مقدمه:
گروه ویژه اقدام مالی موسوم به FATF برای آخرین بار اعلام کرد مهلت نهایی ایران برای پیروی از معیارهای بین المللی، فوریه 2020 است و پس از آن، این نهاد از تمامی اعضای خود درخواست خواهد کرد تا اقدامات متقابل انجام دهند.در بیانیه منتشر شده آمده است: «اگر ایران پیش از فوریه 2020 کنوانسیون های پالرمو و تامین مالی تروریسم را همراستا با استانداردهای FATF به صورت قانون تصویب نکند، سپس FATF تعلیق اقدامات متقابل را به طور کامل برمی دارد و از اعضایش می خواهد تا اقدامات متقابل موثر همراستا با توصیه نامه 19 اجرایی کنند.»
این چهارمین باری است که گروه ویژه اقدام مالی وضعیت ایران را در برابر اقدامات متقابل تمدید کرده است. FATF پیش از این سه بار مهلتهای چهار ماهه برای ایران برای اجرای درخواستهای این کارگروه در نظر گرفته بود.
ایران اغلب خواستههای گروه اقدام مالی را اجرا کرده است ولی با این حال این کارگروه وضعیت ایران را از شرایط خاکستری به سفید تغییر نداده است. بسیاری از مقامات آمریکایی از جمله مایک پمپئو وزیر امور خارجه و مقامات ارشد وزارت خزانهداری این کشور بارها خواستار اجرای بی قید و شرط الزامات FATF از سوی ایران شدهاند. اجرای الزامات FATF مبادلات مالی خارجی و داخلی ایران را برای طرفهای غربی شفاف میکند و به گفته منتقدان دست ایران را برای مقابله و دور زدن تحریمهای آمریکا میبندد.
پاسخ به سوال: ابتدا باید بررسی کنیم و ببینیم اگر وضعیت ما در همکاری با FATF، به بدترین حالت خود که همان قرار گرفتن در لیست سیاه است، یا به عبارت فنی، فعال شدن تمام اقدامات کانترمژر (اقدام متقابل)علیه ما برسد چه تاثیری بر روابط بانکی ما دارد و آیا این مواردی که در توصیه های FATF تصریح و مشخص شده با در نظر گرفتن آنچه که الان در مواجهه با تحریم های آمریکا با آن روبه رو هستیم، شرایط را برای ما سختتر میکند یا خیر؟
اولا به این نکته توجه کنید که باید با سند و استناد به یک مدرک مشخصی صحبت شود. چون بارها دیده ایم در موضوعات شبیه به این، صرف بیان یکسری ذهنیات، باعث شده که حرفی زده و نظری داده شود که بعضاً غیرواقعی بوده که می توان به آن توهمات گفت. لذا در عرصه منافع ملی، باید روی مباحث دقیق و واقعی بحث کرد و تا حد ممکن حرف ها مستند باشد.
در این قضیه، FATF در توصیه هایش فضا را روشن کرده، در بدترین حالتی که یک کشور نسبت با FATF میتواند داشته باشد، قرار گرفتن در لیست سیاه یا فعال شدن اقدامات کانترمژر است که ذیل توصیه شماره ۱۹ اف ای تی اف و تفسیر آن، وضعیت مشخص شده است ...
اگر به توصیه شماره ۱۹ اف ای تی اف رجوع کنید، در آنجا بیان شده کشورهایی که غیرهمکار و پرریسک تشخیص داده می شوند و FATF از اعضای خود و سایر کشورها می خواهد که علیه آن کانترمژر (اقدام متقابل)انجام دهند، ۹ مورد را برای اقدامات کانترمژر بیان کرده است. این موارد ۹ گانه که البته در توصیه گفته شده اینها مثال هایی از اقدامات کانترمژر است، با هدف پوشش ریسکی که FATF تشخیص داده، عنوان شده است.
