بازیگران اتحادیه اروپا با حمایت مطلق از رژیم صهیونیستی، استاندارد دوگانهای از خود نشان دادهاند، اما در این میان برلین که یکی از سرسختترین متحدان اسرائیل است، گوی سبقت را ربوده تا جایی که مواضع تندتری نسبت به نتانیاهو از مقامات آلمانی شنیده میشود. پیشتر از این «جوزف بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با صراحت گفته بود "اتحادیه اروپا تبدیل به ماشین صدور بیانیه بدون قدرت تصمیمگیری مستقل شده است". اکنون در شرایطی که اتحادیه اروپا مستقل از آمریکا قدرت تصمیمگیری ندارد، اولاف شولتز، صدر اعظم آلمان در قامتی افراطیتر از نتانیاهو و جو بایدن، از مخالفان سرسخت آتشبس فوری در غزه بوده و علاوه بر این به شکلهای مختلف اعلام کرده است برلین همیشه در کنار رژیم صهیونیستی خواهد بود. وی در مخالفت با آتشبس آشکارا میگوید "فکر نمیکنم درخواست آتشبس فوری یا وقفه طولانی در جنگ، درست باشد، زیرا این مساله در نهایت بدان معناست که اسرائیل به حماس امکان احیا و دستیابی به موشکهای جدید داده است". اما آنالنا بائربوک وزیر خارجه آلمان که پیش از این در صفحه شخصی خود در شبکه مجازی ایکس (توئیتر سابق) سلسله پیامهایی منتشر کرده و با تکرار حمایت این کشور از رژیم صهیونیستی به شدت علیه نیروهای مقاومت فلسطین موضع گرفته بود، به تازگی با رفتاری عوامفریبانه اذعان دارد که «اسرائیل نمیتواند در صلح زندگی کند مگر آنکه فلسطینیها در صلح زندگی کنند و ما بایستی پلی بسازیم که از آتشبس در غزه فراتر میرود و به راهکار سیاسی میرسد» این در حالی است که آنالنا بائربورک با این روش بر ضرورت پیشبرد طرح موسوم به راهکار دو دولتی برای حل مسئله فلسطین تأکید کرده است. راهکاری که در آن، دوسرِ بازی به نفع اسرائیل تمام میشود. رفتار خصمانه دولت آلمان با حمایت از رژیم جعلی صهیونیستی در مقابل جنایات جنگی و نسل کشی در غزه از چند منظر مورد توجه است.
قدرت اول اروپا
آلمانها که برای تسلط بر اروپا و تبدیل شدن به بازیگر اول این منطقه در رقابت با فرانسه و انگلیس هستند، تنها گزینه خود در این مسیر را حمایت کور از سیاستهای مشترک واشنگتن و تلآویو میدانند. رفتار آلمانها در اتفاقات اوکراین و همین طور غزه نشان میدهد آنها در تلاش هستند در رقابت با فرانسه و انگلیس به بازیگر اول اروپا تبدیل شوند و در این راستا سیاستهای حمایتی از آمریکا و تل آویو را در دستور کار خود قرار دادهاند. علاوه بر ارسال تسلیحات به رژیم صهیونیستی به صورت رسمی (از طریق وزارت دفاع آلمان) و غیر رسمی (از طریق لابیهای تسلیحاتی مانند انعقاد پیمان دفاعی محرمانه بین برلین و تلاویو در خلال جنگ غزه که توسط وزیر دفاع آلمان و وزیر جنگ رژیم صهیونیستی عملیاتی شد)، بزرگترین معامله تسلیحاتی آلمان با رژیم صهیونیستی در این ایام انجام شده است. صادرات سلاح اسرائیلی به لطف معامله فروش سامانه رهگیری موشکهای دوربرد «ختز ۳» به آلمان به ارزش ۳.۵ میلیارد دلار رکورد دیگری را ثبت کرده است. نکته مهم دیگر در موضوع ارسال تسلیحات آلمانی به تلآویو در این جاست که شکست ارتش رژیم صهیونیستی در غزه به معنای شکست تسلیحات آلمانی نیز هست. بنابر گزارش خبرگزاری DPA آلمان، برلین در سال ۲۰۲۳ حدود ۳۰۳ میلیون یورو سلاح و تولیدات نظامی به اسرائیل ارسال کرده که تقریبا ۱۰ برابر سال ۲۰۲۲ بوده است. طی ماه گذشته، ترابری C-۱۷ ایالات متحده، به طور منظم در فرودگاه بن گوریون در تلآویو و پایگاه هوائی نواتیم در صحرای نقب فرود آمده است. بیشتر آنها از پایگاه رامشتاینِ آلمان پرواز میکنند، جایی که ایالات متحده انبارهای «ذخایر اضطراری» را دارد ویکی از اصلیترین کانونهای مداخلهگرایی مخرب برلین در حوزه امنیت بینالملل است. مهمات سنگین، بدون فوت وقت از طریق دریا از این پایگاه به اسرائیل ارسال میشود که در میان آنها موشکهای راکتانداز توپخانهای موسوم به هیمارس (HIMARS) و سیستمِ راکتانداز چندگانۀ ام۲۷۰ (MLRS)) که به وفور در غزه به کار رفته، نیز یافت میشود.
رفتار پارادوکسیکال برلین
با یک مقایسه تطبیقی در رفتار سال گذشته برلین در قبال اوضاع وخیم انرژی در این کشور و موضوع اغتشاشات ایران و اکنون حمایت مطلق از نسلکشی در غزه و فشار افکار عمومی در حمایت از مظلومیت مردم بیدفاع غزه، میتوان به رویکرد پارادوکسیکال آلمان (عدم رسیدگی به امور داخلی کشور خود و دخالت در امور دیگر کشورها و همین طور رفتار دوگانه در مفاهیم حقوق بشر، دموکراسی و آزادی) دست یافت. سال گذشته در شرایطی که آلمان با بحران انرژی دست و پنجه نرم میکرد و مردم آلمان به دلیل قیمت بالای انرژی در حالتی اعتراضآمیز به خیابانها آمده بودند، آنالنا بائربوک، وزیر خارجه این کشور با صراحت اعلام کرد "مردم به خیابان خواهند رفت و خواهند گفت نمیتوانیم بهای انرژی خود را بپردازیم و من در پاسخ خواهم گفت: بله میدانم. اما نمیخواهم بگویم باشه؛ پس ما تحریمها علیه روسیه را متوقف میکنیم". در همین حال اتفاق قابل توجهی میافتد. وی روز ۲۹ شهریور در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل با مداخله در امور ایران در رابطه با موضوع مهسا امینی میگوید: "حکومت ایران صدای اعتراض زنان را بشنود". اما دلیل این رفتار پارادوکسیکال را باید در احزاب آلمان جستجو کرد چرا که این کشور با ضد ایرانیترین دولت در تاریخ کشور خود مواجه است.
در آلمان سه حزب سوسیال دموکرات، دموکراتهای آزاد و حزب سبز موجودیت دارند که ریاست آنها را سه ایرانی تبار ضد ایرانی بر عهده دارند. بیژن جیرسرایی دبیر کل حزب دموکرات آزاد، یاسمین فهیمی دبیر کل حزب سوسیال دموکرات و امید نوریپور ریاست حزب سبزها را بر عهده دارد. آنالنا بوئربوک وزیر خارجه آلمان و روبرت هابک، وزیر اقتصاد این کشور از حزب سبز هستند. بنابراین، کابینه شولتز از ائتلاف این سه حزب تشکیل شده است. برای نمونه نوریپور در یکی از بیانیههای خود در پارلمان آلمان، در حمایت صریح از اسرائیل، ایران را تهدیدی آشکار برای این رژیم جعلی معرفی میکند. فراهم کردن دیدار اپوزیسیون ایرانی با رئیسجمهور آلمان؛ دخالتهای مکرر وزیر خارجه آلمان در امور ایران و حمایت از برگزاری تجمع ضد ایرانی در برلین بخشی از تلاشهای دولت و احزاب آلمانی در قبال این موضوع است.
در پایان باید گفت با وجود حمایت بی قید و شرط برلین از رژیم صهیونیستی، تاکنون هزاران آلمانی به صورت خودجوش به خیابانهای برلین آمده و در محکومیت جنایات اسرائیل تظاهرات بیسابقهای صورت دادهاند و دولت آلمان با نادیده گرفتن حمایت اکثریت مردم این کشور از مردم غزه، سرنوشت خود را با رژیمی گره زده است که تضمینی به بقای آن وجود ندارد و بازنده صحنه نبرد است حتی اگر اولاف شولتز به عنوان یک برده صهیونیست برای اولین بار در مراسم روشن کردن شمع عید حنوکا شرکت کرده و کلاه مخصوص یهودیان (کیپا) را بپوشد و برای یادآوری روی دیوار خانههای یهودیان در برلین ستاره داوود نقش شود تا بخاطر داشته باشند سرزمین موعودشان فلسطین است.
۲/ ۱۰ /۱۴۰۲