(روزنامه شرق – 1395/06/16 – شماره 2675 – صفحه 10)
جریان آسان و آزاد از طریق رسانهها، امکان میدهد تصمیمگیری از روی احساس و تحریکات نباشد؛ بلکه عقلانی باشد (گیوریان، ربیعی، ١٣٨١، ١١٥).این همان جمله مهمی است که مصداق بارز آن را میتوان در همین چهار سال گذشته پیدا کرد؛ آن هم درست در ایامی که کسی گمان نمیکرد دولتی به نام اعتدال بتواند سر کار بیاید. با تکیه بر همین اصل و نقش بیبدیل رسانهها در قدرت و شبکههای تازهجانگرفته اجتماعی بود که حسن روحانی توانست بدون تبلیغاتِ گسترده و در ایامی که دلسردی از سیاست فراگیر شده بود، راهی ساختمان پاستور شود؛ آن هم درحالیکه رقیب انگشتبهدهان همه امکانات را در اختیار داشت، نتوانست کاری از پیش ببرد. درواقع اگر بر نقش خیرهکننده رسانهها در افزایش مشارکت سیاسی و فعالیت سیاسی باور داشته باشیم، بهروشنی درمییابیم آنها معنیساز لغت ارتباطات سیاسی هستند.
کدام رسانه
اگر رسانههایی را که در ایام انتخابات خرداد ٩٢ برای کاندیداهای ریاستجمهوری تبلیغ میکردند، بررسی کنیم، به دو دسته میرسیم: نخست رسانههای سنتی مانند تلویزیون و رادیو و مطبوعات و دوم، رسانههای نوین و شبکههای اجتماعی. در شروعبهکار و قبل از ایجاد موجی که شبکههای اجتماعی تازهوارد ساختند، دسته اول، یعنی رسانههای سنتی، آن هم همان معدود رسانههای اصلاحطلبی که از محدودیتهای عجیب آن سالها در امان مانده بودند، وارد گود شدند و شروع به دمیدن در تنور انتخابات کردند. هرچند گرمای این دمیدن چنان اندک و کماثر بود که هیچ دلی را از امیدواری گرم نمیکرد؛ ولی با شروع حرکت همین رسانههای مستقلي بود که کار بالا گرفت، شبکههای اجتماعی وارد شدند و نوبت پیروزی به حسن روحانی هم رسید. در یک سالی که به انتخابات ریاستجمهوری یازدهم مانده بود، معدود رسانههای مستقلي باقی مانده بودند که پرده از عملکرد نامطلوب دولت اصولگرا برداشتند و با توضیح و تشریح شرایط برای افکار عمومی، سعی در آگاهکردن آنان به آنچه بر سرشان میرفت، کردند. مصاحبهها، گزارشها و نوشتههای آنروزها در زمان انتخابات، به خوراکی برای رسانههای سایبر و فضای مجازی تبدیل شد تا آنچه رخ نداده بود، رخ دهد.
در توضیح شرایط آنروزها همین بس که اگر در آن ایام در سطح شهر و خیابانها قدم میزدید، خبری از حجم بالای تراکتهای تبلیغاتی و بیلبوردهای کاندیداها نبود و اگرچه خیلی از تحلیلگران فکر میکردند مشارکت هم سطح پایینی خواهد داشت؛ اما نشان داد در فضای ارتباطی جدید که فضای سایبر در آن به اولویت رسیده است، تبلیغات کاغذی و چهرهبهچهره، از نظر اقتصادی بهصرفه و کارآمد نیست؛ مگر آنکه رسانهها میداندار آن باشند. چنین بود که به تعبیر پورتو، «شهروند پردازشگر» وارد صحنه شد و رشد گرایش به حسن روحانی به واسطه تبلیغ در فضای مجازی شکل گرفت. روحانی به دلیل حمایت چهرههای شاخصِ اصلاحطلب و سیاسی در واپسین روزهای تبلیغات و انتقال این حمایت به بدنه جامعه از سوی رسانهها در کمترین زمان ممکن، توانست زمینهای فراهم کند تا رأیدهندگان برای نوشتن نامش روی برگههای رأی ترغیب شوند.
