اعتراض مردم نسبت به برخورد با 2 مأمور وظیفهشناس
وطن امروز: پس از انتشار فیلم منقطع شده در شبکههای اجتماعی از برخورد پلیس با هنجارشکنان محله تهرانپارس در پایتخت، ضد انقلاب سعی کردند از این واقعه سوءاستفاده کنند اما پلیس در اطلاعیهای اعلام کرد: «در پی تماس تلفنی تعدادی از شهروندان مبنی بر حضور چند دختر و پسر در پارک پلیس منطقه تهرانپارس، مأموران پس از حضور در محل، ابتدا ضمن ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر این افراد، آنان را به رعایت عفت و هنجارهای اجتماعی دعوت کردند که در مقابل این رفتار مأموران پلیس، یکی از این افراد ضمن ایجاد جوسازی شروع به فحاشی نسبت به مأموران کرده در نتیجه این ماجرا 3 پسر و 2 دختر دستگیر و به کلانتری انتقال داده شدند. در بررسیهای اولیه مشخص میشود این افراد به دلیل مصرف موادمخدر توهمزا فاقد حالت طبیعی بودهاند، لذا در اینباره اقدامات قانونی صورت گرفت. برخورد با اینگونه جرائم که موجب جریحهدار شدن عفت عمومی جامعه میشود علاوه بر اینکه از مطالبات جامعه به شمار میآید، از وظایف پلیس نیز محسوب میشود».
اما یک روز پس از این اطلاعیه ناگهان فرمانده نیروی انتظامی تهران اعلام کرد: با آغاز تذکر مأموران ما، این افراد با مأموران درگیر شده و اقدام به رفتارهای نامناسبی با مأمور ما کردند و به قانون نیز تمکین نکردند که پس از آن درگیری رخ داد. جانشین کلانتری و یکی از مأموران کلانتری در این ماجرا بازداشت و از سمت خود عزل شدهاند! انتشار خبر برخورد با 2 ماموری که وظیفه خود را انجام دادند موجی از اعتراض و انتقاد به این اقدام را در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی بهوجود آورد تا جایی که پلیس مجبور شد خبر توقف برخورد با ماموران وظیفهشناس را اعلام کند. پلیس عصر دیروز اعلام کرد: «به دستور رئیس پلیس پایتخت، برخورد با مأموران ناجا درباره حادثه پارک پلیس متوقف شد. به دنبال بررسیهای اولیه توسط بازرسی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ، سردار حسین رحیمی، دستور قبلی خود را متوقف و اجرا یا تعلیق آن را منوط به پایان تحقیقات کرد». همان چند ساعت خبر برخورد با ماموران واکنش منفی بسیاری را در پی داشت و کاربران شبکههای اجتماعی با هشتگ «جیغ، سلاح، مجرم» یا «اقتدار پلیس» به برخورد با ماموران اعتراض کردند.
دولت دلقکها
کیهان: وضعیت امروز آمریکا در برخورد با ایران، به بنبستی استراتژیک رسیده است. دولت ترامپ بسیار زودتر از آنچه تصور میشد، در تله خودساخته «فشار حداکثری» گرفتار شد. تحریمهای دوشنبه شب این کشور علیه رهبرمعظم انقلاب و تنی چند از فرماندهان سپاه پاسداران با دستور اجرایی ترامپ، همانطور که اغلب تحلیلگران غربی اذعان دارند، اقدامی نمادین و فاقد ارزش عملی است. این اقدام اگر اثری هم داشته باشد، چیزی جز آشکار شدن دست خالی کاخ سفید در این منازعه سخت و طولانی نیست.
دولت ترامپ گفته است که این تحریمها را در واکنش به اسقاط پهپاد پیشرفته و گرانقیمت خود، وضع کرده است. چنین واکنش مضحکی را میتوان از نتایج و آثار گیجی پس از آن سیلی سخت دانست. ترامپ مدعی شد که علت لغو دستور حمله موضعی به ایران، این بوده است که برآوردها نشان میدادند که بر اثر این حمله 150 ایرانی کشته میشدند و او نمیخواسته است چنین اتفاقی رخ دهد. این ادعا چنان سست و غیرقابل باور بود که تقریباً هیچکدام از تحلیلگران و مقامات آمریکایی از آن دفاع نکردند. به قول روزنامه واشنگتنپست واقعیت ماجرا این است که ترامپ مانند ببر غرش میکند اما عمل او همچون گربهای ترسو است.
وضعیت ترامپ و اطرافیانش پس از آن سیلی محکم، شبیه شغالهای کتکخوردهای است که کاری جز زوزه کشیدن از دستشان ساخته نیست. یکی از اعتراضات همیشگی و پرتکرار ترامپ طی چند سال اخیر مربوط به بازداشت تفنگداران این کشور در خلیجفارس از سوی ایران و تحقیر تاریخی ارتش آمریکا بوده است. او بارها به اوباما توپید که ضعف دولت وی باعث آن اتفاق شد و اگر او بود چنین نمیشد. اقدام سریع و قاطع سپاه در برابر تجاوز پهپاد آمریکایی به حریم هوایی ایران و انهدام آن، به ترامپ نشان داد مشکل آمریکاییها اقتدار جمهوری اسلامی ایران است و نه اینکه چه کسی در کاخ سفید نشسته باشد.
