«جنگ بازی» ترامپ برای مذاکره
جوان: درحالی که رسانههای امریکا میگویند ترامپ در آستانه واکنش نظامی با ایران قرار داشت، اما خبرگزاری رویترز نوشته است که علت عقبنشینی ترامپ از واکنش نظامی باز کردن باب مذاکره با ایران بوده است. به گزارش رویترز، ترامپ روز پنج شنبه پیامی را از طریق عمان به ایران فرستاده است. هرچند شورای عالی امنیت ملی ایران هرگونه پیام از سوی امریکاییها را تکذیب کرده است، اما به روایت رویترز، ترامپ در پیام خود گفته است که «مخالف هرگونه جنگ با ایران و خواستار گفتوگو با ایران درباره مسائل مختلف است». رویترز درباره محتوای این پیام نوشته است: «ترامپ یک دوره زمانی کوتاه برای پاسخ ایران تعیین کرده بود». یک مقام گفته است: «ما به مقامهای عمانی گفتهایم که هرگونه حمله به ایران، تبعات منطقهای و بینالمللی خواهد داشت». رویترز درباره سناریوی جدید امریکا نوشت «اینکه کاخ سفید از طریق منابع عمانی با ایران تماس گرفته است، اینگونه به نظر میرسد که کاخ سفید درگیر بازی لبه پرتگاه با ایران شده است، ولی وقتی تهران پاپس کشیده، واشنگتن واکنش نظامی خود را متوقف کرده است». به تعبیر رویترز، «پیام ترامپ از مسیر عمان به ایران، در پیش گرفتن «بازی لبه پرتگاه» (Brinkmanship) است به این معنی که حریف تلاش میکند طرف مقابل را به لبه پرتگاه جنگ سوق دهد تا از طریق آن، حریف را وادار به عقبنشینی از مواضع خود و به دست آوردن نتیجه مدنظر خود بکند. امریکاییها این بازی را در جریان بحران موشکی کوبا در سال ۱۹۶۲ به کار بردند.
همزمان با روایت رویترز، لحن اظهارات ترامپ هم حاکی از عقبنشینی از واکنش نظامی علیه ایران است. به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، ترامپ دیروز عصر گفت: «ورود هواپیمای جاسوسی امریکا و ساقط شدن آن بر اساس یک اشتباه فردی بوده است». دونالد ترامپ که پیش از این از هر فرصتی برای تهدید تلویحی ایران استفاده میکرد، اکنون با عقبنشینی و برای کم اهمیت جلوه دادن قدرت بازدارندگی دفاعی ایران مدعی شد: «برای من سخت است باور کنم عمدی در کار بوده است و شاید این اتفاق یک اشتباه فردی باشد.» ترامپ در هفتههای اخیر از تمایل خود برای مذاکره با ایران سخن گفته است تا به گفته مقامات کاخ سفید، توافقی جدید و به نام خود با ایران منعقد کند. تلاشی که تاکنون ناکام مانده است و مقامات ایرانی و شخص رهبری با بدعهد دانستن امریکاییها، هرگونه مذاکره جدید با واشنگتن را رد کردهاند. روزنامه گاردین با اشاره به ماجراجوییهای اخیر ترامپ علیه ایران، از تهدید اخیر واشنگتن با عنوان «بازی لبه پرتگاه خطرناک ترامپ» با ایران تعبیر کرد.
به سود مقاومت
صبح نو: در هفتههای اخیر، اتفاقات مهمی در حیطه منطقهای رخ داده که بهنظر میرسد آرایش سیاسی تازهای را رقم خواهد زد: انفجار الفجیره امارات، حمله خمپارهای به سفارت آمریکا در بغداد، زیرضربهرفتن تأسیسات نفتی و فرودگاهی سعودی، حمله به نفتکشهای ژاپنی و دست آخر، درازدستی هواپیمای جاسوسی آمریکا به مرزهای ایران و نابودشدنش. احتمالا به این فهرست، میتوان موارد دیگری را نیز افزود که عمر هیچکدام از آنها به بیش از 40 روز نمیرسد و وضعیتی مشابه آنچه ایجاد کرده که پیشتر بدان«صلح مسلح» گفتهایم. در شرایطی که سازمان اطلاعات و وزارت دفاع آمریکا دستخوش نابسامانیهایی است، ترسولرز و سرگردانی آنان که از توییتهای ترامپ بهوضوح آشکار شده، گمانهها درباره خرابکاریهای احتمالی محور سعودی-صهیونیستی را تقویت میکند. باوجود این هرآنچه باشد، این پیام ضمنی را به همه طرفها میدهد که اگر جنگ اقتصادی علیه ایران بهسرعت و بدون پیششرط پایان نگیرد، هیچ موقعیتی در آسیای جنوبغربی، در آسایش نخواهد بود. این بدانمعناست که در فرض مداخلات ایذایی اسراییلی-عربی، آنها نیز دارند وزنه برهمخوردن توازن قوا بهسمت ایران را بهشکلی ناخودآگاه تقویت میکنند و روی شاخه درختی نشستهاند که همزمان در حال ارهکردنش هستند و آخرین نمونه، یعنی پهپاد سرنگونشده، مهر بطلانی است بر پرونده جنگطلبان حاکم بر کاخسفید.
این طناب پوسیده است!
کیهان: ترامپ تاکنون آلسعود و امارات را بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار سرکیسه کرده و بهقول خودش این گاوهای شیرده را دوشیده است. بهانه این باجگیری کلان- به گفته ترامپ- تامین امنیت آنها بوده است تا آنجا که بارها به صراحت و با تحقیر آشکار آلسعود و حاکمان امارات گفته بود؛ اگر آمریکا حمایت خود را از عربستان و امارات متوقف کند این کشورهای حاشیه خلیجفارس حتی یک هفته هم دوام نیاورده و فرو میپاشند. حمایت از این کشورها در مقابل کدام تهدید؟! ترامپ از ایران، یمن، حزبالله و سایر نیروهای مقاومت به عنوان تهدیدی علیه آلسعود، امارات، بحرین و... یاد میکند و حاکمان فکسنی مورد اشاره نیز با این امید که آمریکا در روزهای حادثه به میدان آمده و از آنها دفاع کند به این باجهای کلان تن دادهاند. اما، در عمل چه اتفاقی افتاده است؟ ائتلاف سعودی چهار سال است که با حملات گیجکننده انصارالله یمن روبروست و این درحالی است که چهار سال قبل سخنگوی ارتش آلسعود بر صفحه تلویزیون این کشور ظاهر شد و با غرور و تکبری احمقانه گفت: «کار یمن را ظرف ۳ روز و یا حداکثر یک هفته تمام خواهیم کرد»! ولی بیش از چهار سال است که درگرداب خودساخته جنگ با انصارالله دست و پا میزنند و برای خروج محترمانه! از این گرداب به این سوی و آن سوی واسطه میفرستند و میانجی میتراشند. این روزها موشکهای دوربرد و نقطهزن انصارالله و پهپادهای دورپرواز آنها دمار از روزگار آلسعود و متحدانش در آورده است. فقط در همین یک ماه اخیر، فرودگاههای بینالمللی نجران و ابها، مراکز اقتصادی و نفتی و پادگانهای نظامی عربستان و امارات مورد حمله قرار گرفتهاند، نیروگاه برق عربستان تخریب گردیده ... پاسخ آمریکا به این حملات چه بوده است؟!... هیچ! ترامپ در پاسخ به درخواست ائتلاف سعودی برای برخورد با عاملان انفجار نفتکشها در دریای عمان گفته بود «دریای عمان مهم نیست و انفجار کشتیها هم اهمیت چندانی ندارد»! و هنگامی که با گلایه ائتلاف سعودی روبرو میشود که چرا در مقابل این حملات دست به اقدامی نزده و پاسخی نداده است- بخوانید پس آن باج کلان را برای چه گرفته است؟!- میگوید؛ عربستان نباید فراموش کند که عوامل انفجار برجهای دوقلو و اقدام تروریستی ۱۱سپتامبر، تابعیت سعودی داشتهاند!
چرا ترامپ علیرغم آنهمه رجزخوانی و باجهای کلانی که از عربستان و امارات برای همین روزها گرفته است، از حمایت کشورهای باجدهنده طفره میرود و دست روی دست گذاشته است؟! پاسخ یک کلمه بیش نیست، «وحشت دارد».
خدای جل و علا، شیطان را اینگونه وصف میفرماید: « مانند شیطان که به انسان گفت: کافر شو [ و ] پس از آنکه کافر شد به او گفت؛ من از تو برائت میجویم، چرا که از [عقاب] پروردگار عالمیان سخت وحشت دارم». این حال و روز حکومتهای وابسته و خودفروختهای مثل حاکمان عربستان و امارات و... است.
پرش نفت با سقوط پهپاد
دنیای اقتصاد: تنش در آبهای نزدیک به تنگه هرمز بار دیگر بازار نفت را به واکنش وادار کرد. بامداد پنجشنبه گذشته، پس از آنکه به گفته مقامات نظامی ایران، یک پهپاد جاسوسی آمریکا حریم هوایی ایران در منطقه خلیج فارس را نقض کرد، هدف حمله موشکی نیروی هوافضای سپاهپاسداران قرار گرفت. در پی این حمله در نزدیکی منطقه کوهمبارک که باعث انهدام کامل این پهپاد شد؛ شاخص نفت خام برنت روز پنجشنبه را با افزایش قیمت ۳/ ۴ درصدی به پایان برد و نفت خام آمریکا نیز در نهایت ۳/ ۵ درصد رشد کرد. این میزان رشد قیمت برای این دو شاخص، بزرگترین رشد روزانه قیمت از ابتدای امسال بوده است. با این حال برخی کارشناسان با اشاره به شدت گرفتن تنشها در منطقه خلیج فارس، رشد بیشتر قیمتها و رسیدن آن به ۱۰۰ دلار را نیز مطرح میکنند. نگرانی از جدیتر شدن تنش میان ایران و آمریکا در منطقه خلیج فارس، جایی که تنگه هرمز در آن قرار دارد، علت اصلی نگرانی فعالان بازار از ایجاد اختلالی جدی در عرضه نفت و جهش قیمتها است. در این زمینه انتشار اخباری مبنی بر دستور دونالد ترامپ برای «حملهای محدود به ایران» نیز مزید بر علت برای افزایش نگرانیها شد.
در عین حال حمله حوثیهای یمن به یک نیروگاه در عربستان سعودی نیز (که سومین تهدید زیرساختهای این کشور در یک هفته بود)، به نگرانیها دامن زد. در کنار این دو علت ژئوپلیتیک، به گزارش بلومبرگ با تقویت احتمال کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو آمریکا برای نخستین بار از ۲۰۰۸ به این سو، امیدها به افزایش تقاضا برای نفت نیز بیشتر و تبدیل به دلیلی برای افزایش قیمتها شده است. در این میان، انتشار اخباری مبنی بر دیدار روسای جمهور چین و آمریکا در اجلاس جی ۲۰ در ژاپن برای از سر گرفتن مذاکرات تجاری، روزنهای از امید به تقویت تقاضا را پیش روی فعالان بازار گشود. روز گذشته و تا لحظه تنظیم این گزارش (ساعت ۱۶:۳۰ به وقت تهران) نفت روند صعودی خود را همچنان حفظ کرد و هر بشکه نفت خام برنت با رشد ۸۵ سنتی در بشکه، به ۳۰/ ۶۵ دلار بر بشکه رسید. رشد این نفت شاخص بازار در ساعاتی از روز گذشته به بیش از یک دلار بر بشکه نیز رسید. هر بشکه نفت خام آمریکا نیز ۵۳ سنت رشد قیمت داشت و ۶۰/ ۵۷ دلار بر بشکه را به ثبت رساند. بازار جهانی نفت اوایل این ماه با ثبت افت قیمتهایی بیش از ۲۰ درصد، علائم ورود به وضعیت خرسی را به خود دیده بود با این حال افزایش تنشها در خاورمیانه، بازار را از این فاز دور کرد. به این ترتیب شاخص نفت خام آمریکا، از اواسط هفته گذشته تا کنون بیش از ۱۰ درصد رشد قیمت را تجربه کرد.
بازگشت نفت ۱۰۰ دلاری؟ افزایش پیشبینیها از قیمت نفت از دیگر واکنشهایی است که میتوان این روزها از سوی کارشناسان و موسسات بینالمللی مشاهده کرد. از جمله موسسه سیتیگروپ در تازهترین گزارش خود به احتمال افزایش قیمت شاخص نفت خام برنت به ۷۵ دلار بر بشکه در پی تقویت عوامل بنیادین و افزایش تنشها در خاورمیانه اشاره کرده است. در این میان تحلیلگر TD Securities علاوه بر تاکید بر افزایش قیمتها در نیمه دوم سال جاری میلادی، عقیده دارد چنانچه افزایش تنشها موجب قطع جریان نفت از تنگه هرمز «حتی برای یک دوره کوتاهمدت» شود، این اتفاق هراس بازار و جهش قیمتها به ۱۰۰ دلار بر بشکه را در پی خواهد داشت.
راهبرد تسهیل در برابر تحریم
راه مردم: هدف اصلی تحریم نشانه گرفتن اقتصاد ایران برای توقف رشد اقتصادی کشور، کاهش ارزش پول ملی، از بین رفتن اشتغال موجود و نارضایتی در بین مردم است. دولت در شرایط تحریم باید تدابیری بیاندیشد که اقتصاد کشور در مقابل استراتژیهای تحریم شکست نخورد و دچار ضربه مهلک نشود، راهکارهای مقابله با تحریم پیچیده نیستند و راه حلهای قابل اجرایی وجود دارد. راه حل برون رفت از این شرایط «راهبرد تسهیل در برابر تحریم» است. در تشریح «راهبرد تسهیل در برابر تحریم» به عنوان راهکاری جهت نجات اقتصاد کشور در برابر تحریمها باید اینگونه بیان کرد؛این راهبرد به این معناست که دولت شرایط کسب و کار در داخل کشور را تسهیل کند و این راهکار منجر به باز شدن دست و پای فعالان اقتصادی برای رونق تولید، تحرک در رشد اقتصادی و خنثی کردن نیت تحریمکنندگان میشود.
مهمترین ابزار تحریم محدودیت مراودات بانکی و قفل شدن تجارت بین الملل است، پس اگر بستر را در کشور مناسب کنیم و از ظرفیت کشورهای پیرامون کشور استفاده شود و با استفاده از روشهای تهاتری کالا، محصولات و خدمات ایرانی را صادر کنیم، هم نیازهای کشورها را تامین کنیم و هم شرایط اقتصادی بهتر میشود. همچنین اگر شرایط و امکان ایجاد اعتماد را برای بخش خصوصی کشور فراهم آوریم شاید بتوانیم از طریق این راه مسائل تحریم را حل کنیم. اقتصاد کشور توان تاب آوری در شرایط تحریمها را به خاطر ظرفیتهای بالقوه دارد، منتها شرط آن این است که دولت و دستگاهها از مرحله شعار عبور کنند و به دنبال تشکیل واقعی شرایط کسب و کار در فضای داخل باشند. مناسب نبودن فضای کسب و کار در داخل کشور ضربه محکمتری نسبت به تحریمها به اقتصاد کشور زده است.