تاریخ انتشار : ۰۹ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۰:۰۸  ، 
کد خبر : ۲۹۳۹۶۵
با توجه به سفر دکتر ظریف به آفریقا

بازیگری عربستان و رژیم صهیونیستی در آفریقا علیه ایران

استقلال طلبی کشورهای آفریقایی، مسلمان بودن آن ها و پیگیری اهداف انقلاب اسلامی ایران در دیگر نقاط جهان، زمینه های ارتباط ایران و آفریقا را فراهم کرده است. بنابراین توسعه روابط ایران با آفریقا مزایای چندبعدی برای طرفین دارد، اما در این مسیر موانعی وجود دارد که شاید بتوان تلاش های عربستان در کنار فعالیت های صهیونیست ها در آفریقا را بزرگترین مانع ایران در این منطقه دانست.
پایگاه بصیرت / گروه بین الملل/یوسف شفیعی
روابط ایران و آفریقا همواره دچار فراز و نشیب های زیادی بوده است، با این حال قاره آفریقا از منظر اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و در کل از منظر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، اهمیت بسیار زیادی دارد. آفریقا دربردارنده 54 واحد سیاسی است که نیمی از کشورهای غیرمتعهد، نیمی از کشورهای سازمان همکاری اسلامی و تقریباً یک چهارم کل واحدهای سیاسی موجود جهان را به خود اختصاص می‌دهد. از سوی دیگر نیمی از اعضای غیر دائم شواری امنیت سازمان ملل و حداقل دو عضو آن، آفریقایی است و کشوری مانند آفریقای جنوبی از اعضای دائمی شورای حکام آژانس بین المللی انرژی هسته ای است. این در حالی است که بسیاری از کشورهای قاره سیاه همگرایی نسبتا خوبی با ایران داشته اند و در مجامع جهانی از حامیان ایران بوده اند، لذا با توجه به این که ما در عرصه سیاسی نیاز به عضو گیری داریم و جهان امروزه هم جهان یارگیری است و برخی از این کشورها هم همکاری خوبی با جمهوری اسلامی داشته اند، گسترش روابط با این کشورها باید همواره مورد توجه قرار گیرد. 
 از نظر اقتصادی قاره سیاه می تواند برآورنده بسیاری از نیازهای ایران در عرصه های غذایی و معدنی باشد. مثلا حدود 80 درصد از زمین های قابل کشت آفریقا هنوز کشت نشده و این موضوع عرصه فعالیت ایران را فراهم می کند. علاوه بر این در بخش های مهمی مانند کشتیرانی، کشورهای آفریقایی می توانند به ایران کمک کنند. همه این عوامل اهمیت آفریقا را برای سیاست خارجی ایران گوشزد می کند. 

بازیگری عربستان و رژیم صهیونیستی در آفریقا علیه ایران

در همین جهت وزیر خارجه ایران در سفر دوره‌ ای خود به آفریقا، هفته گذشته به غرب قاره سیاه سفر کرد. محمد جواد ظریف از سوم تا هشتم مردادماه با مقامات کشورهای نیجریه، غنا، گینه کوناکری و مالی دیدار  و گفت‌وگو کرد  .سفر ظریف به آفریقا در راس یک هیأت سیاسی و اقتصادی صورت گرفت و این موضوع گویای توجه دولت به ظرفیت های توسعه روابط ایران و آفریقاست، با این حال جهت گسترش روابط ایران و آفریقا موانعی وجود دارد که در این مطلب بررسی می شود.
 
