روزنامه کیهان**
آشنا با لهجه آمریکایی اما عاجز از درک زورگویی آمریکا
غربگرایان زبانانگلیسی آمریکاییها را خوب میفهمند اما از فهم زبان دیپلماسی و منطق آنها عاجزند.
روزنامه رسالت با اشاره به 20 سال سابقه مذاکرات نوشت: آمریکاییها
۲۰ سال است با دولتهای متفاوت در ایران پیرامون مناقشه هستهای گفتوگو میکنند. آمریکاییها بعد از پیروزی انقلاب به ویژه پس از اشغال لانه جاسوسی بنا را برعدم رسمیت شناختن انقلاب و جمهوری اسلامی گذاشتند و انواع توطئهها از جمله راهاندازی جنگ داخلی و خارجی برای تجزیه ایران و حمایت آشکار از گروههای تجزیهطلب و علىالخصوص با حمایت بیدریغ از تجـاوز حزب بعث عراق مرتکب انواع جنایات جنگی شدند. با چنین پیشینهای دیپلماتهای ما به ویژه در دولت یازدهم و دوازدهم با لبخند پشت میز مذاکره مینشستند و برای حل مشکلات با آمریکا و رفع تحریمهای ظالمانه و جلوگیری از ترورها و خرابکاریهای آنها گفتوگو میکردند.
دولتهای یازدهم و دوازدهم به این بهانه از مردم رأی گرفتند که بروند مناقشه هستهای با آمریکا را حـل كـنـنـد و تحريمهـا را لغو کننـد و با برقراری روابط، شر آمریکاییها را از سر ملت کم کنند. آنها با بیان این که گذشتگان زبان دیپلماسی را نمیفهمند و زبان آمریکاییها را نمیدانند از مردم رأی گرفتند با آنکه ردپای آنها قبل از این در گفتوگوهای هستهای وجود داشت.
رئیس دولت یازدهم و دوازدهم و رئیس تیم دیپلماسی او میگفتند ما زبان آمریکاییها را میفهمیم شما نمیفهمید برخی از ما ۳۰ سال در آمریکا زندگی کردیم و حتی با برخی از مقامات آمریکا رفت و آمد خانوادگی داریم، ما میدانیم چطور این مناقشه و سوءتفاهم با آمریکاییها را حل کنیم. رفتند سر میز مذاکره حتی به توافق رسیدند اما با آنکه میگفتند زبان انگلیسی را با لهجه آمریکا میفهمند فرق بین «لغو» تحریمها با «تعلیق، تحریمها را نمیدانستند!
براساس توافق، امتیازات نقد به آمریکاییها دادند، اما آمریکاییها نه تنها به یک تعهد خود عمل نکردند بلکه تحریمها و تهدیدها را چند برابرکردند. اینها آمدند در داخل به خاطر این دستاورد تقریبا هیچ به قول خودش به همدیگر مدال دادند و خود را قهرمان دیپلماسی کشور معرفی کردند بعد که ملت فهمیدند چه کلاهی سردولت گذاشتند عمر دولت به سر آمد ملت از رأی خود تبری جست و به دولت جدید با رویکرد انقلابی رای دادند. روحانی و ظریف با برجام، دست و پای دولت جدید را توی پوست گردوگذاشتند و بخشی از دیپلماسی دولت جدید رانقد کردن چک برجام با خسارات محض آن قرار دادند!
دولت رئیسی زیر بار حرف زور نمیرود و با تعریف واقعی و نوعی تعامل جهان را که در چشمانداز برنامه ۲۰ ساله جمهوری اسلامی بود در دستور کار خود قرارداده است.
این رویکرد، کشور را از موضع «بدهکاری» خارج و در جایگاه «طلبکاری» از غرب قرار داد.
اما برخی همچنان اصرار دارند که دولت و ملت ایران را «بدهکار» و آمریکا و سه کشور شرور اروپایی را طلبکار، جلوه دهند.
