دولت عراق باید توجه میداشت آنچه که امروز تحت عنوان مبارزه با داعش و عناصر مخل نظم و امنیت در عراق وجود دارد و تمام موفقیتهایی هم که در این زمینه تاکنون به دست آمده است، بر اثر حضور و فعالیتهای میدانی و سیاسی حشدالشعبی بوده است.
هجوم نیروهای امنیتی عراق به همراه تروریستهای آمریکایی به یکی از پایگاههای گروه قدرتمند کتائب حزبالله از زیرمجموعههای اصلی تشکیلات حشدالشعبی در البعثیه در جنوب بغداد، یکی از رویدادهای مهم عراق در ماههای اخیر بوده است که منجر به بازداشت تعدادی از فرماندهان مقاومت طی این عملیات شد. این ماجرا نشان میدهد که حداقل نخست وزیر عراق کنترل چندانی به اوضاع عراق ندارد و میطلبد که مسائل عراق به ویژه منافع ملی این کشور را با حساسیت بیشتری بنگرد.
شرح ماجرا
بامداد روز جمعه ۶ تیر نیروهای ویژه سازمان مبارزه با تروریسم عراق و تعدادی از نیروهای سازمان اطلاعات این کشور با حمایت نیروهای آمریکایی و ۴۰ زرهپوش به مقر فرماندهی تیپ ۴۵ حشدالشعبی در محله «البعیثه» منطقه الدوره در جنوب بغداد، حمله و ۱۴ نفر از نیروهای کتائب حزبالله را برای ساعاتی بازداشت کردند. پس از دستگیری نیروهای کتائب حزبالله بالگردهای ناشناس بر فراز منطقه امنیتی سبز بغداد به پرواز درآمدند. در پی این اقدام فتنهانگیزانه، بالغ بر هزار نفر از نیروهای حشدالشعبی به فرماندهی «ابوفدک محمداوی» وارد منطقه سبز امنیتی بغداد شدند.
حشدالشعبی عراق پس از حضور در این منطقه با هشدار نسبت به وضعیت به وجود آمده، به مقامات مربوط ۲۴ ساعت فرصت داد تا نیروهای بازداشتشده کتائب حزبالله را آزاد کنند، در غیر این صورت به نیروهای خود برای نبرد همهجانبه علیه اشغالگران فراخوان خواهد داد. در همین حال نیروهای نجبای عراق به سمت منطقه سبز بغداد حرکت کردند. همچنین دیگر گروههای عراقی از جمله اصحاب الکهف نزدیک به مقتدا صدر به رزمندگان خود آمادهباش کامل دادند. گروه اصحابالکهف هشدار داد اگر نیروهای دستگیرشده کتائب حزبالله آزاد نشوند، سفارت آمریکا را مورد هدف قرار خواهد داد.
حوادث پیش آمده باعث شد مصطفى الکاظمى و فرماندهان حشد و فرماندهان مبارزه با تروریسم به این امر ورود کرده و ابهامات به وجود آمده را براى یکدیگر توضیح دهند و این مشکل را حل کنند، چرا که هم حشد و هم سازمان مبارزه با تروریسم، ۲ نهاد امنیتى هستند که تحت کنترل و فرماندهى کل نیروهاى مسلح (الکاظمى) قرار دارند و این مشکلات طبیعى است که گاهى اوقات به دلیل عدم هماهنگى پیش بیاید و این مشکل نیز بدون هرگونه خسارت مادى و انسانى حل شد و افراد بازداشت شده نیز طبق قانون به نهادهاى امنیتى مربوط که همان بخش امنیت حشدالشعبى بوده است، تحویل شدند.
تحلیل ماجرا
در خصوص این اتفاق توجه به برخی نکات مهم ضروری است:
۱- حمله بیسابقه و البته ناکام به مرکز حشدالشعبی در عراق و بازداشت تعدادی از فرماندهان آن، یک اقدام «خطرناک» و «تحریکآمیز» علیه گروههای مقاومت بود که بدون وجود هرگونه سند و ادعایی روشن و متقن مبنی بر اینکه مقاومت عراق در صدد انجام عملیات یا تحرکاتی علیه کشورهای خارجی و یا منافع عراق است، رخ داد. دولت عراق باید توجه میداشت آنچه که امروز تحت عنوان مبارزه با داعش و عناصر مخل نظم و امنیت در عراق وجود دارد و تمام موفقیتهایی هم که در این زمینه تاکنون به دست آمده است، بر اثر حضور و فعالیتهای میدانی و سیاسی حشدالشعبی بوده است. اولویت و ارجحیت دولت و نهادهای زیرمجموعه آن، اساساً صیانت از منافع ملی و گروهها و جریانات عراقی و کمک به حشدالشعبی در مقابله با نیروهای اشغالگر خارجی است. نهاد موسوم به مبارزه با تروریسم در عراق که فرماندهی عملیات علیه تیپ ۴۵ حشدالشعبی را بر عهده داشت، به عنوان نهادی مطرح است که میلیونها دلار برای آن هزینه شده است تا در مقابل نیروهای متخاصم و اشغالگر خارجی عملیات انجام دهد نه علیه حشدالشعبی که مرکز ثقل مبارزه با تروریسم در عراق است.
۲- عنصری که در این عملیات بسیار چشمگیر است، «همراهی نیروهای تروریست آمریکایی» با نیروهای عراقی بود. این موضوع به نوعی «نقض» حاکمیت ملی و همچنین تمامیت ارضی عراق در سطح کلان محسوب میشود. تداوم و یا تکرار این روند که با هوشیاری و اقدام قاطع و جدی مقاومت عراق مواجه شده و سناریویی که طراحی شده بود را در نطفه خفه کرد، میتواند عواقب و پیامدهای ناگواری در پی داشته باشد که در وهله نخست، متوجه شخص الکاظمی و دولت عراق بوده و اعتبار و جایگاه و پایگاه مردمی و سیاسی آن را در افکار عمومی عراق و منطقه زیر سؤال برد.
۳- اگر هدف از این اقدام خطرناک، پیشدستی برای جلوگیری از انجام اقدامات احتمالی گروههای مقاومت علیه پایگاههای آمریکایی بوده باشد، این توجیه، پایه و مبنای منطقی و عقلانی ندارد. ناگفته پیداست که حضور نیروهای تروریست آمریکایی در عراق در تعارض با مقررات داخلی عراق بوده و فاقد وجاهت قانونی است. کمااینکه مبارزه با نیروهای اشغالگر آمریکایی نه تنها در عراق بلکه در سطح منطقه و در کشورهای دیگر، یکی از اهداف اصلی فعالیت گروههای مقاومت است که این کار از دو طریق پیگیری میشود. نخست «سازوکارهای قانونی و سیاسی»، دوم توسل به «حق دفاع مشروع» که یک اصل پذیرفته شده در تمام نظامهای حقوقی بوده و از منطق بسیار قوی و محکمی برخوردار است. این مسأله آن قدر روشن است که نیاز به تحلیل و تفسیر ندارد. اینکه یک پایگاه آمریکایی در عراق توسط گروههای مقاومت مورد هدف قرار میگیرد، دقیقاً در راستای حق دفاع مشروع است که نمیتوان عامل آن را مورد تعدی یا بازداشت و محاکمه قرار داد.
۴- حمله به حشدالشعبی مسیر درستی برای نجات آمریکاییها از خطرات و تهدیدات موجود در عراق نیست؛ بلکه مسیر درست، خروج نیروهای آمریکایی از عراق است که به تصویب پارلمان این کشور نیز رسیده است. به قول سخنگوی نیروهای حزبالله عراق «اگر نهاد مبارزه با تروریسم و یا دولت و حتی نیروهای آمریکایی به دنبال نجات یافتن از حملات گروههای مقاومت و مقاومت مردمی به پایگاههای خود هستند، باید بدانند که آمریکاییها باید از عراق بیرون بروند تا از حملات مقاومت مردمی عراق در امان بمانند»؛ لذا ضامن اصلی حفظ جان سربازان آمریکا، خروج از عراق است.
۵- نکته بعدی درباره موضوع پیش آمده در عراق، مربوط به مبانی رفتاری و عملیاتی سرویس مبارزه با تروریسم در عراق است که در قضیه اخیر عملاً نشان داد خواسته یا ناخواسته، در تشخیص اولویتهای امنیتی عراق دچار خطای استراتژیکی شده است. اینکه سرویس مبارزه با تروریسم با همراهی نیروهای آمریکایی یکی از مراکز مهم حشدالشعبی که کانون مبارزه با تروریسم در عراق است را موضوع عملیات ضدتروریستی خود قرار میدهد، جای سؤال دارد.
سرویس مبارزه با تروریسم عراق، همان لشگری است که آمریکا در سال ۲۰۰۵ میلادی استارت آن را به بهانه مبارزه با تروریسم زد. ماجرا از این قرار بود که ایالات متحده در نوامبر ۲۰۰۵ در راستای بازسازی ارتش عراق، به تشکیل نیروی نظامیای موسوم به «نیروهای ویژه عراق» اقدام کرد. این نیرو در ابتدا شامل دو گردان رزمی و دو گردان پشتیبانی بود و تجهیز و آموزش آن به عهده نظامیان آمریکایی- و البته با هزینه وزارت دفاع عراق- بود. لازم به ذکر است که نیروی مزبور، نسخه عراقی «نیروهای ویژه آمریکا» است. نیروی مذکور طی سالهای گذشته توسعه پیدا کرد و نام جدید «نیروی مبارزه با تروریسم» را به خود گرفت. در محافل آمریکایی از این نیرو با عنوان «لشکر طلایی» یاد میشود.
در تمام عملیاتهای «لشکر طلایی» علیه داعش، سعی رسانههای غربی، برجسته کردن نقش فرمانده میدانی این لشکر یعنی «سپهبد عبدالوهاب الساعدی» بود. در رسانههای غرب از او به عنوان «قهرمان عراق» نام برده شده است. یورونیوز در مارس ۲۰۱۹ از او با تعبیر معنادار «ژنرال آیزنهاور» و «ژنرال شارل دوگل» عراق اسم برد.
سخن پایانی
غائله حمله و بازداشت تعدادی از فرماندهان کتائب حزبالله در حالی با درایت، شجاعت و مقاومت حشدالشعبی پایان یافت که جز شرمساری چیز دیگری برای دولت عراق که در آستانه نخستین سفر خارجیاش به واشنگتن قرار دارد، در پی نداشت؛ چرا که این اقدام به دستور رسمی مصطفیالکاظمی و در راستای وعدههای او برای خلع سلاح گروههای مقاومت نظیر کتائب حزبالله انجام شده بود. این در حالی است که نیروهای تروریست آمریکایی نقش عنصر مکمل و تقویتکننده را در عملیات بامداد جمعه البعثیه ایفا میکردند.
به هر حال آنچه روشن است این است که مقاومت در عراق که در سالهای اخیر از نظر کمی و کیفی رشد فزایندهای داشته و از یک پایگاه مردمی و مذهبی قدرتمندی برخوردار شده است. جبهه مقاومت در عراق به یک گفتمان و خط قرمز تبدیل شده که در هر شرایطی قابل حذف و حتی محدودسازی نیست. این اصل باید همواره در سطوح خرد و کلان تصمیمگیریهای دولتی مورد توجه ویژه قرار گیرد. مطمئناً اگر حشدالشعبی و فعالیتها و مجاهدتهای رزمندگان آن نبود، معلوم نبود امروز و بر اثر اقدامات داعش که تا دو سوم عراق را تصرف کرده بود و همچنین با سیاستهای مزورانه و مخربانه آمریکا و رژیمهای مرتجع عربی، چه بر سر عراق آمده بود. 70