روزنامه کیهان **
راهی جز خنثیکردن تحریمها وجود ندارد/سید محمدسعید مدنی
۱- «مسئله کنونی کشور ما این نیست که ما طرح نداریم، حرف درست نداریم، مسئله ما این است که حرف درست و طرح درست را آن چنانکه شایسته است دنبال نمیکنیم، این اساس مسئله است. در محیطهای نخبگانی هم این معنا تکرار میشود که مشکل جمهوری اسلامی، مشکل نداشتن حرف درست نیست، حرف درست زیاد زده میشود، مشکل این است که ما این حرفهای درست را بایستی در عمل آن چنان دنبال کنیم که به نتایج آن دسترسی پیدا کنیم، نتایج آن را بالعیان و بالمشاهده ببینیم.» (رهبر انقلاب، دیدار مسئولان نظام، ۴/۲/۹۴)
۲- تاریخ گواهی میدهد که هرگاه ملت ایران از آزادی ولو نسبی برخوردار بوده و موانع کار و ابتکار از پیش پای او کنار رفته و... این ملت در تاریخ درخشیده و راه بزرگی و افتخار در پیش گرفته و بالاتر از آن به تمدن بشری خدمت کرده است. به گواه اکثر قریب به اتفاق مورخان و ایرانشناسان بهترین دوره تاریخی کشور ایران از این نظر پس از ورود اسلام به ایران رقم میخورد. زمانی که با رواج فرهنگ توحید و عدالت، نظام به شدت طبقاتی و اشرافی فرو میپاشد و به برکت شرایط به وجود آمده و فراهم آمدن «حداقل» ها، (به ویژه از اواسط قرن چهارم تا آغاز قرن ششم هجری) مردان بزرگ و مشهور در عرصهها و حوزههای مختلف (مدیریت و حکومت، وزارت و درایت، صناعت و تجارت، زبان و ادبیات، طب و کیمیا، تاریخ و جامعهشناسی، حکمت و فلسفه، ریاضی و منطق، کلام و فقاهت، عرفان و تصوف و...) ظهور کردند که اکثر این رجال اولا از میان تودههای مردم بیرون آمدند و ثانیا این مردان بزرگ و نامی که حتی تا امروز هم شهرت جهانی دارند از نقاط مختلف این ملک پرگهر (شمال و جنوب، مشرق و مغرب) شهرها بزرگ و روستاهای پرت برخاستند و...
۳- حدود دویست سال پیش قدرتهای استعماری (عمدتا روس و انگلیس) با استفاده از ضعف ساختاری و عقبماندگی تشکیلاتی و مهمتر از همه غفلت و سستی سلاطین قاجاری نفوذ و سلطه به این سرزمین را آغاز کردند و بر سر غارت منابع سرشار مادی و معدنی، رقابتی سخت را آغاز کردند که به «عصر امتیازات» معروف است. همین قدرتها (خاصه انگلستان) بعد از به انحراف کشاندن نهضت عدالتخواهانه مردم به مشروطهخواهی و روی کار آمدن حکومت دستنشانده پهلوی با شدت بخشیدن به سیاستهای مخرب ورذیلانه خود و به لطائفالحیل- که داستانی مفصل است پر از آب چشم! - به عقب نگه داشتن این سرزمین بزرگ و تاریخی (آن هم به اسم پیشرفت و مدرن شدن و رسیدن به تمدن بزرگ!) و بیهویتی و عدم اعتماد به نفس و القای باور «نتوانستن» در میان مردم ایران خاصه نسل جوان دامن زدند که در این میان نقش روشنفکران غربزده (نه غربشناس) که عملا پادوی فکری و فرهنگی و جادهصافکن استعمار در این کشور بودند برجستهتر بود، کسانی که یکسره فکر «از فرق سر تا ناخن پا غربی شدن» را تبلیغ و ترویج میکردند و در نشریات خود که بعضی (مثل کاوه) در کشورهای غربی منتشر میشدند تنها راه نجات ایران از عقبماندگی را پیروی از نسخههای وارداتی و جدا کردن دین از سیاست و کنار گذاشتن هویت ملی و باورهای اعتقادی میدانستند و...!
۴- یکی از اهداف اصلی و کارکردهای مهم انقلاب اسلامی این بوده و هست که ضمن دمیدن روح اعتماد به نفس و القای باور «توانستن» به مردم و جامعه، موانع و مشکلات ساختاری و یا ساختگی که طی دویست سال گذشته بر سر راه رشد و پیشرفت و ارتقای همهجانبه این ملک و ملت قرار داده بود، را برطرف کند و مسیر کار و ابتکار وآبادانی و پیشرفت را برای آن هموار نماید. ساقط کردن رژیم وابسته پهلوی و سد کردن راه نفوذ و چپاول و به یغما بردن ثروتها و امکانات انسانی و مادی این کشور توسط قدرتهای زیادهخواه و استعمارگر و تلاش برای حمایت و پشتیبانی از هرگونه تلاش و اقدامی که عزت و استقلال این کشور را تضمین میکند و ریشهکن کردن و برداشتن موانع فکری و فیزیکی، روانی و اجتماعی، ملی و جهانی بر سر راه پیشرفت روزافزون این کشور غنی و ثروتمند و... از جمله اقداماتی است که انقلاب برای تحقق آرمانها و اهداف خود به کار بسته و البته برای انجام آنها در بسیاری موارد هزینهها و سختیهای بسیار متحمل شده تا آنجا که خون پاک بسیاری از بهترین جوانان این سرزمین ریخته شده است، تلاشها و اقداماتی که اصلا به مذاق دشمنان عزت و احیای این سرزمین به ویژه قدرتهای سلطهگر جهانی و در راس همه آمریکا اصلا خوش نمیآید و بر سر راه آن علاوه بر دشمنیهای صریح به وسیله عناصر نفوذی خود - یا بعضی مسئولان و مدیران غافل- در داخل سنگاندازی و یا انحراف ایجاد میکند.
۵- این معنی و واقعیت را بیش از هر فرد و طبقه و جریانی باید مسئولان و دولتمردان ما باور داشته باشندکه تا آمریکا، همین آمریکاست و تا انقلاب اسلامی سیرت و ماهیت خود را حفظ کرده و سازشناپذیر بر تحقق آرمانهای متعالی خود اصرار میورزد و حاضر نیست آنطور که قدرتهای چپاولگر و استعماری میخواهند «نرمال» شود، دشمنی بیامان آنها علیه انقلاب اسلامی و ملتی که مردانه پای آن ایستادهاند ادامه خواهد داشت. همین چند روز پیش بود که «ندا پرایس» سخنگوی وزارت خارجه دولت بایدن صریحا و بیتعارف اعلام کرد «ما به مقابله با ایران از راههای مختلف از جمله تحریم ادامه میدهیم...»، معنی این حرف برای کسانی که خود را به نفهمیدن نزدهاند خیلی روشن است. این حرف یعنی اینکه سیاستهای کینهتوزانهای که ۴۲ سال است آمریکا علیه ایران انقلابی و مستقل اتخاذ کرده است کماکان ادامه دارد و از این نظر هیچ فرقی میان دولت کارتر و دولت بایدن هم وجود ندارد. در چنین شرایطی که دشمنان انقلاب اسلامی در ضدیت با ملک و ملتی که چنین انقلابی برپا کردهاند، بیش از چهل سال است محکم وآشتیناپذیر بر سر «اصول» خود مانده و کماکان بر طبل جنگ همهجانبه (فرهنگی، سیاسی، نظامی و... اقتصادی) و فشار حداکثری میکوبد و بر تداوم دشمنی اصرار میورزد و از هر ابزاری که بتواند علیه ایران استفاده میکند، در انتظار نرمش و انعطاف او نشستن و یا توقع مذاکره سازنده و محترمانه از دولت مستکبری، چون آمریکا داشتن، رفتاری غیرمنطقی و عملا بر خلاف منافع ملی و بدتر از همه خواه و ناخواه بازی در زمین دشمن علیه مردمی است که اصلیترین هدف حملات و تحریمهای آمریکا قرار دارند. مگر همین چندی پیش یکی از مقامات آمریکایی (جیمز جفری، فرستاده سابق آمریکا در امور سوریه) گستاخانه اعلام نکرد که هدف اصلی تحریمهای آمریکا «له کردن مردم ایران» است؟!
آمریکا بارها و عملاً ثابت کرده است، اگر هم حرف از مذاکره میزند منظورش مذاکره محترمانه نیست بلکه مذاکرهای است که به یکسره به نفع خودش و تماما علیه ایران باشد. مثلا درباره برجام حاضر نیست به «قانون» و «توافقات بینالمللی» احترام بگزارد و شرایط بسیار روشن و صریح ایران را بپذیرد. منطق و عقل سلیم میگوید در چنین اوضاع و احوالی راهی جز بر پای خود ایستادن و خنثی کردن توطئهها و تحریمها وجود ندارد.
۶- «اقتصاد مقاومتی»، تنها راه رسیدن به اقتصادی پویا و خودکفاست و کارآمدترین روش برای خنثی کردن تحریمهای وحشیانه و غیر انسانی دشمن ددمنش است؛ و بالاخره باطلالسحر مدل و روشی است که قدرتهای سلطهگر برای اسارت و استثمار دایمی کشورهای تحت سلطه و وابسته نگاه داشتن آنها به حکومتهای دستنشانده آن کشورها دیکته میکنند، مدلی که در اقتصاد «نگاه به بیرون» و دست «دیگران» دارد و عمدا به ظرفیتها و امکانات داخلی بیاعتنایی میکند. اقتصاد مقاومتی، که رهبری حکیم و فرزانه انقلاب بر عملی شدن آن تاکیدات موکد دارند همان راه و مسیری است که تمام کشورهایی که امروز در دنیا صاحب اقتصاد مستقل و تولید قوی هستند آن را طی کرده و میکنند. شعار سال «تولید، پشتیبانیها و مانعزدایی» مبتنی بر اهداف اصلی انقلاب و یکی از اصلیترین پیش شرطهای تحقق اقتصاد مقاومتی ورسیدن به اقتصادی قوی و خودکفاست. «حرف درست» و «طرح کارآمد»ی است که البته تا «به شایستگی» مدبرانه و متعهدانه «عمل» نشود نتایج مردمشادکن و دشمنشکن آن نمایان و ملموس نمیشود. این شعار که البته علاوه برحوزه اقتصاد دیگر عرصهها را هم شامل میشود حتما عملی و شدنی است. در این باره همه مسئول هستند و به سهم خود وظیفه دارند، اما ناگفته پیداست که نقش «مدیران» از دیگران مهمتر و تعیینکنندهتر است. امید میرود با توجه به شرایط حساس موجود و مشکلات اقتصادی و تنگناهای معیشتی که بیش از همه مردم نجیب و مقاوم ایران را تحت فشار قرار داده دولت فعلی در فرصت باقیمانده درباره تحقق این شعار گامهایی اساسی بردارد و دولت آینده فعالیت اصلی خود را روی این نقطه و عملی شدن این شعار -که به نفع مردم کشور و کاملا بر خلاف خواست دشمنان است- متمرکز نماید. انشاءالله.
*********
روزنامه وطن امروز **
حذف واردات غیرضرور، یکی از راهکارهای تحقق جهش تولید/محمدحسن آصفری
اگر تولید رونق یابد مطمئنا میتوانیم قدرت چانهزنی را در مذاکرات بالا ببریم و در حوزه سیاست خارجه شاهد تأثیرگذاری آن باشیم. اگر جهش تولید داشته باشیم، میتوانیم بخش اعظمی از بیکاری و اشتغال جوانان را حل کنیم که در این صورت بخشی از آسیبهای اجتماعی خودبهخود حل خواهند شد، لذا مساله تولید مرتبط با همه مسائل کشور میشود.
رهبر حکیم انقلاب اسلامی ایران چندین سال است شعار سال را حول مسائل اقتصادی کشور و توجه به تولید داخلی نامگذاری میکنند و این نشان اهمیت لزوم توجه به تولید توسط سران ۳ قوه و مسؤولان مرتبط است؛ اما متأسفانه شعارهای سال صرفا در حد فعالیتهای تبلیغاتی، چون بنر، پوستر و کارتنوشته باقی میماند و اقدامات عملیاتی آنچنانیای نمیبینیم، همانطور که سال ۹۹ با عنوان جهش و رونق تولید نامگذاری شد، اما دولت کارنامه درخشان و پرباری در این زمینه نداشت.