پیشینه روابط ایران و آفریقا
رژيم‌هاي سلطنتي ايران به دليل همسويي قدرت هاي سلطه جو در جهان، روابط گسترده‌اي با كشورهاي افريقايي نداشتند، تنها «آفريقاي جنوبي» به دليل ويژگي‌هاي خاص خود و وابستگی که به غرب داشت، روابط پُر رونقي با رژيم پهلوي داشت. در آن زمان ايران تنها در 9 كشور از اين قاره داراي نمايندگي سياسي بود. پس از پيروزي انقلاب اسلامي جهت سياست خارجي ايران تغيير كرد و بسط مناسبات با كشورهاي غير متعهد و در حال توسعه - عمدتاً در قاره افريقا - در اولويت قرار گرفت. اولین اقدامات ایران در قاره آفریقا، حمایت از مبارزات ضداستعماری بود و نخستين گام جمهوری اسلامی، قطع تمامي روابط سياسي و اقتصادي خود بويژه قطع صدور نفت به افريقاي جنوبي- کشوری که رژیم نژادپرستی در آن حاکم بود- و گشايش دفتر نمايندگي سواپو در راستاي حمايت از مبارزات مردم افريقا عليه نژادپرستي بود. ايران همچنين كمك هاي خود را به كشورهاي خط مقدم مبارزه علیه استعمار و نهادهاي مبارز نظير كنگرة ملي افريقا (ANC ) و كنگرة پان آفريكن (PAC) آغاز كرد. در كشورهاي خط مقدم از جمله زيمبابوه، موزامبيك، تانزانيا، ناميبيا و زامبيا نمايندگي سياسي ايران داير شد. سفر آيت‌الله خامنه‌اي رئيس جمهور وقت و رهبر فعلي انقلاب اسلامي به كشورهاي آنگولا، تانزانيا، موزامبيك و زيمبابوه نقطة عطفي در تاريخ روابط ايران و آفريقاي زير صحرا بود. در دهه اول پيروزي انقلاب، جمهوري اسلامي ايران داراي 26 نمايندگي در كشورهاي مختلف آفريقايي بود كه وظيفة آن ها تلاش جهت گسترش همكاريهاي سياسي، اقتصادي و فرهنگي متقابل بود. فروپاشي اتحاد شوروي و ايجاد تحولات عميق ناشي از آن، موجب توجه كشورهاي صنعتي به اروپاي شرقي و آسياي مركزي و كاهش كمك هاي آنان به آفريقا شده است. اين مسأله به عنوان يك واقعيت از ديد كشورهاي آفريقايي پنهان نماند و باعث هموارتر شدن راه همكاري هاي جنوب - جنوب گرديد و زمینه توسعه همکاری های ایران با آفریقا را فراهم کرد. جمهوري اسلامي ايران در جهت پيشبرد و اهداف اين همكاري ها با مثبت ارزيابي كردن گسترش مناسبات با كشورهاي آفريقايي، درصدد است از طريق همكاري هاي متقابل، بخش عمده اي از نيازهاي طرفين را با استفاده از امكانات و توانایي هاي خود تأمين كند و اهداف همكاري هاي جنوب - جنوب را تحقق بخشد. بديهي است تقويت روابط اقتصادي عاملي براي تحكيم مناسبات سياسي، فرهنگي و بين‌المللي است و اين موضوع اهميت توسعه همكاري با قاره آفريقا را مضاعف مي‌كند. 

امتیازات ایران در آفریقا
1- محبوبیت ایران به دلیل انقلابی گری
یکی از مهمترین امتیازات ایران در قاره آفریقا، وجهه انقلابی گری و ضد استعماری ایران است. کشورهای این قاره به دلیل سابقه طولانی حضور استعمارگران، نگاهی بدبینانه نسبت به کشورهای غربی دارند و در این مسیر نظام های ضد غربی را به صورت طبیعی متحد خود قلمداد می کنند. وجود این محبوبیت باعث شده است تا اتحادیه آفریقا، جمهوری اسلامی ایران را به عنوان شریک راهبردی  خود شناخته و از ایران به طور دائم در جلسات اتحادیه آفریقا دعوت کند که این امر فرصتی بی نظیر برای ایران است. 

