در اقتصاد ایران و بسیاری از اقتصادهای دیگر، افزایش نرخ در بازار داراییها، ذینفعان زیادی دارد، در همین راستا سیاستهایی برای مدیریت بازار داراییها اعمال میشود که یکی از آنها، مالیات بر عایدی سرمایه (capital gain tax) است. مالیات بر عایدی سرمایه رفتارهای سوداگرانه و دلالی در بازار ارز را مدیریت میکند و اجازه نمیدهد، قیمتها در بازار دارایی، بدون دلیل بنیادین افزایش پیدا کند.رشد نرخ ارز خصوصا در دو ماه اخیر، اساسا ریشه در بخش واقعی اقتصاد ندارد، یعنی نه حجم منابع ارزی کاهش پیدا کرده است و نه تقاضای ارز برای واردات پاسخ داده نشده است، ارز به میزان قابل توجهی برای واردات اختصاص یافته و حجم تامین ارز واردات بسیار بیشتر از سال گذشته بوده است. بنابراین علت رشد نرخ ارز و طلا در یکی دو ماه اخیر، در کنار اتفاقات منطقه، ورود تقاضای سوداگری و حفظ ارزش دارایی به بازار ارز و طلاست؛ تنها راه علمی و مناسب برای کنترل تقاضای سوداگری در بازار ارز و طلا هم اعمال مالیات بر عایدی سرمایه است. ۱۸۰ کشور دنیا پایه مالیات بر عایدی سرمایه را ایجاد و در اقتصاد خود پیاده کردهاند اما در کشور ما که چندین دهه است اقتصاد از سوداگران زخم میخورد، این قانون وجود ندارد.
تحلیلهای تکنیکال، بر مبنای واقعیت یا بحرانزایی در اقتصادی
با افزایش نوسانات ارزی، این روزها باز شاهد عرضه انواع تحلیلهای تکنیکال در بازار ارز هستیم که از طریق کانالهای مختلف تلگرامی و سایتها، توسط عدهای سودجو برای سیگنالدهیهای منفعتجویانه مطرح میشود، دقیقا شبیه به همان تحلیلهای تکنیکالی که سال 99 و زمانی که مردم عادی به وفور وارد بورس شدند، از سوی بسیاری از دلالان شکل گرفت و مسیر خرید و فروشها را منفعتجویانه تغییر میداد.به عقیده اغلب کارشناسان، مطالبی که با عنوان تحلیلهای تکنیکال منتشر میشود، صرفا جوسازی ذینفعان افزایش نرخ ارز است، این تحلیلها فقط با هدف رشد نرخ ارز و افزایش ثروت صاحبان سرمایه و در برخی مواقع با انگیزههای سیاسی و ایجاد بحران در اقتصاد و جامعه ایران نوشته میشود.اگر به دنبال ثبات در بازار ارز هستیم، همه دلسوزان نظام و انقلاب و رسانهها به واسطه مسئولیت اجتماعی خود، باید تلاش و پیگیری کنند تا مجلس شورای اسلامی هر چه زودتر طرح مالیات بر سوداگری را تصویب کند، این طرح یکی از کارشناسیشدهترین طرحها و لوایح کشور در حوزه اقتصادی است.
CGT اجرا نشود، 10 سال دیگر هم بازار ارز و طلا مدیریت نمیشود
مالیات بر سوداگری، مالیاتی بازدارنده است، انگیزه ورود نقدینگی به بازار دارایی را با هدف دلالی و کسب سود از بین میبرد.تجربه جهانی نشان داده است بیش از ۹۵ درصد مردم مشمول مالیات بر عایدی سرمایه نمیشوند اما سوداگران از زیر این تیغ عدالت نمیتوانند بگذرند.این روزها با نوسانات ارز و طلا در بازار مواجه هستیم، تقاضای سوداگری و حفظ سرمایه با توجه به سیلاب نقدینگی، قیمتها را بالا برده است حال اگر ما زیر بار مالیات بر عایدی سرمایه نرویم ۱۰ سال دیگه هم بگذرد، باز در بازار ارز، طلا، مسکن، خودرو و دیگر بازارهای سرمایهای دچار مشکلات وافری نظیر مشکلات امروز خواهیم بود.تا زمانی که این پایه مالیاتی را نپذیریم، حتی اگر بازارساز روزی ۱۰ میلیارد دلار در بازار حواله ارز تزریق کند باز هم نرخ ارز بالا میرود، چون نرخ ارز با تقاضای سوداگری در حال افزایش است.البته تاکید میشود این گفته بدان معنا نیست که همیشه و همواره ریشه رشد نرخ ارز، تقاضای سوداگری ست، خیر. عوامل مختلفی دارد اما یکی از اصلیترین عوامل همین است.بررسی بازار در سنوات اخیر نشان میدهد یکی مهمترین علل افزایش نرخ ارز، انتظارات تورمی است و راهکار مقابله با این انتظارات، فقط همان مالیات بر عایدی سرمایه است، قطعا «کنترل نهادینه نرخ ارز با غیر از این ابزار امکانپذیر نیست».
فقیرتر شدن مردم از خلق پول و اضافهبرداشت بانکها
ناترازی و اضافهبرداشت بانکها یکی از عوال اصلی ایجاد این حجم بزرگ نقدینگی است، نقدینگی که مثل سیلاب اگر وارد هر بازاری شود، ان بازار را تخریب میکند.بانکهای ناتراز و ناسالم، از دلایل ایجاد نقدینگیهای زیاد هستند، اگر این بانکها که حدود 3 الی 4 بانک است، تعیینتکلیف نشوند، (انحلال یا ساماندهی) قطعا پایههای اقتصاد کشور را مثل موریانه میخورند و روزی میرسد که اقتصاد ما از محل همین بانکهای ناسالم با مشکلات خیلی جدیتر مواجه میشود.امروز همین افزایش قیمت ارز هم بهواسطه عملکرد بانکهای ناسالم و به دنبال آن رشد نقدینگی و هجوم این نقدینگی با بازار ارز است. ارزی که در 8 ماه اخیر با سیاست تثبیت نرخ، اقتصاد کشور را هم آرام و مطمئن کرده بود.