این اقدامات ۹ گانه، شامل مواردی است که حساسیت موسسات مالی و فعالان اقتصادی را افزایش می دهد، که با افزایش این حساسیت بتوانند ریسکی که امکان دارد آنها را تهدید کند را پوشش دهند. تندترین بند آن مربوط به بند G است که آن هم می گوید: از کشورها خواسته می شود که این کشورها از موسسات مالی خود بخواهند که اگر آن موسسه مالی که دارند با آن کشور پرریسک همکاری می کنند، الزام هم نمی گوید- در صورت نیاز روابط خود را اصلاح نمایند یا در نهایت اگر نیاز دیدند قطع رابطه بکنند.
این حرفی که می زنند، شما باید فضا را در نظر بگیرید که FATF یک نهاد بین الدولی است، یعنی نهادی که در حقوق بین الملل جایگاه داشته باشد، نیست؛ مثل سازمان های مرتبط با سازمان ملل نیست، اصطلاحاً U.N.body محسوب نمیشود، یک نهاد بین الدولی است که هیچ الزام حقوق بین المللی برایش وجود ندارد، در توصیه اش با این ادبیات صحبت می کند ـ می خواهم لایه لایه این بحث را بیان کنم ـ این وضعیت FATF . یعنی اگر کشوری در بدترین حالت به لیست سیاه برود، آن اتفاق ها برایش می افتد.
اما یک سوالی هست که آیا این واقعاً اثری ندارد؟ یعنی اینکه دیگران بعضا می گویند که این محدودیت ها فلان می شود؛ اینها واقعا هیچ اثری ندارد؟ من هم معتقدم این محدودیتها اثر دارد، اما برای چه کشوری این محدودیت ها اثر دارد؟ برای کشوری که وضعیت عادی داشته باشد. یعنی یک کشوری که روابط بانکیاش برقرار است، با دیگران کار می کند، هیچ تهدید بیرونی او را تهدید نمی کند، هیچ محدودیتی پیش رویش گذاشته نشده، این توصیه های FATF و این اعمال محدودیت های FATF می تواند او را کمی دچار چالش کند، یعنی روابطش مخدوش شود.
می دانید که اجرای توصیه هایی که ناظر به پوشش ریسک است، باعث کندتر شدن روابط عادی می شود، مبادلات را سختتر و پرهزینه تر می کند و کاملاً خودش را در یک روابط عادی بانکی نشان خواهد داد. البته اجرای این توصیه ها کاملاً ناظر به کشورهاست، یعنی کشورها خودشان باید توصیه ها را اجرا کنند، و چون پراکنده می شود و یک اقتدار مرکزی وجود ندارد برای اجرای آن، بنابراین هر کشوری متناسب با سیاست های خودش، سیاست های اقتصادی، امنیتی و سیاست های منطقه ای خود این توصیه ها را اجرا می کند، حالا ضعیف اجرا کند یا قوی، متفاوت است.
اما آن چیزی که الان برای ما باید به آن توجه شود و شرایط ما را توضیح می دهد، [این است که] شرایط بانکی ما عادی نیست. یعنی ما الان یک کشور عادی در حوزه روابط بانکی نیستیم؛ برای همین اکثر توصیه های FATF برای ما، معنای متفاوت تری دارد نسبت به یک کشور عادی. آن غیرعادی بودن روابط بانکی ما برمی گردد به پدیده تحریم و تحریم های ثانویه ای که دولت آمریکا علیه نظام بانکی جمهوری اسلامی ایران پیاده کرده که این تحریم ها، از ۲۰۱۰ با یک فاز جدید، در یک سطح جدید اعمال شد. جالب است که در ایام مذاکره و توافق هم آن تحریم های ثانویه تغییر اساسی نکرده، ساختارش را حفظ کرد. و برای همین حتی بعد از اینکه توافق ـ برجام ـ اجرایی شد، می بینید که بانک های بزرگ از همکاری با ایران دوری می گزینند و همکاری صورت نمی گیرد.