آمریکا سالهای سال است به «جنون تحریم» مبتلا شده است: به محض آنکه با کشوری به مشکل برخورد، دولتش را تحریم میکند. سیاست تحریم، اگرچه اولین و رایجترین ابزار مقابلهی آمریکا با کشورهای متخاصم بوده، اما طی این سالها تنها به مردم عادی در این کشورها آسیب رسانده است، عمدتاً بدون آنکه تأثیری بر دولتهای این کشورها داشته باشد. مجلهی آمریکایی «جاکوبین» اخیراً طی گزارشی تحت عنوان «تحریمهای آمریکا وحشیانه و غیرانسانی هستند. و فایده ندارند.[۱]» به همین مسئله پرداخته است. این گزارش که برگرفته از مقالهی اندیشکدهی آمریکایی «مرکز تحقیقات اقتصادی و سیاستی» است، تصریح میکند که تحریمهای واشینگتن علیه کشورهای مختلف، بر خلاف ادعاهای تبلیغاتی دولت آمریکا، جایگزینی مسالمتآمیز برای جنگ نظامی نیستند، بلکه نوعی دیگر از جنگ و مصداق مجازات دستهجمعی هستند. آنچه در ادامه میخوانید، خلاصهی گزارش مجلهی جاکوبین است.
عالان مخالف تحریم، همزمان با برگزاری «نشست قارهی آمریکا» (اجلاس سران کشورهای عضو «سازمان کشورهای آمریکایی») در سال ۲۰۲۲ به میزبانی آمریکا، با بنری که روی آن نوشته شده «همهی تحریمها و محاصرههای [اقتصادی] آمریکا را تمام کنید» مقابل مرکز اجتماعات شهر «لسآنجلس» در ایالت کالیفرنیا تجمع کردهاند تا نامهای را در اعتراض به سیاستهای تحریمی دولت بایدن علیه کشورهای آمریکای لاتین، به دست مقامات آمریکایی برسانند.
تعداد کشورهایی که در حال حاضر در فهرست تحریم دولت آمریکا هستند، آنقدر زیاد است که حسابش از دستمان در رفته است. بعضی از این کشورها هستند که احتمالاً میدانید در این فهرست قرار دارند: مثلاً روسیه، سوریه، ایران، و ونزوئلا. از طرف دیگر، کشورهایی هم هستند که کمتر دربارهی آنها چیزی میشنوید: مثل نیکاراگوئه، یمن، افغانستان، و میانمار. و در آخر، دشمنان رسمی آمریکا هستند که واشینگتن چندین دهه است آنها را تحریم کرده: مثلاً کوبا و کرهی شمالی. این تحریمها به عنوان جایگزینی غیرمخرب و حتی انساندوستانه به جای اقدام نظامی به مردم معرفی میشوند. این در حالی است که گزارش جدیدی که مرکز تحقیقات اقتصادی و سیاستی منتشر کرده[۲]، واقعیت وحشیانه و مخرب رژیمهای تحریمی و هزینههای انسانی آنها را نشان میدهد.
جلد گزارش اندیشکدهی آمریکایی «مرکز تحقیقات اقتصادی و سیاستی» با عنوان «پیامدهای انسانی تحریمهای اقتصادی». برای مطالعهی متن کامل این گزارش (به زبان انگلیسی) اینجا کلیک کنید.
گزارش این اندیشکده با تجمیع یافتههای دهها مطالعه و بررسی تأثیر تحریمها بر سه کشور هدف [ونزوئلا، ایران، و افغانستان] به طور خاص، آن چیزی را اثبات میکند که منتقدان سیاستهای تحریمی مدتهاست بر آن تأکید کردهاند: تحریمها نوعی مجازات دستهجمعیاند که هزینههایشان را عمدتاً مردم بیگناهی متحمل میشوند که حکومتشان به دست دولتهای اغلب غیردموکراتیکی است که مقامات آمریکا میخواهند آنها را مجازات کنند. در عمل، تحریمها جایگزینی برای جنگ نیستند، بلکه شکل دیگری از جنگ هستند. گزارش مذکور، تحت عنوان «پیامدهای انسانی تحریمهای اقتصادی» با تکیه بر سیودو مطالعه دربارهی تحریمها و تأثیرات آنها، به این نتیجه میرسد که «تحریمهای اقتصادی، میزان قابلتوجهی اضطراب در اقتصادهای هدف ایجاد میکنند» و «مردمی که اغلب در نتیجهی آنها آسیب میبینند، و در برخی موارد کشته میشوند، نیز در اتخاذ تصمیمات مربوط به اعمال این تحریمها نقشی ندارند [چراکه تحریمها عمدتاً به تناسب اوضاع داخلی کشورهای وضعکنندهیشان، مثلاً با اهداف تبلیغاتی و انتخاباتی، وضع یا تشدید میشوند].
