پس از برگزاری اولین مناظره اقتصادی بین 6 نفر از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری نظرات برخی کارشناسان اقتصادی را درباره این مناظره جویا شد که در ادامه می خوانید:
* جای خالی مدل عملیاتی رفع ناترازیها در اولین مناظره اقتصادی
امین دلیری معاون اسبق وزیر اقتصاد: «در نخستین برنامه مناظره انتخابات ریاست جمهوری با موضوع اقتصاد، نظرات کاندیداها در مورد راهکارها و رویکردهای مرتبط با مهار تورم و رشد تولید به صورت صریح مطرح نشد و به نظر میرسد خلاصه دیدگاههای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری به صورت ملموس برای مردم و مخاطبان عنوان نگردید.
باید توجه داشت که هم مهار تورم و هم رشد تولید دو موضوع غیر قابل انکار در ساحت کلی اقتصاد ایران است. اما نکته مهم ارائه مدل مشخص کارا برای حل و فصل این چالش با توجه به محدودیتهای ماست.
از سوی دیگر در مورد بحث مشارکت مردم در اقتصاد هم نکاتی که مطرح شد کامل نبود و در واقع پاسخهای کاندیداها در ذهن مخاطب نمینشست.
از سوی دیگر اختلاف نظر در رویکردها آنچنان که باید و شاید موضوعات مطرح شده خیلی تفاوت معنادار نداشت و در تضاد بایکدیگر نبود چراکه بعضا به ارائه نکات کلی بسنده شد.
هرچند برخی کاندیداها به موضوع ارتقا بهره وری اشاره و تاکید کردند اما بهره وری باید در کنار سرمایه گذاری دیده شود. سرمایه گذاری خارجی، سرمایهگذاری خصوصی و سرمایه خود دولت سه موتور رشد اقتصادی و توسعه است و این موضوع مورد وفاق اقتصاددانان است.
براین اساس به نظر میرسد، ابتدا باید موانع داخلی مرتفع شود تا راه برای ورود سرمایه خارجی باز شود. در واقع کاندیداها باید نسبت خود با امنیت سرمایه گذاری داخلی را مشخص می کردند که آنچنان به آن پرداخته نشد.
از سوی دیگر مدل هدایت سرمایه در اختیار دولت وشرکتهای دولتی نیز خیلی مورد تاکید قرار نگرفت.
در وهله اول نمیشود به مباحث مطرح شده نمره داد و اعلام کرد کدام کاندیدا دیدگاههای دقیقتری داشت چراکه پراکندگی موضوعات زیاد بود.
در واقع بهتر بود به جای موضوعات کلی، مسائل اساسی مثل ارز و ناترازی انرژی مطرح و دیدگاه مشخص کاندیداها درباره تکتک این موضوعات چالشی، دریافت می شد.
هرچند به نظر میرسد آقای قالیباف به صورت مصداقی نکات عملیاتی مبنی بر ارتقا بهره وری مطرح کردند که نشان میداد تجربه حضور در مجلس در این سنوات موثر بوده اما به طور کلی پاسخهای کاندیداها راضی کننده نبود.
در مورد نقدینگی یک دو قطبی شکل گرفت و به بررسی مازاد نقدینگی در کشورهایی مثل چین پرداخته شد اما باید توجه داشت که تراز تجاری این کشور بسیار بالاست و براین اساس از نقدینگی بالا واهمه ای در آن اقتصاد وجود ندارد براین اساس تجویز حساب نشده در مورد نقدینگی بالا با توجه به زمینه های سفته بازی در اقتصاد ایران میتواند آسیب زا باشد.
در انتها این نکته قابل تاکید است که به نظر میرسد بایستی ساختار مناظرات و مدل سوالات تغییر کند.»
* اولین مناظره اقتصادی تأثیر زیاد بر جابهجایی آرا نداشت
محسن محمدی حسنلویی کارشناس اقتصادی: «اولین مناظره کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم در موضوع اقتصاد برگزار شد. با توجه به مواردی که از سوی کاندیداهای ریاستجمهوری چهاردهم مطرح شد، ذکر چند نکته ضروری است.