تیمِ سیاسی- رسانهای ضعیف
با پیروزی حسن روحانی در رقابتهای انتخاباتی، دولت شروع به بازی روی زمین سوختهای کرد که تحویل گرفته بود؛ بازی سختی که هنوز هم ادامه دارد و تاکنون هم نتوانسته همه آن مشکلات و مسائل را برطرف کند. همزمان با این حرکت، تیم رسانهای مستقلی که تا پیش از این نیز از ضرورت رأیدهی به حسن روحانی گفته بود، حمایتش را در حوزه عملکرد دولت آغاز کرد. اما از سوی دیگر، آنچه در تیم رسانهای دولت شکل میگرفت، با وجود حضور اهالی باسابقه رسانه، چندان دلگرمکننده نبود. اگرچه مفهوم اعتدالیبودن دولت به این معناست که از هر گرایش و گروهی در تیم ادارهکننده دولت حضور داشته باشند؛ اما به نظر میرسد این انتخاب در تیم رسانهای، جواب نداد؛ چراکه در جایی که قرار است تابلو دولت و نشاندهنده عملکرد دولت باشد، بهتر است گروهی فعالیت کنند که اعتقادی جدی به دولت و دستاوردهایش داشته باشند. با این اوصاف، زماندادن به دولت برای شکلگیری و اصلاح این تیم، از ملزومات ادامه راه عنوان شد؛ بنابراین به دولت مهلت داده شد خود را پیدا کند و آنطورکه بایدوشاید مهرههای خود را بچیند. بههرحال، زمان گذشت و اکنون بعد از گذشت سه سال، در همچنان روی همان پاشنه میچرخد.
قطع سیم پیام
با وجود همه تلاشها و کوششهای دولت حسن روحانی برای تحقق وعدههایش، هنوز ثمره این تلاشها، آنطورکه شایسته بود، به گوش مردم نرسیده است؛ برای مثال، در مسئله برجام و پیروزی توافقات هستهای، با وجود این باور که دولت همه تلاش خود را برای تبلیغات به کار برد، چندان توفیقی کسب نکرد و تابلوهای تبلیغاتی شهرداری درست علیه برجام و توافق هستهای بود و موفقیت چشمگیرتری در اذهان عمومی داشت؛ درواقع تیم رسانهای دولت نه در قالب تئوری نخبگان و نه در قالب تئوری تولید موافقت عمل نکرد و میتوان گفت رقیب، ابتکار عمل را در دست گرفت و مطابق «نظریه سیانان»، بر سیاست و دیپلماسی دولت، آنطورکه خواست، سایه انداخت و مانع از ظهور و بروز عملکرد چشمگیر دولت در این حوزه شد. براساس تئوریهای علوم ارتباطات، بهطورکلی، میان رسانه و سیاست میتوان سه رابطه تأثیر، تأثر و تعامل را برشمرد.
براساس «نظریه سیانان»، رسانه بر سیاست تأثیر میگذارد و براساس نظریات تولید موافقت و نظریه نخبگان، سیاست بر رسانه تأثیر میگذارد و درنهایت نظریه تعاملی معتقد به جریانی متقابل میان پوشش رسانههای خبری و قدرت سیاسی است. طبق «نظریه سیانان»، رسانههای خبری میتوانند در مواقع رخداد فجایع و بحرانهای انسانی، دولت را تکان دهند و در جهت مداخله در این بحرانها به حرکت وادارند. در این نظریه، رسانهها نقش ابزار تبلیغات سیاسی دولت را بازی میکنند. در طیف نظریاتی که به تأثیر سیاست بر رسانه میپردازد، براساس نظریه تولید موافقت، رسانههای خبری به جای آنکه بر سیاست تأثیر بگذارند، پوشش خبری خود را به گونهای سامان میدهند که برای تصمیمات سیاسی، موافقت مخاطبان (توده مردم) را جلب کنند و این همان نظریهای است که از دولت انتظار میرفته تاکنون در قالب آن عمل کند و نکرده است.
