در این خصوص، توجه به چند نکته ضروری است:
1. اصل خروج نشان از افول هژمونی بینالمللی آمریکا دارد؛ زیرا یکی از مهمترین دلایل این خروج، ناتوانی آمریکا از تأمین هزینههای خود در افغانستان بود که سبب شده بود آمریکا نتواند با رقبای مهمی، چون چین در حوزه اقتصادی رقابت کند و عقب بماند.
2. یکی از نشانههای قدرت هژمون، توانایی فیصلهبخشی آن است، به گونهای که با ورود به هر مسئلهای، میتواند نظر خود را به دیگران تحمیل کند و بحران را خاتمه دهد. پس از 20 سال حضور آمریکا در افغانستان، اکنون مشخص شد آمریکا در این زمینه نهتنها ناتوانی جدی دارد؛ بلکه به ناچار مجبور است با تحمل خسارتها و هزینههای سنگین عقبنشینی کند.
3. قدرت هژمون علاوه بر توانایی، باید از وجهه و اراده ایفای نقش ابرقدرتی هم برخوردار باشد. این عوامل باتوجه به شیوه خروج مفتضحانه آمریکا از افغانستان، به شدت لطمه دید. درواقع، آمریکا با خروج مفتضحانه خود و پشت کردن به عوامل افغانی خود(قضیه فرودگاه کابل) نشان داد نه قدرتی قابلاتکا برای همپیمانان خود است و نه از تمایل لازم برای ایفای چنین نقشی برخوردار است.