اندیشکدهی مرکز تحقیقات اقتصادی و سیاستی با بررسی تحقیقات انجامشده روی تحریمها، مینویسد اکثر قریب به اتفاق این مطالعهها به این نتیجه رسیدهاند که تحریمها «اثرات منفی بلندمدت قابلتوجهی بر شاخصهای توسعهی انسانی و اقتصادی» میگذارند و منجر به افزایش چشمگیر همه نوع آمار منفی، از فقر، مرگومیر، نابرابری درآمدی، و نرخ ابتلا به اچآیوی در دوران کودکی گرفته تا حوادث تروریستی بینالمللی و احتمال سرکوبگری و نقض حقوق بشر توسط دولتهای تحریمشده؛ و حتی اتفاقاً کاهش مؤلفههای دموکراسی.
مطالعات نشان میدهند وقتی رژیمهای تحریمی، هم مبادلات تجاری و هم معاملات مالی یک کشور را هدف قرار میدهند، تولید ناخالص داخلی آن کشور بین ۰/۹ تا ۴/۲ درصد کاهش مییابد. به علاوه، تولید ناخالص داخلی سرانه (کل تولید اقتصادی هر فرد در یک کشور، به طور متوسط) ممکن است حتی تا ۲۶ درصد نیز کاهش پیدا کند. برای مقایسه و پی بردن به ابعاد این ارقام، در نظر بگیرید که آمریکا در جریان رکود سال ۲۰۰۸ [موسوم به «رکود بزرگ[۳]»]، ۴/۳ درصد کاهش در تولید ناخالص داخلی را تجربه کرد.
در نتیجهی استفادهی افراطی دولت آمریکا از ابزار تحریم، بسیاری از کشورهای جهان، حتی اقتصادهای بزرگی مانند چین، به فکر کنار گذاشتن دلار و استفاده از ارزهای مشترک یا ملی در تبادلات خود با کشورهای دیگر، بهویژه کشورهای تحت تحریم آمریکا، افتادهاند؛ اتفاقی که طی ماههای اخیر حتی کارشناسان و مقامات دولتی آمریکا نیز دربارهی پیامدهای آن بر تضعیف جایگاه دلار به عنوان ارز مرجع بینالمللی هشدار دادهاند.
واقعیت تحریمهای آمریکا علیه ونزوئلا (در قالب کارزار «فشار حداکثری»ای که دولت دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۷ آن را به عنوان راهی برای زدن جرقهی تغییر رژیم در این کشور آغاز کرد[۴]) بسیار تلختر است. مرکز تحقیقات اقتصادی و سیاستی مینویسد، تحریمهای آمریکا باعث شد ونزوئلا دچار «بزرگترین سقوط اقتصادی خارج از دوران جنگ از سال ۱۹۵۰ تا کنون» شود، چراکه پس از وضع این تحریمها، درآمدهای نفتی این کشور سقوط کرد. لازم به ذکر است که صادرات نفت، ۹۵ درصد از کل صادرات ونزوئلا را طی یک سال منتهی به تحریم تشکیل میداد و این کشور برای تأمین غذا و دارو بهشدت به واردات وابسته است. اندیشکدهی مرکز تحقیقات اقتصادی و سیاستی پیش از این دریافته بود[۵] که تحریمهای آمریکا بین سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ منجر به مرگ چهل هزار نفر در ونزوئلا شدهاند[۶].
توئیت سال ۲۰۲۰ «نیکلاس مادورو» رئیسجمهور ونزوئلا، پس از رسیدن اولین نفتکش ایرانی حامل سوخت به این کشور آمریکای لاتین: «پایان رمضان [و فرارسیدن عید فطر] با رسیدن کشتی «فورچن» همزمان شده است، نشانهای از همبستگی میان جمهوری اسلامی ایران و ونزوئلا. در دورانی که امپراتوری برتریجو[ی آمریکا] در تلاش برای تحمیل حاکمیتش از طریق زور است، فقط اخوتِ ملتهای آزاده ما را نجات میدهد. #ایرانتشکر»
اگرچه تعدادی از کشورهای همسایهی ونزوئلا نیز، که تحت تحریم قرار نگرفته بودند، مانند این کشور از کاهش جهانی قیمت نفت در سال ۲۰۱۶ رنج بردند، اما اقتصاد آن کشورها در نهایت احیا شد. این در حالی است که ونزوئلا همچنان با سقوط شدید در تولید نفت مواجه بود که به اعتقاد مرکز تحقیقات اقتصادی و سیاستی، تنها با یک کشور دیگر قابلمقایسه است: یمن، که در آن مقطع، سعودیها با حمایت آمریکا داشتند میدانهای نفتیاش را بمباران میکردند. این اندیشکده اینگونه نتیجهگیری میکند که به عبارت دیگر، «ابعاد سقوط تولید نفت در ونزوئلا آنچنان بزرگ است که مانند آن، تنها زمانی مشاهده میشود که ارتش یک کشور میادین نفتی یک کشور دیگر را منفجر میکند.»