تولید باید به نقشه راهی برای قوای سهگانه تبدیل شود و اقداماتی در راستای پشتیبانی از تولید انجام دهیم؛ از جمله اینکه مانع واردات بیرویه کالاهای خارجی شویم، اجازه ندهیم کالاهایی که امکان تولید مرغوبتر آن در داخل کشور هست از خارج وارد و کارخانههای تولیدکنندگان تعطیل شود، ضروری است تسهیلات ارزانقیمت و سیاستهای تشویقی برای تولیدکنندگان در نظر گرفته شود، باید دریافت مجوز برای راهاندازی کارگاههای تولیدی و کارخانهها تسهیل شود نه اینکه تولیدکننده بیش از ۶ ماه در ادارات و نهادهای مختلف سرگردان باشد، ارزهایی که برای واردات برخی کالاهای غیرضرور هزینه میشود برای تولید مواد اولیه تخصیص داده شود، سفرای ایران با رایزنی رابطه اقتصادی ایران با کشورهای مختلف را تقویت کنند و جذب سرمایه خارجی داشته باشند.
چطور در تولید موفق باشیم وقتی مواد خام را به کشورهای دیگر میفروشیم و همین مواد با چند برابر قیمت وارد کشور میشوند؟! دولت باید قبل از اینکه میعانات نفتی و گازی و نفت خام را بیجهت به کشورهای خارجی بفروشد، توان و تولید داخلی را اولویت قرار دهد؛ در این صورت کالای مورد نیاز کشور را تولید و حتی به سایر کشورها صادر میکنیم، این اقدام هم ارزش افزوده و هم ارزآوری به همراه خواهد داشت.
موانعی بر سر راه تولیدکننده است که اگر نگوییم این موانع تأثیراتش بیشتر از تحریمهاست، کمتر از تحریمها نیست. شناسایی این موانع و کنار گذاشتن آنها موضوعی است که هم در مصوبات هیات وزیران و هم در حوزه قانونگذاری وجود دارد، این موانع باید شناسایی و برطرف شوند. معتقدم در حوزه شعار سال باید نظارتها را قوی کنیم. نمایندگان مجلس باید هر ۳ ماه یک بار از وزرا بخواهند پاسخگو باشند که سازمانهای مرتبط و بانکها برای تحقق شعار سال چه گامهایی برداشتند.
اگر این نظارتها وجود داشته باشد، مطمئنا هم موانع کنار گذاشته میشود و هم دستگاهها خود را موظف به پشتیبانی از تولید خواهند کرد که در این صورت در پایان سال کارنامه درخشانی را میتوان در راستای شعار سال ارائه داد؛ بنابراین در حال حاضر مهمترین مساله این است که شعار سال تبدیل به نقشه عملیاتی برای همه وزارتخانهها و دولتمردان شود.
***************************
روزنامه خراسان**
گرد و غبارزدایی از تولید/جواد غیاثی
چند سال قبل سر کلاس اقتصاد مالی، استاد از فرنگ برگشته که نمیتوانست به روانی ما فارسی صحبت کند یک سوال ساده مطرح و گرد و خاکی در کلاس دکترا به پا کرد و البته هیچ کدام از ما هم نتوانستیم خود را از شر فضای غبارآلود پیرامون رها کنیم و به جواب درست برسیم.
سوال این بود که مشکل بازار سرمایه کشور چیست و چرا شاهد رونق پایدار و البته بازدهی معقول و ریسک قابل کنترل نیستیم. سال ۹۴ بورس مثل الان فراگیر نبود، اما اکثر ما درگیر آن بودیم. خلاصه پاسخها شروع شد. یکی از تصمیمات ناظر بازار (سازمان بورس) گفت و یکی مداخله دولت و دیگری نامعلوم بودن سرنوشت مذاکرات هستهای و وضعیت نرخ سود بانکی و. خلاصه این قدر از این موارد گفتیم و هیچ کدام مقبول نیفتاد که هم ما خسته شدیم و هم استاد.
استاد بعد از این ماراتن نفسگیر در مسیر خاکی و بیراهه برای یافتن علت العلل مشکل، برگشت و فقط یک کلمه گفت: «تولید». گفت که اگر تولید محور اقتصاد باشد و شرکتها از نظر فرایند تولیدی خود بتوانند بدون دغدغه کار کنند، سایر موارد موضوعیت نخواهد داشت. در واقع بورس آینه اقتصاد است و اقتصاد یعنی تولید.
واقعیت این است که در کشور با وجود محرز بودن بسیاری از مسائل و مشکلات و موانع تولید، همواره سراغ بیراههها میرویم و هرچه میرویم جز گرد و غبار کورکننده ایجاد نمیشود. اگر بورس را به تبلیغات باد کنیم برنامهای برای گسیل نقدینگی به بخش مولد نداشته باشیم، جز رفت و برگشت نقدینگی و گرد و خاک کورکننده و گمراه کننده، هیچ عاید اقتصاد نخواهد شد. اگر مدتها درگیر مذاکره و رفع تحریم باشیم (که به جای خود لازم و ضروری است)، اما یک راهبرد ساده در خصوص رفع موانع داخلی پیش روی تولید نداشته باشیم، راه به جایی نمیبریم و بعد برای توجیه مسیر غلط مجبوریم گرد و خاک به پا کنیم و آدرس غلط بدهیم.
اگر برنامهها بر محور تولید تنظیم نشود، به راحتی به بیراهه میرویم. اگر پای حرف یک شرکت تولیدکننده یا یک استارت آپ یا شرکت دانش بنیان ننشینیم و نفهمیم که چگونه تامین اجتماعی به پر و پای تولید میپیچد و قوانین سوسیالیستی این نهاد تا چه حد با فضای چابک و حرفهای مورد نیاز اکوسیستم نوآوری و تولید دانش محور بیگانه است، نمیتوانیم حرف از حمایت تولید و تولید دانش بنیانها بزنیم. یا این که در حمایت از تولید دانش بنیان حرف بزنیم، اما ندانیم که بوروکراسی موجود در نهادهایی که برای حمایت از نوآوری شکل گرفته اند تا چه میزان میتوانند آسیب زا باشند (اگرچه نهادها و تشکیلات شکل گرفته حول معاونت علمی، چندین مرتبه از بوروکراسی سنتی در وزارت کشاورزی و صنعت چابکتر و سالم ترند). چه آن که وقتی اصل ماجرا به حاشیه برود خود سیاست گذار هم در گرد و غبار حاشیه سازیها گم خواهد شد و حتی در صورت صدق نیت در گرد و غبار مسیر را نخواهد یافت.
اما اگر محور را باز بشناسیم و بدانیم که هر زمانی برای پیشرفت باید کدام معیار و کدام هدف را بنگریم، مشکلات زیادی حل خواهد شد. چندین سال است که به برکت شعار سال، دوباره ذهن هایمان حول تولید میآید و از فضای فکری مردمی که دنبال سود نجومی در بورس یا بیت کوین و ... هستند دوباره متوجه ستون اقتصاد میشود. همچنین دولتمردانی که بیشتر از کارکردن، عادت به گرد و خاک به پاکردن در رقابتهای سیاسی دارند حداقل در حد چند روز اول سال متوجه اصل ماجرا میشوند. کاش قدر استادهایی را که شفاف میاندیشند و درگیر حاشیهها نمیشوند و در مسیرهای سخت، حول راهبرد اصولی و اصلی ثابت قدم هستند و گرد و خاک فرو مینشانند بدانیم.
*********************
روزنامه ایران **
خطای بزرگ مخالفان مذاکره/عبدالرضا فرجیراد
این روزها، جمهوری اســــــلامی ایــــران از یکسو و اعضای ۱+۴ از سوی دیگر، درگیر مـــذاکراتــی ســـخت، نفســــگیر و حساس هستند. اینطور نیست که این مذاکرات، آن هم بهواسطه اثرات تحریمهای امریکا بر ملت ایران، صرفاً برای جمهوری اسلامی ایران حساس باشد، بلکه رویدادهای اخیر مرتبط با مسأله هسته ای، بویژه تصمیم جمهوری اسلامی ایران درباره ارتقای غنیسازی به میزان ۶۰درصد، بر پیچیدگی مسأله و ضرورت حل آن در سطح جهانی افزوده است. مطابق چنین رویکردی و در چنین زمینهای ملی و بینالمللی، میتوان گفت مذاکرات وین، مسأله بازگشت امریکا به برجام و همچنین رفع تحریمهای ظالمانه علیه کشورمان موضوع سادهای نیست که داخل کشور به مسألهای برای بحثهای سیاسی یا جناحی تبدیل شود. یا اینکه برخی بخواهند درباره این مسأله حیاتی، بازی سیاسی راه بیندازند. مسأله مذاکرات وین که بیش از هرچیز معطوف به رفع تحریمهای ظالمانه است، مربوط به ملت ایران است. چراکه همگان بر این حقیقت اذعان دارند که باید هرچه زودتر تحریمهای ظالمانه برداشته شود تا در روزگار کرونایی که روزبهروز تعداد کشتهشدگان در حال افزایش است؛ معیشت مردم بهتر شود. در این صورت است که هم بهتر میتوان با ویروس منحوس کرونا مبارزه کرد و هم آسیبهای روانی، اجتماعی و اقتصادی مردم که ناشی از تحریمها و مشکلات اقتصادی است، تاحد زیادی ترمیم شود. در همین چارچوب رئیس جمهوری بخوبی بر این مسأله تأکید کرده است که نباید موضوعی به اهمیت مذاکرات وین را به مسأله داخلی انتخابات گره زد.
روحانی خطاب به منتقدان تأکید کرد که «از مذاکره وین نترسید، بعضیها میترسند؛ بعضیها نگران هستند که مذاکره فوری انجام شود و تحریمها زود برداشته شود و در انتخابات مشکل پیدا کنند.»
سخنان رئیس جمهوری گویای تلاش مخالفان برای به بنبست کشاندن مذاکرات اخیر و تلاش برای خنثیسازی این تلاشها است. امروز باید توجه داشت که اگر و هزار اگر، همتراز حزب، گروه و یا دستهای تلاش میکند تا این مذاکرات به شکست بینجامد، یا چنین آرزویی دارد، یا تلاش میکند این مذاکرات به عقب بیفتد که معلوم نیست عقب افتادن آن چه سرنوشتی به همراه خواهد داشت؛ همه این گروهها، افراد یا دستهها باید توجه داشته باشند که این تلاشهای احتمالی، چیزی نیست جز تداوم مشکلات و زمینه چینی برای ادامه دشمنیهایی که بدخواهان ایران بر ملت ما اعمال کردهاند.
منتقدان مذاکرات اخیر باید به این واقعیت مهم توجه کنند که مذاکره یکی از ابزارهای جمهوری اسلامی ایران برای استیفای حقوق ملت بوده است. این مسأله، در عرصههای حیاتی و در دورههای مختلف جمهوری اسلامی به اثبات رسید. هم امام خمینی (ره) و هم مقام معظم رهبری، هرجا که احساس کرده اند مذاکره میتواند گرهای از مسائل کشور باز کند، ابایی از آن نداشته اند و دست دولتمردان را در این زمینه بازگذاشتهاند. عالیترین نمونه، همان چیزی است که روحانی به آن اشاره کرد و آن مذاکرات جمهوری اسلامی ایران با رژیم صدام برای حل مسائل باقی مانده از جنگ تحمیلی بود.
امروز هم انتظار میرود مذاکره و دیپلماسی، در کنار سایر ابزارها و اقدامات برای تأمین حقوق ملت ایران بهکار گرفته شود. البته، مذاکره امروز یک تفاوت عمده با دورههای گذشته دارد. منتقدان باید این حقیقت را در نظر داشته باشند که این دور از مذاکرات با مذاکراتی که طبق تمایل آنان قرار است ۴ ماه دیگر یا بعد از انتخابات برگزار شود، تفاوت بسیار جدی دارد. زیرا در آن زمان، هم شرایط منطقهای و هم شرایط بینالمللی نامعلوم خواهد بود و در دنیای تغییرات سریع، مشخص نیست که مناسبات منطقهای یا جهانی چگونه خواهد بود. ضمن اینکه نباید فراموش کنیم که لابیهای قدرتمندی در داخل امریکا و منطقه فعال شده اند تا مانع توفیق ایران در این مذاکرات شوند. در چنین هنگامه ای، حتی یک روز هم نباید غفلت کرد و باید هرچه سریعتر و بدون بازیهای سیاسی داخلی، رفع کامل تحریمها که مورد تأکید مقامات ارشد نظام هم هست، انجام شود. چرا که براساس وضعیت داخلی و منطقه ای، اهمیت رفع تحریمها حتی همطراز برگزاری انتخابات ریاست جمهوری است. در چنین شرایطی دولتمردان باید با هدایت رهبر معظم انقلاب و در چارچوب تعیین شده در شورای عالی امنیت ملی حرکت کرده و خود را درگیر حواشی و نزاعهای روزمره داخلی نکنند. همزمان با این اقدام، ضروری است تا مسئولان کشور در حوزههای مختلف، اهمیت این مذاکرات و ضرورت رفع ظلم تحریمها را برای مردم تبیین کنند.
