وائل السواح در العربی الجدید نوشت: جو بایدن، چهل و ششمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا نام گرفت. اما تاریخ از ترامپ بعنوان یک دلقک سمج یاد میکند و در کتابهای تاریخی وی بعنوان نمادی از سیطره عوام زدگی بر برههای از زمان، مطرح میشود.
در ادامه این مطلب آمده است: در ۴ ژوئن گذشته، در العربی الجدید مقالهای نوشتم با عنوان «ترامپ: پایان کمدی سیاه» که در آن سقوط ترامپ در انتخابات را پیش بینی کرده و در بین اندک افرادی بودم که به این مساله اعتقاد داشتم. هگل در جایی میگوید: «هر آنچه واقعی است، منطقی است و هر آنچه منطقی است، واقعی». دونالد ترامپ در چهار سال پیش، یک امر منطقی بود، به همین دلیل تبدیل به یک حقیقت شد، اما با اقدامات، اخلاق، سوء مدیریت و تشویق تبعیض نژادی، قطع رابطه با هم پیمانان قدیمی، نزدیکی به دیکتاتورها از جمله بن سلمان، منطق واقعیتش را از دست داد. در ادامه، از دست دادن منطق، مقدمهای بود برای اینکه وجود ترامپ بعنوان رئیس جمهور بزرگترین قدرت در جهان، غیر واقعی شود و این مسالهای بود که نتیجه رأی گیری آن را ثابت کرد.
ترامپ همواره با جهل و خود شیفتگی اش، تهدیدی برای آمریکا و جهان بوده است، اما تهدید امروز او، از زبان رئیس جمهور شکست خوردهای است که چیزی برای از دست دادن ندارد، از این رو به آسانی نتیجه را نمیپذیرد و کار را به دادگاه عالی میکشاند و خواستار بازشماری آراء میشود، هر چند که همه میدانند این کار هم نمیتواند نتیجه را تغییر دهد و در نهایت این بایدن است که وارد کاخ سفید خواهد شد.
کارهایی وجود دارد که دونالد ترامپ نمیتواند آنها را انجام دهد، برای مثال، او عذرخواهی را نمیشناسد و به اشتباهش اعتراف نمیکند. ترامپ قطعا نمیتواند به شکلی متمدنانه و مانند کلینتون در سال ۲۰۱۶، به شکست اذعان کند. بنابراین، از او نمیخواهیم کاری را انجام دهد که توان آن را ندارد، بلکه میخواهیم دست از تحریک حامیان فاشیست خود و ترساندن آمریکاییها بردارد. مساله مهمتر انکه از ترامپ میخواهیم در طول هفتههای باقی ماندهای که در کاخ سفید حضور دارد، دست به اتخاذ تصمیمهای سرنوشت سازی نزند که به زیان کشورش و تمام جهان باشد.
در صورتی که آمریکاییها مرحله دشوار پیش رو را پشت سر گذارند، اقدامات واقعی شروع شده و دولت جدید تلاش خود برای اصلاح فاجعههایی که ترامپ مسبب آن بوده است را آغاز میکند و اولین اقدام، اداره و کنترل بیماری کووید ۱۹ و دادن اولویت به تصمیم پزشکان است، نه عمل بر اساس خواسته شرکتهای بزرگ و بورس و ال استریت و به خطر انداختن جان مردم. سپس، بهبود بخشیدن به اوضاع اقتصادی شروع شده و همه آمریکاییها باید ظرفیت خود برای احیای اقتصاد را به کار بندند.
در ادامه، دولت جدید آمریکا در صدد ترمیم شکاف در روابط بین ایالات متحده و هم پیمانان غربی خود بر میآید و به توافق آب و هوایی پاریس باز میگردد. نظام بهداشتی را اصلاح کرده و اقدام اوباما در مورد تحت پوشش قرار گرفتن تمام مردم آمریکا در نظام تامین بهداشتی را تکمیل میکند، نظام پلیس و سیاستهای آن در مورد تبعیض نژادی را تغییر داده، سیاست هجومی ترامپ در قبال مهاجران را اصلاح میکند.
بایدن همچنین سیاست واضح تری را در قبال سوریه، لیبی و یمن در پیش گرفته و سیاست خود در مورد ایران را مشخص میکند، به نحوی که به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران، رئیس جمهور جدید آمریکا، هرگز به توافق هستهای با ایران باز نمیگردد، بلکه برای توافق جدیدی تلاش میکند که در آن تهران مجبور به ارائه امتیازهای واقعی در سوریه، عراق و لبنان باشد.
بایدن یک دیدگاه عاقلانه را در رابطه با اسرائیل و نخست وزیرش، بنیامین نتانیاهو در پیش میگیرد، اما مأموریت رئیس جمهور منتخب دموکرات، بازگرداندن اتحاد داخلی به آمریکاست، که در سایه سیاستهای ترامپ، به بدترین حالت از تفرقه رسیده است. مأموریت بایدن در این باره، قطعا آسان نخواهد بود، چرا که باید آمریکاییها را از وابستگی به احزاب دموکرات یا جمهوری خواه رهانیده و تحت عنوان واحد «آمریکایی» قرار دهد.