فرهنگی >>  فرهنگی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۰:۲۴  ، 
کد خبر : ۳۴۶۸۰۰
هرگز کوتاه نیا/۸

کتاب مایک پمپئو: پیشنهاد ترور سلیمانی را من به ترامپ دادم

وزیر خارجه سابق آمریکا می‌نویسد: کنار ترامپ در خانه‌ی مجللش در فلوریدا، نشسته بودم. برای یک کار مهم به آن‌جا رفته بودم. گفتم: «آقای رئیس‌جمهور! یک پیشنهاد برایتان دارم: هدف، ژنرال قاسم سلیمانی است.»

«مایک پمپئو» وزیر خارجه‌ی سابق آمریکا و مدیر سابق سی‌آی‌ای (هر دو در دولت دونالد ترامپ) یکی از ایران‌ستیزترین سیاستمداران آمریکاست. پمپئو پس از خروج زودهنگام از دولت آمریکا با تک‌دوره‌ای شدن ریاست‌جمهوری ترامپ، اقدام به انتشار کتابی تحت عنوان «هرگز کوتاه نیا: جنگیدن برای آمریکایی که عاشقش هستم[۱]» کرد که به تجربیاتش در دوران خدمت در دولت آمریکا پرداخته است. آن‌چه در ادامه می‌خوانید قسمت هشتم از این مجموعه گزارش است.

کتاب مایک پمپئو: پیشنهاد ترور سلیمانی را من به ترامپ دادم/ ماجرای توئیت تهدیدآمیز ترامپ خطاب به روحانی +عکس و فیلم

جلد کتاب «هرگز کوتاه نیا: جنگیدن برای آمریکایی که عاشقش هستم» نوشته‌ی «مایک پمپئو» وزیر خارجه‌ی سابق آمریکا و مدیر سابق سی‌آی‌ای 

 

قسمت هشتم/ فصل ۶: «مماشات نکن؛ حمله کن» ‌

[قاسم سلیمانی] آن مغز متفکر تروریسم، هرگز رفیق نامه‌بازی من نبود، اما من یک بار برایش نامه نوشتم. محتوای این نامه را ۲ دسامبر ۲۰۱۷ [۱۱ آذر ۱۳۹۶]، زمانی که هنوز مدیر سی‌آی‌ای بودم، فاش کردم. در «همایش دفاعی ریگان» در کالیفرنیا، که کنفرانس محبوبی در دنیای امنیت ملی است، به حضار خبر دادم که اخیراً نامه‌ای به قاسم سلیمانی، ژنرال تروریست [فرمانده‌ی] نیروی قدس ایران ارسال کرده‌ام: «آن‌چه در آن نامه به او منتقل کردیم این بود که ما او و ایران را مسئول هرگونه حمله‌ای علیه منافع آمریکا در عراق توسط نیروهای تحت کنترل او خواهیم دانست.» این حرف اگر از زبان یکی از مقامات هر کدام از دولت‌های قبلی آمریکا گفته می‌شد، احتمالاً یک بیانیه‌ی تفهیم مسئولیت بی‌خاصیت تلقی می‌شد: یک اقدام روتین صرفاً برای انجام وظیفه، چنان‌که در دیپلماسی آمریکایی بسیار رایج است. اما این‌بار فرق داشت. من در واقع داشتم یک تحول گسترده در سیاست‌مان را اعلام می‌کردم.

 

