صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۰۸ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۷:۵۹  ، 
کد خبر : ۳۵۷۸۲۰

ماتریس چند وجهی روابط تهران و واشنگتن درسال جدید

کاهش نقش ایالات متحده آمریکا به عنوان بازیگر اصلی در عرصه بین‌الملل و خروج از مهم‌ترین روند‌های کلی نظم جدید بین‌المللی در سال جدید بیش از پیش دیده می‌شود.
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی/ شیرین زارع پور

پیش بینی، فرآیندی است که بر مبنای اطلاعات گذشته و حال، برای آینده تصویرسازی مینماید و در این راه باتعیین اولویت‌ها و مطالعه نیازمندی‌های هر استراتژی، بهترین راه تحقق و دست یابی به هدف را در یک آینده زمانی مشخص ارائه می‌دهد. برای پیش بینی موضوع مورد بحث، لازم است فرایند آینده پژوهی درنظر گرفته شود. مزیت ویژه روند‌ها این است که همچون پلی، گذشته را به آینده پیوند می‌زند َهرچند دانش انسان درباره آینده اندک است، اما از همین دانش اندک می‌توان برای ترسیم یک نقشه از آن چه ممکن است در آینده رخ دهد استفاده کرد. مطالعه یک روند مشخص به منظورکشف ماهیت، علل پیدایش، سرعت توسعه و پیامد‌های بالقوه آن همان، تحلیل روند است.

برای تحلیل روند‌ها و پیوند زدن گذشته به آینده در روابط ایران و امریکا، واقعیت‌هایی را به طور نمونه باید مدنظر داشت. اول این که هر تحلیلی باید با در نظر گرفتن سه ویژگی تغییر نظم جدید جهانی صورت پذیرد. این سه ویژگی عبارتند از: انزوای امریکا، انتقال قدرت از غرب به شرق وگسترش باور مقاومت و توسعه میدان‌های آن.

دومین واقعیت این است که امریکایی‌ها با وجود دارا بودن دستگاه‌های جاسوسی و اطلاعاتی به ظاهر قدرتمند، «همه» محاسباتشان نادرست بوده و همین محاسبات نادرست، آن‌ها را به اتخاذ و اجرای تصمیمات نادرست و غلط کشانده است. همانطور که رهبر انقلاب در بیانات نوروز امسال، عیان شدن قدرت مقاومت را موجب بهم ریختن «همه» محاسبات آمریکایی‌ها و برنامه‌های آن‌ها برای تسلط بر کشور‌های منطقه دانسته و فرمودند: «قدرت مقاومت، محاسبه آن‌ها را بهم زد و نشان داد آمریکایی‌ها نه تنها نمی‌توانند بر منطقه مسلط شوند بلکه حتی نمی‌توانند در منطقه بمانند و ناچارند منطقه را تخلیه کنند». بیش از دو دهه است که نظریه پرداز‌های امریکایی به پیامد این محاسبات غلط اذعان کرده اند، اما علاوه بر آن‌ها این موضوع باعث شده که باور عمومی درستی درباره آمریکا شکل بگیرد که می‌گوید: «همین چند سال پیش بسیاری از کشور‌های جهان، آمریکا را همچون ابرقدرتی بی‌رقیب یا نیرویی عظیم می‌ستودند که یک‌تنه دنیا را پیش می‌برد و به حرکت وامی داشت، اما قدرت این کشور به مرور زمان افول کرد و به طور ناگهانی، دورنمای فروپاشی آن نیز شکل گرفت.»

سوم این که پیچیدگی سیاست‌های اتخاذ شده از سوی ایران و امریکا به گونه‌ای بوده است که دیدگاه‌های متفاوتی با دو فرضیه راهبردی یا تاکتیکی بودن این سیاست‌ها شکل گرفته است که در این زمینه مؤلفه نخست، تضاد نظام ارزشی و ایدئولوژیکی میان ایران و آمریکا است. بدین معنی که مبانی حق، نفی کننده باطل و مبانی باطل، نفی کننده حق است و این نزاع ذاتی و به قدمت تاریخ خلقت انسان است. مغایرت‌های نظام ارزشی حاکم بر آمریکا را با نظام ارزش حاکم بر جمهوری اسلامی ایران را در مواردی، چون نگاه تک بعدی به انسان، اصالت فرد، اصالت عقل، اصالت حس و تجربه، تقابل در علم و دین، دین و سیاست، مادیت و معنویت، دنیا و آخرت، انسان و خدا و... می‌توان ذکر کرد. این مؤلفه اصلی، امکان همکاری مبتنی بر احترام متقابل را منتفی می‌سازد.

افزایش انزوای امریکا
کاهش نقش ایالات متحده آمریکا به عنوان بازیگر اصلی در عرصه بین‌الملل و خروج از مهم‌ترین روند‌های کلی نظم جدید بین‌المللی در سال جدید بیش از پیش دیده می‌شود. طی دو سال گذشته طرف آمریکایی از کانال‌های مختلف پیام‌هایی را برای مذاکره مستقیم با ایران ارسال کرده و یا ادعای مذاکره مستقیم با ایران را تکرار کرده است. روزنامه نیویورک تایمز در این‌باره می‌نویسد: «وجود کانال‌های ارتباطی، حتی اگر غیرمستقیم باشد، قطعاً می‌تواند برای کاهش احتمال اشتباه محاسباتی و سوء تفاهم مفید باشد. اما همانطور که از آن زمان تا کنون دیده‌ایم، به‌ویژه در مورد حملات یمنی‌ها در دریای سرخ، تنش‌ها بین دو طرف همچنان قابل توجه است.»

درجریان توافق هسته ای، علیرغم اتهام زنی مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، امریکا و تروئیکای اروپایی، قطعنامه‌ای در نشست شورای حکام علیه ایران صادر نشد. این در حالی است که رایزنی‌های آشکار و پنهانی با مقامات رژیم جعلی صهیونیستی در روز‌های نزدیک به برگزاری نشست‌های فصلی شورای حکام در روز‌های پایانی سال صورت گرفته بود، اما باوجود انتقادات تند آمریکا از ایران و تکرار ادعا‌های سیاسی و نخ نما و بیانیه تروئیکای اروپایی، قطعنامه صادر نشد. پس از به نتیجه نرسیدن فضاسازی امریکا، وزارت خزانه داری این کشور، برای پوشاندن عجز در میدان مذاکره، در اولین روز سال ۱۴۰۳ هجری شمسی برابر با ۲۰ مارس ۲۰۲۴ تحریم‌های جدیدی علیه جمهوری اسلامی ایران به بهانه برنامه موشکی بالستیک، هسته‌ای و دفاعی تهران وضع و اعلام کرد امروز، دفتر کنترل دارایی‌های خارجی وزارت خزانه داری آمریکا موسوم به اوفک، سه شبکه تدارکاتی مستقر در ایران، ترکیه، عمان و آلمان را هدف قرار داده که از برنامه‌های موشکی بالستیک، هسته‌ای و دفاعی ایران حمایت می‌کردند. در همین راستا وزارت خزانه داری آمریکا ادعا کرد که این شبکه‌ها که در ایران، ترکیه، عمان و آلمان مستقر هستند اقدام به تهیه فیبر کربن، رزین اپوکسی و دیگر کالا‌ها در صنایع موشکی ایران کرده‌اند.

قوت نشانه‌های انتقال قدرت به شرق
سیاست خارجی ایران درسال گذشته روز‌های پرفرازو نشیبی را پشت سرگذاشته که شامل موفقیت‌های چشمگیری بوده است. در سال گذشته ایران به طور رسمی به عضویت بریکس-سازمان همکاری‌های شانگ‌های (ابربلوک علیه نظام امریکایی) در آمد. این در حالی بود که نشریه هیل دراین باره نوشت: «روز ۴ جولای، همزمان با آنکه آمریکا دویست و چهل و هفتمین سالگرد تولدش را جشن می‌گرفت ایران در حال برگزاری جشن تولد برای نظم جهانی چندقطب بود که قرار است جایگزین نظم تک‌قطبی فعلی شود.» به نوشته این رسانه، چین، روسیه و ایران در سال‌های گذشته یک ائتلاف سیاسی، امنیتی و نظامی در مخالفت با غرب ایجاد کرده‌اند که از آن به عنوان ائتلاف سه‌گانه یاد می‌شوند. عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگ‌های جایگاه این گروه را ارتقا خواهد داد.

از توافق امنیتی با عراق به عنوان موفقیت دیگرباید نام برد. همین طور، روابط ایران و عربستان به سمت عادی شدن پیش رفت و گام‌های مهمی درباره اعزام سفیر، بازگشایی نمایندگی‌ها و کنسولگری و انجام دیدار‌هایی در سطح وزیران برداشته شد. روابط ایران با کشور‌هایی همچون سودان و کومور نیز از سرگرفته شد و تحولاتی هر چند محدود در روابط ایران و مصر ایجاد شد. پس از طوفان الاقصی سیاست خارجی بر تحولات فلسطین متمرکز شد و تلاش‌های فراوانی برای توقف جنگ و ارسال کمک‌های بشردوستانه به غزه صورت گرفت. هریک از این موفقیت ها، نشانی بر قوت جمهوری اسلامی و در مقابل، نشانه ضعف امریکاست.

گسترش باور مقاومت و توسعه میدان‌های آن
در حالی که از ۱۹۷۱ تاکنون امریکا تمام قدرت خود را مصروف بر تامین امنیت اسرائیل و تامین امنیت انرژی در غرب آسیا نموده، پس از طوفان الاقصی این قدرت به سرعت روبه نابودی رفته و در این فاصله کوتاه، جبهه مقاومت با وارد کردن ضربات دردناکی به امریکا و رژیم جعلی دست نشانده اش در مناطقی که ادعای تسلط بر آن را دارند، با کمین ها، انفجارها، نبرد‌های سخت و شلیک موشک و راکت و خسارت‌های سنگین، دستاوردی جزشکست را باقی نگذاشته است.

شکل گیری نظم جدید منطقه‌ای
نظم امنیتی منطقه‌ای در غرب آسیا، به هر معنا و مفهومی که تعریف شود، در حال تحول و دگرگونی‌های شکلی و ماهوی است چرا که پس از طوفان الاقصی، منطقه در بعد‌های ساختاری، کارگزاری، هنجاری، الگو‌های تعامل و ماهیت تهدیدات، دستخوش تغییر و تحول شده است. از لحاظ ساختاری، سطح توزیع قدرت با برهم خوردن توازن قوا دگرگون شده است. از نظر کارگزاری، بازیگران نقش آفرین منطقه‌ای در پی تغییر و تحول هنجار‌ها و قواعد رفتاری حاکم بر منطقه، تغییر یافته اند به طوری که یمن، عراق، سوریه و لبنان به نقش آفرینان اصلی منطقه تبدیل شده اند. همچنین، ساختار هنجاری لیبرال خودساخته امریکا بوسیله مقاومت مردم غزه به عنوان الگوی مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی باعث بیداری مردم جهان گشته و به‌ویژه تأثیر تعارض هنجار‌ها و ارزش‌های لیبرال با ارزش‌ها و هنجار‌های اسلام سیاسی، چشمگیر بوده است؛ بنابراین رابطه ایران و امریکا بیش از قبل به سمت راهبردی بودن پیش خواهد رفت، اما تاکتیکی که تعیین کننده آن یک طرف قضیه یعنی جمهوری اسلامی خواهدبود.

۸ /۱ /۴۰۳

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات