(روزنامه مردم سالاري – 1396/08/16 – شماره 4458 – صفحه 7)
به گزارش خبرآنلاین، تصمیم شورای نگهبان برای ممانعت از حضور سپنتا نیکنام، منتخب زرتشتی شورای شهر یزد در چند هفته گذشته با واکنش ها و انتقادات بسیار زیادی به شورای نگهبان همراه شده است. شورای نگهبان تصمیم خود را یک اظهارنظر فقهی می داند، یعنی معتقد است حضور اقلیت های دینی در شوراهای شهری که اکثریت مردم آن مسلمان هستند برخلاف مبانی اسلام است. بعضی از مخالفین این نظر شورای نگهبان از منظر حقوقی به این موضوع پرداختند و بعضی دیگر از منظر شرعی. با این حال این اولین باری نیست که تصمیم شورای نگهبان برای این نهاد تصمیم گیرنده حاشیهساز می شود.
آزمون اجتهاد برای نامزدهای خبرگان
نخستین انتخابات خبرگان رهبری، در سال 61 برگزار شد. در این سال فقهای شورای نگهبان در بررسی صلاحیت های علمی داوطلبین مطابق دو تبصره قانون اساسی عمل کردند که بر اساس آنها «تشخیص واجد بودن شرایط با گواهی سه نفر از استادان معروف درس خارج حوزههای علمیه» بود. همچنین «کسانی که رهبری صریحا و یا ضمنی اجتهاد آنها را تأیید کرده و کسانی که در مجامع علمی و یا نزد علمای بلد خویش شهرت به اجتهاد داشتند» نیازمند به ارائه گواهی مذکور نبودند. اما نمایندگان مجلس خبرگان اول در طول هشت سال فعالیت خود، مسئولیت بررسی صلاحیت نامزدها در ادوار بعد را بر عهده شورای نگهبان گذاشتند.
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هم در نامه ای به اعضای شورای نگهبان از این نهاد تصمیمگیر خواست که در بررسی صلاحیت ها سخت گیری کند. شورای نگهبان هم که برای اولین بار به بررسی صلاحیت نامزدهای خبرگان می پرداخت از بعضی نامزدهای دوره جدید خواست که در آزمون اجتهاد شرکت کنند. اقدامی که با انتقاد اعضای مجمع روحانیون مبارز همراه شد و آیات موسوی خوئینیها، محمدرضا توسلی و محمد عبایی خراسانی با وجود آنکه بدون شرکت در آزمون تایید صلاحیت شده بودند، در اعتراض به عملکرد شورای نگهبان از حضور در این انتخابات انصراف دادند. این تصمیم شورای نگهبان در مطبوعات آن روزها حواشی زیاده به پا کرد.
از ردصلاحیت اعضای نهضت آزادی تا ردصلاحیت یکی در میان بهزاد نبوی
تصمیم دیگر شورای نگهبان در دهه اول انقلاب ردصلاحیت کسانی بود که در راس دستگاه اجرایی یا به عنوان نماینده مجلس فعالیت کرده بودند. مهدی بازرگان از بهمن 57 تا آبان 58 ریاست دولت موقت را برعهده داشت. او و یارانش یعنی ابراهیم یزدی، یدالله سحابی و عزتالله سحابی با اولین انتخابات مجلس که در اسفندماه بعد از استعفای دولت موقت برگزار می شد، به نخستین مجلس شورای اسلامی راه پیدا کردند. تنها انتخابات پارلمانی که قبل از تشکیل شورای نگهبان برگزار شده و بدون نظارت این شورا، نامزدهای آن در معرض آرای مردم قرار گرفتند.
دوران نمایندگی اعضای نهضت آزادی به همین چهار سال منتهی شد. هیچ کدام از این افراد نتوانستند برای انتخابات مجلس دوم و ادوار پس از آن از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند. مهدی بازرگان یک سال بعد از اینکه برای نمایندگی با ردصلاحیت رو به رو شد عزم رقابت در انتخابات ریاست جمهوری کرد. با این حال حکم شورای نگهبان درباره او دوباره ردصلاحیت بود. انتخابات 64 به جز بازرگان دو کاندیدای دیگر از نهضت آزادی داشت، احمد صدرحاج سیدجوادی و ابراهیم یزدی. در انتخابات سال 76 نیز ابراهیم یزدی همراه با عزتالله سحابی و علیاکبر معینفر ثبت نام کردند اما نتیجه ای که آنها در دوره های گذشته گرفتند تکرار شد. در سال 84 هم ابراهیم یزدی برای آخرین بار در انتخابات ریاست جمهور ثبت نام کرد و دوباره به استقبال رد صلاحیت شورای نگهبان رفت.