تا قبل از دولت ترامپ، واکنش آمریکا به حملات سلیمانی عبارت بود از کشتن تعدادی از نوچه‌های او را می‌کشت. این کار مطلقاً هیچ هزینه‌ای روی دست سلیمانی نمی‌گذاشت و او احتمالاً به این‌گونه انتقام‌جویی‌های ضعیف آمریکا می‌خندید. اما سلیمانی اکنون متوجه شده بود که آن روزها دیگر به پایان رسیده‌اند. من حفاظت از آمریکا را وظیفه‌ی خودم می‌دانستم. سلیمانی هرگز جواب نامه‌ی من را نداد. دو سال بعد، ۲۹ دسامبر ۲۰۱۹ [۸ دی ۱۳۹۸]، این‌بار در سمت وزیر خارجه‌ی آمریکا، کنار رئیس‌جمهور ترامپ در «مار-ئه-لاگو» خانه‌ی مجللش در فلوریدا، نشسته بودم. وزیر دفاع و رئیس ستاد مشترک ارتش کنارم بودند. برای یک کار مهم به آن‌جا رفته بودیم: «آقای رئیس‌جمهور! یک پیشنهاد برایتان داریم: هدف، ژنرال قاسم سلیمانی است.» تنها چند روز بعد، قرار بود سلیمانی و ایرانی‌ها، نتیجه‌ی تمام‌وکمالِ امتناع ما از مماشات با شرارت‌هایشان را حس کنند. به جای مماشات، طعم حمله‌ی آمریکایی را می‌چشیدند.

کتاب مایک پمپئو: پیشنهاد ترور سلیمانی را من به ترامپ دادم/ ماجرای توئیت تهدیدآمیز ترامپ خطاب به روحانی +عکس و فیلم

«مایک پمپئو» (جلوی تصویر، چپ) وزیر خارجه‌ی سابق آمریکا، در کنار «دونالد ترامپ» (راست) رئیس‌جمهور وقت آمریکا طی یکی از جلسات کابینه‌ی دولت ترامپ در سال ۲۰۱۸. پمپئو در کتاب خود اعتراف می‌کند پیشنهاد ترور شهید سلیمانی را او به ترامپ داده است.

حماقت مماشات

مماشات مثل الکل است. مقدار کمش شاید آسیب فوری نداشته باشد، اما خطر اعتیادش زیاد است. مقدار زیادش هم، شاید در کوتاه‌مدت حس خوبی به شما بدهد، اما صبح که شد، حالتان وحشتناک می‌شود. در سیاست خارجی، هیچ‌چیز به اندازه‌ی مماشات به ضرر صلح و امنیت تمام نمی‌شود. مماشات، طرف مقابل بازدارندگی است. بازیگران بد امتیازات و دورهای بی‌پایان مذاکره را دلیلی بر ضعف شما می‌دانند و می‌خواهند از آن سوءاستفاده کنند. فقط نمایش قدرت (شامل حملاتی که آن‌ها را در موضع دفاع قرار دهد) جلوی عبور آن‌ها از خط قرمزها را می‌گیرد. به علاوه، ظرفیت مماشات در دستیابی به دستاورد مقابل بازیگرانی که واقعاً بدتر از همه هستند و انگیزه‌های ایدئولوژیک دارند، محدود است.

 

جهادی‌ها در خاورمیانه، کمونیست‌ها در پکن، اراذل و اوباشی مثل پوتین که ادعای مظلومیت تاریخی دارند، و دین‌سالاران در تهران ممکن است گاه‌گاهی تن به سازش‌های راهبردی بدهند، اما شور آتشین آن‌ها برای دستیابی به آرمان‌های منحرفشان است که آن‌ها را زنده نگه می‌دارد و به آن‌ها انگیزه می‌دهد تا اهداف جغراسیاسی بلندمدتشان را دنبال کنند. کمک‌های خارجی و امتیازات کادوپیچ‌شده‌ی دیگر، فقط باعث بیش‌تر شدن رفتارهای بد آن‌ها می‌شود. اگر می‌خواهید این بازیگران بد تغییر کنند، باید «مجبورشان کنید» تغییر کنند. با این حال، مماشات یک رویه‌ی استاندارد در روابط بین‌الملل است. «کار امروز به فردا انداز» های بی‌شماری روی کرسی‌های قدرت می‌نشینند. این افراد می‌دانند که می‌توانند پیامد یا هزینه‌ی انتخاب‌های بدشان را به تعویق بیندازند تا جانشینانشان مجبور شوند با عواقب آن‌ها دست‌وپنجه نرم کنند.

کتاب مایک پمپئو: پیشنهاد ترور سلیمانی را من به ترامپ دادم/ ماجرای توئیت تهدیدآمیز ترامپ خطاب به روحانی +عکس و فیلم

گفت‌وگوی «محمدجواد ظریف» وزیر خارجه‌ی وقت ایران، و «جان کری» همتای آمریکایی وی، در حاشیه‌ی مذاکرات هسته‌ای که منجر به امضای برجام شد. متأسفانه دستگاه سیاست خارجی دولت «حسن روحانی» رئیس‌جمهور وقت ایران، نیز تصور می‌کرد مشکلات میان تهران و واشینگتن با استفاده از دیپلماسی و گفت‌وگو قابل‌حل هستند؛ در حالی که سرنوشت توافق هسته‌ای به‌صراحت این نظریه را رد کرد. 

مثلاً «نویل چمبرلین» [نخست‌وزیر وقت انگلیس که «توافقنامه‌ی مونیخ» را با هیتلر امضا کرد و امتیازات زیادی به او داد] در مونیخ در سال ۱۹۳۸ و آن‌چه که برای «وینستون چرچیل» [نخست‌وزیر بعدی انگلیس] به جا گذاشت، را در نظر بگیرید. رئیس‌جمهور ترامپ یک مجسمه‌ی نیم‌تنه از چرچیل را در «دفتر بیضی» [دفتر کار رئیس‌جمهور آمریکا] نصب کرده بود: گاهی اوقات همان احساسی را داشتیم که چرچیل زمانی داشت که نخست‌وزیر شد و شکست‌های سیاست مماشات چمبرلین را به ارث برد. رئیس‌جمهور اوباما پول، زمان، و یک مسیر مستقیم به سوی برنامه‌ی تسلیحات هسته‌ای در اختیار آیت‌الله قرار داده بود. بهترین دفاع از این رویکرد این بود که شاید ساخت بمب توسط ایران را به تأخیر بیندازد. این در حالی بود که ما معتقد بودیم خیلی بهتر است مستقیماً با این مشکل مقابله کنیم؛ بر اساس جدول زمانی و شرایط مدنظر خودمان؛ نه بعداً، زمانی که جیب دزدسالاران ایرانی پر از پول و زرادخانه‌یشان پر از سلاح هسته‌ای شد. سیاست ما درباره‌ی ایران سیاست مماشات دوران اوباما را رد می‌کرد.

کتاب مایک پمپئو: پیشنهاد ترور سلیمانی را من به ترامپ دادم/ ماجرای توئیت تهدیدآمیز ترامپ خطاب به روحانی +عکس و فیلم

«نویل چمبرلین» (جلوی تصویر، راست) نخست‌وزیر وقت انگلیس، در کنار «وینستون چرچیل» که بعداً جایگزین چمبرلین شد، طی مراسمی در سال ۱۹۴۰. چمبرلین به خاطر امضای توافق با هیلتر و اعطای امتیازات گسترده به او، به عنوان نماد مماشات در سیاست خارجی شناخته می‌شود. 

 

تیم اوباما رؤیای بهبود رفتار ایران پس از جاری شدن سیل پول به سویشان را در سر می‌پروراند. با این حال، سیاست مماشات اوباما تا زمانی که ما به قدرت رسیدیم، دیگر علناً شکست خورده بود: تسلط کامل ایران بر خاورمیانه ادامه داشت، و رژیم این کشور در طول توافق، مخفیانه به فعالیت‌های هسته‌ای ممنوعه ادامه داده بود. بنابراین دولت ترامپ بلافاصله پس از خروج از توافق در ماه می سال ۲۰۱۸، کارزار بی‌سابقه‌ای از فشار اقتصادی و دیپلماتیک حداکثری، اتحادسازی، و بازدارندگی نظامی علیه ایران را آغاز کرد. در پشت صحنه، به تشکیل ائتلافی متشکل از اسرائیل و همسایگان عربش ادامه دادیم. تحریم‌های ما باعث شد شرکت‌های اروپایی دسته‌دسته از ایران فرار کنند. و برای اعمال فشار بازدارنده‌ی نظامی، علاوه بر انتقال نیروهای آمریکایی به خاورمیانه، رئیس‌جمهور ترامپ سال ۲۰۱۸ در توئیتی به‌صراحت این‌گونه نوشت: «به رئیس‌جمهور ایران روحانی: دیگر هرگز، هیچ‌وقت آمریکا را تهدید نکن وگرنه با عواقبی مواجه می‌شوی که کم‌تر کسی در طول تاریخ با آن‌ها مواجه شده. » پیام مخابره شد. ما حقیقتِ شرارت رژیم ایران را می‌دیدم. حاضر نبودیم با آن مماشات کنیم؛ در عوض حمله کردیم.

کتاب مایک پمپئو: پیشنهاد ترور سلیمانی را من به ترامپ دادم/ ماجرای توئیت تهدیدآمیز ترامپ خطاب به روحانی +عکس و فیلم

«به رئیس‌جمهور ایران روحانی: دیگر هرگز، هیچ‌وقت آمریکا را تهدید نکن وگرنه با عواقبی مواجه می‌شوی که کم‌تر کسی در طول تاریخ با آن‌ها مواجه شده.» توئیت تهدیدآمیز سال ۲۰۱۸ دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، خطاب به «حسن روحانی» رئیس‌جمهور وقت ایران. 

 

تشدید فشار علیه ایران

کاش می‌توانستم بگویم تک‌تک اعضای تیم امنیت ملی رئیس‌جمهور، از این موضع جسورانه حمایت می‌کردند. اما «[جیم] متیس» وزیر دفاع، و کارمندان پنتاگون دقیقاً همان‌طور که تلاش کرده بودند جلوی خروج ما از برجام را بگیرد، از لگد زدن به چیزی که آن را لانه‌ی زنبورِ ایران می‌دیدند، بیزار بودند. متیس به من گله می‌کرد: «مایکل، اگر با ایرانی‌ها رودررو بشویم، کنترل تشدید اوضاع را به دست می‌گیرند و در وضعیت بسیار بدی قرار خواهیم گرفت.» این ذهنیت نگران‌کننده (این باور که بیش‌ترْ ما باید از بلایی که دشمنان آمریکا می‌توانند بر سر ما بیاورند بترسیم، تا برعکس) موضع پیش‌فرض در دستگاه بوروکراسی امنیت ملی آمریکاست: کوتاه آمدن بیش‌تر و بیش‌تر. من شک نداشتم از طریق برتری‌های عظیم دیپلماتیک، اقتصادی، و نظامی‌مان، می‌توانیم به‌اصطلاح «کنترل تشدید اوضاع» را به دست بگیریم. باور من به آمریکا، از خیلی از فرماندهان ارشد پنتاگون بیش‌تر بود.

تیم من هم همین‌طور بودند. هفته‌ای دو بار با «برایان هوک» [نماینده‌ی ویژه‌ی پمپئو در امور ایران و مدیر «گروه اقدام ایران» در وزارت خارجه آمریکا] و بعداً «الیوت آبرامز» [جایگزین برایان هوک]، در دفترم جلسه می‌گذاشتیم تا برای کارزار [فشار حداکثری] راهبرد طراحی کنیم. قبل از هر جلسه، برایان پیشرفت‌هایمان در حوزه‌های مختلف، مثلاً به صفر رساندن صادرات نفت ایران، را به تصویر می‌کشید. من هم با کشیدن صورتک [اسمایلی] کنار هر کدام از داده‌هایی که روی کاغذ چاپ کرده بود، و برگرداندن کاغذها به او بازخورد مثبتم را نشان می‌دادم.
 
سخنرانی «مایک پمپئو» وزیر خارجه‌ی وقت آمریکا، اعلام تشکیل «گروه اقدام ایران»، و انتصاب «برایان هوک» به عنوان نماینده‌ی ویژه‌ی پمپئو در امور ایران 

 


 

[۱] Never Give an Inch: Fighting for the America I Love

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات