رهبر معظم انقلاب سال ۱۴۰۱ را با عنوان «تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرینی» نامگذاری کردند؛ شعاری که از منظر بسیاری از کارشناسان متناسب با وضعیت روز دنیا و نیاز جامعه برای حرکت در مسیر تولیدی بر مبنای دانش انتخاب شده است. امری که نقش نهادهای علمی را بیش از پیش در عرصه تولید و کارآفرینی درخشان میکند. برای بررسی بیشتر این مهم با دکتر رضا روستا آزاد، رئیس اسبق دانشگاه صنعتی شریف به گفتوگو نشستهایم. این مصاحبه را پیش رو دارید.
* از منظر شما نقش نهادهای علمی در تولید دانشبنیان و اشتغالزایی با توجه به شعار سال چگونه خواهد بود؟
تولید اصلیترین ابزار ایجاد شغل است؛ منتهی تولید انواع مختلف دارد و تولید دانشبنیان شاید شغل کمتری ایجاد کند، ولی ارزشافزوده بیشتر ایجاد میکند. هر ملت و مجموعهای که در تولید نقش جدی ندارد، باید برای ورود به قطار تولید نقشه داشته باشد؛ چرا که ورود به دنیای تولید میتواند از راههای مختلفی باشد.
اگر برای ورود به عرصه تولید نقشه درستی نداشته باشیم، به بیراهه میرویم. برای توسعه و پیشرفت در عرصه تولید هر ملتی به برنامه مخصوص به خود نیاز دارد؛ لذا خوب است که تولید را در زمینه دانشبنیان به کار بگیرد. مثلاً تولید واکسن را نگاه کنید، دانشی که تولید واکسن نیاز دارد قابل توجه است؛ ممکن است اشتغال کمتری ایجاد کند، ولی میدانیم که ارزش افزوده بیشتری دارد، صادرات در پی خواهد داشت و وضعیت رفاه عمومی را بهتر میکند. یا در زمینه نفت، دارو و به طور کل زمینههایی که دانش قابل توجهی احتیاج دارد هم همین طور است.
فکر میکنید نهادهای مختلف حالا چه علمی و چه غیر علمی چه مسیری را باید طی کنند تا بتوانند الزامات تحقق این هدف را فراهم کنند؟
کسبوکار در کشور وضعیت خوبی ندارد، بیمه، مالیات، وزارت صنایع و... همه عملا به جای کمک کردن به آن، چوب لای چرخ تولید میگذارند. همین وزارت صنایع، دارایی، بیمه، مالیات، دستگاههای مختلف و حتی محیط زیست موانع زیادی پیش روی تولید دارند و شما کمترین کار تولیدی که میخواهید بکنید، محیط زیست مانع شما میشود. همین چند وقت پیش بود که مجموعهای میخواست واحد سیمان در کشور تولید کند، حتی سرمایه آن از امارات یا کویت تأمین شده بود، منتهی محیط زیست اجازه این کار را نمیداد و بهانهتراشی میکرد که محیط را آلوده میکند و...؛ در حالی که میشد مشکل را حل و واحد تولیدی و اشتغالآفرینی را در کشور افتتاح کرد.
رتبه کسبوکار ما در جهان ۱۲۷ است و بر خلاف کشورهایی مثل چین که کسبوکار را سریع انجام میدهند، فضای کسبوکار ما در ایران بسیار دچار مشکل است. اگر کسبوکار دانشبنیان را به عنوان زیرمجموعهای از فضای کسبوکار تعریف کنیم و همت به کار ببندیم که فضای کسبوکار دانشبنیانمان در واقع درست عمل کند، به تدریج و خواهی نخواهی در فضای کسبوکار غیر دانشبنیانمان نیز اثر میگذارد.
از سالها پیش رهبر، معاونت علمی را توصیه کردند که آقای سورنا ستاری الان عهدهدار و سکان دار این مجموعه است؛ اگر این معاونت برای مجموعههای دانشبنیان واقعا مثل مادر عمل کند و مشکلاتی را که این کسبوکارها در بیمه، مالیات و حتی فضای قضایی کشور دارند، پیگیری کند، شرایط به شکل دیگری رقم میخورد و تولید دانشبنیان توسعه مییابد.
بنده یک زمانی به عنوان رئیس دانشگاه صنعتی شریف با مقامات قوه قضایی دیدار داشتم و مشکلات را پیگیری کردم تا شعبه خاصی برای کسبوکارهای دانشبنیان ایجاد شود، چون معمولا افرادی که دارای کسبوکار دانشبنیان هستند وقتی به دادگاه میآیند، طرف مقابلشان آدمهای خیلی حرفهای، زیرک و نابکاری هستند؛ بنابراین جایگاه ویژهای میخواهد که قاضی واقعا بداند که این طرف داستان چه کسی و آن طرف داستان چه کسی است.
من فکر میکنم همه نهادهایی که در کشور داریم برای اینکه کسبوکار دانشبنیان قدرت بگیرد باید درگیر کار شوند؛ وزارت صنایع، وزارت دارایی، بیمههای تأمین اجتماعی، قوه قضائیه، محیط زیست و همه و همه و به نظرم که مادر این مجموعه میبایست معاونت علمی باشد. اما متأسفانه معاونت علمی اکنون همانند جاهای دیگر فقط تسهیلات با شرایط بهتر میدهد؛ ولی قاعدتاً دادن تسهیلات به تنهایی کافی نیست.
سالها پیش هم این مهم را حتی در مجلس مطرح کردم و در قامت رئیس دانشگاه وقتی نوآوری دانشگاه را پیگیری و برنامهریزی میکردم، کار اصلی در توسعه کسبوکار دانشبنیان را در صحنه بودن مجموعهای در مقابل این دستگاهها عنوان کردم که هیچ کدام کار خودشان را درست انجام نمیدهند.
الان اگر کسبوکار دانشبنیان بخواهد پیشرفت کند، به طور مشخص معاونت علمی باید سینه ستبر کند و به جای پول پاشی وکیل این شرکتها شود که خیلی هم نیستند و حدود 5 هزار تا هستند. در حقیقت این وزارت باید وکیل شرکتهای دانشبنیان در مسیر توسعه و رونق تولید و اشتغالآفرینی شود که اگر واقعا مشکلاتی در گمرک، دارایی، بیمه، قوه قضائیه دارند، به عنوان نماینده برود و به این شرکتها کمک کند تا شاید این شرکتها موفق بیرون بیایند، اگر این کار انجام شود، الگویی برای کشور خواهد بود و کسبوکارهای عادی را هم شامل حالش میشود.
* یعنی از نظر شما نهادهای علمی مهمترین نقشی که میتوانند ایفا کنند حل مشکلات شرکتهای دانشبنیان در راستای تولید است؟
بله، معاونت علمی باید به جای اینکه فقط پول پخش کنند و خیالشان راحت باشد که مشکلات را حل میکنند، بیایند و واقعا مشکلات را از دست و پای شرکتها باز کنند، چون اگر نباشد قطعاً شرکتهای دانشبنیان توانایی رشد و توسعه و نهایتا تولید و اشتغالآفرینی نخواهند داشت.
علم و شرکتهای دانشبنیان چقدر میتواند در تولید سنتی و افزایش تولید و اشتغال برای این مراکز دخیل باشد و آیا میتوان اصلا این دو را با هم ترکیب کرد و مسیر جدیدی برای توسعه و اشتغال بر مبنای دانش را ایجاد کرد؟
حتما میشود؛ چرا که هیچ کاری بدون دانش انجام نمیشود. برای نمونه، در همین نانوایی که کار خیلی سادهای است، اگر توجه کنید ترکیب مواد با هم کار خیلی مهمی است. بنابراین هیچ کاری نیست که بدون دانش بشود انجام داد، نانوایی، قنادی حتی شستوشوی در و دیوار که از منظر خیلیها خیلی ساده و پیش پا افتاده است؛ منتهی مسئله اینجاست که اگر واقعا کسبوکار دانشبنیان در کشور قدرت بگیرد، سرریز آن همه جا خود را نشان میدهد. گفتم در شستوشو یک موقع با یک ماده هر جا را میشویی، اما یک زمانی برای هر سطحی یک ماده مخصوص استفاده میکنی که بهتر شسته شود. طبیعتاً دانش شما از سطوح و شویندههایی که بر روی سطوح بهتر عمل میکنند، در نتیجه مطلوب و سرعت کار تعیینکننده میشود.
باغبانی و پرورش یک درخت از کاشت تا داشت و سپس برداشت را در ایران مثلا با ایتالیا مقایسه کنید. در آنجا درختها بزرگتر و برداشت راحت تر است، در توتستانها نصف توت درختها در سال به زمین میافتد و هدر میرود، اما اگر همین تولید و کشاورزی و باغبانی در کشورمان بر مبنای دانش هر کدام پا بگیرد نهایتا باعث این میشود که ما بتوانیم مانند هلند به قطب کشاورزی تبدیل بشویم. هلندی که وسعتی به اندازه مازندران دارد، اما به اندازه کل دنیا تولید دارد به این خاطر که دانشبنیان کار کرده، ولی ما نکردهایم در سم، کود، کاشت، داشت و برداشت و قطعا بدانید اگر دانشبنیان در کشور رشد کند، همانطور که پیشتر اشاره کردم سرریز آن را در بقیه بخشها خواهید دید.
* یعنی از منظر شما یکی دیگر از مسیرهای افزایش تولیدهای دانشبنیان استفاده از تجربیات کشورهای دیگر در این زمینه است؟
بله شما در کشاورزی، هلند را ببینید که چطور کار میکنند که دنیا را در بر گرفتهاند. همین الان در شمال روسیه برای محصولات کشاورزی نیاز بسیاری وجود دارد؛ اما چرا فقط ترکیه با وجود خصومتی که با این کشور دارد، باید محصولات صادر کند و چرا ما با وجود این همه قابلیت در این عرصه نمیتوانیم به این درجه از صادرات محصولات کشاورزی سالم برسیم. ما الآن در زمینه آب مشکل داریم، میشود برنج را با یک دهم آبی که مصرف می شود، تولید کرد و این دانشبنیان است. در کشوری که آب غیبت دارد چرا ما نتوانیم با یک دهم مصرف آب فعلی برنج تولید کنیم یا محصولات کشاورزی را با استفاده از دانش و تکنولوژی به شکل اصولی و علمی تولید و صادر کنیم؟!