بهرهبرداري از رسانه با رهيافت جنگ رواني از اصول دكترين نظامي آمريكاست كه در سالهاي اخير به منظور پيشبرد اهداف استعماري خود شاهد شيفت اين بهرهبرداري به سمت فضاي مجازي و شبكههاي اجتماعي با دامنه تأثيرگذاري زياد و هزينه كم هستيم. دكتر حسن عابديني كارشناس رسانه و مطالعات منطقهاي در مصاحبه پيشرو با خبرنگار هفتهنامه صبح صادق، ضمن ارائه تصويري از راهبردهاي مواجهه آمريكا با ايران اسلامي، تأثير اين حوزه و چگونگي خنثيسازي آن را تبيين كرده است.
به ظاهر اولويت اول دشمنان انقلاب به ويژه آمريكا در شرايط كنوني فشار اقتصادي به مردم ايران است. آمريكا براي كسب موفقيت در عرصه جنگ اقتصادي تا چه اندازه از جنگ رواني استفاده ميكند؟
تنشها يا بحرانهايي كه در حوزه معيشت مردم اين روزها وجود دارد، حدود 50 درصد آن ناشي از عمليات رواني گسترده، حرفهاي و پيشرفته دشمن، 30 درصد مربوط به سوء مديريت و تصميمگيريهاي نادرست و 20 درصد ناشي از تحريمهاي ايالات متحده يا غرب بر ضد جمهوري اسلامي است. جمهوري اسلامي ايران يك حوزه سرزميني گسترده، با 15 كشور همسايه است كه برخي از آنها با نظام سلطه درگير هستند و از تحريمهاي ايالات متحده آمريكا و اروپا تبعيت نميكنند. بنابراين تحريمها به تنهايي نميتواند تأثير تعيينكنندهاي در حوزه معيشتي مردم داشته باشد. اما تلفيق آن با عمليات رواني كه از تاكتيكها و شگردهاي متفاوتي بهره ميگيرد، دشمنان را به ثمردهي تحريمها و فشارها اميدوار كرده است. نظام سلطه 284 شبكه فارسيزبان راهاندازي كرد كه در حوزه سياسي، عقيدتي، خريد و فروش، اخلاقي، فيلم و سريال و سرگرمي عمليات رواني سنگين بر ضد جمهوري اسلامي انجام ميدهند.
در بين حوزههاي مواجهه آمريكا با انقلاب و نظام اسلامي ايران از بدو پيروزي تاكنون بيشترين و پايدارترين سرمايهگذاري آمريكا در چه حوزههايي بوده است؟
آمريكاييها در بخشهاي مختلفي با انقلاب اسلامي و مردم ايران درگير شدهاند كه در ابتدا و انتهاي همه آنها به عمليات رواني و جنگ رسانهاي روي آوردهاند. اين حوزه هيچ گاه از دستور كار آنها برداشته نشده است. براي نمونه، نخستين حوزهاي كه آمريكا در قبال انقلاب اسلامي دنبال كرد، موضوع تهديد معتبر نظامي بود. اين كشور با بهرهگيري از قدرت سخت در فكر تبعيت اجباري مردم و دولت ايران از آمريكا بود. اين هدف در زمان دموكراتها و جمهوريخواهان پيگيري شد كه نمونه برجستهترين آن كودتا در پايگاه شهيد نوژه همدان و سرنگوني هواپيماي مسافربري جمهوري اسلامي بود. كمك به ناآرامي و شورشهاي خياباني در مراكز گوناگون كشور در برهههاي مختلف از جمله اقدامات آمريكا در اين حوزه به شمار ميآيد كه با افزايش توان دفاعي جمهوري اسلامي، آمريكا موضوع بهرهگيري از قدرت سخت و استفاده از قوه قهريه را كنار گذاشت و فقط بر بلوف سياسي در دورههاي مختلف تمركز كرد؛ در همين راستا وزير دفاع ايالات متحده آمريكا، جيمز متيس به صراحت اعلام كرد هيچ زماني آمريكا برنامهاي براي عمليات نظامي عليه جمهوري اسلامي نداشته و آنچه بيان شده، صرفاً بلوف تبليغاتي بوده است.
در بحث تحريمها هم از اين الگو بهره ميگيرند. آمريكاييها به شدت از طريق رواني دور زدن تحريمها در دور جديد را ناممكن جلوه ميدهند...
بله به اين موضوع در قالب راهبرد دوم اشاره ميكنم كه به موضوع تحريمهاي اقتصادي بر ميگردد. آمريكاييها معتقدند تحريم يكي از الگوهاي اصلي سياست خارجي به منظور درهم شكستن مقاومت كشورها است؛ آنها قبل از انقلاب اسلامي هم در برابر كره شمالي، كوبا و روسيه و بسياري ديگر از كشورها از اين شيوه استفاده كردهاند. اين در حالي است كه تحريم اقتصادي نميتواند براي جمهوري اسلامي ايران به علت تنوع اقتصادي و جمعيت80 ميليون نفري كارايي لازم را داشته باشد. افزون بر اين، جمهوري اسلامي در چهل سال گذشته از تجربه كافي به منظور دور زدن تحريمها برخوردار است؛ بنابراين گذر از اين چالش چندان دشوار نيست. اما آنها باز با ابزار رسانه و جنگ رواني عبور ايران از شرايط تحريم اقتصادي را ناممكن نشان ميدهند. اين در حالي است تحريم همزاد انقلاب اسلامي بوده و ايران تجارب ارزندهاي براي عبور از اين شرايط دارد. ضمن اينكه ايران بدهي خارجي گستردهاي ندارد و كشورهايي كه در موضوع اقتصادي با آمريكا چالش دارند، از آمادگي لازم به منظور رابطه تجاري با ايران برخوردار هستند؛ در نتيجه تحريم اقتصادي اگرچه مشكلساز است؛ اما نميتواند تأثير تعيينكنندهاي بر معادلات داشته باشد.
در مقطع فعلي، آمريكاييها از چه موضوعاتي و با چه اهدافي در راستاي جنگ رواني عليه جمهوري اسلامي استفاده ميكنند؟
از راهبردهاي مهم آنها، بهرهگيري از عمليات رواني براي پيشبرد اهداف است. آنها به دليل برخورداري از توان رسانهاي گسترده افكار عمومي را با ديدگاههاي خودشان يكي كرده و از شگردهاي گوناگون عمليات رواني، از جمله توسل به دروغ، شايعه و موضوعات متنوع استفاده ميكنند تا مانع از انسجام و وحدت ملي كشور شوند و گاهي اوقات به ناآراميها و آشوبها دامن بزنند. ايالات متحده راههاي عمليات رواني متنوعي عليه ايران به كار بسته است. 267 شبكه فارسيزبان به صورت 24 ساعته تلاش ميكنند از طريق خبرهاي نادرست يا تحريف شده نااميدي و ايجاد اغتشاش را در داخل كشور دنبال كنند. در همين راستا اگر بخواهم مهمترين موضوعاتي كه آمريكاييها براي جنگ رواني از آنها در شرايط كنوني عليه ايران استفاده ميكنند، نام ببرم مثنوي هفتاد من كاغذ خواهد شد. اما تيتروار به اهم آنها به صورت زير اشاره ميكنم: 1ـ نااميد كردن مردم؛ 2ـ ايجاد شكاف بين مردم و مسئولان؛ 3ـ تبليغ اين موضوع كه نظام ديني توانايي اداره امور را ندارد؛ 4ـ دروغپراكني در خصوص وجود حاكميت دوگانه در كشور؛ 5ـ بيان اين دروغ كه نظام اقتصادي كشور نميتواند نيازهاي جامعه را برآورده كند؛ 6ـ القاي وجود فساد به صورت سيستماتيك در همه كشور؛ 7ـ بيان حمايت از مردم در صورت اغتشاش؛ 8ـ ادعاي شكلگيري يك ائتلاف گسترده و ضد ايران در جهان؛ 9ـ بيان با مشكل مواجه بودن سياستهاي برونمرزي جمهوري اسلامي.
جمهوري اسلامي ايران نسبت به سالهاي گذشته در حوزه نفوذ منطقهاي وضعيت بسيار خوبي دارد. براي نمونه، امروز رژيم صهيونيستي نميتواند با برخي از گروههاي مقاومت وارد يك جنگ تمامعيار بشود؛ در حالي كه در سال 1967 اين رژيم در جنگ شش روزه سه ارتش قدرتمند عربي «مصر، سوريه و اردن» را شكست داد. جنگهاي 33 روزه بر ضد حزبالله، 22 روزه بر ضد حماس، 8 روزه بر ضد مقاومت فلسطين و اين روزها درخواست آتشبس پس از دو روز از شروع حمله به باريكه غزه نشان از استيصال و ضعف اين رژيم و تعيينكنندگي بازوان منطقهاي جبهه مقاومت اسلامي بر ضد صهيونيستيـ امپرياليستي است. هيچ زماني در تاريخ نبوده است كه رژيم صهيونيستي بر ضد يك كشوري حمله نظامي كند و آن كشور متقابلاً پاسخ دهد. اما در طي اين دو روز بيش از ششصد فروند موشك از طريق مقاومت اسلامي به سرزمينهاي اشغالي شليك شده و اين نشان از بازدارندگي است.
آنها با جنگ رواني اين چنين تبليغ ميكنند كه سياستهاي مقاومت در منطقه با شكست روبهرو شده. اما سيدحسن نصرالله ميگويد، دوران شكستها تمام و دوران پيروزيها شروع شده است. رهبر معظم انقلاب اسلامي هم ميفرمايند: «دوران بزن در رويي تمام شده است.»؛ يعني اگر يكي از اين قدرتها كوچكترين تعرضي به محور مقاومت از جمله جمهوري اسلامي انجام دهد، بيدرنگ پاسخ بسيار سختي را دريافت خواهد كرد. بنابراين عمليات رواني عليه جمهوري اسلامي مانند كفهاي روي آب است كه با فرو نشستن گرد و غبار واقعيات روشن ميشود. البته وحدت و انسجام داخلي و برنامهريزي مسئولان براي حل مشكلات ميتواند به اقتصاد كشور كمك زيادي كند.
گفتوگو از فرهاد کوچک زاده
مطلب قشنگی بود