بازیگری عربستان و رژیم صهیونیستی در آفریقا علیه ایران

2- کمک به نهضت های آزادی بخش
امام خميني(ره) به عنوان رهبر انقلاب اسلامی هم پيش از پيروزي انقلاب و هم پس از آن، نهضت‌هاي آزادي بخش و ضداستعماری را مورد حمايت خود قرار مي‌دادند كه جلوة بارز آن در نهضت مسلمانان فلسطين و قيام آنان عليه رژیم صهیونیستی متجلي است. نهضت‌هاي اصلاحي و انقلابي كه خواهان مبارزه با ظلم و استعمار بودند، بدون اين كه نسبت به گرايش‌هاي ديني و مذهبي آنان حساسيتي باشد، مورد حمايت امام خميني(ره) قرار داشتند. حمايت از جنبش هاي رهايي بخش به طور عام به ويژه جنبش هاي اسلامي معاصر از اهداف و رويكردهاي بنيادين انقلاب اسلامي بوده است. در این مسیر جمهوری اسلامی ایران در کنار نهضت های آزادیبخش در آفریقا و به ویژه نهضت نلسون ماندلا در آفریقای جنوبی بود. حمایت های ایران در این مورد باعث شده است که ملت های این منطقه ایران را به عنوان حامی خود تلقی کنند و این فرصتی بی نظیر برای ایران به وجود آورده است. 
فرصت های ایران در قاره آفریقا که با اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی گره خورده است، از چشم کشورهای رقیب و مخالف ایران دور نمانده و آن ها سعی کرده اند به روش های مختلف مانع از توسعه روابط ایران با کشورهای آفریقایی شوند. دولت های غربی، رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی هر یک سعی دارند نه تنها فرصت های ایران در آفریقا را بربایند، بلکه کشورهای آفریقایی که به لحاظ ایدئولوژیکی با ایران همسویی دارند را در مقابل جمهوری اسلامی ایران قرار دهند. در این میان مسلمان بودن اکثریت مردمان آفریقا سبب شده است تا مخالفان از طریق رادیکالیزه کردن گروه های اسلامی آفریقا، پیش روی ایران مانع ایجاد کنند و علاوه بر ایجاد اسلام هراسی در بین نسل جدید کشورهای آفریقایی، آنان را به جنگ داخلی مشغول کرده و زمینه فعالیت ایران را نیز از بین ببرند. عربستان سعودی با گسترش وهابیت و سلفی گری در این قاره پیشگام این برنامه است. 

فعالیت های عربستان در آفریقا و تلاش برای سد نفوذ ایران
منطقه از دهه 1960 مورد توجه عربستان سعودی قرار گرفت و دولتمردان این کشور، در جهت تبلیغ وهابیت توجه خاصی به کشورهای اوگاندا، تانزانیا و کنیا مبذول داشتند. این سیاست در دهه 1970 با شدت بیشتری ادامه یافت و پس از تحریم نفتی اسرائیل از سوی اعراب در سال 1975 که به افزایش سرسام آور قیمت نفت منجر گردید، مبلغان وهابی نیز فعالیت های تبلیغی خود را در کشورهای گوناگون قاره آفریقا و از جمله شرق آفریقا شدت بخشیده، اقدام به برنامه ریزی های جدیدی کردند. استراتژی عربستان در آن دوره، اعطای بیش از 3 هزار بورسیه تحصیلی دانشگاه های عربستان سعودی به مسلمانان کشورهای کنیا، تانزانیا و اوگاندا بود. در واقع، دولت عربستان در آن مقطع زمانی در تلاش بود تا نسل جدیدی از روحانیان وابسته به خود را که در دانشگاه های این کشور به خصوص دانشگاه مدینه تحصیل کرده باشند، در رأس جماعات اسلامی این کشورها قرار داده، موقعیت خود را در شرق آفریقا هر چه بیشتر مستحکم سازد.
 این امر، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و معرفی مذهب تشیع به مسلمانان این قاره به عنوان مکتبی پویا و انقلابی، هر چه بیشتر تشدید شد و از آن زمان، مبارزه با افکار و اندیشه های شیعی در رأس برنامه های وهابیان قرار گرفت. مجموعه فعالیت های وهابیت تکفیری در آفریقا منجر به این شده که امروزه گروه های رادیکالی همچون الشباب در سومالی و بوکوحرام در نیجریه سر برآورند و چهره اسلام را در این منطقه با جنایات خود مخدوش سازند.

