(روزنامه كيهان ـ 1396/02/14 ـ شماره 21614 ـ صفحه 6)
ساعت ۸ شب، ۲۱ آوریل سال ۲۰۰۲ فرانسه در انتظار اعلام نتایج دور اول ریاستجمهوری است. تمام نظرسنجیها نشان میدهد که «ژاک شیراک» رئیسجمهور وقت به همراه «لیونل ژوسپن» نخستوزیر سوسیالیست به دور دوم میرسند. اما نتایج اعلام شده همه را شوکه میکند. «ژان ماری لوپن» رهبر جبهه ملی فرانسه همراه با شیراک به دور دوم راه پیدا میکند. با رسیدن ژان ماری لوپن به دور دوم، تظاهرات گستردهای در پاریس و بیشتر شهرهای فرانسه برگزار میشود. همه احزاب اعلام میکنند که در دور دوم انتخابات از شیراک حمایت خواهند کرد. رسانهها نیز به شدت مردم را از« ماری لوپن» راست افراطی میترسانند. نتیجه انتخابات دور دوم پیروزی 82 درصدی شیراک را رقم میزند و وی برای چهار سال دیگر در کاخ الیزه ماندنی میشود. «ژان ماری لوپن» نیز کمتر از 18 درصد آرا را به دست میآورد.
حال 15 سال از آن دوران میگذرد. این بار نیز نتایج انتخابات دور اول فرانسه همه را شوکه کرده است. «مارین لوپن» دختر «ژان ماری لوپن» رئیس حزب راست جبهه ملی فرانسه همراه با «ماکرون» جوان به دور دوم انتخابات راه پیدا کردهاند. یکشنبه آینده(17 اردیبهشت)نیز دور دوم انتخابات ریاست جمهوری فرانسه برگزار خواهد شد. تاریخ در حال تکرار شدن است همه احزاب و نامزدهای شکست خورده از ماکرون حمایت کردهاند، تمامی رسانههای مطرح فرانسوی و غربی از وی حمایت کرده و مردم را از لوپن میترسانند. رئیسجمهور فرانسه و رهبران اتحادیه اروپا از مردم فرانسه خواسته اند که به ماکرون رای دهند تمامی نظر سنجیها نیز از پیروزی قاطع ماکرون جوان بر مارین لوپن حکایت دارد. لذا اگر غروب روز یکشنبه در اعلام نتایج گفته شود که مارین لوپن شکست خورده کسی تعجب نخواهد کرد.
بسیاری انتخابات روز یکشنبه را یک رفراندوم برای اتحادیه اروپا میدانند. آنها معتقدند اگر به هر دلیلی لوپن پیروز شود، پایانی بر اتحادیه اروپا خواهد بود. اتحادیه اروپا که روی دو بال فرانسه و آلمان میچرخد اگر یک بال خود را از دست بدهد سقوط میکند. از سوی دیگر اگر لوپن و حزب راست جبهه ملی فرانسه پیروز شود احتمال این که موج راست که طی سالهای اخیر در اروپا سربرآورده فراگیر شود، بسیار بالا خواهد بود.برخی کارشناسان معتقدند جریانهای سیاسی فرانسه رهبری اروپا را بر عهده دارند و جناح راست فرانسه مدعی رهبری کل جریان راست اروپاست و با پیروزی لوپن جریان راست در کل اروپا فراگیر خواهد شد. درست به همین دلیل تمام طرفداران اتحادیه اروپا به میدان آمده و حمایت خود را از ماکرون اعلام کردهاند. در نقطه مقابل نیز برخی شکست احتمالی راستگرایان مخالف اتحادیه اروپا در انتخابات یکشنبه آینده را پایانی بر «پوپولیسم» و به معنی «شکست افراطیها در مقابل میانهروها» و بازگشت قطار اتحادیه اروپا بر مدار ریل اصلی میدانند.
چه چیزی تغییر کرده؟
اما چه چیزی در فرانسه در طی این 15 سال تغییر کرده که دوباره سر و کله جبهه ملی فرانسه در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه پیدا شد و مردم این کشور چرا به «مارین لوپن» یا همان راستگرایان اقبال نشان دادند؟ و چرا مردم فرانسه دو نفری را به دور بعدی انتخابات فرستاند که به هیچ یک از دو حزب اصلی تعلق نداشتند؟
1- ناامیدی از احزاب اصلی: این نخستینبار در 60 سال گذشته است که احزاب اصلی «سوسیالیست» و «جمهوریخواه» فرانسه در دوم انتخابات ریاست جمهوری نامزد ندارند. از این دو حزب که از سال 1958 که «دوگل» جمهوری پنجم فرانسه را پایهگذاری کرد تا به امروز همیشه یکی از آنها حضور داشتهاند اما این بار هیچکدام در دور دوم نیستند. دلیل اصلی این مسئله را برخی از کارشناسان ناامیدی مردم از احزاب چپ و راست میدانند. خشم در برابر احزاب سنتی، ناامیدی از سیاستمداران فاسد و تمایل برای تجربه چیزی دیگر به انتخاب دو شخصیت غیرمتعارف انجامید. مردم در ناامیدی احزاب سنتی فرانسه در عمل به وعدهها به سراغ «ماکرون» رفتند که ژست نامزد مستقل را برای خود گرفته بود و همچنین به سمت «مارین لوپن» که صراحتا هر دو حزب را مورد انتقادات شدید قرار میداد.
2- بحران اقتصادی: فرانسه از سال 2008 همانند بسیاری از کشورهای حوزه یورو درگیر بحران اقتصادی بوده است. ناتوانی دولتها و به خصوص دولت فرانسوا اولاند رئیسجمهور مستقر در برونرفت از این بحران، افزایش بیکاری و فشار اقتصادی بر طبقات متوسط و ضعیف جامعه فرانسه آنها را متقاعد کرد که باید فرد دیگری را انتخاب کنند. کاهش شدید «محبوبیت اولاند» طی ماههای اخیر کار را به جایی رساند که وی حتی متقاعد شد نباید در انتخابات کاندید شود.حزب وی نیز تنها در دور اول 6 درصد آراء مردم فرانسه را به خود اختصاص داد.
3- حوادث تروریستی: فرانسه طی سالهای اخیر شاهد مرگبارترین حوادث تروریستی بوده است که منجر به کشته شدن بیش از 240 نفر و زخمی شدن صدها نفر دیگر شده است. حمایت از تروریستهای چشم آبی در غرب آسیا و بازگشت این تروریستها که حالا دیگر بعد از چند سال جنگ و کشتار در سوریه و عراق آبدیده و حسابی وحشی شده و به ابزارهای مختلف و فنون گوناگون جنگ و ترور نیز آشنایی پیدا کردهاند، فرانسه را کانون اصلی حملات تروریستی کرده است. آنچه که وضعیت فرانسه را در این میان خاص کرده نوع برخورد دولت این کشور با مهاجرین آفریقاییتبار به عنوان شهروندان درجه 2 است که این فرانسویها را به شدت مستعد جذب در گروههای تروریستی نموده است. احزاب سنتی پاسخها و راهحلهای قانعکنندهای برای خروج از وضعیت فعلی و مقابله با ناامنی نمیدهند و این در حالی است که «حزب مارین لوپن» راهحلهای بسیار روشن و ملموسی را در خروج از این وضعیت و مقابله با بحران ناامنی ارائه داده و بخشی از جامعه فرانسه را متقاعد کرده که به وی رای دهند؟
کابوس اروپا
تقریبا همه احزاب، رسانهها و مقامات ارشد اتحادیه اروپا و کشورهای مطرح اروپایی در این مسئله اجماع دارند که «انتخاب مارین لوپن» برای فرانسه و اتحادیه اروپا یک «فاجعه» به تمام معنا خواهد بود و برخی حتی معتقدند با توجه به وزنه فرانسه در اتحادیه اروپا در کنار آلمان در صورت پیروزی «لوپن» جدای از خروج فرانسه از اتحادیه اروپا، پایانی خواهد بود بر سیاست خارجی و دفاعی مشترک اتحادیه و زمینه فروپاشی اتحادیه را تسریع کرده و حتی تغییرات بنیادین نیز در الگوهای قدرت جهانی خواهد داد. خروج فرانسه از اتحادیه اروپا مطمئنا بسیار وحشتناکتر از خروج انگلیس از اتحادیه اروپا خواهد بود. به این ترتیب کشوری از اروپا جدا خواهد شد که همراه با آلمان بعد از جنگ جهانی دوم پروژه اتحاد و همبستگی اروپا را بنیان نهاده است. به این ترتیب دومین اقتصاد ملی اروپا از دست خواهد رفت و اتحادیه اروپا به پایان خواهد رسید.
بسیاری ماکرون را در انتخابات یکشنبه هفته آینده نماینده آن ارزشهایی میدانند که برای اتحادیه اروپا از اهمیت بسیاری برخوردار است. پیشرفت اتحادیه اروپا نیز منوط به همسویی آلمان با فرانسه است و در صورتی که ساز فرانسه ناکوک باشد، کنسرت اروپایی عملا بیمعنی خواهد بود همانطور که گفته شد همه از مارین لوپن وحشت دارند. اما خروج از اتحادیه اروپا تنها برنامه مارین لوپن و جبهه ملی نیست و آنها برنامههای دیگری نیز برای سیاست داخلی و خارجی فرانسه دارند که ریشه در خاستگاه و پایگاه اجتماعی این حزب دارد.
درباره جبهه ملی و لوپن
جبهه ملی در سال ۱۹۷۲ توسط «ژان ماری لوپن» به منظور متحدسازی جنبشهای ملیگرای فرانسه تأسیس شد. هم اکنون دختر وی، «مارین لوپن» رهبری این حزب را بر عهده دارد. جبهه ملی یک حزب سیاسی محافظهکار اجتماعی، ملیگرا و راستگرای فرانسوی است. از جمله سیاستهای اصلی آن حمایتگرایی اقتصادی، رویکرد بدون مماشات در قبال مسائل مربوط به نظم و قانون، و مخالفت با مهاجرت است و به عنوان حزبی بدبین نسبت به اتحادیه اروپا، از زمان تأسیس اتحادیه اروپا در سال ۱۹۹۳ با آن مخالفت کرده است. در حالی که بسیاری از رسانههای فرانسه و جهان از حزب جبهه ملی به عنوان راست افراطی یاد میکنند. برخی کارشناسان سیاسی بر این باورند که این حزب از یک حزب راست افراطی و «خارجیستیز» به یک جریان «ملیگرا»، مدافع «حمایتگری اقتصادی و «منتقد اروپا» تبدیل شده است.
اما در کل میتوان ایدهها و برنامههای جبهه ملی فرانسه را به رهبری مارین لوپن در موارد زیر خلاصه کرد؛
۱- استقلال از اتحادیه اروپا و دیگر سازمانها
۲- اتخاذ رویکرد مستقل در سیاست خارجی فرانسه در مقابل آمریکا و اتحادیه اروپا
۳- برگزاری رفراندم خروج از اتحادیه اروپا و حوزه یورو
۴- بازگشت به مفهوم ملی مرز و خروج از شنگن
۵- برقراری تعرفههای گمرکی یا سایر اقدامات حمایتی در برابر واردات اجناس ارزان
۶- پایان دادن به مهاجرتهای غیر قانونی و ایجاد سهمیه برای مهاجرت قانونی
۷- بازگشت به ارزشهای سنتی و ترویج فرهنگ سنتی بومی
۸- برگزاری یک همهپرسی برای برقراری مجدد مجازات اعدام اجرای قانون، احکام سنگین برای تمام جنایات
۹- افزایش مالیات برای شرکتهای استخدامکننده کارگران خارجی
واقعیت یا موجآفرینی
واقعیت این است که رسانهها در دنیای کنونی تبدیل به حائل و صافی بزرگی شدهاند. بین مردم و واقعیات زندگی روزمره مردم همه مسائل را از دریچه دوربینها یا صفحات روزنامهها و شبکههای مجازی میبینند و قضاوت میکنند. اما سوال اینجاست که واقعیات بازتاب شده از این صافیهای متعدد تا چه اندازه مبتنی بر حقیقت هستند. در مورد انتخابات ریاست جمهوری فرانسه همه چیز در مورد جریان جبهه ملی و مارین لوپن از طرق رسانهها در اختیار مردم قرار میگیرد. سوال واضح این است که آیا واقعا «مارین لوپن»، همانطور که رسانهها، وی و حزبش را «وحشتناک»، «خطرناک» و «فاجعهبار» میدانند اینگونه هست یا در اینباره اغراق میکنند؟
برخی معتقدند در گذر زمان بسیاری از دیدگاههای این حزب تلطیف شده است. مارین لوپن پیش از ورود به دنیای سیاست وکیل بوده و در دادگاههای پاریس از حقوق تعدادی از مهاجران دفاع کرده است. وی یک سال پیش از رهبریاش بر جبهه ملی، در سال ۲۰۱۰ نماز خواندن مسلمانان را در خیابانها با اشغال آلمان مقایسه کرده بود. اما حالا از حرف خود برگشته و با لحنی ملایمتر میگوید اسلام را با دموکراسی فرانسه «ناسازگار» نمیداند. یکی دیگر از ویژگیهای جبهه ملی یهودیستیزی و مخالفت با رژیم صهیونیستی بوده است و رهبر قبلی حزب نیز به خاطر مواضع ضد صهیونیستی خود از حزب کنار گذاشته شد اما در سالهای اخیر این حزب سعی کرده است روابط خود را با جوامع یهودی تقویت کند و مواضع ضد صهیونیستی کمتری اتخاذ کند با وجود این، آلن دوهامل، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی فرانسوی معتقد است جبهه ملی همچنان از راههای غیرمستقیم به مسلمانان حمله میکند. اشاره او به حمایت همهجانبه لوپن از حذف علایم مذهبی در اماکن عمومی فرانسه است و باور دارد مقصود لوپن «صرفا حجاب مسلمانان است و نه صلیب مسیحیان.»
مهم این نیست که «مارین لوپن»، واقعا در مورد مهاجرین چه نظری دارد بلکه مهم این است رسانهها او را یک «مهاجرستیز» جا انداختهاند و این موضوع به عنوان تیغ دو لبهای برای لوپن و حزبش عمل خواهد کرد.
جبهه ملی فرانسه، سعی دارد موضوع مهاجرین را با تروریسم و امنیت ملی فرانسه گره بزند و در دور اول انتخابات نیز تا حدودی در این امر موفق بود اما رای جامعه مهاجر اهمیت زیادی دارد. دور گذشته انتخابات ریاستجمهوری حدود ۹۳ درصد جمعیت مسلمان فرانسه به فرانسوا اولاند رای دادند. کسی که سیاستهایش در مورد اسلام و مهاجران نرمتر از رقیبش نیکلا سارکوزی بود. بیش از 11 درصد جمعیت ۶۶ میلیون نفری فرانسه مهاجرند. هشت درصد مهاجران کسانی هستند که خارج از اتحادیه اروپا متولد شدهاند، یعنی حدود ۵/۵ میلیون نفر. آمارها نشان میدهد که بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۴ جمعیت فرانسه ۲میلیون و ۶۰۰ هزار نفر بیشتر شده که از این تعداد نیم میلیون نفر مهاجر هستند. سالانه به طور متوسط ۲۰۰ هزار مهاجر وارد فرانسه میشود که حدود سه دهم درصد جمعیت این کشور است (متوسط سالانه مهاجرت در کشورهای غربی دو برابر این مقدار است). در همین حال حدود ۶۰ هزار نفر در سال فرانسه را ترک میکنند. رای این چند میلیون مهاجر به طور قطع در سرنوشت انتخابات یکشنبه هفته آینده تاثیرگذار خواهد بود.
سیاست خارجی لوپن
سیاست خارجی لوپن و حزب راست وی نیز به شدت وحشت جریانات سیاسی حاکم بر اروپا را برانگیخته است. لوپن معتقد است فرانسویها باید سیاست خارجی و امنیتی خود را داشته باشند و نباید دنبالهرو اتحادیه اروپا و آمریکا باشند. در مورد بحران در غرب آسیا نیز این حزب دیدگاه ویژهای دارد لوپن با تروریسم و داعش مخالف است اما مبارزه با تروریسم را از مسیر برکناری بشار اسد و دولت سوریه دنبال نمیکند. به گفته لوپن دلیلی برای برکناری بشار اسد وجود ندارد.
«لوپن» اسفند ماه گذشته نیز در سفری به بیروت، بشار اسد را «تنهاراهحلپایدار» برای جلوگیری از قدرت گرفتن داعش در سوریه دانست. نامزد حزب جبهه ملی، علاوه بر این، بارها تأکید کرده است که فرانسه بایستی برای مبارزه با داعش و گروههای تروریستی خودش را از عربستان و قطر دور و به روسیه و ایران نزدیک کند. بر اساس گزارشها او معتقد به رابطه بهتر با جهان عرب و جهان اسلام است و با روسیه هم روابط خوبی دارد و به همین دلیل متهم است که در انتخابات، مورد حمایت مسکو بوده است. بنابر این با حضور لوپن سیاست خارجی فرانسه شاهد تغییرات شگرفی در رابطه با آمریکا و اتحادیه اروپا و غرب آسیا خواهد بود. اما به نظر میرسد «ماکرون» روندهای فعلی سیاست خارجی فرانسه را شاید با اندک تغییراتی همچنان ادامه دهد.
نتیجهگیری
بعد از «بریگزیت» و خروج انگلیس از اتحادیه اروپا و پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، پیروزی جریانهای راست مخالف اتحادیه اروپا در دور اول انتخابات ریاست جمهوری فرانسه سومین شوک بزرگ برای اتحادیه اروپا محسوب میشود. گسترش اقدامات تروریستی در فرانسه، بلژیک، آلمان، انگلیس و کم و بیش سایر کشورهای اروپایی طی سالهای گذشته موتور احزاب راست را در اروپا روشن و آنها نیز خیزش خود را برای تصاحب قدرت در سراسر اروپا آغاز کردند. تمامی نظرسنجیها حکایت از احتمال بالای شکست مارین لوپن در انتخابات یک شنبه هفته آینده حکایت دارد. جدال بین راست و میانه را شاید این بار نیز مثل سال 2002 میانهروها ببرند اما شبح راستگرایان بر بالای فرانسه همچنان سایه خود را حفظ خواهد کرد. اما اگر با درصد احتمال ضعیف مارین لوپن هفته آینده کلیددار جدید کاخ الیزه شود در آن صورت دیگر شاید کاری نتوان برای اروپا انجام داد مگر آنکه لوپن و حزبش از مواضع قبلی خود در مورد خروج از اروپا، یورو و شنگن عقبنشینی کنند که با توجه به موضعگیریهای اخیر لوپن احتمال آن بعید نخواهد بود.
http://kayhan.ir/fa/news/102968
ش.د9600408