ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه 28 تیرماه در دومین سفر خارجی خود بعد از جنگ اوکراین به ایران خواهد آمد. این سفر در قالب ائتلافی سه جانبه متشکل از ایران، ترکیه و روسیه خواهد بود که رؤسای جمهور سه کشور در آن شرکت خواهند کرد. درباره حضور سران ترکیه و روسیه به ویژه سفر پوتین به ایران ذکر چند نکته حائز اهمیت است:
تشکیل این نشست به نوعی رویکرد تقابلی در مقابل سفر جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا به منطقه دارد که در آن سفر به دنبال تشکیل ائتلافی منطقه ای با محوریت برخی کشورهای عربی، رژیم صهیونیستی و آمریکاست. محور ایران- ترکیه- روسیه می تواند قطب بندی جدیدی در مقابل قطب بندی های شکل گرفته باشد که طبق نظریه های تئوریک در روابط بین الملل نوعی موازنه قواست.
روابط ایران و روسیه در یک سال گذشته و بعد از جنگ اوکراین و همچنین رویکرد دیپلماسی فعال دولت سیزدهم، در عرصه های مختلف اقتصادی و نظامی گسترش یافته و این روابط را اکنون میتوان در قالب یک محور تعریف کرد.
سفر رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه به ایران نیز برپایه مباحث موجود در شمال سوریه و اقداماتی است که آنکارا در ابعاد نظامی انجام می دهد، زیرا ایران و روسیه مخالفت جدی چنین عملیات هایی هستند و معتقدند به پیچیده شدن شرایط نظامی در سوریه و در عمل باعث به وجود آمدن جنگ در مناطق شمالی سوریه و احیای فرصت برای تروریست ها و انجام عملیات های محدود در داخل سوریه منجر می شود.
سفر پوتین به ایران مطمئناً توجه بسیاری از کشورها به ویژه هند و چین را به خود جلب خواهد کرد و همین کشورها مترصد تشکیل ائتلافی جدید علیه آمریکا هستند. تشکیل چنین محوری با اضافه شدن ترکیه دور از دسترس نخواهد بود؛ البته مسائل اقتصادی و نظامی کنونی به ویژه در زمینه حمایت های تسلیحاتی غرب از اوکراین و همچنین تشکیل محوری اقتصادی از کشورهای فوق می تواند زمینه ساز چنین پیوندی در آینده نزدیک باشد. تحقق این موضوع را شاید بتوان نمونه ای از نظم نوین جهانی مطرح شده از سوی ایران دانست.
باتوجه به تحریم های گسترده غرب علیه روسیه در زمینه های مختلف به ویژه در زمینه انرژی و غذایی، نگاه روسیه به سمت ایران و ترکیه است. ایران به لحاظ موقعیت ژئوپولتیکی منحصر به فرد و دسترسی به آبهای گرم، مقابله با ایدئولوژی آمریکا در منطقه و همچنین مخالفت با توسعه ناتو برای روسیه از اولویت بیشتری برخوردار است. این مزیت ها در کنار موقعیت جغرافیایی ایران و همکاری های دو کشور در موضوعات منطقه ای به ویژه در زمینه سوریه و حتی اوکراین، شرایط را برای روابط پایدارتر فراهم آورده است.
با توجه به این موضوعات و گزاره های موجود، دو سناریو را می توان از آینده چنین نشستی بیان کرد:
- تشکیل محور ایرانی- ترکی- روسی: گرچه بعد از جنگ اوکراین و روسیه اختلاف هایی میان روسیه و ترکیه به دلیل حمایت هایی که ترکیه به ویژه در زمینه پهپبادی از اوکراین داشت به وجود آمد، اما در مقطع فعلی که آمریکا به دنبال قطب بندی های جدید در منطقه است، سایر بازیگران همچون روسیه مترصد تشکیل چنین ائتلافی در منطقه هرچند با بازیگری همچون ترکیه هستند. در واقع روسیه نمی خواهد در موضوع توازن قوا در منطقه از آمریکا عقب بماند.
درباره احتمال وقوع این سناریو نیز باید گفت به چند دلیل احتمال تشکیل آن بالا است؛ نخست، اینکه سه کشور در زمینه بحران سوریه و تشکیل نشست های آستانه همکاری های خوبی داشتند، این همکاری ها مسبوق به سابقه است و اکنون نیز در قالب های جدید می تواند ادامه دار باشد. دوم، اینکه ترکیه در زمینه جنگ اوکراین به عنوان بازیگر میانجی فعالیت دارد و مترصد برگزاری مذاکرات دوجانبه میان هیئت های روسی و اوکراینی است و نیاز دارد در مقطع فعلی نوعی همکاری مشترک با روسیه هرچند در قالب دیگر داشته باشد. سوم، اینکه حضور مجدد بازیگرانی همچون آمریکا در قالب ائتلاف های منطقه ای برای هر سه کشور تهدیدزاست و رفع این تهدید تنها با ائتلاف امکان پذیر است.
- تشکیل محور ایرانی- روسی: بسیاری بر این باورند حضور ترکیه در ایران بیشتر در راستای همکاری های بیشتر میان سه کشور در زمینه پرونده سوریه است. اما محور اصلی ایران و روسیه هستند و سفر پوتین در این رابطه بسیار حائز اهمیت است و با توجه به همکاری های دو کشور در موضوعات اخیر، می توان تشکیل چنین محوری را در آینده نزدیک شاهد بود.
وقوع هر دو سناریو امکان پذیر و سناریوی دوم محتمل تر است، زیرا ترکیه در سیاست خارجی نشان داده عملگرا و شاهد چرخش های گوناگون در سیاست خارجی اش بوده است.
ارزیابی نهایی
بعد از جنگ روسیه و اوکراین شاهد قطب بندی های جدیدی در جهان در حوزه های مختلف نظامی، انرژی و اقتصادی بوده ایم. این قطب بندی ها و تشکیل ائتلاف ها طبق منافع و هدف مشترکی است که بازیگران به دنبال آن هستند. به عنوان نمونه، موضوع مقابله با ایران در قالب تشکیل «ناتوی عربی» یا همان ائتلاف منطقه ای، بیشتر با توجه به منافع بازیگران منطقه ای و با هدف پروژه ایران هراسی درحال شکل گیری است.
در کنار این موضوع و باتوجه به رویکرد آمریکا برای حضور مجدد در منطقه در قالب فعالیت های نظامی و امنیتی، برخی بازیگران همچون روسیه، ایران و ترکیه به دنبال تشکیل محوری برپایه منافع مشترک دوجانبه و منطقه ای هستند. در این میان گرایش روسیه بیشتر از سایر بازیگران است، زیرا مسکو حضور مجدد آمریکا در منطقه را مخالف راهبردهای خود می داند و به دنبال شرایطی است که بتواند زمینه های تحریم غرب را علیه خود به حداقل برساند.
البته آن چیزی که بازیگران غربی را نگران کرده، تشکیل چنین ائتلاف هایی با محوریت قطب های منطقه ای و بین المللی است که به عنوان نمونه می تواند به تشکیل محورهایی انرژی محور با حضور سایر بازیگران همچون ونزوئلا در کنار ایران و روسیه منجر شود.