محمدباقر قالیباف در روزهای پایانی حضورش در شهرداری تهران هر روز طرحها و پروژههای گوناگونی را در شهر تهران افتتاح میکند و در مقابل جریان اصلاحات هر روز یک نام جدید برای اداره تهران مطرح میکند، از نزدیکان غلامحسین کرباسچی، شهردار سابق تهران که پایان حضورش در شهرداری با حکم انفصال از خدمت رقم خورد و محمدرضا عارف، چهره اصلاحطلبی که در انتخابات یازدهم ریاستجمهوری با فشار جریان کارگزاران به ناچار از صحنه انتخابات کنار رفت[...]
یادداشت: محمدباقر
قالیباف در روزهای پایانی حضورش در شهرداری تهران هر روز طرحها و
پروژههای گوناگونی را در شهر تهران افتتاح میکند و در مقابل جریان
اصلاحات هر روز یک نام جدید برای اداره تهران مطرح میکند، از نزدیکان
غلامحسین کرباسچی، شهردار سابق تهران که پایان حضورش در شهرداری با حکم
انفصال از خدمت رقم خورد و محمدرضا عارف، چهره اصلاحطلبی که در انتخابات
یازدهم ریاستجمهوری با فشار جریان کارگزاران به ناچار از صحنه انتخابات
کنار رفت تا کسانی چون حسین مرعشی و دیگران که هر روز در رسانههای
اصلاحطلب تیتر یک میشوند؛ موضوعی که دو نکته را آشکار میکند، نکته اول
اینکه جریان اصلاحات بسیار نگران است که نتواند عملکرد بینظیر و عظیم
شهرداران اصولگرای پایتخت در بیش از یک دهه گذشته را که به طور کامل بافت
تهران را دگرگون کرده است، امتداد بخشد و همین موفق نبودن در ادامهدار
بودن مدیریت جهادی به پاشنه آشیل این جریان تبدیل شود و بار دیگر اتفاقات
کابوسوار پس از شکست در انتخابات شورای شهر دوم این بار برای این جریان به
واسطه پیروزی در انتخابات شورای شهر پنجم تکرار شود؛ از این رو با وسواس
به دنبال انتخابی هستند که حداقل تا حدودی روند کنونی را ادامه دهد؛ نکته
دوم که به وضوح میتوان آن را در نوشتارهای رسانه طیفهای مختلف اصلاحات
مشاهد کرد، رقابت بر سر کسب کرسی مهم شهرداری تهران است. طیفهای درون
جریان اصلاحات که در دوران پسافتنه و دور بودن از جریان قدرت اتحاد قابل
قبولی به دست آورده بودند، حالا با بازگشت به شورای پنجم برای به دست آوردن
شهرداری تهران در برابر هم قرار گرفتهاند و طیفهای مختلف در این جبهه به
ویژه دو جریان کارگزاران و مشارکت تلاش میکنند گوی سبقت را در سهمخواهی
از دیگری بربایند.