یکی از موارد بحث جهتگیری کلی کاندیداهای محترم میباشد که اکثراً این کاندیداها همانند مناظرات قبلی و بهنوعی برای مناظرات چالشی آماده بودند.
طی روزهای اخیر یا هفتههای اخیر شاهد دعوت کاندیداها به رعایت اخلاق، عدم طرح مباحث چالشی و عدم اتهامزنی به همدیگر بودیم، رعایت این موضوع قدری برای کاندیداها سخت بود.
با توجه به اینکه اکثر کاندیداها تخصصهای غیراقتصادی دارند تمرکز آنها هم در بیان مسائل و هم در راهکارهای اقتصاد سیاسی و پررنگ نشان دادن تحریمها بهعنوان یکی از شاخصهای مهم اقتصاد سیاسی ایران بود. نکته قابل توجه و شاید قابل تقدیر در این مناظرات این بود که بعضی از کاندیداها با بیان بعضی از نکات مثل اهمیت بهرهوری یا پایین بودن بهرهوری در کشور یا اهمیت توجه به سرمایههای داخلی و یا نیاز به سرمایهگذاری خارجی معمولاً با هم همراه میشدند و سخنان همدیگر را تأیید میکردند.
مشکلات و راهکارها مشخص است؛ کدام کاندیدا توان اجرا دارد؟
میتوان از این یک نتیجهگیری کرد، مسائل مشخص است و راهکارها هم مشخص، اما آن چیزی که بین کاندیداها تفاوت ایجاد میکند این موضوع است که کدام کاندیدا بتواند این راهکارها را اجرا کند.
جذب سرمایهگذاری خارجی مورد تأکید همه کاندیداها بود اما در مورد اینکه این اتفاق با چه مطلوبیتی، با چه کیفیتی، با چه میزانی و از کدام کشورها تأمین بشود، بین کاندیداها تفاوت وجود دارد.
تغییر موضع برخی کاندیداها نسبت به رویکردهای قبلی
بعضی از کاندیداها نسبت به برنامههای قبلی خود نسبت به اظهارنظر کارشناسان منتسب به جریان آنها و یا اعضای ستادشان تغییر موضع و تغییر نظر داشتند که امیدوارم این موضوع بهصورت ریشهای و ناشی از آگاه شدن آنها نسبت به موضوعاتی که قبلاً مطرح کرده بودند باشد و نه صرفاً بهخاطر فضای ایجادشده در مناظرات.
اما چیزی که بتوان برای مناظرات بعدی پیشنهاد داد و انتظار داشت این است که کاندیداهای محترم حتماً با اشرافیت بیشتر و با بیان برنامههای خود بهصورت صریح اقدام کنند. بعد از مناظره اول بهنظر نتوان بهصورت جدی تغییری در آرای کاندیداها مشاهده کرد.
تمرکز بر بهرهوری و هدررفت انرژی
یکی از نکات بسیار روشن و امیدوارکننده درباره مناظره اول اشاره بیشتر این افراد به موضوع عدم بهرهوری در حوزه انرژی و هدررفت بسیار بالای منابع کشور در این حوزه است، امیدواریم بعد از انتخابات ریاستجمهوری و انتخاب دولت جدید تمامی این بزرگواران کمک کنند و برنامههای خود را برای بهبود شرایط فعلی و رفع ناترازی انرژی یاری دهند تا مسئله حل بشود، امیدوارم که اتفاقی که برای مسئله بورس در مناظرات دوره قبلی افتاد در حوزه انرژی تکرار نشود و صرفاً به بیان چالشها اکتفا نکنند.
عدمتسلط برخی کاندیداها بر برنامه هفتم توسعه
برنامه بعضی از کاندیداهای محترم و آن چیزی که در مناظرات بیان میکنند با عملکرد آنها هماهنگ نیست و بعضی از این بزرگواران در مسئولیتهایی که داشتند آنطوری که در مناظرات بیان میکنند عملکرد نداشتند، شاید بیراه نباشد که بگوییم احتمالاً کاندیداهای محترم برنامه هفتم توسعه را بهصورت کامل مطالعه نکردند و بعضی از اظهارنظرها و طرحهایی که ارائه میدهند بدون مطالعه دقیق برنامه هفتم و تکالیفی است که برای دولت مشخص شده است.»
