تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۶  ، 
کد خبر : ۲۹۹۸۲۸

معجون ترامپ کاتالیزور روند افول هژمونی آمریکا

پایگاه بصیرت / آرمان فرهادی / کارشناس ارشد روابط بین‌الملل

(روزنامه مردم سالاري – 1395/11/25 – شماره 4255 – صفحه 13)

دوره ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، آغاز‌گر عصری متفاوت در تاریخ آمریکاست. برهه‌ای که مهمترین خصوصیت آن پیش‌بینی ناپذیری سیاست‌های دولت ایالات متحده با محوریت ترامپ است.

مهمترین عامل تاثیر گذار در این پیش‌بینی ناپذیری، ناپختگی و نداشتن تجربه سیاسی مرد اول سیاست آمریکاست.

او نسبت به تمام روسای جمهور قبلی آمریکا راهی متفاوت را در پیش گرفته است. حتی می‌توان گفت سیاست‌های او با هم حزبی‌هایش نیز متفاوت است.

ترامپ با نام حزب جمهوریخواه وارد قدرت شده اما در واقع او به اکثر شیو ه‌های رایج در ساختار سیاسی ایالات متحده دهن‌کجی کرده است. در طول تاریخ آمریکا، به خصوص در چند دهه گذشته، نمی‌توان ریس جمهوری مانند او را پیدا کرد که این چنین بی‌محابا سیاست‌های نژاد‌پرستانه، عوام گرایانه و ساختارشکنانه را دنبال کرده باشد.

او به قول خودش می‌خواهد دوباره قدرت را به مردم بازگرداند که نشان دهنده خصلت پوپولیستی و عوام فریبانه اوست.

بر خلاف پیش‌بینی‌های رایج که گفته می‌شد وی پس از روی کار آمدن و تحلیل واقع بینانه شرایط داخل و خارج کشورش از شعارهای خود قبل از به قدرت رسیدن در زمان انتخابات، کوتاه خواهد آمد، اولین نطق او در مراسم تحلیفش نشان داد که بر عمل به وعده‌های انتخاباتی خود اصرار می‌ورزد و اساسا نگرش او به داخل و خارج کشوش، غیر‌واقع‌بینانه‌ و بدون پشتوانه علمی‌و تجربی در حوزه علم سیاست و روابط بین‌الملل است‌.

تاکید او بر تروریسم اسلامی، فرمان مهاجرتی در جهت ممنوع کردن ورود اتباع هفت کشور مسلمان از جمله ایران (که البته در حال حاضر به حالت تعلیق در آمده است)، دستور کشیدن دیوار در مرز مکزیک و موارد دیگر همه شاهدی بر این مدعاست. در داخل ترامپ سیاست «پاک‌سازی» و حذف منتقدان و مخالفان از ساختار سیاسی کشور را پیگیری می‌کند.

تصمیم‌هایی که بسیار شبیه به دولت ترکیه و اردوغان است‌. هر دوی آنها به دنبال اجرای سیاست پاک سازی هستند.

اخراج کارکنان اداری و حذف مخالفان از سیستم اداری، ایجاد محدودیت برای اقلیت‌ها (کردها در ترکیه و مسلمانان و مکزیکی‌ها در آمریکا)، تحمل نکردن رسانه‌های مخالف و برخورد با مخالفان از خصوصیات مشترک اردوغان و ترامپ است.

بر اساس‌ تحلیل آینده پژوهانه، بسیار محتمل است که آمریکا نیز به سرنوشت ترکیه دچار شود. تک قطبی شدن جامعه و ساختار سیاسی، پایین آمدن سطح امنیت و رفاه مردم که در نتیجه افزایش نارضایتی مردم در داخل را به دنبال خواهد داشت.

اما آمریکا که هژمون نظام بین‌الملل است بی‌شک بزرگترین ضربه را در عرصه سیاست خارجی خواهد خورد و در صورت ادامه این روند با انزوا در عرصه بین‌الملل و در نتیجه افول قدرت هژمونیک خود، روبرو خواهد شد.

به طور کلی دولت ایالات متحده آمریکا در برهه‌های مختلف سیاست‌های متفاوتی را دنبال کرده است که این بستگی به وضعیت داخلی، اوضاع بین‌المللی و ویژگی‌های شخصیتی روسای جمهور ایالات متحده داشته است.در دوران جنگ سرد سیاست‌های این کشور رنگ و بوی ایدئولوژیک داشت و در دوران پس از جنگ سرد عصر تفوق و برتری آمریکا آغاز شد.

جهانی تک قطبی با رهبری دولت ایالات متحده، جهانی متفاوت از دروان دوقطبی جنگ سرد را رقم می‌زد. اما امروز آمریکا وارد «دوران افول» شده است.

دوره‌ای که تقریبا از زمان جرج بوش آغاز گردید، با اوباما کمی‌مهار شد و با ترامپ به اوج خود نزدیک می‌شود.

