آمریکاییها مفاهیم اساسی در ادبیات سیاسی، مانند حقوق بشر، آزادی، دموکراسی، استقلال، صلح، عدالت، امنیت، تروریسم و مردم را، با معیارهای خاص خود تعریف میکنند. بنابراین وقتی دولتمردان آمریکایی، خود را طرفدار صلح، ثبات، حقوق بشر، امنیت و مردم معرفی میکنند، باید به تعریف آنان از این واژهها توجه شود
در روزهای گذشته برخی از مقامات آمریکایی، صهیونیستی، اروپایی و سعودی، به طرق مختلف وانمود کردند، در کنار مردم ایران بوده و از خواستههای آنها حمایت میکنند. به تبع همین موضعگیریها، رسانههای غربی، صهیونیستی و بعضاً عربی، خود را مدافع ملت ایران معرفی کرده، خواستههای آنان را برحق دانسته و مورد حمایت قرار دادند. با مشاهده این نوع حمایتها از مردم ایران از سوی دولتمردان کشورهای مذکور اولین سؤالی که به ذهن خطور میکند، این است که از منظر آنان مردم ایران چه کسانی هستند؟
این سؤال هنگامی جدیتر و مهمتر جلوه میکند که، در این جمله آقای ترامپ تأمل شود که چندی پیش، با صراحت ملت ایران را، تروریست معرفی کرد! همچنین در جمله چند سال پیش یکی از وزرای آمریکا که گفت: «ریشه ملت ایران را باید سوزاند!» پاسخ به پرسش مذکور دارای یک نوع ظرافت است. آمریکاییها مفاهیم اساسی در ادبیات سیاسی، مانند حقوق بشر، آزادی، دموکراسی، استقلال، صلح، عدالت، امنیت، تروریسم و مردم را، با معیارهای خاص خود تعریف میکنند. بنابراین وقتی دولتمردان آمریکایی، خود را طرفدار صلح، ثبات، حقوق بشر، امنیت و مردم معرفی میکنند، باید به تعریف آنان از این واژهها توجه شود.
بر این اساس، با توجه به تعاریف آمریکاییها از این مفاهیم، میتوان هر یک از این واژههای کلیدی و اساسی در ادبیات سیاسی را از منظر آمریکاییها به خوب و بد تقسیم کرد. برای نمونه از منظر آمریکاییها، تروریسم خوب و تروریسم بد وجود دارد.
از دیدگاه آمریکاییها در هر کشوری، مردم به دو گروه خوب و بد تقسیم میشوند! آنگاه که ترامپ میگوید، مردم ایران تروریست هستند، به آن مردمی اشاره دارد که از منظر آمریکا بد هستند، اما هنگامی که ظرف ۲۴ ساعت، سه بار از مردم ایران اعلام حمایت میکند، آن مردمی را مد نظر دارد که خوب هستند. مردم خوب از نظر آمریکاییهایی در ایران، کسانی هستند که حاضرند برای آمریکا مزدوری کرده و در مقابل نظام جمهوری اسلامی ایران و ارزشهای انقلاب بایستند.
مردم بد از نظر آمریکاییها، کسانی هستند که بر روی هویت اسلامی، انقلابی و ملی خود پا فشرده، برای حفظ استقلال و عزت خود در برابر آمریکا و زیادهخواهیهای سلطهگران میایستند. بنابراین در ایران، آمریکاییها به دنبال حمایت و تقویت کسانی هستند که به هر دلیل و با انگیزههای گوناگون، برای بازگشت سلطه مجدد آمریکا به ایران، زمینهسازی کرده و در مقابل جمهوری اسلامی ایران قرار دارند.
با توجه به این معیار، اگر در یک شهری که چند صد هزار نفر جمعیت دارد، چند صد نفر به اغتشاش، آشوب و تخریب اموال عمومی روی آورند و شعارهای ساختارشکن سر دهند، از نظر آمریکاییها این چند صد نفر مردم ایران هستند و باید مورد حمایت و پشتیبانی دولت آمریکا قرار بگیرند. آمریکا باید از طریق شورای امنیت و وضع تحریمهای حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی ایران، این قبیل افراد را مورد حمایت همهجانبه قرار دهد. اما اگر در همان شهر، در فردای آن اغتشاشات و ناآرامیها صدها هزار نفر، دست به راهپیمایی و حمایت از نظام جمهوری اسلامی و ارزشهای انقلاب بزنند، اینها مردم نبوده، بلکه طرفداران جمهوری اسلامی هستند! به عبارت دیگر، اینها همان مردم بدی هستند که باید تروریست نامیده شوند و ریشه آنها سوزانده شود.
این رفتار آمریکاییها ریشه در خلق و خوی استکباری آنان دارد. آمریکاییهای مستکبر، در واقع کسانی هستند که در همه امور، منافع خود را معیار سنجش خوبها و بدها، خیرها و شرها دانسته و بر اساس همین معیار و ملاک عمل میکنند. بنابراین اگر ملتی همانند ملت مظلوم یمن در مقابل آمریکا باشد، باید نابود شود؛ اما در نقطه مقابل اگر رژیم ظالمی چون آلسعود، تأمینکننده منافع آمریکا باشد، باید به طور همهجانبه مورد حمایت و پشتیبانی قرار گیرد.