این روزها تحرکاتی ایذایی و ترورهای کور در برخی مناطق غربی کشور آغاز شده است که بسیاری از شواهد نشان میدهد منابع مالی آن را عربستان تأمین میکند و طراحی اطلاعاتی آن از سوی امریکا و رژیمصهیونیستی است. دامنه اين اتحاد از تلآويو آغاز و تا كوههاي قنديل در كردستان عراق را در برميگيرد. در اين ميان پول فراواني نيز هزينه ميشود، البته سعوديها نشان دادهاند كه در مقابله با مقاومت بسيار ولخرج هستند. هزينههاي چند ده ميليارد دلاری براي نابودي جنبش انصارالله در يمن مؤيد اين نظر است.
از سوي ديگر رژيم سعودي نيز به دنبال مقابله با مقاومت در سوريه و نفوذ حزبالله در لبنان است. زماني ملك عبدالله اميدوار بود تا از طريق پرداخت كمك 3 ميليارد دلاري به ارتش لبنان جلوي نفوذ حزبالله را بگيرد، با اين حال گذر زمان نشان داد جامعه لبنان در حمايت از حزبالله لبنان و مقابله با خطر تكفيريها متحد است و اجازه تضعيف مقاومت را نخواهد داد.
تروريستهاي مسلح در سوريه و لبنان نيز رو به تضعيف هستند و سقوط فلوجه در غرب الرمادي نشان داد كه روند نزولي داعش و تروريستها آغاز شده است. ميتوان عصبانيت سعوديها را از اين روند به وضوح مشاهده كرد. شايد روشنترين نشانههاي آن اظهارنظر عادلالجبير وزير خارجه سعودي باشد كه تقريباً سخنان وي به فحاشي نزديك شده تا ادبياتي كه از يك ديپلمات انتظار ميرود، البته به غير از فحاشيهاي ديپلماتيك سعوديها از مسير ديگري نيز به دنبال انتقامگيري از ايران هستند. شايد مسئولان سعودي با خود فكر ميكنند زماني كه بيابانهاي استان جازان در جنوب عربستان و هممرز با استان صعده يمن ناامن شده است، چرا بايد مرزهاي ايران در امنيت به سر ببرد؛ ناامني در برابر ناامني.
دستان شياطين به هم ميرسد
اتفاقاتي كه در ماههاي گذشته و به خصوص در عرصه صحنه ديدارهاي سياسي رخ داده به خوبي از تلاش سعوديها براي گسترش ناامني به ويژه در مناطق مرزي ايران خبر ميدهد. شايد مهمترين اتفاق در اين باره حضور ترکیالفیصل مقام سابق سعودي در همايش ملي منافقين در پاريس بود.
اين اتفاق و سخنان اين مقام سعودي درباره رجوي به خوبي نشان داد سعوديها گوشهچشمي به منافقين درايجاد ناامني در ايران دارند. البته منافقين بارها و بارها نشان دادهاند از هر موقعيتي براي كسب امتياز و صد البته ضربهزدن به ايران استفاده ميكنند.
تمام صاحبنظران بر اين نكته تأكيد دارند كه منافقين ارتباط گستردهاي با رژيمصهيونيستي در مقابله با برنامه هستهاي ايران داشتهاند و رژيمصهيونيستي مبالغ گستردهاي را به اين سازمان براي اين كار پرداخته است. در گزارشي كه نشريه نيويورك تايمز در خصوص منابع مالي سازمان منافقين براي پرداخت مبالغ هنگفت به شخصيتهاي غربي منتشر كرد، به ذكر اين نكته به نقل از يكي از مقامات خزانهداري امريكا نيز پرداخت كه بخش اعظم پول اين سازمان براي پرداخت مبالغ گسترده پول از سوي اسرائيل و عربستان سعودي تأمين ميشود.
سعوديها چنان در حمايت از منافقين تند رفتهاند كه حتي به ساير گروهها نيز فشار آوردهاند تا روابط خود را با اين سازمان نزديك كنند. در پس پرده ديدار محمود عباس با مريم رجوي نيز به خوبي ميتوان نشانههايي از فشار عربستان سعودي ديد.
مهرداد فرهمند تحليلگر شبكه بيبيسي در همين باره مينويسد: برخي سياستمداران با اعضاي مجاهدين خلق ديدار ميكنند و عكس يادگاري ميگيرند اما عمدتاً از پيشينه آنها اطلاع چنداني ندارند. با اين حال، با توجه به سابقه پيشين فعاليت سياسي عباس، وي نميتوانسته از سوابق سازمان مجاهدين بياطلاع باشد. فرهمند نوشت كه پيش از انقلاب ۱۳۵۷، اعضاي سازمان مجاهدين در اردوگاههاي فتح - گروه تحت رهبري كنوني عباس- در لبنان آموزش ميديدند. همچنين گفته ميشود كه نيروهاي دو گروه در كنار نيروهاي عراقي در جنگ با ايران قرار داشتند. با توجه به حضور فيصل در مراسم سازمان مجاهدين در پاريس و پوشش گسترده رسانههاي سعودي در اين باره، طبيعي است اگر فرض كنيم كه رياض روي گروههاي مخالف حكومت ايران سرمايهگذاري ميكند. حالا سؤال اينجاست كه اولين نتايج اين سرمايهگذاري را در كجا ميتوان مشاهد كرد.
كردستان عراق اولين جايگاه توطئه
كردستان عراق شايد اولين جايي باشد كه ميتوان نشانههايي از سياست تخريبي سعوديها را عليه ايران ديد، زماني كه رئيس يكي از گروههاي مسلح كرد به صراحت به اين نكته اشاره ميكند كه دنبال جذب منابع مالي از سوي عربستان سعودي براي مبارزه با ايران است.
مصطفي هجري از مسئولان حزب دموكرات حزب كردستان عراق كه سالها دم از مبارزات سياسي ميزد به ناگهان از چرخش موضع خود از مبارزه مسلحانه با ايران سخن گفت. در نوروز سال ۱۳۹۵ هجري شمسي، مصطفي هجري در پيام نوروزي خود خطاب به اعضاي خود كه در مرزهاي بين اقليم كردستان عراق با ايران مستقر شده بودند، از شروع عمليات مسلحانه پس از دو دهه در لاك دفاعي فرو رفتن خبر داد!
هجري كه مسئول پياده كردن فرامين ارباب سعودي خود بود، رسماً با صدور فرماني در پيام نوروزي خود، آغاز عمليات مسلحانه را اعلام كرد! تا اينكه عصر جمعه چهارم تير ماه ۱۳۹۵ تعدادي از اعضاي گروهك دموكرات كردستان ايران كه با هدف اقدامات تروريستي و تبليغاتي و باجگيري از عشاير و روستاييان به حوالي روستاي بنگوين، يكي از روستاهاي ييلاقي مهاباد آمده بودند، توسط نيروهاي مردمي و اهالي روستا شناسايي شده و بين آنان و نيروهاي سپاه درگيري صورت گرفت.
حالا سؤال اينجاست كه آيا نميتوان در اين تغيير موضع ناگهاني دست عربستان سعودي را ديد. به خصوص زماني كه مقامات دولت بارزاني نيز به صراحت از دريافت كمك مالي از عربستان سعودي سخن ميگويند. جالب اينجاست كه مقامات ايراني نيز از اين مسئله آگاهند و به صراحت در مقابل آن موضع گرفتهاند.
محسن رضايي از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران در واكنش به اين مسئله در صفحه اينستاگرام خود نوشته است: تركيالفيصل شاهزاده سعودي و رئيس اسبق دستگاه اطلاعاتي عربستان در كنفرانس منافقين در پاريس حضور يافت و از آنها خواست كه ترورها را در ايران شروع كنند. حمايت رسمي عربستان از منافقين نشان داد كه تمامي ترورهايي كه اين گروهك طي سالهاي اخير انجام داده، با حمايت عربستان بوده است. چند ماه پيش مقامات عربستان همين جلسات را با دموكرات و كومله و پژاك در اربيل عراق گذاشتند و تاكنون چند ترور در منطقه كردستان عراق صورت گرفته است. پيام ما به آلسعود از امروز اين است كه ما دير خشمگين ميشويم ولي اگر خشمگين شويم آثاري از آلسعود روي زمين باقي نخواهيم گذاشت، دولت عربستان را مسئول ترورهاي منافقين و ضدانقلاب ميدانيم و اسناد آن را جمعآوري كردهايم.
كمكهاي عربستان سعودي تنها به تروريستها در غرب كشور محدود نيست و برخي مقامات عربستاني از كمكهاي گسترده به نيروهاي معارض ايراني در شرق كشور خبر ميدهند؛ اسلحههايي كه در كويته پياده ميشود تا به دست بلوچهاي مخالف ايران برسد.
چشمان كور سعودي در برابر حقيقت
نكته اصلي اينجاست كه چنين سياستهايي ميتواند با ايجاد مزاحمت سياست ايران را نسبت به عراق و سوريه دچار تغيير چشمگيري كند. طبيعي است كه چنين اقداماتي تنها موجب ناامنيهاي مقطعي براي ايران خواهد شد و دستگاههاي امنيتي ايران اجازه اقدامات جدي را از سوي تروريستها نخواهند داد.
از سوي ديگر زمينه اجتماعي در اين باره نيز وجود ندارد اما شايد درستترين پاسخ در اين رابطه تحليلي است كه شبكه خبري بیبیسي درباره تأثير سياستهاي عربستان سعودي نوشته است.
اين شبكه در تحليل خود مينويسد: در جريان جدال بر سر مسئله هستهاي بين ايران و امريكا، امريكا از دو روش تهديد نظامي و اعمال تحريمهاي فلجكننده استفاده ميكرد. در مركز بحران موضوع غنيسازي در داخل ايران قرار داشت. با وجود فشارها، چندين دور مذاكره يكي پس از ديگري شكست خورد تا آنكه نهايتاً در ماه مارس ۲۰۱۳، پيش از انتخاب روحاني، طي مذاكره محرمانهاي كه بين دو هيئت ايراني و امريكايي در عمان صورت گرفت، ويليام برنز، معاون وقت وزارت امور خارجه امريكا، چرخش در سياست امريكا مبني بر پذيرش غنيسازي (به شرط توافق در پارهاي از موارد ديگر) را به ايران اعلام كرد. بدون شك فشار تحريمها بر اتخاذ سياست «نرمش قهرمانانه» از سوي آيتالله خامنهاي مؤثر بود. اما همانطور كه سخنگوي تيم مذاكرهكننده هستهاي ايران، در مذاكرات دوران خاتمي بين ايران و سه كشور اروپايي (بريتانيا، فرانسه و آلمان) به اطلاع نماينده وقت بريتانيا رساند، ايران حتي به قيمت جنگ حاضر به دستكشيدن از غنيسازي نبود.
با توجه به اين نگاه راهبردي در سياست خارجي ايران و تجربيات گذشته ميتوان گفت كه به احتمال قوي عربستان بدون انجام يك مصالحه و بده بستان، صرفاً با اتكا به روش مقابله، موفق به تغيير سياستهاي ايران در منطقه نخواهد شد. به نظر ميرسد چشم مسئولان عربستان براي ديدن حقيقت و توان خود كور شده است.
http://javanonline.ir/fa/news/803938
ش.د9501543