پیش‌بینی اندیشمندان نظام بین‌الملل نیز عمدتا همین است و معتقدند چین تا چند سال آینده جایگزین دولت آمریکا به عنوان قدرت شماره یک نظام بین‌الملل می‌شود. چین پشت سر آمریکا و سایه به سایه او در حال حرکت است. روسیه در این سوی جهان با درایت تمام به دنبال اتحاد‌های تازه‌ای بر علیه تک سالاری آمریکاست.

سیاست ترامپ برای نزدیکی به روسیه با توجه به خصوصیاتی که در دو رئیس‌جمهور (پختگی سیاسی پوتین در مقابل ناپختگی و بی‌تجربگی ترامپ) می‌توان مشاهده کرد و همچنین اوضاع بین‌المللی و منطقه‌ای (که حاکی از افزایش اتحاد‌های بادوام روسیه و همچنین گسترده‌تر کردن نفوذ این کشور در منطقه و از همه مهمتر مقابله کارآمد با تروریسم و داعش و پیروزی در جنگ نیابتی سوریه می‌باشد)، بی‌شک به نفع روسیه و ضرر آمریکاست.

از سوی دیگر قدرت‌های نوظهور منطقه‌ای، کار آمریکا را در ادامه مسیر برتری و هژمون بودن دشوار خواهند کرد. ایران یکی از این قدرت‌هاست. به اذعان پایگاه آمریکایی «آمریکن اینترست» ایران در رده هفتم قدرت‌های برتر نظام بین‌الملل در سال 2017 قرار گرفته است.

در این گزارش پیروزی ایران در جنگ نیابتی سوریه و شکست عربستان و متحدانش که به نیابت از آمریکا در سوریه حضور داشتند و همچنین توافق هسته‌ای ایران و شش کشور قدرتمند جهان که باب تازه‌ای از روابط اقتصادی و دیپلماتیک را بر روی کشورمان گشود از مهمترین عوامل موثر قدرت‌گیری ایران مطرح گردیده است.

اجلاس آستانه در مورد مساله سوریه، با محوریت سه کشور ایران، روسیه و ترکیه و مهمان بودن دولت آمریکا، دهن‌کجی عجیبی به قدرت هژمون بود. برتری ائتلاف ایران و روسیه در منطقه، ترکیه را نیز به سمت شرق متمایل کرده است.

از تمام این رویدادها می‌توان نتیجه گرفت سیاست‌های ترامپ زمینه ایجاد اتحاد بین‌المللی علیه دولت ایالات متحده را فراهم می‌آورد و همچنین باعث ایجاد جدایی میان آمریکا و اروپا در آینده‌ای نه چندان دور خواهد شد.

از سوی دیگر جمهوری اسلامی‌ایران نیز می‌تواند با تدبیر مسئولان نظام درمقابل این سیاست‌های خصمانه، زمینه اتحاد در داخل را فراهم آورد و افکار عمومی‌جهان را بر علیه آمریکا و موافق با خود به سمت خنثی کردن پروژه ایران هراسی هدایت نماید که این خود نیازمند خردورزی، صبر و حوصله در تصمیم‌سازی‌های سیاسی است.

به نظر می‌رسد آمریکای ترامپ، بیشتر سیاستی «معطوف به داخل» را دنبال خواهد کرد.

البته این به معنای بی‌اعتنایی آمریکا به نظام جهانی نیست اما اولویت ترامپ توجه به داخل و به قول خودش رفاه و امنیت آمریکایی‌هاست. این امر خود در انزوای آمریکا موثر خواهد بود. به نظر نگارنده، دوران تازه‌ای از «انزواگرایی» در تاریخ آمریکا آغاز شده است.

البته انزواگرایی در برخی دولت‌های قبل از ترامپ هم وجود داشته است اما نکته اساسی اینجاست که این انزواگرایی در وضعیت موجود، تسریع‌کننده افول قدرت هژمونیک آمریکاست.

‌همه این پیش‌بینی‌ها در صورتی به واقعیت نزدیک خواهند شد که ترامپ همچنان بر ادامه این مسیر اصرار ورزد و به اعتراض و انتقاد مخالفانش در داخل و خارج بی‌اعتنا باشد.

بی‌شک ناپختگی سیاسی ریس‌جمهور، تصمیم‌های عجولانه او و نداشتن تجربه کافی در عالم سیاست، مهمترین عامل تضعیف قدرت آمریکا در دوران ترامپ است. شاید اظهار نظر در مورد آینده سیاسی دونالد ترامپ کمی‌عجولانه به نظر برسد اما با ادامه این روند در ساختار سیاسی آمریکا، سرنوشت‌های متفاوتی از جمله برکناری، که دوره‌ای بودن و حتی ترور فیزیکی را میتوان برای او متصور بود که سابقه همه این گزینه‌ها در دولت‌های قبلی آمریکا وجود داشته است.

‌اما بی‌شک دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ عصر سرعت‌گیری روند «افول آمریکا به عنوان هژمون نظام بین‌الملل» است. فرصتی که دولت جمهوری اسلامی ایران ‌می‌تواند با تدبیر و عقلانیت از آن برای بالا کشیدن خود در نظام جهانی بهره ببرد.

http://mardomsalari.com/4255/page/13/8105

ش.د9504056

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات