مقوله انتخابات بهعنوان یکی از ارکان مردمسالاری، در کشورهایی که از نوعی نظام جمهوری مبتنی بر شیوه دموکراسی و آراء مردم برخوردارند و مردم در شکلگیری ارکان حکومت نقش اصلی را ایفا میکنند، اهمیت بسیار زیادی دارد و راهکار عمده اینگونه نظامها برای جلب مشارکت و حضور مردم بهحساب میآید. به عبارتی یکی از ابزارهای فراهم آورنده حضور و مشارکت مردم در یک نظام مردمسالار، برگزاری انتخابات و برگزیدن افراد لازم برای تصدی مسئولیتها است تا از این طریق اراده جمعی مردم در ارکان نظام تحقق عملی پیدا کند.
سابقه انتخابات در ایران بهطور کلی به دوران نهضت مشروطه (سال 1285 ش) برمیگردد. نهضت مشروطه، واکنشی اعتراضی به استبداد و خودکامگی قدرت یا استبداد مطلقه بود. در نظام استبدادی، اراده ملت در امور کشور نقشی نداشت و تمام امور در دست شاه متمرکز بود. به عبارتی، قوای سهگانه امروزی، یعنی قوای مقننه، مجریه و قضاییه، همه در اختیار شاه بود و او تصمیمگیری میکرد، مردم رعیت شاه محسوب میشدند و نظر آنها در مدیریت و حاکمیت تأثیری نداشت. پیروزی انقلاب مشروطه موجب شکلگیری اولین نهادهای مدنی در کشور شد: نظام استبدادی مطلقه به مشروطه سلطنتی تبدیل و از قدرت شاه کاسته شد؛ نهاد دولت و کابینه وزرا بهعنوان قوه مجریه بهطور رسمی شکل گرفت؛ پارلمان یا مجلس شورای ملی تأسیس و کشور دارای قانون اساسی شد؛ احزاب و روزنامهها پدید آمدند و همچنین مسئله انتخابات که در قانون اساسی مشروطه پیشبینیشده بود، مطرح شد. البته این انتخابات عمدتاً مربوط به تشکیل مجلس شورای ملی میشد که از گشایش اولین مجلس پس از انقلاب مشروطه در سال 1285 شمسی تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، یعنی از اواخر قاجاریه و در طول حکومت پهلوی (حدود 72 سال) تعداد هفده دوره مجلس شورای ملی با هفده انتخابات تشکیل گردید که البته به گواه تاریخ بیشتر یک اقدام صوری و شکلی بود تا انتخابات واقعی و در این انتخاباتها اراده مردم کمترین نقش را در نتایج نهایی داشت. درواقع، ازآنجاکه در نظام مشروطه، پادشاه محوریت داشت و نظام جمهوری در میان نبود، انتخابات نیز معنای چندانی نداشت.
در طول تاریخ ایران، نخستین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی انتخابات به معنای واقعی برگزار شد. این انقلاب اسلامی بود که «مدیریت کشور را از یک حکومت استبدادی پادشاهی و فردی تبدیل کرد به یک حکومت مردمی و جمهوریت و مردمسالاری. امروز حاکم بر سرنوشت ملت ایران خود مردماند. مردماند که انتخاب میکنند، ممکن است خوب انتخاب کنند، ممکن است بد انتخاب کنند، اما مردم انتخاب میکنند.»(امام خامنه ای، 29/11/1399)
بهطورکلی انتخابات از جنبههای حقوقی، سیاسی، ملی و دینی برای نظام جمهوری اسلامی و مردم اهمیت دارد. از جنبه حقوقی بهعنوان یک اصلی بدیهی، در نظامهای مبتنی بر اراده ملت، انتخابات حق طبیعی مردم است. مردم با این حق، اراده خویش را در حاکمیت اعمال و سرنوشت کشور خود را با حضور فعالانه و مشارکت آگاهانه، تعیین میکنند. مردم با شرکت در انتخابات نوعی نظارت بر امور و مسیر حرکت جامعه خود اعمال نموده و سلامت روند عمومی کشور خود را تأمین میکنند؛ و البته این امر، وظیفه و مسئولیت سنگینی نیز بر عهده آنها قرار داده که همان حضور و مشارکت در انتخابات است.
