بدون شک «تحریم» مهمترین چالش اقتصاد کشور در یک دهه گذشته بوده است و مناقشات زیادی بین جریانات سیاسی در ایران درباره نحوه مواجهه با این پدیده وجود دارد.
با نتیجه ندادن راهبرد «مذاکره و توافق با آمریکا برای رفع تحریم»، بسیاری از کارشناسان معتقدند راهبرد «بیاثر کردن تحریمها» تنها راه لغو آنها است، به بیان دیگر تحریمهای آمریکا تنها زمانی لغو میشود که بیاثر شود.
اما آیا راهبرد دولت سیزدهم مبتنی بر «بیاثر کردن تحریمها» قادر به رسیدن به اهداف خود است؟ پرسشی که در ادامه به آن پاسخ داده میشود.
* کشور تحریم شده با گذشت زمان با تحریم سازگار شده و آن را بیاثر میکنند
انتخاب راهبرد درست در مواجهه با تحریم مستلزم شناخت و درک صحیحی از خود تحریمها است. مرکز امنیت نوین آمریکا در گزارشی با عنوان «ابزارهای جدید جنگ اقتصادی» عنوان میکند: تحقیقات نشان میدهد که با گذشت زمان، تأثیر تحریمهای اقتصادی بر مبادلات فرامرزی از بین میرود، زیرا شرکتها با «عادیهای جدید» سازگار میشوند (تصویر 1).
در واقع طبق گزارش این مرکز، کشورهای تحریم شده سعی میکنند خودشان را با شرایط تحریمی وفق دهند و این موضوع باعث میشود که تحریمها به سمت بیاثر شدن حرکت کند.
تصویر 1
* اوباما: اگر توافق نمیکردیم تحریمها فرو میریخت
باراک اوباما رئیس جمهور اسبق ایالات متحده آمریکا نیز در دیدار با رهبران جامعه یهودی در تاریخ ۲۸ آگوست ۲۰۱۵ (ششم شهریور ۱۳۹۴، ۴۵ روز بعد از نهایی شدن توافق برجام) درباره اثرگذاری برجام گفت: اگر این توافق را نمیکردیم، ایران را در صندلی راننده مینشاندیم، فکر میکنم در آن صورت تحریمها فرومیریخت و نتیجهای عاید ما نمیشد.
از گزارش مرکز امنیت نوین آمریکا و اظهارات باراک اوباما میتوان نتیجه گرفت که هدف آمریکا از توافق با ایران، از بین بردن سازگاری کشور با تحریم و جلوگیری از بیاثر کردن و فروریختن تحریمها بوده است تا بدین ترتیب با از بین رفتن زیرساخت خنثیسازی تحریم، مجددا آمریکاییها بتوانند با بر هم زدن توافق، فضا را برای اعمال شوک به اقتصاد ایران و امتیازگیری مجدد فراهم کنند.
* توافق با آمریکا مقدمهای برای شوک بزرگتر به اقتصاد ایران است
تصویر 2 چرخه مذاکره-توافق-شوک اقتصادی را نشان میدهد. بنابر گزارشات موسسات آمریکایی، در صورت تداوم این چرخه، ایران هیچگاه نخواهد توانست تحریمهای آمریکا را بیاثر کند و اتفاقا زمینه ایجاد شوک جدید و امتیازگیری بیشتر از ایرانیها را مهیا میکند.
تصویر 2
بدین ترتیب تنها راهکار لغو تحریمها، بیاثر کردن آن است و مذاکره و توافق با آمریکا هر چند ممکن است در بازه زمانی کوتاهی مزیتی برای ایران داشته باشد اما زمینه یک شوک بزرگتر را به اقتصاد ایران فراهم میکند، شوکی که میتواند منجر به امتیازدهی بیشتر ایران و تداوم چرخه باطل مذاکره-توافق-شوک شود.
* برجام موجب افت صادرات نفت ایران به کمتر از 100 هزار بشکه در روز شد
تصویر 3، میزان صادرات نفت ایران را طبق آمار اوپک نشان میدهد. طبق تصویر، فروش نفت ایران قبل از روز اجرای برجام حدود یک میلیون بشکه در روز بود و با امضای برجام صادرات نفت ایران برای مدت کوتاهی به 2 میلیون بشکه در روز رسید.
اما در همین بازه زمانی کوتاه، همه زیرساختهای بیاثرسازی تحریم و سازگاری ایران با تحریم نفتی از بین رفت. این موضوع موجب شد بعد از خروج آمریکا از برجام، شوک جدید به اقتصاد ایران وارد شود، صادرات نفت ایران به کمتر از 100 هزار بشکه کاهش یابد و به یک میلیون بشکه سابق برنگردد. همچنین قیمت دلار نیز سر به فلک کشید به عدد 30 هزار تومان را لمس کرد.
تصویر 3
اما با گذشت زمان و روی کارآمدن دولت سیزدهم، ایران در مسیر سازگاری و بیاثر کردن تحریمها حرکت کرد و صادرات نفت به بالای 1 میلیون بشکه در روز رسید و حتی در برخی ماهها عدد 1.4 میلیون بشکه در روز را نیز لمس کرد.
*خروج توتال از ایران آینه تمام نمای شکست برجام در سرمایهگذاری خارجی
مذاکره با آمریکا و برجام در حوزه جذب سرمایهگذاری خارجی نیز نتایج مطلوبی در پی نداشت. طبق گزارش موسسه آنکتاد هر چند میزان جذب سرمایهگذاری خارجی در سال 2017 افزایش یافت اما در ادامه روند کاهشی در پیش گرفت و به 1.3 میلیارد دلار در سال 2020 رسید (تصویر 4).
تصویر 4
باید توجه داشت که برجام در مجموع سهم کمی در جذب سرمایهگذاری «جدید» در ایران شد و بخش زیادی از سرمایهگذاری 5 میلیارد دلاری در سال 2017 مربوط به قراردادهایی بود که در دولت نهم و دهم امضا شده و در حال اجرا بود و با اجرای برجام تسهیل شد.
خروج توتال از قرارداد توسعه فاز 11 پارس جنوبی و از بین رفتن وعده سرمایهگذاری 4.8 میلیارد دلاری شرکتهای خارجی در این پروژه از نمونههای روشن عدم توفیق برجام در جذب سرمایهگذاری خارجی است (تصویر 5).
تصویر 5- فرش قرمز وزارت نفت دولت تدبیر و امید برای قرارداد با توتال
* ارزش مجوز سرمایهگذاری خارجی جدید در دولت سیزدهم سه برابر اوج برجام
اما برای قضاوت دقیقتر درباره کارنامه دو راهبرد در مواجهه با تحریم بهتر است از جنبه مجوزهای معتبر صادر شده برای سرمایهگذاری خارجی جدید در سالهای مختلف به موضوع نگاه شود.
طبق آمار سازمان سرمایهگذاری خارجی (جدول 1)، ارزش مجوز معتبر سرمایهگذاری خارجی که در اوج برجام در سال 95 صادر شد حدود 1.5 میلیارد دلار بوده است. به بیان دیگر با وجود ارزش 10.2 میلیارد دلاری مجوزهای صادر شده، بسیاری از شرکتهای خارجی به دلیل عدم اطمینان از پوشش ریسک در ایران سرمایهگذاری نکردند.
جدول 1- آمار سازمان سرمایهگذاری خارجی (واحد: میلیارد دلار)
اما در دولت سیزدهم با پیشبرد راهکار بیاثر کردن تحریمها و فراهم کردن زیرساخت جذب سرمایهگذاری خارجی به صورت ایمن از تحریمها، ارزش مجوزهای معتبر سرمایهگذاری خارجی به 4.8 میلیارد دلار رسید، یعنی بیش از سه برابر اوج برجام. این رقم نسبت به سال آخر دولت دوازدهم نیز بیش از دو برابر بوده است.
در مجموع بهبود وضعیت صادرات نفت ایران و جذب سرمایهگذاری خارجی در دولت سیزدهم نشان میدهد که راهبرد «بیاثر کردن تحریمها» میتواند کشور را به صورت پایدار در مقابل تحریم ایمن کند اما راهبرد «مذاکره و توافق با آمریکا» هر چند در بازه زمانی کوتاهمدت اثربخش خواهد بود ولی زمینهساز شوکهای اقتصادی بزرگتر در آینده است.