شلیک سحرگاه سامانه سوم خرداد در کوه مبارک، یک شلیک بود اما ارزش و تاثیر آن برابر با هزاران شلیک. چرا که بهموقع، دقیق و هدفمند انجام شد. مهمتر از انهدام پهپاد آمریکاییها، هیمنه آنها بود که فروریخت. اگر کسی بخواهد به اهمیت ماجرا پی ببرد باید این گفته ژنرال چهار ستاره آمریکایی را بیاد بیاورد. ژنرال وسلیکلارک، مارس 2007 گفته بود: ما رفتهایم تا طی پنج سال هفت کشور را در منطقه در اختیار بگیریم. با عراق شروع شد، پس از آن سوریه، لبنان، لیبی، سومالی و سودان خواهد بود و با ایران تمام خواهد شد. 12 سال از این طرح آمریکاییها میگذرد و کار به جایی رسیده است که ترامپ که با شعار «بازگرداندن عظمت به آمریکا» روی کار آمده از ایران تشکر میکند که هواپیمای سرنشیندار آنها را ساقط نکرده است.
پرونده گزینه نظامی علیه ایران سالهاست که بسته شده و آمریکاییها بهتر از هرکسی این را میدانند. تنها پرونده مفتوح میان ایران و آمریکا تحریمهاست که ترامپ در این میدان، آخرین گلولههای خود را هم شلیک کرده است و عملاً اهرمی برای افزایش فشار ندارد. دست حریف از همیشه خالیتر است و نوبت ماست که به سرعت ورق را به نفع خودمان برگردانیم. طبق برنامه از پیش اعلام شده، فردا اورانیوم غنی شده ایران از سقف 300 کیلوگرم برجام میگذرد. این اولین گام است و چهره دلقکهای دولت آمریکا، در آینده نزدیک دیدنیتر نیز خواهد شد.
صدای پای تحول
رسالت: حجت الاسلام سيد ابراهيم رئيسي، اولين رئيس دستگاه قضا در دوران چهل ساله جمهوري اسلامي است که حقوق خوانده است. او نسبت به اسلاف خود، يک تمايز بارز ديگر هم دارد و آن اين که يک بار تا پاي رئيس جمهور شدن رفته و ۱۶ ميليون راي پشت سر خود دارد. به نظر مي رسد حضور او در انتخابات رياست جمهوري ۹۶ و شرکت در کارزار سنگين مناظره ها و سفرهاي استاني، افق جديدي پيش روي او گشوده و مشکلات مردم در حوزه هاي مختلف را نزديک تر و به طور عميق تر حس مي کند. نحوه حضور و مواجهه رئيسي با مردم و رسانه ها، کنش هاي اجتماعي اش مانند استفاده فعال از فضاي مجازي و يا حتي استفاده از مترو و سفرهاي استاني و مواضعش، بيش از آن که از او چهره يک رئيس پشت ميز نشين و سخنران به نمايش بگذارد، از او چهره اي مردمي ساخته است.
بيش از ۲ هزار پرونده از ۴ هزار پرونده مربوط به اعاده دادرسي توسط رئيس قوه قضائيه امضا شده است. به منظور ارتقاي سلامت قوه قضائيه، در سه ماه گذشته ۶۰ قاضي از خدمت منفصل شدند. تا کنون ۱۸ آيين نامه و لايحه از سوي رياست قوه قضائيه ابلاغ شده که يکي از آن ها رسيدگي به اموال مسئولين است. در همين مدت کوتاه، رئيس قوه قضائيه و مسئولين عالي آن، بارها از مجموعه هاي تحت نظر خود به صورت سرزده بازديد کرده اند.کاهش حساب هاي قوه قضائيه از بيش از ۶۰ حساب به ۵ حساب اصلي و حرکت در راستاي شفاف شدن امور مالي قوه قضائيه. رئيسي گفته است شرح کامل گردش اين حساب ها به اطلاع مردم خواهد رسيد.
آخرین میخ بر تابوت مذاكره
فارس: ترامپ از واکنش به آخرین تحولات منطقه و ضرباتی که بهخاطر مشاوران و معاونین جنگطلب خود دریافت کرده است گفته: «آماده گفتوگو بدون قید و شرط با ایران هستم و خواهان جنگ نیستم.» وی همچنین گفته: «بولتون میخواهد با دنیا بجنگد و فردی جنگطلب است.» وی که در گفتوگو با ان بی سی کاملا دچار سرگیجه سیاسی است گفته: «یک بار دیگر تأکید میکنم به دنبال درگیری نظامی با ایران نیستم.» او دوشنبه گذشته فهرست بلندبالایی از تحریمها را به تحریمهای گذشته اضافه کرد.
در حقهبازی و تزویر ترامپ همین بس که یک جنگ تمام عیار اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را در خزانهداری، سیا و وزارت خارجه مدیریت میکند اما میگوید؛ «خواهان جنگ نیست!» او توضیح نمیدهد این بساط عربدهکشی، تهدید، تحریم و تحقیر ملت ایران که در حوزههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی پهن کرده اگر جنگ نیست، پس چیست؟
او کرکره پنتاگون را پایین کشیده و وزیر جنگ خود را هم عزل کرده و سرپرست آن را هم شوت کرده بیرون کاخ سفید! چون میداند اصلا در حوزه نظامی حرفی برای گفتن ندارد. اگر هم بخواهد در اینباره فکر کند اول باید 10 هزار تابوت برای سربازان خود مهیا کند که در اولین ساعات نبرد آنها را با کشتی و هواپیما به واشنگتن ببرد.
اکنون هیچ ناو هواپیمابر در خلیج فارس حضور ندارد و چند ناو مین جمع کن و تزئیناتی هستند که کاری از آنها به عمل نمیآید. تعداد نیروی نظامی آمریکایی که در خشکی در اطراف ایران در کشورهای همسایه هستند خاصیتی جز یک سیبل ثابت در برابر انبوه موشکهای نقطهزن ایران که به طور همزمان شلیک میشود، ندارد.
آسمان ایران، آبهای سرزمین ایران و خاک ایران امنترین روزهای تاریخ خود را میگذراند. میلیونها جوان عاشق و جان برکف در آمادهباش کامل هستند تا هر شرارتی را در نطفه خفه کنند و سقوط پهپاد کلوبال هاک نشانه این آمادگی است. پس آمریکاییها حتی در عالم مستی هم به جنگ فکر نمیکنند تا چه رسد هوشیاری. اما هر لحظه و هر ثانیه فشار اقتصادی خود را میافزایند. آنها تیرهای زهرآگین تهمت و دروغ را در رسانههای شیطانی خود علیه ملت ایران و سیاستهای صلحجویانه دولت و برنامههای صلحآمیز هستهای ایران شلیک میکنند و در حوزه فرهنگی مشغول تهاجم و قتل عام هستند.
اینکه جنگی بین آمریکا و ایران نیست یک دروغ است. خصومت رهبران کاخ سفید با ملت ایران حداقل یک سابقه 50 ساله دارد و آنها هیچگاه دست از این دشمنی برنداشتهاند.
ترامپ اصلا صلاحیت گفتوگو با کشوری مثل ایران که به صلح جهانی، نجات انسانها، احترام متقابل، حمایت از مظلوم و مقاومت در برابر ظالم فکر میکند، ندارد. میدان اندیشه سیاسی جمهوری اسلامی «عقل» است. این با جهل، دیوانگی، ماجراجویی، جنایت، خیانت و نقضعهد که مرتب از آن سوی مذاکره به عنوان یک علامت شیطانی خودنمایی میکند، پایه جدید دیپلماسی خارجی آمریکاست که قابل جمع نیست.
پس جمع جبری همه اینها در یک جمله خلاصه میشود جنگ نمیشود، مذاکرهای هم در کار نیست، اما مقاومت ادامه دارد. این جمله کلیدی رهبری در تفسیر و تحلیل اوضاع کنونی است. نمودار مقاومت در تمام اندیشکدههای سیاسی و نظامی نشان میدهد که دشمن رو به افول است و عقب میرود و جبهه مقاومت هر روز با اقتدار بیشتری به سوی اهداف بشردوستانه، صلحجویانه و استقلالطلبانه خود پیش میرود. مطمئن هستیم دیر یا زود آمریکا در برابر مقاومت ملت ایران و مقاومت ملتهای مظلوم منطقه بهویژه مردم فلسطین زانو خواهد زد. آن روز خیلی دور نیست.
ضرورت انسجام نظری در شرایط سخت
تعادل: بهنظر تا تکلیف مان با اصل مساله یعنی اقتصاد آزاد روشن نشود و تحولی ذهنی در ذهنیت سیاستگذاران ایجاد نشود در بر همان پاشنه میچرخد. اقتصاد آزاد و رقابتی، مجموعه اقداماتی درهم و پراکنده و گاه نامتجانس و... نیست، اقتصاد آزاد و رقابتی حاصل یک «انتخاب» و اجرای یک «سیاست» است. همانطوریکه اصولا علم اقتصاد علم شناخت فرآیندهای حاکم بر سازوکار «انتخاب»هایی است که چگونگی تخصیص منابع کمیاب را مشخص میکند. اقتصاد آزاد و رقابتی، رهانیدن بازیگران اقتصادی از قید و بندهای دیوانسالارانه است و نه هر روز بر کار و کسب مردم قید وبندی زدن.
آنچه بنظر عامل گذار موفق از شرایط دشوار کنونی است میزان باور و اعتقاد تصمیمگیران و سیاستگذاران به این اصول راهبردی است که اتفاقا در شرایط سختی بهتر کار میکنند؛ اگر البته لوازم آنکه مهمترینش «سرمایه اجتماعی» است فراهم شود. که امید است چنین شود.