* مناظره اقتصادی خسته کننده بود و به تصمیم گیری مردم کمک نکرد
محسن زنگنه عضو سابق کمیسیون برنامه و بودجه مجلس: «عضو پیشین کمیسیون برنامه و بودجه مجلس درباره مناظره اقتصادی نامزدهای ریاست جمهوری گفت: افرادی که به صورت تخصصی مباحث مطرح شده در مناظره را دنبال کردند، نکته خاصی به برداشتهای اولیه آنها اضافه نشد.
مناظره اول به پایان رسید اگر بخواهم یک تحلیلی روی مناظره داشته باشم باید یکی از لحاظ شکلی و یکی هم از محتوایی بررسی شود. از لحاظ شکلی به نظر من یک مقداری هم به جهت نوع چینش افراد و نحوه نشستن و خود دکوراسیون محل برگزاری مناظره، نحوه پرسشها و همچنین تنظیم وقتها به گونهای بود که آن انتظاری که مردم داشتند از یک مناظره جدی و کاملا روشنگرانه که بتواند آن نقاط تمایز را کاملا کشف بکنند، برخوردار نبود و یک مقداری خستهکننده هم شده بود.
به نحوی که خیلیها که از روزها منتظر مناظره بودند، تقریبا دیگر بعد از همان هشت دقیقه اول که افراد صحبت کردند یک حالت خستگی به آنها دست داده بود.
فکر میکنم که نحوه آن میانبرنامههایی هم که بعضا صدا و سیما پخش میکرد یا نحوه شروع و ... اصولا در این حرکت کند مناظره موثر بود.
مستحضر هستید در مناظره حتی شیوه نشستن افراد گاهی اوقات در بیان آنها، در لحن آنها موثر است. معمولا افراد وقتی پشت تریبون قرار میگیرند یا جلوی آنها میزی قرار داد که میتوانند سخن بگویند اینها از لحاظ روانشناسی در آن جدیت مناظره یا آن پرداختن به نقاط مورد اختلافی همچنین یک روحیه دفاعی یا تهاجمی به افراد میدهد که به حریف در نقاطی که مورد آسیب میدانند بخواهند بیشتر چالش ایجاد بکنند. من فکر میکنم در مجموع چینش و نوع سوالات مثلا 5، 6 سوال با هم مطرح میشد و عملا این امکان را به کاندیداها میداد که هر چیزی بگویند هر حرفی را بزنند و یک فضای کلیگویی را ایجاد میکرد با اینکه میتوانست یک سوال خاص باشد، مثلا به عنوان مثال به طور خاص فقط در مورد نقدینگی یا فقط در مورد قیمت ارز باشد و نمایندگان و کاندیداها ملزم باشند در این زمینه صحبت کنند.
بنابراین یک مقداری از لحاظ شکلی ایراداتی داشت که شاید اگر اینها رفع شود یا نحوه سوالات همیشه از نفر یک شروع میشد،شاید بهتر بود که یک بار از نفر یک شروع بشود بعد دفعه دوم یا از سمت راست شروع بشود و به نحوی این امکان را برای افراد قرار بدهد که همیشه نفر اول نباشند یا نحوه سوال شروعش دیگر قرعهکشی هم نیاز ندارد یک بار از نفر اول یک بار نفر وسط یا یک بار از نفر اول به سمت راست یا چپ باشد.
اما از نظر محتوا نامزدها نسبت به حرفهایی که در جلسات قبل هم زده بودند چیزی را اضافه نکردند. یعنی حرفها تقریبا حرفهاهایی بود که به کرات از اینها در جلسات و میزگردها و در گفتگوی ویژه خبری در صف اول در میزگردهای اقتصادی شنیده بودیم یعنی کسانی که دنبال میکردند عملا نکته خاصی به معلومات آنها اضافه نشد . فکر میکنم در نهایت به لحاظ محتوایی خیلی نتواند این مناظره آن نظرسنجیهای پیشین را جابجا بکند. هر چند در لحن کلام و در تسلط به امور به تبع بعضی از کاندیداها بهتر بودند که این میتواند در نتیجه نظرسنجی یک مقداری موثر باشد.