این روزها گاهی ظریف در عرصه رسانه ظاهر میشود و حرفهایی میزند که هیچ ربطی به نقدها پیرامون دستاورد تقریبا هیچ برجام ندارد.
آمریکاییها اخیرا در ترجمه جدیدی از برجام میگویند؛ «ما که از برجام رفتیم اما ایران باید در برجام بماند و به تعهدات خود عمل کند بدون این که انتظار داشته باشد ما حتی یک تحریم را برداریم!!» ظریف به جای این که پاسخ گستاخی آمریکاییها را بدهد هنوز از میوههای خیالی برجام سخن میگوید! ظریف حاضر نیست به این پرسش ملی پاسخ دهد که؛ چرا میلیاردها دلار خسارت به تأسیسات هستهای زدید بدون این که حتی یک تحریم را بردارید و صدها تحریم دیگر به آن افزودید؟
ظریف باید اعتراف کند زبان انگلیسی با لهجه آمریکاییها را میداند اما از فهم زبان دیپلماسی آمریکایی و منطق مقامات کاخ سفید عاجز است! این عجز خسارات جبرانناپذیری به دیپلماسی خارجی کشور در طول خدمت او در وزارت خارجه به ویژه ۸ سال دوران دولت روحانی زد.
نشنالاینترست: سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه ورشکسته است
سیاست خارجی آمریکا در منطقه غرب آسیا سالهاست که پرهزینه و کمفایده شده، اما با این وجود، دولت بایدن به همان دیپلماسی ناکارآمد ادامه میدهد.
نشریه آمریکایی نشنالاینترست در تحلیلی نوشت: برخی حامیانِ برقراری روابط و پیوندهای نزدیکتر میان واشنگتن و متحدان منطقهایاش در خاورمیانه، از ابتکارهای احتمالی جو بایدن برای قول و قرارهای جدید به ریاض در حوزه مسائل نظامی و راهبردی حمایت میکنند. این رویه در شرایطی جنبه عملیاتی به خود گرفته که بسیاری از تصمیمسازان و تحلیلگران آمریکایی نسبت به تداوم تعهد متحدان منطقهای به آمریکایی، و نظم مطلوب آمریکایی در خاورمیانه در دوره پس از جنگ روسیه و اوکراین، ابراز نگرانی میکنند. در شرایط کنونی که قدرتهای جهانی عملا بر شدت رقابتهای راهبردی افزودهاند، ارزیابی مجدد و بازنگری در دیدگاههای قدیمی حاکم در واشنگتن، کاملا ضروری است.
اندیشمندان دستگاه سیاست خارجی آمریکا که عمدتا در نگاه به مسائل بینالمللی، تحت تاثیر تحربیات خود از دوران جنگ سرد هستند، بر این باورند که بایستی برای اتحادهای بلندمدت، نوعی امتیاز و مزیت قائل شوند. آنها به سرمایهگذاری بیش از حد در عرصه روابط خارجی اعتقاد دارند و انتظار دارند که متحدانشان، تعهدی مشابه را به نظم جهانی غربی که توسط آمریکا رهبری میشود، داشته باشند. شاید این قاعده در مورد متحدان آمریکا در اروپا و شرق دور درست باشد، با این حال در خاورمیانه با چالشهای فراوانی روبهروست.
مقامات دولت بایدن وقتی سر کار آمدند، از قصد خود برای کاستن از اولویت منطقه خاورمیانه در سیاست خارجی آمریکا و در عوض، تمرکزِ توجهاتشان بر شرق دورتاکید کردند. در حالی که دولت بایدن این تصور را دارد که باید تمرکز خود را با هدف ایجاد توازن علیه چین و روسیه، از خاورمیانه دور کند، عملا این نکته را به خوبی فهمیده که از ظرفیتهای کافی جهت پیشبرد چنین دستورکاری بیبهره است و البته همچنان نیز در حال تلاش برای ایجاد نوعی تفوق و برتری منطقهای از طریق همکاری با شورای همکاری خلیجفارس و اسرائیل است.
دستورکاری که البته مانعی مهم و محکم با نام ایران و متحدان منطقهای آن را پیش رویِ خود دارد. در شرایط کنونی، ایالات متحده یا باید تعهد خود را به شرکای منطقهای و جاهطلبیهای آنها افزایش دهد و تلاشها جهت ایجاد توازن علیه روسیه و چین را کاهش دهد، و یا بر رقابت با قدرتهای بزرگ جهانی متمرکز شود و قید جاهطلبیهای خاورمیانهای خود را که سالها روی آنها سرمایهگذاری کرده، بزند.
سالهاست که بسیاری ازاندیشمندان سیاست خارجی آمریکا هشدار میدهند این سیاست، برای کسب سلطه منطقهای به واسطه اتحادش با شورای همکاری خلیجفارس و اسرائیل، نهتنها شُدنی نیست بلکه به شدت هزینهزا هم هست. آنها مشخصا به این نکته اشاره میکنند که سوگیریهای آمریکا در عرصه معادلات خاورمیانه، عملا توانایی آن را در شکل دادن به روند تحولات تضعیف میکند.
«استفان والت» استاد سرشناس علوم سیاسی دانشگاه هاروارد میگوید: «ما از برخی از کشورها تا ناکجاآباد حمایت میکنیم... و از دیگران هیچ سخنی به میان نمیآوریم. این بدان معناست که کشورهای دسته اول، عملا حمایت ما را امری بدیهی میپندارند و آن را ارج نمینهند. در این چارچوب، ما هیچ نفوذی نیز بر دسته دومِ کشورها نداریم».
راهحلی که این دسته از اندیشمندان پیشنهاد میدهند این است که واشنگتن باید نوعی رابطه امنیتیِ کاری با ایران و متحدان آن نیز برقرار کند و صرفا بر متحدانی مانند شورای همکاری خلیجفارس و اسرائیل تکیه نداشته باشد. مسئلهای که حداقل تا به امروز مورد بیتوجهی دولتهای آمریکا و به ویژه دولت بایدن قرار گرفته است. دولت بایدن به هیچ عنوان نه مایل و نه قادر به تغییر جهتگیری سیاست خارجی آمریکا نسبت به منطقه خاورمیانه نیست. مسئلهای که آمریکا را با این چالش روبهرو کرده که برخی متحدان منطقهای آن، عملا به سمت چین و روسیه گرایش پیدا کردهاند.
این همان چیزی است که سیاست خارجی آمریکا در منطقه خاورمیانه را به ورشکستگی کشانده است. اساسا دولت بایدن در شرایط کنونی نگرانیهای جدی را نسبت به تغییر جهتهای خود به ویژه در بحبوحه وقوع تغییرات قابل توجه در عرصه نظام و سیاست بینالملل دارد. در عین حال، این دولت در هراس است که اگر بخواهد جهتگیریهای تازهای را اتخاذ کند، اولا با حملات جدی منتقدان و البته رویههای تخاصمی متحدانی نظیر اسرائیل و عربستان سعودی روبهرو خواهد شد. دولت بایدن توانایی و ظرفیت کافی را نیز در خود نمیبیند که به سمت ایران و تعامل سازنده با این کشور حرکت کند و مدام تصویر دشمن را از تهران تبلیغ و ترویج میکند.
بایدن در حالی ریاست خود را آغاز کرد که قول داده بود عربستان را به مثابه دولتی یاغی معرفی کرده و با آن به همین نحو برخورد کند. مسئلهای که به هیچ عنوان رنگ واقعیت به خود نگرفت.
علیرغمِ ادعای مبهم دولت بایدن مبنی بر عدم حمایت از کارزارهای نظامی عربستان در منطقه (به ویژه علیه یمن)، آمریکا همچنان به تامین نیازهای تسلیحاتی عربستان ادامه میدهد و عملا به آن اجازه میدهد که همچنان به اقدامات تهاجمی خود علیه یمن ادامه دهد. در این رابطه برخی مقامهای ارشد دولت بایدن نیز تایید کردهاند که آمریکا و شرکتهای نظامی این کشور همچنان خدمات نظامی خود را به عربستان سعودی ارائه میکنند.