یکی دیگر از حاشیه سازترین تصمیمات شورای نگهبان به انتخابات مجلس چهارم برمی گردد. انتخاباتی که اصلاح طلبان برای اولین بار با سد شورای نگهبان رو به رو شدند. در انتخابات مجلس چهارم افرادی مثل بهزاد نبوی، ابراهیم اصغرزاده، سید محسن موسوی تبریزی، هادی غفاری و صادق خلخالی از شناخته شده ترین فعالان سیاسی چپ سنتی رد صلاحیت شدند. البته بهزاد نبوی در انتخابات مجلس ششم توانست تایید صلاحیت شود اما این فعال سیاسی در انتخابات مجلس هفتم دوباره با ردصلاحیت رو به رو شد.
یک تصمیم و یک حکم حکومتی
انتخابات دوازده سال پیش هم یکی دیگر از انتخابات هایی بود که تصمیمات شورای نگهبان را در فضای سیاسی و مطبوعاتی کشور با حاشیههایی همراه کرد. شورای نگهبان در انتخابات ریاست جمهوری نهم، مصطفی معین وزیر پیشین علوم و محسن مهرعلیزاده رئیس سازمان تربیت بدنی وقت را رد صلاحیت کرد. اگرچه اصلاح طلبان ردصلاحیت انتخابات مجلس هفتم را هم جزء همین تصمیمات حاشیه ساز می دانستند اما ردصلاحیت یک وزیر و معاون رئیس جمهور در انتخابات ریاست جمهوری در فضای جامعه بیشتر انعکاس داشت. غلامعلی حدادعادل، رئیس مجلس وقت در نامهاى خطاب به مقام معظم رهبرى خواستار تجدیدنظر شوراى نگهبان در بررسى صلاحیت كاندیداهاى انتخابات ریاستجمهورى شد. مقام معظم رهبری نیز در پی این نامه از آیتا... جنتى دبیر شوراى نگهبان خواستند تا در بررسی صلاحیت این دو فرد تجدیدنظر شود. بسیاری این نامه رهبری که منجر به حضور دو چهره اصلاح طلب در انتخابات شد را «حکم حکومتی» ارزیابی کردند.
ردصلاحیت ابر چهرهها
ردصلاحیت های پرحاشیه بعدی در هشت سال بعد یعنی انتخابات 92 اتفاق افتاد. در این هشت سال دو انتخابات مجلس برگزار شده بود که بخش زیادی از اصلاح طلبان در آن ردصلاحیت شدند. بارزترین چهره ای که در انتخابات سال 92 با ردصلاحیت رو به رو شد، آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی بود. اگرچه در کنار هاشمی افراد دیگری مثل اسفندیار رحیم مشایی، کامران باقری لنکرانی و... نیز رد صلاحیت شدند اما حذف مردی که نامش با نام انقلاب اسلامی ایران گره خورده بود، حاشیه سازترین تصمیم شورای نگهبان در آن مقطع بود.
ردصلاحیت کامران باقری لنکرانی نماینده طیف جبهه پایداری بود و نامزد مورد حمایت آیت الله مصباح یزدی هم از تصمیمات خبرساز شورای نگهبان در آن سال بود. بویژه آنکه آیتالله مصباح یزدی درباره او گفته بود «شهادت میدهم که روی زمین و زیر این آسمان کسی اصلح تر از آقای لنکرانی نمیشناسم حتی یک مورد خلاف شرع و خلاف قانون از او مشاهده نشده و امیدوارم که این شهادت برگ زرینی در کارنامه ۸۰ ساله من باشد.» باقری لنکرانی پس از آن که صلاحیتش توسط شورای نگهبان تأیید نشد، درست در زمان اعلام اسامی کاندیداهای تأیید شده به نفع سعید جلیلی انصراف داد.
ابراهیم اصغرزاده، اکبر اعلمی، پرویز کاظمی، علی فلاحیان، علیرضا زاکانی، محمد شریعتمداری، محمدحسن قدیری ابیانه، مسعود پزشکیان، مصطفی کواکبیان و منوچهر متکی از دیگر افراد سرشناسی بودند که در انتخابات 92 با ردصلاحیت شورای نگهبان روبهرو شدند.
ردصلاحیت نوه بنیانگذار انقلاب
بعد از انتخابات ریاست جمهوری 92 اصلاح طلبان و حامیان دولت که پیروز انتخابات شده بودند، تصمیم گرفتند که در انتخابات مجلس و خبرگان 94 هم حضور فعال داشته باشند. در انتخابات مجلس بسیاری از اصلاح طلبان نتوانستند از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند و خود را به روز رای گیری برسانند. نقل قول مشهوری از حسین مرعشی فعال سیاسی اصلاح طلب وجود دارد که از سه هزار اصلاح طلب تنها 30 نفر (یعنی یک درصد) تایید صلاحیت شدند.
اما ردصلاحیت های نامزدهای مجلس خبرگان بیشتر از نامزدهای مجلس شورای اسلامی، در آن سال خبرساز شد. شورای نگهبان معتقد بود که بخشی از نامزدهای خبرگان باید در آزمون شورای نگهبان شرکت کنند. حجت الاسلام حسن خمینی، نوه بنیان گذار جمهوری اسلامی از افرادی بود که شورای نگهبان اعلام کرد باید در آزمون اجتهاد شرکت کند. البته سیدعلی خمینی اعلام کرد که برای برادرش دعوت نامه ای برای شرکت در آزمون خبرگان از سوی شورای نگهبان فرستاده نشده است. این در حالی بود که شورای نگهبان می گفت از افراد سرشناس دیگری همچون آیات امجد، غروی، اعرافی، شاهآبادی و... دعوت شده تا در آزمون خبرگان شرکت کنند. این افراد منکر دریافت دعوتنامه یا پیامک شده و همگی با عنوان «عدم احراز صلاحیت» روبرو شدند.
اما بیش از همه ردصلاحیت سیدحسن خمینی، نوه امام (ره) شوای نگهبان را با واکنش های زیادی رو به رو کرد. حامیان او معتقد بودند که او از نظر جایگاه علمی و فقاهتی در جایگاه بالایی قرار دارد و با توجه به اینکه بعضی مراجع جایگاه علمی او را تایید می کنند شورای نگهبان می تواند بدون آنکه از او آزمون بگیرد درباره صلاحیت او اظهار نظر کند. با این حال شورای نگهبان صلاحیت نوه بنیان گذار جمهوری اسلامی را تایید نکرد. اقدامی که با واکنش آیت الله هاشمی رو به رو شد. مرحوم هاشمی رفسنجانی که درباره ردصلاحیت خود سخنی بر زبان نیاورده بود، نسبت به ردصلاحیت سیدحسن خمینی واکنش تندی نشان داد و گفت: «صلاحیت شخصیتی که اشبه به جدش امام خمینی است را قبول نمیکنند؛ شما صلاحیت خود را از کجا آوردهاید؟ چه کسی به شما اجازه داده است که قضاوت کنید؟ چه کسی به شما تریبون داد؟ صداوسیما برای شما باشد؛ اگر امام و نهضت و اراده عمومی مردم نبود هیچکدام از اینها نیز نبودند. هدیه بدی به بیت امام دادید»!
سپنتا اولین نبود!
تصمیمی که شورای نگهبان این روزها درباره سپنتا نیکنام گرفته مشابه همان تصمیمی است که این شورا دو سال قبل درباره مینو خالقی منتخب اصلاح طلب مردم اصفهان گرفت. بعد از اعلام نتیجه انتخابات هفتم اسفند، شورای نگهبان آرای مینو خالقی سومین منتخب مردم اصفهان را باطل اعلام کرد.
برعکس سپنتا نیکنام که حالا به خاطر زرتشتی بودن از حضور در شورای شهر یزد بازمانده است، هیچ گاه به طور رسمی علت ابطال آرای مینو خالقی اعلام نشد. البته کانال تلگرامی قیچی با مدیریت حامد طالبی روزنامه نگار اصولگرا، با انتشار چند عکس و انتساب آن به مینو خالقی مدعی شد او به خاطر نداشتن حجاب در چند سفر خارجی خود با این اقدام شورای نگهبان رو به رو شده است. اما همه این مطالب در حد حرف و حدیث باقی ماند و این فقط شورای نگهبان و مینو خالقی هستند که دلیل واقعی رفتار شورای نگهبان بعد از انتخابات را می دانند.
احمدی نژاد هم ردصلاحیت شد
موقعی که سیدحسن خمینی یا پیش از او شخصیت های نزدیک به اصلاح طلبان نتوانستند از فیلتر شورای نگهبان عبور کند، احمدی نژادی ها در سکوت بودند. شاید آنها نمی دانستند که ردصلاحیت شورای نگهبان یک بار هم گریبان رئیس دولت محبوب شان را خواهد گرفت. احمدی نژاد و یارانش که بعد از تحویل دولت به روحانی سکوت پیشه کرده بودند سکوتشان در ماه های منتهی به انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم شکست.
آنها از ماه ها قبل سفرهای استانی خود را آغاز کرده بودند. اما وقتی احمدی نژاد به رهبر انقلاب از میل خود برای حضور در انتخابات سخن گفت، با نهی ایشان رو به رو شد. با وجود آنکه زمزمه نهی شدن احمدی نژاد توسط رهبری در بعضی رسانه ها شنیده می شد، آنها به این نهی بی توجهی نشان دادند تا آنکه رهبر انقلاب علنا او را از شرکت در انتخابات نهی کردند. احمدی نژاد چند ماه در نقش فرمانبردار رهبری ظاهر شد اما بعد از مدتی نه تنها از نامزدی حمید بقایی، معاون اجرایی دولتش حمایت کرد بلکه خودش هم به شکل غیر منتظرهای در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ثبت نام کرد. اگرچه او هشت سال بر صندلی ریاستجمهوری تکیه زده بود، اما با شرکت در انتخابات نداشتن التزام عملی به ولایت فقیه را نشان داد.
http://www.mardomsalari.net/4458/page/7/25885
ش.د9603199