اما اینکه حرف جدید یا نکتهای را مردم شنیده باشند بعید میدانم غیر از آنکه دو مورد افراد نسبت به هم چالشهایی را مطرح میکردند مخصوصا بین آقای پزشکیان و آقای زاکانی رفت و برگشتهایی که انجام میشد به مسائل حاشیهای میپرداختند چیز جدیدی اضافه نشد. در مورد محتوای صحبتها فکر میکنم که آقایان قالیباف، جلیلی، زاکانی و قاضیزاده تقریبا در مورد مسائلی که مطرح شد همنظر بودند در مورد خود برنامه هفتم، امکان رشد هشت درصد، امکان تورم 9 درصد،؛ اهداف برنامه را ممکن میدانستند در مورد تحریمها آن را عامل دوم در رشد اقتصادی میدانستند خیلی به آن ضریب نمیدادند. تلاش میکردند که اینطور وانمود کنند که تحریمها سهم اول را در رشد اقتصادی ندارد بیشتر توان داخل و ظرفیتهای داخل مهم است. در بحث نقدینگی تقریبا نظرات تا حدودی نزدیک بود، نکات آقای پزشکیان و پورمحمدی هم در حوزههای نقدینگی و عوامل تورم با هم قرابت داشت.»
* ضعف کارشناسی در مناظره اقتصادی
سید محمد حسن ملیحی کارشناس اقتصادی: « چند نکته در مناظره اول نامزدهای ریاست جمهوری وجود داشت. همه کاندیداها بر قانون و اجرای برنامه هفتم تاکید داشتند. اینکه ما بپذیریم، برنامه هفتم را سرلوحه کار قرار دهیم و سعی کنیم آن را پیاده کنیم، نکته مثبتی است. مسئله دیگر این بودجه نامزدها وضعیت نامطلوب کنونی اقتصاد کشور را پذیرفته بودند. این موضوع سبب میشود تا به دنبال راهکاری برای اصلاح وضعیت کنون باشند.
بحثی که آقای پزشکیان بسیار بر آن تاکید داشت استفاده از کارشناس و ظرفیتهای تخصصی بود. در بخش دیگری نیز به پرداخت به کارشناس متناسب با عملکرد را مطرح کردند. آقای قاضیزاده نیز به این موضوع پرداختند و گفتند که با توجه به شرایط جامعه چنین امری امکان پذیر نیست که دستمزد تناسب با عملکرد داشته باشد.
آقای قالیباف اظهار کرد که دستمزد باید متناسب با تورم افزایش پیدا کند. با این وجود آقای پزشکیان نگفتند که آیا امکان پرداخت دستمزد متناسب با عملکرد وجود دارد یا خیر. نگاه آقای قاضیزاده بیشتر پرداخت یکسان در جامعه است. آقای زاکانی نیز معتقد به توزیع عادلانه ثروت در جامعه بود.
بخشی از توزیع عادلانه این است که حقوق و دستمزد متناسب با عملکرد انجام شود. البته ایشان اعتقاد داشتند که آزادسازی قیمتها اشتباه است در نتیجه احتمالاً بیشتر دیدگاههای نهادگرایی داشته باشند. برعکس به نظر میرسد که آقای پزشکیان با توجه به تیم اقتصادی که معرفی کردند، اعتقاد به اقتصاد آزاد دارند.
اظهارات متناقض کاندیداها از تفکرات اقتصادی مختلف
یکی از مواردی که در خصوص این مناظره وجود داشت این بود که باید از بین برخی صحبتها که مطمئن هم نیستیم که ریشه یک مکتب اقتصادی در آن وجود داشته باشد، بفهمیم که منشا فکری کاندیداها چیست. در برخی موارد نیز بین صحبتها تعارض دارد.
یعنی در یک نقطه معتقد هستیم که باید خلق ثروت داشته باشیم رقابتی عمل کنیم اما از سوی دیگر با آزادسازی نرخ انرژی مخالف هستیم. این موارد کار را برای کارشناس سخت میکند تا متوجه شود نگاه کاندیدا به چه مکتب اقتصادی نزدیک است و چه شیوههایی را برای مشکلات اقتصادی در پیش خواهد گرفت.
این مسئله بین همه کاندیداها مشترک است. عموماً صحبت عامه پسند است و عملی و تخصصی نیست. بحث دیگری که مخصوصاً آقای قالیباف بر روی آن تاکید داشت، افزایش بهرهوری است. آقای قاضیزاده تاکید داشتند که برای تحقق رشد 8 درصدی نیازمند سرمایهگذاری خارجی 250 میلیارد دلاری هستیم. آقای قالیباف در پاسخ به این مسئله تاکید داشت که با افزایش بهرهوری میتوانیم نیاز به سرمایهگذاری خارجی را کاهش دهیم.
در بین صحبت همه کاندیداها این مسئله وجود داشت که باید سرمایهگذاری چه در بُعد داخلی و چه در بُعد خارجی افزایش دهیم. آقای پورمحمدی بر وفاق ملی تاکید داشتند. او معتقد بود که اگر بتوانیم اعتماد و ثبات در بازار ایجاد کنیم، میتوان سرمایههای مردم و سرمایهگذاران را وارد اقتصاد کرد. آقای جلیل معتقد بود که فرصتهای زیادی در حوزههایی مانند فناوری و نیروی انسانی در کشور وجود دارد که باید فعال شود.
بین همه کاندیداها در خصوص روابط بینالملل و اثر آن در حوزه اقتصاد اشتراک وجود داشت. آقای پورمحمدی، قالیباف و پزشکیان تاکید داشتند که کاهش تحریمها در کوتاهترین زمان ممکن باید صورت بگیرد. برخی افراد مانند آقای جلیلی و زاکانی معتقد بودند که در زمان تحریم با کمک پتانسیلهای دیگری که در حوزه بینالملل داریم میتوانیم جذب سرمایه را با تعامل با کشورهای همسایه انجام دهیم.
ضعف کارشناسی در مناظره اقتصادی/ اشارهای به جزئیات سیاستهای اقتصادی اعمال شده نشد
یکی از مشکلاتی که وجود داشت این بود که هیچ کدام از کاندیداها ریشهیابی دقیقی از مشکلات اقتصادی را مطرح نکردند. هیچ یک به عوامل ناموفق بودن بازار سرمایه در چند سال گذشته اشاره نکردند. در خصوص افزایش نرخ سود سپردهها و اینکه تصمیم درست یا غلطی بوده است اظهار نظری نداشتند. در مورد خصوصیسازی تنها آقای قاضیزاده اشاره کردند که با وارد کردن شرکتها به بورس و IPO کردن آنها خصوصیسازیها انجام شود.
انتقاد بدون راهکار از خصوصیسازی
آقای جلیلی اعتقاد داشتند که در خصوصیسازی، بنگاهها به افراد دارای صلاحیت واگذار نشدهاند. البته این مسئله را نیز باز نکردند که آیا آن بنگاه و کسب و کاری که واگذار شده توجیح اقتصادی داشته است و بخش خصوصی کار را دامه نداده یا آنکه آن فعالیت دیگر تویج نداشته و متوقف شده است. همه کاندیداها به خصوصیسازی اعتقاد داشتند اما به شیوه انجام آن نقد وارد میکردند. با این وجود راهکاری نیز برای شیوه درست آن ارائه ندادند.
در خصوص سابقه اشتباهات دولت در کاهش ارزش پول ملی و راهکارهای تجویزی برای اصلاح آن مانند شیوه کاهش هزینههای دولت اشاره نشد. این مسئلهای بود که جا داشت با توجه به سوالات کارشناسان اقتصادی پاسخهای دقیقی ارائه میشد. یکی از بحثهایی که خیلی به آن پرداخته شد مشارکت مردم در اقتصاد بود اما به دقت این موضوع توضیح داده نشد.
آقای پورمحمدی به بحث اعتمادسازی در این زمینه اشاره کردند. نگاه آقای پورمحمدی، پزشکیان و قالیباف این بود که مردم بیشتر در زمینه اقتصاد وارد شوند. البته نگاه آقای زاکانی نیز این بود که در جایی که مردم امکان حضور دارند، دولت نباید وارد شود. برخی دیگر از کاندیداها مانند آقای قاضیزاده معتقد بود که ما بیشتر باید اثرات اقتصادی را سر سفره مردم ببریم. شاید نگاه بر این بود که مردم باید بیشتر از اقتصاد منتفع شوند.
