جنگ اوکراین و غزه منطقه و جهان را آبستن حوادث مهمی کرده است. این دو جنگ دو پیچ تاریخی مهم برای جبهه مقاومت در مقابل جبهه استکبار است. جبهه مقاومت با نگاه گسترده به هر کشوری که در مقابل جبهه استکبار و سلطه گر باشد اطلاق میشود.
کشورها در ابتدای جنگ اوکراین به سه گروه طرفدار حمله روسیه، طرفدار اوکراین و بی طرفها تقسیم شدند. در این جنگ هر سه گروه تا کنون هزینههای زیادی پرداخت کرده اند. پایان این جنگ عرصه جدیدی در جهان سیاست حداقل برای چند سال آینده رقم خواهد زد. شکستهای اوکراین در ضد حمله ها، از دست دادن برخی مناطق در چند ماه اخیر، جدی شدن گفتمان صلح در میان کارشناسان، عدم تصویب بودجه حمایتی برای اوکراین در برخی کشورهای حامی زلنسکی، سفر پوتین به امارات و عربستان بی طرف در جنگ اوکراین، نشانههای موفقیت روسیه و شکست اوکراین است.
رویداد مهم دیگر جنگ غزه است. در این رویداد برخلاف جنگ اوکراین کشورها به دو گروه طرفدار رژیم صهیونیستی و جبهه مقاومت تقسیم شدند. در این جنگ کشوری بی طرف نیست. موج اثر گذاری این جنگ به مراتب قویتر از جنگ پیشین است. جایگاه رژیم صهیونیستی برای غرب به مراتب مهم تر، حساستر و حیاتیتر از اوکراین است. حدود ۶۰ روز این جنگ میگذرد. رژیم صهیونیستی در دیپلماسی و افکار عمومی جنگ را باخته است. این رژیم نیاز شدید به پیروزی حداقلی در میدان دارد. جبهه مقاومت هر چند در این جنگ تا کنون هزینههای انسانی زیادی داده است. ولی مقاومت، پایداری و معنویت جبهه مقاومت مانند جنگهای پیشین در یمن و سوریه و عراق انشاء الله پیروزی را نصیب این جبهه خواهد کرد.
ارمغان پیروزی این جبهه یا حتی آتش بس، روسیاهی برای حاکمان کشورهای حامی رژیم صهیونیستی به ویژه کشورهای عربی منطقه است. کشورهایی که به امید شکست حماس، از مردم غزه نه فقط حمایت نکردند بلکه حمایتهای مالی و سیاسی بی دریغ از رژیم صهیونیستی در عرصه میدانی و دیپلماسی انجام دادند.