فصولی از قانون اساسی جمهوری اسلامی دربرگیرنده حق ملت در اداره امور کشور میباشد. اصل اول از فصل اول، نوع حکومت ایران را "جمهوری اسلامی" اعلام کرده که ملت ایران با دادن رأی آن را تحقق بخشیدهاند؛ بنابراین به لحاظ حقوقی این نظام مبتنی بر اراده، حضور و انتخاب ملت است. علاوه بر شکل بخشیدن بهنظام، تثبیت و تداوم ارکان مختلف آن در روند حیات نظام نیز بر عهده مردم گذاشتهشده است. در اصل ششم فصل اول قانون اساسی آمده است که: «در جمهوری اسلامی، امور کشور باید به اتکاء آرای عمومی اداره شود از راه انتخابات، مثل انتخاب رئیسجمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر آنها.» این اصل نشان میدهد که آراء عمومی در همه ارکان مهم نظام مطرح است. در اصل 56 فصل پنجم همین قانون تحت عنوان حق حاکمیت ملت و قوای ناشی از آن آمده که حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است و هیچکس نمیتواند این حق الهی را از انسان سلب کند و ملت این حق خداداد را از طرقی که در اصول بعد میآید (یعنی انتخابات مختلف) اعمال میکند. در اصل 59 هم حلوفصل مسائل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را از راه همهپرسی و مراجعه مستقیم به آرای مردم عملی میداند. بر اساس اصل 62، مجلس شورای اسلامی از نمایندگان ملت که بهطور مستقیم و بارأی مخفی انتخاب میشوند، تشکیل میگردد و اصل 114 نیز درباره رئیسجمهور است که با رأی مستقیم مردم انتخاب میشود. بنابراین انتخاب حق قانونی مردم و حقی است که خداوند با حاکم کردن انسانها بر سرنوشت اجتماعیشان بر عهده آنان گذاشته است. راهکار اجرایی برای رقم زدن این سرنوشت سیاسی و اجتماعی، مشارکت در امور جامعه و صحنههای مختلف انتخابات است که از این طریق، مردم حق الهی و قانونی خود را به منصه ظهور رسانده و اعمال مینمایند.
از جنبه سیاسی، انتخابات نشاندهنده آگاهی و شعور سیاسی مردم یک جامعه و حساسیت آنها به سرنوشت خود و نظام سیاسی است که در آن به سر میبرند. در بعد داخلی، انتخابات اراده ملی را به معرض نمایش گذاشته و نشان میدهد که مردم از اتحاد، یکپارچگی و عزم ملی برخوردارند و در بعد خارجی نیز اقتدار ملی و شوکت سیاسی آنها را به جهانیان نشان میدهد. به همین جهت، کشورهای دیگر بر اساس میزان آراء و حضور مردم و حساسیتهای آنها در اموری که قوام دهنده یک نظام مدنی است، روابط خود را با آنها تنظیم میکنند. از جنبه ملی نیز انتخابات مهم است؛ اگر ملتی خواهان عزت و سربلندی است ناگزیر باید در اموری که به کشور مربوط میشود، اراده ملی و روح جمعی خود را به نمایش بگذارند و از هویت ملی خویش حراست کند. بیشک انتخابات تجلیگاه ظهور این اراده جمعی است و یکی از فصول مهم میثاق ملی جمهوری اسلامی ایران یعنی قانون اساسی، «انتخابات» است که ما را به حضور در آن ملزم میکند. علاوه بر این موارد، در جامعه ما که جامعهای اسلامی است، مسئولیت و تکلیفی مهمتر و بالاتر نیز بر عهده مردم قرار دارد که عبارت است از تکلیف شهروندان مسلمان در برابر خدا، احکام و مقررات دینی. ازاینرو، باآنکه شرکت مردم در انتخابات طبق قانون اساسی، یک حق قانونی، سیاسی و ملی است، اما در یک جامعه دینی یک وظیفه دینی نیز محسوب میشود که سرنوشت جامعه اسلامی با آن رقم میخورد و زمامداران و کارگزاران شایسته برای تصدی مسئولیتها از این طریق برگزیده میشوند.