تاریخ انتشار : ۰۱ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۸:۱۶  ، 
کد خبر : ۲۹۱۱۳۱
محمدعلي مهتدي در گفت‌وگو با «اعتماد»:

ايران از كارت مقاومت در مذاكرات استفاده نكرد

اشاره: گروه ديپلماسي| «جمهوري اسلامي ايران يك بازيگر فعال، مسووليت‌پذير و ثبات‌ساز در تحولات منطقه است و با وجود مواضع غيردوستانه و كينه‌توزانه برخي كشورها، به نقش سازنده خود در كاهش بحران‌ها و تنش‌ها از راه تعامل با همسايگان و جامعه جهاني ادامه خواهد داد.» اين پاسخي است كه حسين جابري انصاري درباره برخي ادعاهاي بي پايه مطرح شده در بيانيه اخير اتحاديه عرب عليه ايران داده است. پنجشنبه هفته‌ گذشته، اتحاديه عرب به درخواست عراق براي بررسي حضور نظامي تركيه در شمال عراق تشكيل جلسه داد اما آنچه خروجي اين نشست بود، بيان همان ادعاهايي است كه حالا تكراري شده است. درباره تكرار ادعاها در خصوص سياست‌هاي منطقه‌اي ايران گفت‌وگويي با محمدعلي مهتدي، تحليلگر ارشد مسائل خاورميانه داشته‌ايم كه در ادامه مي‌آيد.

(روزنامه اعتماد – 1394/10/07 – شماره 3426 – صفحه 11)

* آيا اقدامات اتحاديه عرب در طرح ادعاهاي تكراري درباره ايران، تاثيري در جايگاه منطقه‌اي تهران دارد؟

** اتحاديه عرب سال‌هاست كه موقعيت و اهميت خود را از دست داده است. در زماني كه مصر از نقش بسيار مهمي در عرصه معادلات منطقه‌اي برخوردار بود، اين اتحاديه نيز موقعيت مهمي داشت و در عرصه معادلات منطقه‌اي، نقش‌آفريني مي‌كرد اما از سال ٢٠١١ ميلادي و درگير شدن مصر با بحران‌هاي داخلي، عربستان به همراه چند شيخ‌نشين خليج فارس در اتحاديه عرب نفوذ كرده‌اند و آن را به آلت دست سياست‌هاي منطقه‌اي خود تبديل كرده‌اند. در شرايط كنوني، عربستان و سپس قطر از نفوذ بسياري در اين اتحاديه برخوردارند و اتحاديه عرب نيز در شرايط كنوني بيشتر بازگوكننده مواضع و سياست‌هاي منطقه‌اي عربستان و قطر است تا بازگوكننده مواضع جهان عرب و بيشتر بيانيه‌هاي آنها نيز جنبه تبليغاتي دارد.

* سياست‌هاي منطقه‌اي ايران به چه شكلي است كه موجب اعتراض اتحاديه عرب و شوراي همكاري خليج فارس مي‌شود؟

** سياست‌هاي منطقه‌اي ايران، يك رشته سياست‌هاي اصولي مبتني بر استقلال، آزادي و حمايت از حقوق مشروع ملت‌ها و دفاع از مستضعفان در برابر سياست‌هاي استكباري امريكا و رژيم صهيونيستي است. اين سياست‌ها خود را به شكل حمايت از محور مقاومت نشان داده و نتايج مثبتي نيز داشته است كه مي‌توان آن را به طور مثال در سوريه، لبنان و فلسطين ديد. هم‌اكنون حمايت‌هاي ايران موجب شده تا معادلات منطقه‌اي به هم بخورد و جهان اسلام از يك بازدارندگي در برابر رژيم صهيونيستي برخوردار شود. از سوي ديگر، با توجه به اينكه سياست‌هاي امريكا در خاورميانه به نوعي در حمايت و تضمين از امنيت اسراييل بوده است، كشورهايي كه سياست خارجي خود را در چارچوب استراتژي امريكا تعريف كرده‌اند و براي تامين امنيت خود به غرب و امريكا متكي هستند، از اينكه محور مقاومت توانسته است به قدرت بازدارندگي دست يابد، دچار هراس هستند. اين هراس پس از تحولات سال ٢٠١١ و وقوع بيداري اسلامي بيشتر نيز شده است.

سياست ايران در حمايت از ملت‌هاست و اين در حالي است كه عربستان و هم‌پيمانانش به‌شدت از اين تحولات و گسترش مردمسالاري مي‌ترسيدند و به همين خاطر، سياست‌ و برنامه‌شان را در تضعيف و سركوب جنبش‌هاي مردمي و حمايت از رژيم‌‌هاي ديكتاتوري دست‌نشانده غرب قرار دادند و در اين راستا، شاهد تلاش قطر و عربستان براي سركوب و به انحراف كشاندن قيام‌هاي مردمي بوديم. عربستان ابتدا زين‌العابدين بن‌علي، رييس‌جمهور مخلوع تونس را پذيرفت و به او پناهندگي داد و سپس تلاش كرد تا حسني مبارك اعدام نشود و با صرف ميلياردها دلار تلاش كرد تا انقلاب مردمي مصر به سرانجام نهايي خود نرسد.

البته در تونس انقلاب به نتيجه رسيد و تا حدود بسيار زيادي مردم به خواست خود رسيده‌اند ولي عربستان و قطر در مصر، بحرين و يمن حمايت‌هاي مالي، لجستيكي و نظامي بسياري كردند و جنبش‌ها را منحرف ساختند و از طرفي، بحران سوريه را ايجاد كردند. با توجه به اين مسائل، عربستان و هم‌پيمانانش براي پنهان كردن هراس خود و همچنين توجيه كردن اقدامات‌شان، اتهاماتي را متوجه ايران مي‌كنند و مي‌گويند كه ايران به دنبال گسترش نفوذ خود در منطقه است و مي‌خواهد امپراتوري باستاني خود را احيا كند و به همين خاطر ما براي جلوگيري از نفوذ ايران، اقدام مي‌كنيم و اين‌گونه دخالت خود را مشروع نشان مي‌دهند. اين در حالي است كه ايران به دنبال گسترش نفوذ خود در منطقه نيست.

* ايران براي باطل بودن ادعاي عربستان چه اقدامي كرده است؟

** عربستان و هم‌پيمانانش ادعا مي‌كردند كه ايران به دنبال نفوذ در منطقه و به كار گماردن مهره‌هايي است تا در شطرنج مذاكره با غرب از اين مهره‌ها بتواند استفاده كند ولي در مذاكرات هسته‌اي، تيم مذاكره‌كننده هسته‌اي ايراني به هيچ‌وجه حاضر به مذاكره در خصوص مسائل منطقه‌اي نشد و حتي حاضر نشد از حمايت خود از محور مقاومت به عنوان يك كارت در مذاكرات استفاده كند. مذاكرات فقط در مساله هسته‌اي بود و به طرف مقابل نيز اجازه نداديم مسائل منطقه‌اي را مطرح كند. اين مساله بيهودگي ادعاهاي عربستان را نشان داد و اثبات كرد ايران از محور مقاومت به عنوان يك كارت استفاده نمي‌كند و به دنبال مهره‌چيني نيست. ايران ادعا نكرده كه به دنبال نفوذ در منطقه است. همچنين ايران ادعا نكرده است كه مي‌خواهد تنها بازيگر فعال در معادلات منطقه‌اي باشد.

* سياست‌هاي ايران در عرصه منطقه‌اي چه نتايجي در پي داشته است؟

** ايران مخالف دخالت هر قدرت‌ فرامنطقه‌اي و به ويژه امريكا در مسائل خاورميانه است زيرا دخالت امريكا را برخلاف منافع كشورهاي منطقه مي‌داند. از سويي، ايران مخالف رژيم اسراييل است و معتقد است تمامي توطئه‌هاي منطقه‌اي نشات گرفته از دسايس رژيم صهيونيستي است و به همين خاطر، مقاومت در برابر اسراييل را پيشنهاد مي‌كند. همچنين ايران نگفته است كه مقاومت منحصر به ايران و هم‌پيمانان ايران است. ما بارها گفته‌ايم كه اگر عربستان پرچم مقاومت را در دست بگيرد، ما پشت سر آنها خواهيم بود. ايران به تعامل برد – برد با تمامي كشورهاي منطقه و به ويژه عربستان مي‌انديشد و اصل اساسي سياست خارجي خود را در همكاري و گفت‌وگو با كشورهاي منطقه قرار داده است. اين اصل هم به اين دولت يا آن دولت ربطي ندارد. ناشي از ضعف هم نيست ولي در برابر اين سياست، عربستان از ايران مي‌خواهد سياست‌هاي خود در سوريه، لبنان و فلسطين را تغيير دهد و خواستار قطع حمايت‌ها از محور مقاومت است.

* آيا فشارهاي اتحاديه عرب مي‌تواند تاثيري در سياست‌هاي ايران در عرصه منطقه‌اي داشته باشد؟

** سياست‌هاي اصولي ايران قابل تغيير نيست. اين سياست‌ها نشأت گرفته از قانون اساسي ايران و تعاليم اسلامي است. با اين حال، بايد دانست كه حناي اين نوع ادعا هم رنگ باخته است و كشورهاي غربي نيز مي‌دانند كه اين ادعاها توخالي است ولي از آنجايي كه با اين كشورها مراودات اقتصادي دارند و از اين رابطه، سود هنگفتي مي‌برند، سكوت مي‌كنند.

* عربستان ائتلافي از كشورهاي اسلامي را براي مبارزه با تروريسم تشكيل داده است. چرا ايران در آن حضور ندارد؟

** به نظر مي‌رسد اقدام اخير عربستان در تشكيل ائتلاف مبارزه با تروريسم بيش از هر چيز، اقدامي كاريكاتوري است كه جنبه طنز و فكاهي آن از جنبه واقعي بودنش بيشتر است. در نيمه‌شبي، محمد بن سلمان، وزير دفاع جوان سعودي عده‌اي از خبرنگاران را فرا مي‌خواند و خبر از تشكيل ائتلافي با حضور سي و اندي كشور مي‌دهد. فرداي آن شب، مسوولان بسياري از كشورها هنگامي كه از خواب بيدار مي‌شوند خبر تشكيل اين ائتلاف و عضويت‌شان در اين ائتلاف را از رسانه‌ها مي‌شنوند و به اين مساله اعتراض مي‌كنند. غرب نيز اين ائتلاف را جدي نگرفت چون مي‌داند عربستان، قطر و امارات تروريسم تكفيري امروز را تشكيل داده‌اند. ايران هم به صورت طبيعي نمي‌تواند در اين ائتلاف باشد زيرا نوع اقدامات اين ائتلاف با نوع اقدامات ايران در تضاد كامل قرار دارد.

* آيا عربستان با تشكيل ائتلاف مي‌خواهد در رويارويي با اتحاد ايران و روسيه در سوريه قرار بگيرد؟

** پس از فوت ملك عبدالله و روي كار آمدن ملك سلمان، عملا سياست خارجي عربستان دچار دگرديسي‌هاي بسياري شده است. عربستان قبلا سياست خارجي محافظه‌كارانه‌اي داشت و تلاش مي‌كرد تا در جهت حل و فصل بحران‌ها اقدام كند ولي اكنون سياست خارجي در دستوركار عربستان قرار گرفته است كه در پي بحران‌سازي است و تمامي دليلش نيز آن است كه عربستان بايد نقش‌آفرين باشد. ما مخالف نقش‌آفريني عربستان نيستيم زيرا عربستان را كشور مهمي مي‌دانيم كه بايد نقش‌آفرين هم باشد ولي نقش‌آفريني نيازمند عقلانيت، درايت و حكمت است كه كارگزاران جوان اين كشور فاقد آن هستند. اكنون نيز عربستان در تمامي پرونده‌هاي منطقه‌اي خود از سوريه تا يمن شكست خورده است و در صورتي كه اقدامش در تشكيل ائتلاف براي رويارويي با ايران و روسيه باشد، يك نوع انتحار استراتژيك مي‌توان قلمداد كرد.

* با تصويب قطعنامه ٢٢٥٤،چشم‌انداز تحولات خاورميانه را چگونه مي‌بينيد؟

** قطعنامه ٢٢٥٤ از نكات بسيار مثبتي برخوردار است و به نظر مي‌رسد نتيجه تفاهم امريكا و روسيه درباره سوريه و محصول رايزني‌هاي جان كري در سفر به روسيه باشد. برنامه‌ريزي‌هايي نيز شده است و از اواخر ژانويه، استفان دي‌ميستورا، نماينده دبيركل سازمان ملل متحد در امور سوريه بايد فعاليت‌هايش را آغاز كند تا زمينه براي مذاكره دولت سوريه و جريان معارضه شروع شود. ترسيم شدن اصول روند سياسي حل بحران سوريه موجب مي‌شود تا اميدواري‌ها نيز براي حل و فصل ديگر مسائل منطقه‌اي بيش از پيش شود.

* اين تحولات با چه تهديدهايي روبه‌رو است؟

** وضعيت ليست‌ گروه‌هاي معارضه و ليست گروه‌هاي تروريستي همچنان نامعلوم است. عربستان و اردن قبل از اجلاس نيويورك ليست‌هايي را ارايه كردند. ليست عربستان مورد قبول روسيه، ايران و خيلي از كشورهاي ديگر نيست. در آن ليست گروه‌هايي چون احرار شام و جيش الاسلام هم هستند. ليست اردن هم ايرادات بسياري دارد و اردني‌ها براي راضي نگه داشتن عربستان، رژيم صهيونيستي و امريكا، نام سپاه و حزب‌الله را هم قرار داده بود كه با اعتراض ايران روبه‌رو شد. با اين حال، كارگروهي متشكل از ايران و شش كشور ديگر زيرنظر سازمان ملل تشكيل شده است و دي‌ميستورا بايد ليست جديدي را تهيه كند. اين شرايط پيچيده‌اي را براي خاورميانه ترسيم مي‌كند اما، قطعنامه ٢٢٥٤ روزنه‌اي را باز كرده است تا اميدها براي حل و فصل مسائل بيش از پيش شود.

* ايران در اين تحولات جديد در چه جايگاهي قرار گرفته است؟

** جان كري هم پس از تصويب قطعنامه ٢٢٥٤ گفت كه اين قطعنامه شباهت بسياري به طرح ايران دارد و اين نشان‌دهنده اهميت پيدا كردن ايران در تحولات جدي خاورميانه است. حضور نظامي روسيه در سوريه كه در همراهي و هماهنگي با ايران بوده است هم موجب شده تا نگاه‌ها بيش از پيش متوجه ايران شود.

http://etemadnewspaper.ir/Default.aspx?NPN_Id=330&PageNO=11

ش.د9405184

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات