کمتر از سه ماه به انتخابات رياستجمهوري باقي مانده است و هنوز آنطور که انتظار ميرود موج انتخاباتي در ميان مردم ايجاد نشده است. اما چه ميشود کرد تا اين موج براي تحقق مشارکت حداکثري شکل بگيرد؟ چه نهادهايي ميتوانند در بالارفتن شرکت مردم در انتخابات موثر باشند و تحرک انتخاباتي احزاب چهقدر ميتواند بر اين مهم تأثير بگذارد؟
محمد هاشمي رفسجاني در پاسخ به چنين پرسشهايی می گوید: «در انتخابات رياستجمهوري امسال علاوه بر آنکه مشکلاتي مانند بحرانهاي اقتصادي مردم را گرفتار کرده است، بحث بيماري کرونا هم وجود دارد. بسياري از مردم براي حفظ سلامتي خود تمايل ندارند در صف انتخابات بايستند و به همين دليل اگر مسئولان خواهان تحقق مشارکت حداکثري هستند، لازم است که زمان رأيگيري را افزايش دهند؛ به بيان ديگر در اين دوره از انتخابات نميشود انتظار داشت که مردم صرفا در همان ساعات معمول رأيگيري يعني هشت صبح تا هشت شب و با تمديدش تا 12شب رأي دهند و بايد رأيگيري در چندروز و حتي چندهفته انجام شود تا مردم به دور از خطر کرونا در انتخابات حاضر شوند زيرا واقعيت اين است که مردم بين سلامت خود و انتخابات، سلامت را انتخاب ميکنند».
او ادامه داد: «مسئله دومي که باعث ميشود مردم از شرکت دلسرد شوند، يکدستکردن نامزدها در انتخابات است. اگر به مردم احترام گذاشته شود به نحوي که احساس کنند نامزد موردنظرشان در ميان نامزدها حضور دارد، در انتخابات شرکت ميکنند؛ بنابراين واقعا در اين دوره ضرورت دارد که بررسي صلاحيت نامزدها با نگاهي موسع انجام شود».
اين فعال سياسي درخصوص اينکه آيا مردم به طور کلي از سياست دلزده شدهاند يا خير، بيان کرد: «من باور دارم مردم با اين دولت و آن دولت مشکل دارند و به هيچوجه با کليت نظام زوايه ندارند. بايد براي مردم تبيين کرد که انتخابات در ايران جنبه بازدارنده مشکلات را دارند. در مقطع کنوني بسياري از دشمنان ميخواهند که مشارکت پايين باشد تا از اين طريق مشروعيت نظام را زيرسؤال ببرند که ترديدي نيست مردم با مشارکت بالاي خود در انتخابات اين سياست را خنثي ميکنند. البته بازهم تأکيد ميکنم که نبايد فضا طوري باشد که مردم احساس کنند همه نامزدها از يک طيف خاص هستند. اگر رقابت متوازن باشد مردم در انتخابات شرکت ميکنند».
هاشمي رفسنجاني درباره اينکه چرا اصلاحطلبان مانند سال92 توان ايجاد موج اجتماعي فراگير را ندارند، اظهار کرد: «هنوز زود است که اصلاحطلبان نامزد اصلي خود را معرفي کنند و اگر از حالا نام نامزد اصلي مطرح شود، او ميسوزد. در سال92 هم آقاي هاشمي در لحظات آخر در وزارت کشور حاضر شدند و ثبت نام کردند. وقتي ايشان نامزد شدند موج گستردهاي شکل گرفت. وقتي آقاي هاشمي صلاحيتشان تأييد نشد، مردم عصباني شدند. آقاي هاشمي هم براي اولينبار در تاريخ جمهوري اسلامي نامزد موردنظرشان را اعلام کردند و گفتند رأي من آقاي روحاني است. مردم هم که از ردصلاحيت آقاي هاشمي ناراحت بودند، به سرعت از آقاي روحاني حمايت کردند. اين اولين بار در تاريخ نظام جمهوري اسلامي بود که يک مقام عاليرتبه از نامزد موردنظرش نام ميبرد زيرا آقاي هاشمي احساس ميکرد لازم است که صريح با مردم سخن گفت. اکنون هم سه ماه تا انتخابات باقي است و هنوز زود است که نامزد اصلي معرفي شود. البته گفته ميشود اصلاحطلبان ميخواهند نامزدهاي خود را معرفي کنند تا بعد از مشخصشدن نتيجه بررسي صلاحيتها از ميان آنها نامزد اصلي و نهايي را معرفي کنند».
او در پايان درخصوص احتمال استمرار سياست ائتلافي در اين دوره از انتخابات از سوي اصلاحطلبان گفت: «اکنون سه جريان اصلاحطلب، اعتدال و اصولگرا در عرصه سياسي نفوذ دارند که هيچ يک از اينها به تنهايي 51درصد آراء را در اختيار ندارد؛ پس تنها راه پيروزي و مشخصا پيروزي اصلاحطلبان ائتلاف است. حالا اين ائتلاف معمولا بين اصلاحطلبان و اعتداليون رخ ميدهد و کمتر زمينه ائتلاف اصلاحطلبان و اصولگرايان وجود دارد؛ بنابراين تصور ميکنم اگر اصلاحطلبان ميخواهند در اين دوره از انتخابات پيروز شوند، بازهم بايد با سياست ائتلافي وارد انتخابات شوند».