن هم عموما یکی از قدرت ها یا قدرت بزرگ دیگر در نظام بین الملل بوده است به عنوان مثال در دوره ای، بریتانیای کبیر این نقش را ایفا می کرد. در دوران جنگ سرد هم آمریکا این نقش را داشته است. ضمن این که قدرت سوم همواره به عنوان عامل بازدارنده در توسعه روابط ایران و روسیه عمل کرده و سعی کرده به گونه های مختلف از گسترش این روابط جلوگیری کند. در مسائل مختلف نمونه های تاریخی زیادی را مشاهده کرده ایم. بنابراین بخشی از عوامل و موانع در حوزه ی داخلی دو کشور است و بخشی از آن هم در حوزه ی نظام بین الملل تعریف می شود.
بصیرت: روابط ایران و روسیه تا چه اندازه در کاهش تهدیدات امنیتی منطقه موثر است؟
بهمن: مسلما روابط ایران و روسیه در کاهش تهدیدات امنیتی تأثیر بسیار مثبتی دارد، به این دلیل که ایران و روسیه در مناطق پیرامونی خودشان با تهدیدهای مشترکی مواجه هستند. آنها حتی دارای مواضع مشترک می باشند.
به عنوان مثال تهدیدهایی مانند افراط گرایی، تروریسم، قاچاق مواد مخدر، گسترش ناتو به شرق، حضور و نفوذ آمریکایی ها در منطقه به ویژه در شکل ایجاد پایگاه های نظامی. همه این مسائل برای جمهوری اسلامی ایران و هم برای روسیه تهدید محسوب می شود. با توجه به این که یکی از عوامل مهم ایجاد همکاری های منطقه ای بین کشورهای مختلف، حضور تهدیدهای مشترک است، بنابراین زمینه ی همکاری بین ایران و روسیه در مسائل منطقه ی وجود دارد. به خصوص این که هر دو کشور نگاه تقریبا یکسان و همسویی در تحولات جهانی و منطقه ای دارند.
بنابراین پیش زمینه های گسترش همکاری بین ایران و روسیه در حوزه های مختلف وجود دارد. تنها مسئله ایی که در این میان وجود دارد این است که واقعا نخبگان سیاسی و فکری هر دو کشور بتوانند این مسیر را هدایت و مدیریت کنند که هر دو کشور بتوانند وارد یک مرحله ارتقاء یافته ای از همکاری شوند تا در نهایت به یک شراکت استراتژیک در مورد مسائل منطقه ای و جهانی برسند
بصیرت: سوال آخر این که آیا به نظر شما چینی ها هم تمایل دارند که در روابط روسیه و ایران مشارکت کنند و آیا این مشارکت سبب تغییر موازنه قدرت در سطح بین الملل می شود؟
بهمن: چینی ها برخلاف روس ها تا حد زیادی ثابت کرده اند که از دریچه ی امنیتی، نظامی و ژئوپلیتیکی، مسائل نظام بین الملل را نگاه نمی کنند. چینی ها سعی می کنند اولویت های اقتصادی را همواره در نظر بگیرند و با عینک اقتصادی به تحولات ژئوپلیتیک، نظامی و امنیتی نگاه کنند. به همین دلیل به رغم این که چینی ها هم همانند روس ها و ایران، خواهان به هم خوردن نظم فعلی حاکم بر نظام بین الملل هستند، اما خیلی موضع گیری های سرسختانه ای از سوی آنها در مورد تحولات نظام بین الملل مشاهده نمی کنیم. این تمایل در بین چینی ها هم وجود دارد که بتوانند روابط خودشان را هم با روسیه و هم با ایران گسترش دهند.
در حال حاضر چینی ها ایران را شانس و بخت اول رهبری بر منطقه خاورمیانه می دانند به همین دلیل تمایل دارند که در پروژه های اقتصادی با ایران مشارکت نزدیکی داشته باشند. از نظر چینی ها ایران می تواند به عنوان پل شرق به غرب و پل جنوب به شمال برای طرح و ایده ی جاده ابریشم عمل کند.
چینی ها در نظر دارند که جاده ی ابریشم قدیمی را مجددا احیا کنند. در احیای این جاده ابریشم قدیمی، ایران در جایگاه ژئوپلیتیکی بسیار برجسته ای قرار دارد. در طول سال های گذشته روابط روسیه و چین از جهات مختلف افزایش پیدا کرده و در زمینه انرژی هر دو کشور قراردادهای کلانی منعقد کرده اند. روابط هر دو کشور در حال حاضر روبه رشد است. اما این که واقعا یک بلوکی از ایران، روسیه و چین بخواهد شکل بگیرد که وارد معادلات نظام جهانی شود، از نظر پکن شکل گیری چنین بلوکی تا حد زیادی بی فایده است، چرا که چینی ها این طور تصور می کنند که این شکل گیری همان بلوک خواسته ی آمریکایی هاست. پکن معتقد است آمریکایی ها تلاش می کنند که کشورهایی مانند روسیه، چین، ایران و هند را وارد یک بلوک کنند تا این که بتوانند فشارهای اقتصادی سیاسی، نظامی و امنیتی خودشان را بر این کشورها افزایش دهند. از نظر چینی ها، آمریکایی ها به دنبال ایجاد چنین طرحی هستندف تا این که یک دشمن بزرگ برای خودشان تعریف کنند تا این کشورها را بیشتر تحت فشار قرار دهند./
با تشکر از جناب آقای بهمن که وقت خود را در اختیار پایگاه بصیرت قرار دادند.