از ابتدای درگیریهای ماه اکتبر، دستکم ۵۰۰۰ نفر از ساکنان این باریکه که اغلب آنها زن و کودک بودند، زیر آتشباری وحشیانه رژیم صهیونیستی شهید شدند، اما این عدد در برابر مجروحانی که در بیمارستانها با مرگ دست و پنجه نرم میکنند، خیلی بزرگ نیست.
بین بیگناهی که به ضرب گلوله میمیرد یا مجروحی که به خاطر نبودن دارو و تجهیزات زجرکش میشود هیچ تفاوتی نیست، اما «کشتار بدون خونریزی» قطعاً تبعات کمتری دارد؛ یعنی همان گزینهای که آمریکا برای غزه تجویز کرده است. از مراکز درمانی، فقط یک ساختمان مانده؛ جراحیها به خاطر قطعی برق زیر نور تلفن همراه و بدون بیهوشی انجام میشود و بیمارستانها به یک گور دستهجمعی تبدیل شدهاند. حتی کیسه جسد هم به اندازه کشتهشدگان نیست.
از ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر جمعیت غزه، یک میلیون و ۴۰۰ هزار نفر آواره هستند. آنها زیر سقف خانه خود به خواب رفتند و در یک ویرانه بیدار شدند. غزه، هیچ نقطه امنی ندارد؛ بیمارستان، مسجد، کلیسا حتی گورستانها زیر آتشند. آب قطع است؛ برق نیست؛ ذخایر غذا و انرژی رو به اتمام است و سایه قحطی مرگبارتر از موشکهای رژیم صهیونیستی، در حال آدمکشی است.
آمریکا هم تا امروز با رد «آتشبس بشردوستانه»، دستانش را روی دکمه «نسلکشی بدون خونریزی» فشرده تا در کنار حمام خونی که در این باریکه ساحلی به راه افتاده، به جهان نشان دهد این جنگ به هیچ قانونی پایبند نیست. ایالات متحده با این استدلال که آتشبس موقت به تجدید قوای حماس و آمادگی این گروه برای حملات جدید علیه اسرائیل میانجامد اعلام کرده که صحبت از هر وقفهای بعد از آزادشدن اسرایی که در بازداشت حماس هستند ممکن خواهد بود.
شرطی که به صریحترین شکل ممکن اعلام میکند دو میلیون و ۳۰۰ هزار شهروند غزه عملاً گروگان آمریکا و ارتش نیابتی اوست. میانجیگری مصر و قطر هم تا اینجای کار نتوانسته چیزی جز چند کاروان کمکی محقر را به داخل غزه بفرستد؛ چند قطره برای یک اقیانوس! این در حالی است که رسانههای اروپایی احتمال تشدید بیثباتی و طولانی شدن چرخه درگیری را گوشزد کرده و اخطار دادهاند که فعالتر شدن محور مقاومت در شرایط فعلی به نفع هیچکس نیست.
در پیشانی این محور فلسطینیانی هستند که مقاومت برایشان نه یک انتخاب، بلکه تنها راه زندهماندن میان دستهایی است که راه تنفسشان را بیرحمانهتر از همیشه میفشارد.