یکی از مسائل و دغدغههای امروز کشور و مردم، این است که چرا درباره مسأله حیاتی و مرتبط با منابع ملی به نام مذاکرات، یک حرف واحدی وجود ندارد و هرکس در رابطه با نحوه مواجهه با دشمن خارجی، مذاکرات و برداشتن تحریمها سخنی میگوید. انتظار میرود شورای عالی امنیت ملی در این زمینه فعالتر شده و چارچوبهای تدوین شده را برای همه طرفهای داخلی تشریح کند. چراکه هر روز تأخیر در رفع تحریمها، آن هم در شرایط کرونایی خیانت به ملت است. از این رو انتظار میرود کشور با ایجاد همصدایی و وحدت، در این مسیر حرکت کند. منتقدان باید توجه کنند که دولت نامزدی در انتخابات پیش رو ندارد، بنابراین مسأله دولت، مسأله انتخابات یا رأیآوری نیست. بنابراین، هر تلاشی برای تعویق مذاکرات یا تعویق توافقات احتمالی، عملاً به معنای خالی کردن پشت تیم مذاکرهکننده ایران است.
امروز همگان باید بدانند که اگر غنیسازی ۶۰درصدی یا استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفتهتر در نطنز، پاسخی به خرابکاری و تروریسم هستهای رژیم صهیونیستی است، موفقیت ایران در مذاکرات برجامی و رفع تحریمها نیز به منزله شکست نتانیاهو و بنسلمان و منافقین است. این واقعیتی است که اتحاد و یکدستی و یک سخنی همه طرفها در داخل را ضروری میکند.
*********************
روزنامه شرق **
رمضان ماه ایمان، انفاق و عبادت/محمدتقی فاضلمیبدی
آیینهایی که آدمیان به آن گرایش پیدا میکنند، مجموعهای از اعمال و اعتقادات است. انسان براساس اعتقادی که دارد، تکلیف خود را در این جهان تعیین میکند. دین اسلام دربردارنده گروهی از گزارههایی است که ایمان و عمل انسان را تعریف میکند. در قرآن چند آیه با این بیان آمده است: الذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلوه و مما رزقناهم ینفقون (بقره ۳) یعنی ایمان، عبادت و انفاق را در کنار هم نهاده است. این سه مقوله مهم که ارکان دین را تشکیل میدهند، قابل تفکیک نیستند. در این آیه دو رابطه حیاتی تعریف شده؛ رابطه انسان با خداوند (عبادت) و رابطه انسان با انسان (انفاق). اگر یکی باشد و دیگری نباشد، نمیتوان آن را «دین» نامید. ماه مبارک رمضان تجلیگاه این دو نوع رابطه عبادت و انفاق است؛ و این ماه تنها ماه عبادت و ارتباط با خداوند نیست. اهمیت انفاق و اهتمام به امور مسلمین کمتر از دعا نیست. دعاهای این ماه معنای انساندوستی و حفظ کرامت انسان میدهد. «اللهم اغن کل فقیر، اللهم اکس کل عریان، اللهم اشبع کل جائع...». دغدغه انسان روزهدار باید برچیدن فقر از میان مردم، پوشاندن انسانها و رفع گرسنگی از جامعه است. جامعه یا مسلمانانی که در میان آنها فقر و ناداری و نابرابری وجود دارد و انسانها بهخاطر ناداری عزت و کرامت خود را گرو گذاشتهاند، رمضان در آن جامعه معنا نمیدهد. امام صادق در فلسفه روزه فرمودند: انما فرض الله الصیام لیستوی به الغنی و الفقیر
خداوند روزه را واجب کرده تا بدین وسیله دارا و ندار (غنی و فقیر) مساوی شوند. (من لا یحضره الفقیه، ج ۲ ص ۴۳، ح۱)
غمگنانه باید گفت عبادات مسلمین بهطور غالب در ماه مبارک رمضان یکسویه شده و میلیونها انسان از فقر و ناداری رنج میبرند و تنها به ذکر دعاهایی که به معانی آن توجه نمیشود، اکتفا کردهاند. کسانی که همواره تأسف میخورند که مسجدها و اماکن مذهبی در شرایط کرونایی در این ماه نباید خلوت شود، آیا اندیشیدهاند که جامعه مسلمین به روح دین که از ارکان عمده آن انفاق و رفع فقر از جامعه است، نزدیکتر شده یا از آن فاصله گرفته است؟ مگر پیامبر (ص) نفرمودند: لو لا الخبز ما صمنا و لا صلینا و لا ادینا فرایضنا: خدایا اگر نان نباشد نمازی و روزهای در میان نیست و کسی فرایض الهی را انجام نمیدهد.
مرحوم شهید مطهری در باره توجه اسلام به نیازهای مادی میگوید: ما میبینیم که اسلام-شاید برخلاف همه مذاهب دیگر به نیازهای مادی به چشم حقارت نگاه نکرده، یعنی این را یک مسئله لازم شمرده، خیلی هم لازم شمرده. میبینیم که اولیای دین خیلی وقتها میگویند: اَللّهُمَّ اِنّی اَعوذُ بِکَ مِنَ الْفَقْرِ: خدایا ما از فقر به تو پناه میبریم. یا در نهج البلاغه هست که امیرالمؤمنین به پسرشان محمد بن حنفیه فرمودند: یا بُنَیَّ اِنّی اَخافُ عَلَیْکَ الْفَقْرَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنْهُ فَاِنَّ الْفَقْرَ مَنْقَصَةٌ لِلدّینِ مَدْهَشَةٌ لِلْعَقْلِ داعِیَةٌ لِلْمَقْتِ. به خدا پناه ببر از فقر که فقر نقص در دین است. مقصود از «نقص در دین است» این است که سبب میشود انسان در [انجام وظایف دینی کوتاهی کند. فقر موجب دشمنی و سرزنش میشود. اگر کسی فقیر شد]به حساب بیعرضگی و بیشخصیتیاش میگذارند، تحقیر و ملامتش میکنند، میگویند مردک بیعرضه را ببین، نمیتواند. (مجموعه آثار شهید مطهری. ج ۱۵، ص: ۸۵۵) مسلمانان باید به ماه مبارک رمضان نگاه جامع داشته باشند و تمام ابعاد انسانی دین را در نظر بگیرند. اگر شاهد جامعهای باشیم که مردم بهخاطر نیازهای نخستین خود یا باید در صف بایستند یا دست نیاز به دیگری دراز کردهاند یا برای حفظ آبروی خود شبها در کنار فرزندان خود با جیب تهی به سر میبرند، روزه و عبادت چه معنایی خواهد داشت؟ مردمی که همواره شاهد تورم لجامگسخته و گرانشدن ساعت به ساعت نیازهای خود هستند، چگونه میتوانند دل در گرو عبادت داشته باشند. به قول مولانا: آدمی اول حریص نان بود/ زانکه قوت نان ستون جان بود/ مراد از نان در این بیت یا در روایتی که از پیامبر نقل شد، نیازهای عرفی آدمی است؛ و به قول سعدی:
غم فرزند و نان و جامه و قوت
بازت آرد ز سیر در ملکوت
همه روز اتفاق میسازم
که به شب با خدای پردازم
شب چو عقد نماز میبندم
چه خورد بامداد فرزندم
تأکید این مختصر نوشتار این است که حاکمان و دولتمردان بهویژه روحانیون به این دل خوش نداشته باشند که جامعه هرچه روزهدارتر باشد یا نمازخوان بیشتری داشته باشد، آن جامعه دینیتر است.
از نگاه اسلام و قرآن توجه به نیازهای مادی و جسمی انسان به اندازه توجه به نیازهای معنوی مهم است. آخرین سخن اینکه: همانطورکه اگر احتمال ضرر برای بدن از راه روزهگرفتن وجود داشته باشد، تکلیف ساقط یا روزهگرفتن حرام میشود، همچنین اگر احتمال دهیم حضور در مجالس و اماکن برای برگزاری دعا موجب ابتلای به کرونا میشود، چنین حضوری نیز حرام خواهد بود.
*********************************