اما سومین نظریه که گفته شد، نظریه تعاملی رسانهها و قدرت است و این همان نظریهای است که به نظر میرسد اهالی رسانههای مستقل، اینروزها به آن مشغول هستند. طبق این نظریه و ضمن پذیرفتن برخی تواناییهای نظری و یافتههای تجربی، باید جریانی متقابل میان پوشش رسانههای خبری و قدرت سیاسی شکل گیرد. فارغ از مسئله برجام هم اگر نیمنگاهی به عملکرد تیم رسانهای جریان مقابل دولت داشته باشیم، بهخوبی مشخص میشود آنچه شاهد آن هستیم، استفاده از انواع نظریات تزریقی و مارپیچ سکوت و ... در جهت شکلدهی افکار عمومی علیه دولت است. ایجاد مسئله فیشهای حقوقی و مظلومنمایی در پروژه رسانههای دلواپس مانند یالثارات که به دلیل توهین مشخص به هنرمندان لغو امتیاز شد اما گفتند به علت انتقاد از دولت تعطیل شده است، تا بزرگنمایی در حوزه اقتصاد، آن هم در شرایطی که تورم مهار شده و شرایط با هشت سال قبل قابل قیاس نیست، همگی نشان از این دارد که جریان مقابل، بهتر به زیروبم جنگ روانی و رسانهای آشناست. بنابراین اگرچه باز هم دولت باید این هشدارها را دریابد و تیم رسانهایاش را در این زمان باقیمانده تجهیز کند؛ اما بهتر آن است رسانههای مستقل که تاکنون بار حمایت از دولت و اصلاح آن را بر دوش داشتهاند، از یکسو و اهالی فضای مجازي و شبکههای اجتماعی که هم ناقد دولت هستند و هم حامی آن، دستبهکار شوند و در خط صلاح مردم گام بردارند.
وظیفه نیروهای سیاسی و رسانههای مستقل
در همه کتابهای علوم ارتباطات درباره وظایف رسانهها آمده است که واقعیتهای سیاسی و اجتماعی را بهدرستی به تصویر بکشند. ایفای نقش وجدان جمعی مستلزم این است که رسانهها بتوانند همه نظام اجرائی را نقد کنند؛ زیرا انتقاد سازنده با رفع خطا و اجرای درست امری سازنده است. در چنین شرایطی، نقش رسانهها هدایت و تأثیرگذاری بر افکار عمومی، ساختن فرهنگ تودهای، پرورش شهروندانی نقاد و ایجاد همبستگی اجتماعی در جامعهای باز و کثرتگراست. درواقع وقتی یک جامعه از رسانه مستقل و پرسشگر برخوردار باشد در حوزه امنیت و پیشرفت و توسعه و رفع تهدیدات سیاسی و فرهنگی دارای سوپاپ اطمینان خواهد بود و البته مانع از انباشت مطالبات بدون پاسخ مردم در لایههای اجتماع، و تبدیل آن به یک تهدید میشود.
بنابراین به نظر میرسد توجه به دو مقوله حمایت و البته انتقاد از دولت در چند ماه باقیمانده باید در دستور کار این رسانهها قرار گیرد اینکه چه در دو ماده از فصل سوم قانون مطبوعات تصریح شده است: «در ایران مطبوعات حق دارند نظرات، انتقادهای سازنده، پیشنهادها، توضیحات مردم و مسئولان را با رعایت موازین اسلامی و مصالح جامعه درج و به اطلاع عموم برسانند و همچنین هیچ مقام دولتی و غیردولتی حق ندارد برای چاپ مطلب و یا مقالهای درصدد اعمال فشار بر مطبوعات برآید یا به سانسور و کنترل نشریات مبادرت ورزد». رسانههای مستقل ازجمله مطبوعات در این چند ماه باقیمانده باید رویکردی را که به صلاح جامعه و شرایط فعلی کشور است به مردم گوشزد کنند، شهروند کنشگران را بیدار کنند و فارغ از نام و فرد خاصی، راه درست را نشان دهند؛ رویکردی که صلح با دنیا را در عین حفظ اقتدار ملی و رشد اقتصادی و جلوگیری از رانت تحریم و فضای باز فرهنگی و سیاسی، نشان میدهد.