تفکیک موارد در صحبت کاندیداها بسیار کار مشکلی بود. ضمن اینکه اکثرا اظهارات به صورت کلی بود. همه معتقد هستند که کار خوب مانند کاهش تورم و رشد سالانه 8 درصد اقتصاد باید انجام شود. اما سوال این است که چگونه و با چه شیوهای باید این کار انجام شود جای سوال است.»
7 اتفاق مناظره اول که در دنیا کمنظیر بود
رضا احسانی کارشناس اقتصاد: «امشب مناظرهای انجام شد، که علیرغم تیزی و تلوّن سیاسی و کارشناسی، دستکم هفت رویکرد و اتفاق کمتکرار داشت.
1. وفاق و اخلاقمداری علیرغم رویکردهای متفاوت
برای اولین بار بعد از دورههای متمادی انتخابات، با وجود تفاوت جدی در دیدگاهها و برنامهها، و تیزی بحثهای طلبگی بین نامزدها، ادبیات حاکم بر این مناظره عموماً و در بسیاری از موارد همدلی و حتی تأیید رقیب در بسیاری از موارد، و مهمتر از آن پرهیز جدی از تخریب رقیب بود. این سطح از سلامت ادبیات، از سال 1376 تاکنون _ لااقل تا اینجای مناظرات _ کمنظیر بوده است.
2. توجه ویژه به ادبیات انقلاب اسلامی
وفاق بین نامزدهای ریاست جمهوری، در استفاده از ادبیات واژگانی و مفهومی انقلاب اسلامی، مانند توجه به ادبیات قرآنی و دینی، مواجهۀ تمدنی با استکبار جهانی، عدالتطلبی، خانواده، محرومیتزدایی، فسادستیزی، عقلانیت، کارآمدی، نگاه به داخل، بهرهوری و رشد و غیره، طی ادوار، کمنظیر یا بینظیر بوده است.
3. تأکید بر برنامهمحوری و حرمتگذاشتن به قانون
لزوم پایبندی به قانون هفتم توسعه و سایر قوانین بالادستی، با وجود تمامی اشکالات این قوانین، و اعتراضات جدی و متعدد نامزدها نسبت به یکدیگر برای خردهگرفتنهای گاهبهگاه به این قوانین، و تذکر پیاپی برای پایبندی به این قوانین از نقاط قوت این مناظرات بود.
4. اولویت بهکارگیری ظرفیتهای داخلی
حتی آقایان پزشکیان و پورمحمدی هم که به اتکاء بدنۀ کارشناسی پشتیبانشان بر تعامل و استفاده از ظرفیتهای دنیا تأکید دارند، مکرراً تأکید کردند که پیش از توجه به دنیا ظرفیتهای داخلی باید تقویت شود. این اجماع بر لزوم «ساخت درونی قدرت» هم طی ادوار گوناگون ریاست جمهوری کمنظیر یا بینظیر بوده است.
5. سنگینی سایۀ اقدامات شهید آیتالله رئیسی
علیرغم برخی انتقادات و مخالفتها ذکر نام نیک و ارج نهادن حتی مخالفان به تلاشها و اقدامات خالصانه و مجاهدانه شهید رئیسی از نقاط عطف، و محورهای مورد وفاق نامزدها بود.
6. راههای رفته
خوشبختانه اولین بار است که ادبیات فربه و عمیقی از سوی تمامی کاندیداها، در ذکر تجربیات و مسیرهای موفقیتآمیزشان در نهادهای گوناگون ارائه شد؛ که بسیار مغتنم و قابل توجه بود.
7. جدی شدن ادبیات حکمرانی ریال و زدودن دلار
برای اولین بار در ادوار گوناگون ریاست جمهوری، آگاهی نسبت به جایگاه ویژۀ نرخ برابری ارز بهعنوان لنگر اقتصاد کشور و همچنین حکمرانی ریال و نیز اهمیت دلارزدایی از اقتصاد ملی ــ هرسه بهعنوان پیشرانهای مشکلات اقتصادی ــ مورد توجه قرار گرفت که در نوع خود بسیار قابل توجه است.