نمایی از نفتکش ایرانی «فورچن» که بهرغم تحریمهای آمریکا علیه ایران و ونزوئلا، سوخت صادراتی ایران را به ونزوئلا آورده و در اسکلهی پالایشگاه «الپالیتو» در شهر «پوئرتو کابلو» در ایالت «کارابوبو»ی ونزوئلا پهلو گرفته است.
نمایی نزدیکتر از نفتکش ایرانی «فورچن» در حال تخلیهی محمولهی سوختش در اسکلهی پالایشگاه «الپالیتو» در شهر «پوئرتو کابلو» حدود ۲۱۰ کیلومتری غرب «کاراکاس» پایتخت ونزوئلا
در ایران نیز وضعیت مشابهی وجود دارد. گزارش اندیشکدهی مرکز تحقیقات اقتصادی و سیاستی نشان میدهد که طی دهههای گذشته، فرازونشیب آمار تولید ناخالص داخلی سرانه و صادرات در ایران همبستگی نزدیکی با اعمال تحریمهای غرب علیه این کشور داشته است: وضع تحریمها پس از انقلاب سال ۱۹۷۹ در این کشور و همچنین در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۸ با کاهش تولید ناخالص داخلی سرانه همراه بود، و از سوی دیگر، امضای توافق هستهای در سال ۲۰۱۵ و برداشته شدن تحریمها، با بهبودی کوتاهمدت در این آمار همزمان بوده است. مطالعات انجامشده در این حوزه، همان واقعیتی را تصریح میکنند که منتقدان تحریمها سالهاست میگویند: تحریمها به هیچ عنوان خواص [حاکم بر] ایران را هدف قرار ندادهاند، بلکه مردم عادی این کشور را به سوی فقر سوق دادهاند و منجر به کمبود مزمن دارو[۷] در ایران شدهاند[۸].
در مورد افغانستان نیز، اگرچه نبود دادههای کافی و وقوع اتفاقات و اختلالات متعدد، از جمله جنگ دهسالهی شوروی در این کشور، انجام چنین ارزیابیای را دشوارتر میکند، اما مرکز تحقیقات اقتصادی و سیاستی به نتیجهی مشابهی دربارهی فرازونشیب نرخ مرگومیر کودکان در افغانستان دست پیدا کرده است. این اندیشکدهی آمریکایی همچنین مینویسد کاهش ۷۶ درصدی درآمد سرانهی واقعی افغانستان بین سالهای ۱۹۸۶ و ۲۰۰۱ «بیشباهت به شماری از بزرگترین فروپاشیهای اقتصادی مشاهدهشده در تاریخ معاصر جهان نیست.» اگرچه طالبان از زمان قدرت گرفتن در این کشور در سال ۲۰۲۱، در اینباره آمار رسمی منتشر نکرده، اما اقدام آمریکا در تصرف ذخایر فدرال افغانستان جرقهی فاجعهی انسانی تمامعیاری[۹] را در این کشور زده که از نظر وحشتی که در دل مردم عادی این کشور انداخته، شانه به شانهی دو دهه اشغالگری آمریکا در افغانستان میساید[۱۰].
آشنایان و همسایهها اطراف خودرویی جمع شدهاند که سال ۲۰۲۱ توسط پهپادهای آمریکایی در افغانستان هدف قرار گرفت؛ ۱۰ عضو یک خانواده، از جمله ۷ کودک، در این حمله کشته شدند. آمریکا نهتنها طی بیست سال اشغال نظامی افغانستان، هزاران نفر از مردم این کشور را کشت، بلکه بلافاصله پس از عقبنشینی از افغانستان، این کشور را تحریم کرد.
همهی آنچه که گفته شد از آنجایی به طور خاص در حال حاضر اهمیت دارد که استفاده از تحریمها اخیراً رشد انفجاریای داشته است. چنانکه مرکز تحقیقات اقتصادی و سیاستی یادآور میشود، اوایل دههی ۱۹۶۰ کمتر از ۴ درصد از کشورهای دنیا تحریم شده بودند؛ این در حالی است که اکنون ۲۷ درصد از کشورهای جهان تحت تحریم قرار دارند، که تقریباً یکسوم تولید ناخالص داخلی جهان را شامل میشود. طبق گزارش این اندیشکدهی آمریکایی، دولت بایدن به طور گسترده از این سلاح استفاده کرده و سالانه تحریمهای بیشتری را، حتی نسبت به دولت ترامپ، اعمال میکند؛ در حالی که خود ترامپ کسی بود که در اشتیاق به استفاده از این سلاح از دولت باراک اوباما بسیار پیشی گرفته بود.
ساختمان «پیوست خزانهداری» میزبان «دفتر کنترل داراییهای خارجی». این دفتر زیرمجموعهی وزارت خزانهداری آمریکا و بازوی اصلی این وزارتخانه در اجرای تحریمهای بینالمللی با استفاده از کنترل دولت آمریکا بر دلار در سراسر جهان است.
مرکز تحقیقات اقتصادی و سیاستی در پایان گزارش خود مینویسد: «بهسختی میتوان سیاست دیگری را پیدا کرد که این همه مدرک دربارهی تأثیرات منفی و اغلب کشندهاش بر اقشار آسیبپذیر وجود داشته باشد، اما همچنان اتخاذ بشود.» تحریمها نهتنها مردم کشورهای هدف را نابود کردهاند، بلکه یک نگاه بیطرفانه به آنها نشان میدهد[۱۱] در دستیابی به اهداف اعلامشدهیشان، از جمله فروپاشی دولتها یا وادار نمودن آنها به تغییر سیاستهایشان، مفتضحانه شکست خوردهاند. زمان آن فرا رسیده است که دربارهی استفادهی بیشازحد از این سلاح، و فلاکت و رنجی که در سراسر جهان به بار میآورد، صحبت کنیم؛ سلاحی که مقامات آمریکایی همچنان از آن استفاده میکنند، چون هزینههای انسانی و ناکارآمدیاش عملاً از چشم مردم آمریکا پنهان شدهاند. ما به نوبهی خودمان امیدواریم که گزارش مرکز تحقیقات اقتصادی و سیاستی جرقهی بحث در اینباره را بزند.
«عملیات برای انتصاب یک دولت طرفدار غرب در ایران. مسئول: تأییدشده توسط رئیسجمهور، وزیر خارجه و مدیر اطلاعات مرکزی در تاریخ ۱۱ جولای ۱۹۵۳ [۲۰ تیر ۱۳۳۲ شمسی]. هدف: مصدق، نخستوزیر [ایران]، و دولتش. مأموریتها: استفاده از روشهای قانونی، یا شبهقانونی، برای سرنگون کردن دولت مصدق؛ و جایگزینی آن با دولتی طرفدار غرب به رهبری [محمدرضا] شاه و نخستوزیری [فضلالله] زاهدی. اقدام سیآیای: طرح اقدام در چهار مرحله اجرا شد:...»؛ تصویر منتسب به مجوز دولت آمریکا برای اجرای «عملیات آژاکس» و کودتای ۲۸ مرداد در ایران؛ متن کاملتر این سند را میتوانید (به زبان انگلیسی) از اینجا بخوانید. بسیاری از کشورهایی که امروز تحت تحریمهای آمریکا قرار دارند، طی سالهای قبل هدف کودتاهای آمریکایی و تلاشهای واشینگتن برای سرنگونی دولتهایشان قرار گرفتهاند. هر کشوری که این سیاستها در آن ناموفق بودهاند و یا مردمش زیر بار سلطهی آمریکاییها نرفتهاند، با سیاست تحریمی دولتهای آمریکا، یکی پس از دیگری، مواجه شده است.
«ز جنبش تودهها شاه فراری شده»؛ «مرگ بر شاه خائن»؛ و (متن انگلیسی) «یانکی [آمریکایی] برگرد خانه». عدهای در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۳۳۲، پس از کودتای ۲۸ مرداد، شعارهای ضدشاه را از روی دیوارها در تهران پاک میکنند. «فضلالله زاهدی» نخستوزیری که جایگزین مصدق شد، پس از کودتا دستور داده بود اینگونه شعارها را از روی دیوار پاک کنند.
[۱] US Sanctions Are Brutal and Inhumane. And They Don’t Work.
[۲] The Human Consequences of Economic Sanctions
[۳] رکود بزرگ مالی
[۴] How Maduro Beat Sanctions
[۵] Economic Sanctions as Collective Punishment: The Case of Venezuela
[۶] Sanctions Are Murder
[۷] «فشار حداکثری»: آسیب تحریمهای اقتصادی آمریکا به حق سلامت ایرانیان
[۸] U.S. Sanctions on Iran Are Increasing Coronavirus Deaths. They Need to Be Stopped Now.
[۹] Afghanistan still a grave humanitarian crisis, senior aid official says
[۱۰] From selling organs to sedating kids: How Afghanistan is ravaged by economic crisis
[۱۱] Busted Sanctions