بازیگری عربستان و رژیم صهیونیستی در آفریقا علیه ایران

به طور ویژه عربستان با استفاده از شبکه هایی از مسلمانان، کشورهای دیگر را مجبور کرده که پیوندهای خود را با ایران کاهش داده یا قطع کنند. ریاض از 2012 به بعد برای اینکه بتواند سودان را به سمت خود جلب کند، نزدیک 11 میلیارد دلار خرج کرد. در ماه ‍ژانویه 2016 خارطوم روابط دیپلماتیک خود را با تهران قطع کرد. جیبوتی و سومالی نیز همین اقدام را انجام دادند. اسناد نشان می دهد که سومالی اندکی پیش از اعلام قطع ارتباط خود با ایران، کمکی 50 میلیون دلاری از جانب عربستان کسب کرده بود. در واقع فقر و محرومیت همواره مشکلی است که عمده کشورهای آفریقایی با آن دست به گریبان هستند. این مساله به عنوان پاشنه آشیل کشورهای آفریقایی به شمار می رود و عربستان نیز از این پاشنه آشیل در حال استفاده است. عربستان سعودی در سال گذشته در چارچوب قطع کردن زمینه های روابط ایران با کشورهایی آفریقایی، از حادثه حمله به سفارت عربستان در تهران، بیشترین بهره برداری را انجام داد و برخی از کشورهای آفریقایی دنباله رو بسیاری از کشورهای جهان عرب در قطع روابط دیپلماتیک با ایران شدند. 
 با توجه به نبود اشتراکات قوی برای توسعه روابط عربستان با جوامع و کشورهای آفریقایی، این نیاز کشورهای آفریقایی به کمک های مالی عربستان است که آن ها را مجبور به پیروی از سیاست های ریاض و همراهی با آن نموده است و به نظر می رسد به محظ قطع و کاهش کمک های مالی عربستان به این کشورها، باید در آینده شاهد فاصله گرفتن بسیاری از این کشورها با عربستان و سیاست های آن در منطقه باشیم.
 شبکه خبری «العربیه» اخیرا در گزارشی از سفر «عادل الجبیر» وزیر خارجه عربستان به چهار کشور اروپایی، مدعی شد که این اقدام منجر به آنچه اخراج ایران از آفریقا خوانده، شده است. العربیه مدعی شده بعد از حادثه سفارت عربستان در تهران، تغییر چشمگیری در مواضع کشورهای آفریقایی در قبال ایران ایجاد شده و وزیر خارجه عربستان در سفر خود به کشورهای آفریقایی مسأله «دخالت‌های ایران در امور داخلی دیگر کشورها» را مورد بررسی قرار داده است. این شبکه نزدیک به عربستان معتقد است ایران طی یک دهه گذشته تلاش کرده با افزایش سطح نمایندگی دیپلماسی خود در 30 کشور آفریقایی، میزان نفوذ خود در این قاره را افزایش دهد. العربیه ادعا کرده که عربستان تلاش خود برای مقابله با این نفوذ را آغاز کرده و در همین راستا عادل الجبیر به چند کشور آفریقایی از جمله، آفریقای جنوبی و زامبیا سفر کرده است و با حضور در نشست اتحادیه آفریقا، مقدمه آنچه مقابله با ایران می‌خواند را فراهم کند. بنابراین تلاش های عربستان از طریق اشاعه وهابیت و همچنین ایران هراسی را شاید بتوان مهمترین مانع ایران در آفریقا دانست.
هراس کشورهای آفریقایی از رابطه با ایران به دلیل فشار غربی ها
کشورهای غربی سالیان طولانی کشورهای آفریقا را تحت استعمار خود داشته اند و به همین دلیل هنوز نیز برخی پیوندهای رسمی و غیر رسمی با این کشورها دارند. با توجه به ضدیت ایران با کشورهای استعمار گر، این کشورها تمام تلاش خود را برای سد نفوذ ایران در قاره آفریقا به کار گرفته اند. یکی از این روش ها تهدید کشورهای آفریقایی در جهت عدم گسترش روابط با ایران است. این امر از طریق بسیاری از نظامیان آفریقایی که در غرب و یا رژیم صهیونیستی آموزش دیده اند انجام می شود.
نفوذ صهیونیست ها و ممانعت از حضور ایران در آفریقا
یکی دیگر از موانع ایران در قاره آفریقا به تلاش های رژیم اسرائیل بر می گردد. نتانیاهو اخیرا سفری چهار روزه به کشورهای آفریقایی اوگاندا، اتیوپی، کنیا و رواندا انجام داد. این سفر در چارچوب طرح گسترده‌ای که تل‌آویو به‌تازگی برای تقویت روابط با قاره سیاه تصویب کرده است، انجام شد. یکی از موضوعاتی که در سفر نتانیاهو بسیار مورد توجه قرار گرفت، سخنان نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی برای پیوستن به اتحادیه آفریقا به‌عنوان عضو ناظر در این سازمان بود. سخنانی که با تائید نخست‌وزیر اتیوپی – کشوری که درگاه ورود صهونیست ها به آفریقا محسوب می شود- هم همراه شد.

بازیگری عربستان و رژیم صهیونیستی در آفریقا علیه ایران

سایت اکونومیست در مصاحبه خود با یک دیپلمات ارشد رژیم صهیونیستی که نام آن را فاش نکرد، به بررسی چرایی هدف نتانیاهو از این سفر و پیوستن به اتحادیه آفریقا پرداخت. این دیپلمات در مصاحبه خود مدعی شد: «یکی از اهداف این سفر جلوگیری از گسترش ادعایی نفوذ ایران در آفریقا است. ایران در تلاش است به آفریقا نفوذ کند. این کشور، سران آفریقایی را به تهران دعوت می‌کند و ما نمی‌خواهیم ببینیم که ایران در آنجا جای پا باز می‌کند». بنابراین تلاش های صهیونیست ها نیز یکی از موانع ایران در آفریقا است. آنچه طی سال های قبل در سودان اتفاق افتاد و منجر به تقسیم این کشور شد، حاصل فعالیت صهیونیست ها در قاره سیاه به شمار می رود و امروزه سران رژیم غاصب، تلاش های زیادی برای توسعه نفوذ خود در آفریقا و قطع زمینه های فعالیت ایران در این قاره دنبال می کنند.

فرجام سخن
ایران در قاره آفریقا عقبه فرهنگی و تاریخی دارد، اما جایگاه کشورمان متناسب با این امتیاز نیست. وجود زمینه های تاریخی غنی، اشتراک دینی و انقلابی و فقدان سابقه استعماری ایران در این قاره همگی بستر حضور ایران در قاره سیاه را فراهم کرده است. همین بسترها باعث شده که کشورهای آفریقایی برای پیشنهاد پروژه هایشان به ایران اولویت دهند. با این حال ارتباط ایران با کشورهای آفریقایی و حضور کشورمان در این قاره اندک است. استقلال طلبی کشورهای آفریقایی، مسلمان بودن آن ها و پیگیری اهداف انقلاب اسلامی ایران در دیگر نقاط جهان، زمینه های ارتباط ایران و آفریقا را فراهم کرده است. بنابراین توسعه روابط ایران با آفریقا مزایای چندبعدی برای طرفین دارد، اما در این مسیر موانعی وجود دارد که شاید بتوان تلاش های عربستان در کنار فعالیت های صهیونیست ها در آفریقا را بزرگترین مانع ایران در این منطقه دانست. در مجموع سفر اخیر محمدجواد ظریف، وزیر خارجه کشورمان به چند کشور آفریقا، اقدامی بسیار ضروری و راهبردی است که می تواند گامی در جهت گسترش روابط ایران با قاره آفریقا محسوب شود. اکنون رژیم صهیونیستی، عربستان و کشورهای غربی تلاش ویژه ای را برای بهره برداری از کشورهای آفریقایی آغاز کرده اند و بخشی از اهداف آن ها استفاده از این ظرفیت علیه جمهوری اسلامی ایران است./

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات