در ماههای اول جنگ تحمیلی، وضعیت جبههها و مناطق جنگی بسیار به هم ریخته بود. «ابوالحسن بنیصدر» رئیسجمهور وقت، فرماندهی کل نیروهای مسلح را بر عهده گرفت تا مسئله جنگ تحمیلی را به نتیجه برساند و از پیشروی متجاوزان بعثی جلوگیری کند. وی چندین عملیات را فرماندهی کرد که همه آنها ناموفق بود و شکست خورد. اولین عملیاتی که فرماندهی آن را بر عهده داشت، در تاریخ 1359/7/23 در منطقه دزفول انجام گرفت؛ این عملیات به سبک کلاسیک و با محوریت نیروی زمینی ارتش به منظور کاهش تهدید دشمن و جلوگیری از تصرف دزفول و اندیمشک طراحی شده بود. مسئولیت اجرایی عملیات به نیروهای لشکر ۲۱ زرهی حمزه واگذار شد. عملیات در وقت مقرر در منطقه غرب کرخه آغاز شد؛ اما با توجه به آمادگی پدافندی کامل دشمن و اطلاع از عملیات، یگانهای لشکر ۲۱ در محاصره متجاوزان قرار گرفتند و آخرین پیام فرمانده لشکر به این شرح مخابره شد: «قسمت عمده نیروهای ما از بین رفتهاند و وضع گردان سوار زرهای نسبتاً خوب است. دستور داده شد تا آخرین نفس بجنگند حتی اگر تا آخرین نفر شهید شوند. اگر دستور دیگری هست، بگویید من خودم در خط مقدم هستم.» این عملیات که با تلفات و خسارات بسیار همراه بود، روحیه نیروهای خودی را ضعیف کرد. دومین عملیات کلاسیک به فرماندهی بنیصدر در تاریخ 8/3/1359 به طور گسترده در جاده ماهشهر انجام گرفت که هدف از آن شکستن حصر آبادان بود؛ اما این عملیات هم به دلیل اطلاعات غلط و نادرست به شکست انجامید که در نتیجه آن روحیه نیروها تضعیف شد و تجهیزات نظامی از دست رفت. به طور کلی، عملیاتهای کلاسیک یاد شده که در دوره بنیصدر با محوریت ارتش و تفکر اساسی با تکیه بر مانور زرهی و استفاده از تانک و نفربر انجام گرفت، با شکست مواجه شد و جز اتلاف وقت و نابودی امکانات موجود ـ که جایگزینی آن هم ممکن نبود ـ نتیجهای نداشت. پس از آن راهبرد جنگ تغییر اساسی یافت و استفاده از تانک و نفربر منسوخ شد و از آن تنها برای پشتیبانی نیروی پیاده یا توپخانه استفاده شد. از این زمان به بعد، به تدریج نیروهای مقاومت مردمی به صورت سازماندهی شده در قالب سپاه در کنار ارتش جمهوری اسلامی به شکل مطلوب حضور یافتند؛ به ویژه در هنگامی که ارتش متجاوز عراق با فشار از سه طرف قصد داشت سوسنگرد را اشغال کند. گفتنی است، در حالی که مدافعان سوسنگرد مرکب از نیروهای ارتش و ژاندارم و عدهای پاسدار در دفاع از سنگر مقاومت میکردند، طرحی تنظیم شد که طی آن در بامداد ۲۶ آبان ۱۳۵۹ برای مقابله با متجاوزان وارد عمل شوند. نیروهای آنها شامل سه گردان زرهی از لشکر ۹۲ ارتش، دو گردان از سپاه پاسداران و یک گردان از ستاد جنگهای نامنظم دکتر چمران بود که از دو محور، یکی جاده حمیدیهـ سوسنگرد و دیگری محور میشداغ ـ سبحانیه به اجرا درآمد و با عقب راندن نیروهای متجاوز، محاصره سوسنگرد شکسته شد. در این عملیات، تلفات و خسارات دشمن شامل یک فروند هواپیما، یک فروند بالگرد، ۶۵ دستگاه تانک، ۷۵۰ نفر کشته و زخمی و ۴۵ نفر اسیر بود. شهید چمران این پیروزی تاریخی در سوسنگرد را اینگونه تعریف میکند و میگوید: «این پیروزی بزرگ نتیجه قطعی همکاری و هماهنگی نزدیک بین نیروهای ارتش و مردمی بود. هیچ یک به تنهایی قادر نبودند چنین موفقیتی را تأمین کنند.»