شبکههای اجتماعی کجای کارند؟
مانوئل کاستلز در کتاب «قدرت ارتباطات» بر نقش شبکههای ارتباطی در قدرتسازی در جامعه و بهویژه قدرت سیاسی تأکید میکند. او قدرت را اینطور تعریف کرده است که: قدرت، ظرفیتی رابطهای است که یک کنشگر اجتماعی را قادر میکند تا به گونهای ناهمسنگ و از راههایی که خواستهها، منافع و ارزشهای کنشگران را برآورده کند، بر تصمیمات سایر بازیگران یا کنشگران اجتماعی تأثیر گذارد. قدرت، یا با اجبار و تحمیل (یا امکان بروز آن) معنا مییابد، یا از طریق مفهومسازی برمبنای گفتمانهایی که کنشگران اجتماعی عملکردشان را با توجه به آن گفتمانها هدایت میکنند. نهادهایی میتوانند در روابط قدرت سهیم باشند که بر حاکمیتی که برای این نهادها پیرامون حوزههای موضوعیشان به وجود آمده است، متکی باشند. برایناساس، قدرت شبکههای اجتماعی مجازی، اگرچه سرشتی نرم دارد، اما به دلیل توان تأثیرگذاری در شبکه، شبکهبندی و شبکهسازی میتواند تأثیر بگذارد.
از دیگر سوی، آنطور که دکتر هادی خانیکی میگوید: «شهروند روزنامهنگارانی که فاقد مهارتهای حرفهای روزنامهنگاری هستند، ولی به عنوان یک فعال اجتماعی یا هوادار در یک شبکه اجتماعی عضو میشوند و در آن شبکه به تولید محتوای رسانهای مشغول هستند، کنشگر این شبکههای اجتماعی به حساب میآیند و برهمین اساس هم هست در عصری که شبکههاي مجازی چنان فراگیر شدهاند که اهالی جامعه حتی در دورترین نقاط کشور تبریک عید خود را از طریق این شبکهها برای دوستوآشنا ارسال میکنند، نباید از نقش آنها در بسیج افکار عمومی برای حرکت در جهت تقابل با سیاهنماییها و دلواپسنماییها غافل ماند. اگر در سال ٩٢ رسانههای مستقل خوراک شبکههای مجازی را فراهم میکردند، اینبار نوبت شبکههای مجازی و اجتماعی است که هم خوراک خود را تأمین کنند و هم دستی به رسانههای مستقل دهند.
اینروزها هرچه پیشتر میرویم قدرت شبکههای اجتماعی بیشازپیش نمود پیدا میکند و این را جریان مقابل دولت و کسانی که ابتدا مخالف ظهور و بروز این شبکهها بودند حتی بهتر از کسانی که از ابتدا موافق حضورشان بودند، فهمیدهاند.اگرچه جریان شبکههای اجتماعی خود همچون انتخابات مجلس سالی که گذشت راهش را بهخوبی پیدا میکند، اما اصلاحطلبان و جریان تحولخواه هرگز نباید از قدرت و تأثیرگذاری آن غافل شوند که به میزانی که یک جامعه از ضعف نهادهای مدنی، احزاب و... رنج میبرد، به همان میزان نقش رسانهها چه سنتی و چه مدرن، بیشتر میشود و اهمیت کنشگری شهروندی افزایش پیدا میکند.
منبع:
- هادی خانیکی، حسین بصیریان جهرمی: کنشگری و قدرت در شبکههای اجتماعی مجازی، فصلنامه علوم اجتماعی، شماره ٦١
- محمد سلطانیفر، دیپلماسی رسانهای: تحلیل رابطه رسانهها و سیاست در نظریههای مختلف، مجموعه مقالات دیپلماسی رسانهای، تهران: پژوهشکده تحقیقات استراتژیک، ٤٧- ١٣٨٧
- گیوریان، ح و ربیعی، تصمیمگیری و تعیین خطمشی دولتی، انتشارات یکان (١٣٨١)
http://www.sharghdaily.ir/News/102245
ش.د9501815