این هفت مورد خاص، اتفاقاتی بینظیر یا کمنظیر است که طی مناظرۀ دوشنبهشب بروز یافت. در مناظرات سایر کشورهای دنیا ــ حتی بخصوص در کشورهای مدعی توسعهیافتگی و پیشرفت ــ چنین سطحی از اخلاقمداری و فرّهی ابداً دیده نمیشود. امید که این رویۀ مبارک، که مایۀ مباهات و افتخار است، تا انتهای روند انتخابات ادامه یابد. »
* تعدد گزارههای غیردقیق و منسوخ؛ چالش مناظره اقتصادی
رضا غلامی کارشناس اقتصاد: «یک کارشناس اقتصادی در خصوص اینکه آیا رشد اقتصادی 8 درصدی نیازمند 250 میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی هست گفت: خیر،امروز شکل سرمایهگذاری در دنیا تغییر کرده و یک نفر با یک ایده، نرم افزار و ... میتواند میلیونها دلار درآمد کسب کند.
به نظر میرسد که مناظرههای اقتصادی در این دوره نسبت به گذشته به طور دقیقتری به موضوعات میپردازد. با توجه به این موضوع میتوان گفت که بیشتر به حوزه اجرا و عملیات نزدیک شدهایم. این موضوع کمک میکند تا فهم کارشناسی بین مردم و نامزدها افزایش پیدا کند.
دو دسته نگاه در این بین وجود دارد. یک دیدگاه معتقد است که سیاست خارجی و رفع تحریمها مقدم بر شرایط داخلی است که آقای پزشکیان و پورمحمدی در این دسته هستند. آنها معتقد هستند که هر چقدر هم تلاش کنیم، برای رسیدن به رشد 8 درصدی به سرمایهگذاری خارجی نیاز داریم و سرمایهگذاری خارجی نیز نیازمند رفع تحریم است.
بخش دیگر معتقد هستند که باید ابتدا داخل کشور را سامان دهیم و از ظرفیت های فراوان داخلی استفاده کنیم. بعد از آنکه شرایط داخلی اصلاح شد و مردم پای کار آمدند امکان مذاکره بهتر و تلاش در این مسیر فراهم میشود. به نظر میرسد که نگاه دوم، نگاه درست تر است.
در کشور ظرفیتهای بسیار بزرگی داریم و شاهد هدر رفت منابع هستیم. ما در حدود یک دهه گذشته رشد 12 درصدی و رشد منفی اقتصادی را تجربه کردیم. بنابراین ظرفیت رشد بالا وجود دارد اما متوالی بودن آن مهم است. در نتیجه با استفاده صحیح از ظرفیتها امکان تحقق رشد سالانه 8 درصد وجود دارد.
علت اینکه تا به امروز این امر محقق نشده این بود که نگاه به جای دیگری بوده است. اما اگر تمرکز را بر ظرفیتها و نقاط ناکارا بگذاریم و آنها را بهینه کنیم، بخش زیادی از منابع ما آزاد میشود. به این ترتیب میتوانیم رشد اقتصادی بالا را محقق و در برابر خارجیها نیز قوی تر ظاهر شویم.
تعدد گزارههای غیردقیق و منسوخ؛ چالش مناظره اقتصادی
سوال دیگری که وجود دارد این است که آیا ما برای تحقق رشد اقتصادی 8 درصدی به 250 میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز داریم؟ به نظر بنده خیر چرا که امروز شکل سرمایهگذاری در دنیا تغییر کرده است. میبینید یک نفر با یک ایده، نرم افزار و ... میتواند میلیونها دلار درآمد کسب کند و ارزش افزوده ایجاد کند.
ارزش افزوده دیگر تنها در کارخانهها و سولههای بزرگ نیست. البته آنها نیز لازم هستند اما امروز بخشهای دیگری مانند خدمات نرم افزاری، خدمات پزشکی، خدمات علمی، خدمات سرگرمی و ... وجود دارند که حجم سرمایهگذاری بالایی نیاز ندارند. اگر بتوانیم در این موارد کار کنیم، میتوانیم با سرمایه کمتر و نیاز کمتر به سرمایهگذار خارجی به رشد 8 درصد برسیم.»