عربستان فکر میکرد که اقدام دولت ترامپ در خارج کردن آمریکا از توافق برجام و اِعمال سیلی از تحریمها علیه ایران در قالب کارزار فشار حداکثری به این معنا است که آمریکا در تنشهای ژئوپلیتیک منطقه به صورت تمامعیار حامی عربستان است. با این حال، اندکی بعد که ریاض با قدرت نماییهای حوثیهای یمنی روبهرو شد، متوجه شد چنین فرضی از اساس غلط بوده است. اکنون سعودیها دولت بایدن را تشویق میکنند تا زمینه را جهت تعریف نسخهای جدید از توافق برجام با ایران فراهم کند. حقیقتا سخت است وقتی میبینیم که سیاست خارجی نا منعطف آمریکا، حاضر نیست برای تامین نیازهای خود، به صورت خاص روی منابع نفتی کشورهایی نظیر ایران و ونزوئلا که تحت تحریم هستند، حساب کند. این حاکی از نوعی لجاجتِ غیرقابل توجیه در سیاست خارجی آمریکا است.
اینکه بایدن میخواهد بار دیگر روابط آمریکا را با رژیمی همچون سعودی توسعه بخشد، با تصویری که وی سعی داشت از خود بسازد، تناقض جدی دارد. این مسئله از همین حالا بایدن و شخصیتش را به بزرگترین قربانیِ سفر قریبالوقوع او به منطقه تبدیل کرده است. وی در این سفر به احتمال زیاد امتیازاتی را به متحدان واگذار خواهد کرد تا شرایط را در وضعیتِ کنونی آن حفظ کند و آسیب بیشتری به منافع آمریکا نرسد.
از این منظر، سیاست خارجی دولت بایدن، بیش از آنکه جلوهای از تغییر داشته باشد، عملا تداوم همان رویههای سابقِ دولتهای پیشین است و به امنیت آمریکا و مشکلات لاینحل آن کمکی نمیکند. تنها دستاورد این رویکرد، دفاع از وضعیت موجود پرهزینه است. این سیاست خارجی همواره هزینهزا بوده و منابع را تلف کرده است. موضوع نگرانکننده این است که اگر آمریکا به این سیاست ادامه دهد و در عین حال رقابتهای آن با دیگر قدرتهای جهانی نظیر چین و روسیه شدت یابد، وضعیت به مراتب خطرناکتری با هزینههای سنگینتر، گریبانگیر آمریکا خواهد شد.
مقام صهیونیست: ایران در آستانه پیروزی در ماراتن 40 کیلومتری است
وزیر سابق امور استراتژیک و اطلاعات اسرائیل گفت: ایران دیگر از آمریکا نمیترسد و این ترس فرو ریخته است.
قول یووال اشتاینیتز با رد این ادعا که فقط جمهوریخواهان میتوانند ایران را از دستیابی به بمب اتمی بازدارند، گفت: در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما که یک دموکرات بود، ایران بهاندازه کافی احساس ترس میکرد که به سمت غنیسازی 20 درصد نرود، اما خروج سراسیمهوار آمریکا از منطقه در یک سال گذشته، اعتبار قدرت نظامی آمریکا را در چشم ایران فرو ریخته است.
به گزارش روزنامه جروزالمپست، این وزیر سابق صهیونیست گفت: اگر ایران اجازه دستیابی به سلاح هستهای را داشته باشد، بحثهای ائتلاف دفاع هوایی خاورمیانه تحت حمایت آمریکا که شامل اسرائیل و کشورهای خلیجفارس میشود، بیمعنی خواهد بود. بایدن باید هرچه زودتر همزمان با سفر منطقهای خود یک تهدید معتبر نظامی علیه ایران به منظور جلوگیری از دستیابی این کشور به سلاح هستهای ترسیم کند. او باید به ایران این اطمینان را بدهد که در صورت پیشبرد برنامه هستهای، تهدید نظامی معتبری از سوی آمریکا وجود دارد.
اشتاینیتز گفت: کل این دیدار تنها زمانی ارزش دارد که یک نتیجه داشته باشد؛ تهدید نظامی علیه ایران. این همان چیزی است که ما در سال گذشته از دست دادیم و به ایران اجازه داد تا برنامه هستهای را گسترش دهد. اما در یادداشت اخیر بایدن در روزنامه واشنگتنپست، فقط به فشار دیپلماتیک و اقتصادی علیه ایران اشاره شده و خبری از فشار یا تهدید نظامی معتبر نیست.
وزیر سابق صهیونیست همچنین گفت: برای اولینبار در 25 سال گذشته، ایرانیها معتقدند که تهدید نظامی آمریکا دیگر وجود ندارد. این تهدید برای دور نگه داشتن ایرانیها از برنامه هستهای ضرورت دارد. این آخرین فرصت برای بایدن است و اگر ایران اجازه گسترش برنامه هستهای را داشته باشد، بحثهای ائتلاف دفاع هوایی خاورمیانه تحت حمایت آمریکا بیمعنی خواهد بود.
تمام صحبتها درباره نزدیکتر کردن اسرائیل و عربستان سعودی و اینکه شاید هواپیماهای ما بتوانند بر فراز حریم هوایی آنها در مسیر هند پرواز کنند، خیلی خوب است، اما اگر ایران پیش برود، همه مراحل را تحتالشعاع قرار خواهد داد.
اشتاینیتز اظهار داشت: اگر برنامه هستهای ایران گسترش یابد، بسیاری از کشورهای منطقه، ائتلاف را از هم خواهند پاشید و با ایران همسو خواهند شد و اسرائیل مورد تهدید وجودی قرار خواهد گرفت. ایران از قبل موشکهای خود را آماده کرده است.
وی افزود: حتی اگر ایران به توافق برجام برگردد، آمریکا باید یک چماق بزرگ داشته باشد تا ایران را به تعهداتش پایبند نگه دارد. این مسئولیت برعهده آمریکا و شخص بایدن است. ایران در ماراتن 40 کیلومتری،
فقط 2 کیلومتر تا پایان دارد و تنها راه متوقف کردن آنها، احیای دوباره تهدید نظامی معتبر دوران اوباماست.
***************
روزنامه وطن امروز آرمان ملی**
**************
روزنامه خراسان**
**************
روزنامه ایران**
**************
روزنامه شرق**
مسئله امنیت زندانیان در سالهای اخیر موضوعی مهم و پربحث در فضای حقوقی ایران بود. این مسئله بعد از انتشار تصاویر هکشده دوربینهای برخی زندانهای ایران اهمیتی دوچندان پیدا کرد. محمدمهدی حاجمحمدی، رئیس سابق سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور که در زمان مدیریت او تصاویر زندانهای ایران منتشر شده بود، در همان سالها اظهارات جالب توجهی درخصوص وضعیت زندانیها داشت.
حاجمحمدی در این زمینه گفته بود: زندانیان نزد ما امانتاند و بهعنوان عائله و عضوی از خانواده نظام محسوب میشوند و همه زندانیان دارای حقوقی هستند که از مهمترین آنها حفظ سلامت جسمانی است. محمدمهدی حاجمحمدی، رئیس سابق سازمان زندانها، در نشست با مدیران زندانهای سراسر کشور که در سال 1399 برگزار شده بود، به چالشهای زندانهای کشور اشاره کرده بود و از مدیران مربوطه خواسته بود تا به آنها توجه جدی داشته باشند؛ چون عملکرد تمام استانها ارزیابی خواهد شد.
همچنین اعلام کرده بود: بسیجی به فرموده رهبر معظم انقلاب، آمادهبهکارترین فرد، دارای ایمان عاشقانه و عمیق، ایمانی توأم با عواطف، اهل تلاش و جهاد است. همه مدیران باید شیوهنامههای ابلاغی را با دقت تمام اجرا کنند و همانگونه که در ماههای گذشته کارنامه قابل قبولی در این زمینه به دست آوردهایم، در ادامه راه نیز با اجرای دقیق دستورالعملها از سلامت کارکنان و زندانیان مراقبت به عمل آید.
رئیس سابق سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور با اعلام اینکه نباید هیچ بحرانی در زندان وجود داشته باشد، خطاب به مدیران گفته بود: هرچه میتوانید مسئولان استانی را نسبت به مسئله زندان و زندانیان و خانوادههای آنان حساس کنید تا نقش خود را در این زمینه ایفا کنند. در این شرایط بیماری یک زندانی باید خواب از چشم مدیر ما بگیرد؛ چراکه غفلت از جان انسان علاوه بر دِین شرعی گاه موجب اتفاقات ناگوار میشود.
هرچند در زندانها مراقبت و حفظ سلامت و امنیت زندانیان یک اصل است؛ ولی مجدد تأکید میکنم اگر حادثهای به علت قصور مسئولان زندان برای زندانی رخ بدهد؛ حتی اگر در حد و تعداد قلیل، به آن استان اخطار داده خواهد شد.
رئیس سابق سازمان زندانها با تأکید بر اینکه سرکشی مرتب از زندانها جزء وظایف اصلی مدیران است، گفته بود: هیچگونه سهلانگاری و کمکاری در فرایند زندانبانی از سوی هیچ مدیر و کارمندی پذیرفته نیست. نکات مورد تأکید در این جلسات تشریفاتی نیست و عملکرد همه استانها رصد و بر مبنای اقدامات انجامشده ارزیابی میشود.
برای عبور از این شرایط و تداوم حفظ وضعیت امن زندانها از گروههای جهادی مردمی، نیروهای مسلح و دانشگاههای علوم پزشکی کمک گرفته شود. طوری عمل کنید که خانواده زندانی و مردم نگران سلامت زندانیان نباشند؛ هرچند تا این لحظه عملکرد کامل و قابل قبولی داشتهایم؛ اما یک لحظه غفلت و سهلانگاری میتواند تمام عملکردها و مراقبتهای ما را از بین ببرد.
وزیر بهداشت، گفت: باتوجه به آمار، فکر میکنم کشور ما هم وارد موج هفتم کرونا شده است.
آمار مبتلایان به کرونا طی هفتهای که گذشت به گواه پزشکان متخصص بسیاری از مراکز درمانی کشور، چند برابر شده است. پیام طبرسی، رئیس بخش عفونی بیمارستان مسیح دانشوری، از جمله همین متخصصان است که به خبرگزاریهای اعلام کرد میزان مراجعه مبتلایان سرپایی کرونا چهار برابر شده است. او گفت: سه هفته قبل میزان مراجعات به اورژانس بیمارستان مسیح دانشوری، روزانه ۱۰ تا ۲۰ نفر بود که ۵۰ درصد آنها نیز کرونا نداشتند. اما، در روزهای اخیر ورودی اورژانس بیمارستان مسیح دانشوری با افزایش ۶ برابری مراجعان سرپایی همراه بوده است.
دکتر حامد مقدممنش، متخصص داخلی نیز در همین خصوص میگوید: متاسفانه بنده و سایر همکارانم در طی چند روز قبل با افزایش ناگهانی مراجعان و بستریها مواجه شدهایم و تختهای سایر بخشهای بیمارستان به سرعت جای خود را به بیماران کرونایی میدهند.
این پزشک متخصص ادامه میدهد: بعد از گذشت دو سال و نیم از شروع کرونا و تجربیات شش پیک قبلی از این ویروس، پیشبینی آغاز شروع طغیان دوباره این بیماری برای کادر درمان اصلا کار دشواری نیست.
وزیر بهداشت تردیدش از آغاز موجی دیگر از کرونا در کشور را با جمله «فکر میکنم» بیشتر توضیح نداد، اما شاید دلیل این تردید موضوعی باشد که پیش از این نیز به آن اشاره شده است. برخی از متخصصان معتقدند که هر موج برای یک سویه است و از آنجایی که ما در همان سویه اومیکرون هستیم، و زیرسویههای BA.۵ و BA.۴ را تجربه میکنیم، در واقع وارد قله دوم موج ششم شدهایم.
درهرحال چه قله دوم موج ششم و چه موج هفتم، افزایش شهرهای قرمز و نارنجی در آخرین رنگبندی کرونایی شهرهای کشور نشان میدهد با افزایش تعداد مبتلایان و بستریها به شکل محسوسی روبهرو هستیم.
علائم زیرسویه جدید چیست؟
«متاسفانه از چند روز پیش تمام علائم و نشانههای شروع پیک هفتم را در اورژانسهای کشور میتوان دید . آن هم در زمانی که به عقیده بسیاری از مردم تصور میشد که کم کم سایه نحس این بیماری در حال کمرنگ شدن است و دستورات بهداشتی از جمله ماسک زدن و رعایت فاصله اجتماعی و تزریق دوزهای یادآور واکسن به کمترین میزان خود رسیده بود. »
دکتر مقدممنش با هشدار درباره پیک هفتم ادامه میدهد: «طی چند روز قبل با افزایش ناگهانی مراجعان و بستری ها مواجه شدهایم، BA4 و BA5 بیشتر با علایم مشابه آنفلوآنزا و سرماخوردگی به شکل آبریزش بینی، بدن درد، تب، ضعف و بیحالی و گلو درد و سرفه و بعضا مشکلات گوارشی به صورت اسهال و استفراغ تظاهر پیدا میکند و درگیری ریوی به نسبت کمتری دارد.»
او میگوید: «متاسفانه به علت سرعت بسیار بالای انتقال آن در صورت رعایت نکردن پروتکلهای بهداشتی تعداد افراد زیادی را درگیر خواهد کرد و این روزها در بیماران شاهد ابتلای همزمان چندین عضو خانواده هستیم.»
مهمترین توصیه: رعایت پروتکلهای بهداشتی و تزریق واکسن
یکی از ویژگیهای سویه اومیکرون این است که این ویروس در برابر واکسن ها مقاومت زیادی دارد، اگرچه واکسنهای موجود در دنیا توانستند در برابر زیرسویههای BA۱ و BA۲ اثرگذاری مثبتی داشته باشند اما گزارشها نشان میدهد زیرسویه BA5 واکسن گریزتر است، بهویژه در برابر واکسنهایی که از پلتفرم ویروس کشته شده استفاده کردند، مانند سینوفارم یا واکسن تولید داخل برکت.
مسعود یونسیان، اپیدمیولوژیست و عضو کمیته علمی ستاد ملی مبارزه با کرونا بر همین اساس توصیه میکند: «ما در روزهای آینده مراسم تجمعی مانند ایام محرم و راهپیمایی اربعین داریم، این درحالیست که در عراق موارد ابتلا به صورت انفجاری درحال افزایش است، در چنین شرایطی اگر امروز اقدامات مناسب درخصوص تزریق واکسن انجام ندهیم شرایط سخت میشود، بنابراین الان یکی از موثرترین استراتژیها تکمیل واکسیناسیون با یک پلتفرمی متفاوت از واکسنهای گذشته است، و چون اکثر افراد در کشور ما واکسن سینوفارم و برکت تزریق کردهاند این افراد باید به سراغ پلتفرم جدید بروند.»
مقدممنش نیز میگوید:«با اینکه خوشبختانه این نوع جدید ویروس درگیری شدید ریوی کمتری دارد اما هنوز میتواند برای افرادی که ضعف سیستم ایمنی دارند مثل سالمندان و افراد مبتلا به دیابت و بیماریهای مزمن و باردار خطرناک و گاهی کشنده باشد. لذا از تمام هموطنان خواهشمندیم با رعایت موارد بهداشتی و قرنطینه و تزریق دوزهای یادآور واکسن ما را در مهار این پیک بیماری و گذشتن از آن با کمترین میزان خسارت یاری کنند.»
**************************************************************