* نقدی بر نگاه 6 نامزد/ رشد 8 درصدی برنامه هفتم قابل تحقق است؟
حسن حسن خانی کارشناس اقتصادی: «عمده مسأله و چالش کاندیداها حول محتوای برنامه هفتم توسعه است. اینکه آیا رشد 8درصدی امکان پذیر است یا خیر؟ اگر هست چرا تابحال با وجود وعده های قبلی محقق نشده؟
گفتنی است به طور کلی در میان نامزد ها دو نگاه وجود دارد که تعدادی از نامزدها معتقدند که رشد 8 درصدی که در برنامه هفتم آورده شده، نگاهی غیر واقع بینانه است و برخی دیگر از نامزد ها با اشاره به توانمندی های کشور بر این باور بودند که امکان رسیدن به رشد 8 درصدی وجود دارد.
افزایش بهره وری و ورود سرمایه خارجی دو رویکرد تحقق رشد 8 درصد
لازم به ذکر است که برای تحقق رشد 8 درصدی که در برنامه توسعه هفتم آورده شده، دو رویکرد پیشنهاد شده، یکی بحث سرمایه گذاری خارجی است و دیگری تحقق این رشد با ایجاد بهره وری بالاتر است. مجددا در اینجا نیز دو نگاه بین نامزد ها وجود داشت که نگاه اول بر این مبنا بود که گروهی میگفتند چون امکان سرمایه گذاری و ورود سرمایه های خارجی به دلیل تحریم ها وجود ندارد پس امکان اجرا و تحقق برنامه هفتم وجود ندارد. از طرفی گروه دیگر بر این باور بودند که از طریق ایجاد بهره وری زمینه سازی سرمایه گذاری خارجی پدید می آید. به بیانی دیگر نگاه این گروه مبتنی بر این واقعیت بود که ما باید در داخل تا می توانیم بهره وری را افزایش و اثر تحریم ها را کاهش دهیم تا سرمایه گذار خارجی خود به خود با دیدن چنین وضعیتی به سمت مرزهای ما روانه شود.
نکته ای که حائز اهمیت است این است که کشوری که یک دهه به طور متوسط رشد صفر را تجربه کرده کار بسیار سختی برای تحقق رشد متوسط 8 درصدی در 5 سال دارد. البته این موضوع بعید و غیر ممکن نیست و ولی نگاه واقع بینانه این است که ما از این هدف کمی دور هستیم.
تحقق رشد 8 درصدی با عدم وجود حکمرانی منسجم بعید است
البته با توجه به ساختارهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی کشور رشد 8 درصدی، عددی بسیار بزرگ است و اگر جای آن رشد 5 درصدی در برنامه عنوان می شد بسیار قابل تحقق تر بود.
لازم به ذکر است تنها کشوری که به طور متوسط رشد 8 درصد را در 35 سال تجربه کرده است کشور چین است. این درست است که کشور ما هم میتواند به این رشد برسد اما در راستای تحقق این امر با چند مسئله روبرو هستیم.
اولین مسئله این است که ما شاهد عدم وجود انسجام در ساختار حکمرانی کشور (که دولت بخشی از آن است) هستیم. به عنوان مثال در خود دولت در زمان شهید رئیسی ما شاهد اختلافاتی بین وزارت صمت و وزارت اقتصاد و بانک مرکزی و سایر دستگاه ها بودیم. از طرفی در خارج دولت نیز ما حدود16 شورای عالی و کلی نهادهای عمومی غیر دولتی داریم که هر کدام اختیارات گسترده ای دارند که بعضا تعارض منافع در آن ها دیده می شود.
نکته مهم در رشد متوسط سالی 8 درصد این است که با این حکمرانی غیر منسجم و غیر متمرکز رسیدن به این رشد غیر ممکن است. مگر اینکه در کوتاه مدت اتفاقات بسیار سختی در اقتصاد ما رخ دهد همانند جمع شدن بسیاری از این شوراها و نهادهای غیر دولتی و یا مطابق آنچه که رهبری میگویند اقتصاد به معنی واقعی مردمی سازی شود. در غیر این صورت صحیت از رشد 8 درصدی بیشتر شبیه آرزو است.»