به نظر میرسد، «کاملا هریس» نامزد نهایی حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باشد؛ زیرا چند روز پیش مهلت نامنویسی کاندیداهای دیگر و فرصت جمعآوری امضای حمایت تمام شد و اعضای حزب دموکرات در 48 ایالت از 50 ایالت آمریکا از هریس حمایت کردند. به این ترتیب، هریس باید ظرف روزهای آینده معاون خود را معرفی کند که قاعدتاً نباید زن یا سیاهپوست باشد. همچنین هریس سعی میکند شخصی را انتخاب کند که در یکی از ایالتهای نوسانی مسئولیت داشته باشد. ایالتهای نوسانی شش ایالتی هستند که در دورههای گوناگون انتخابات به کاندیداهای دموکرات یا جمهوریخواه رأی دادند. در 44 ایالت باقی مانده حدود بالای 90 درصد مشخص است که مردم به چه حزبی رأی خواهند داد. از میان کاندیداهای گوناگون برای معاونت ریاست جمهوری تقریباً دو نفر شانس بیشتری دارند. نفر اول «جاش شپیرو» فرماندار ایالت پنسیلوانیا است و نفر بعدی «مارک کلی» سناتور ایالت آریزوناست که هر دو در ایالتهایی مسئولیت دارند که جزء ایالتهای نوسانی هستند. چهار ایالت دیگر عبارتند از: نوادا، ویسکانسین، میشیگان و جورجیا. شاید مهمترین اتفاقی که ظرف روزهای گذشته در حوزه سیاست خارجی رخ داد و به نوعی انتخابات آمریکا را تحتالشعاع قرار داد، ترور مسئول دفتر سیاسی حماس، «شهید اسماعیل هنیه» بود. این اقدام ضربه سختی به سیاست خارجی منفعل آمریکا وارد کرد؛ یعنی درست در زمانی که آمریکا در تلاش بود یک آتشبس را در غزه برقرار کند و از جانب حماس هم شهید هنیه بیشترین کوشش را برای این موضوع انجام میداد، به ناگاه صهیونیستها او را ترور میکنند. این مسئله میتواند تمام تلاشهای دموکراتها را برای جمعآوری آرای مسلمانان و اعراب آمریکا نقش بر آب کند. جالب اینجاست که بلینکن و بایدن از موضوع ترور اظهار بیاطلاعی میکنند و بایدن میگوید این ترور کمکی به برقراری آتشبس نمیکند. در جلسه شورای امنیت هم که به صورت اضطراری به درخواست ایران برای بررسی ترور شهید هنیه تشکیل داده شد، نماینده آمریکا حاضر به محکوم کردن این اقدام تروریستی نشد. از سوی دیگر، خیلی از کارشناسان امنیتی معتقد هستند اقدامات صهیونیستها بدون هماهنگی با آمریکاییها نبوده است و عدهای دیگر در مقابل معتقد هستند نتانیاهو در جریان سفر به آمریکا نتوانست چراغ سبز حمله زمینی به لبنان را بگیرد و از سخنان کاملا هریس پس از دیدار با نتانیاهو که گفته بود من نمیتوانم در مقابل اقدامات اسرائیل در غزه ساکت بنشینم، ناراضی بود؛ به همین دلیل اقدامات تروریستی را در بیروت و تهران انجام داد تا با گسترش جنگ در منطقه پای آمریکا را به درگیری باز کند و فضا را برای پیروزی ترامپ آماده کند. ترامپ هم بارها اعلام کرده بود که اگر من در قدرت بودم، اجازه نمیدادم که شکست صهیونیستها در طوفانالاقصی رخ دهد. این ترور زمانی رخ داد که در نظرسنجیها کم کم هریس در حال پیشی گرفتن از ترامپ بود. خطر دیگری که حزب دموکرات را در آستانه انتخابات تهدید میکند، شکاف عمیقی است که در درون حزب دموکرات به دنبال جنگ غزه رخ داده است. حداقل هفتاد نفر از نمایندگان دموکرات کنگره، از جمله ایلهان عمر، رشیده طلیب، برنی سندرز و الیزابت وارن خواهان این هستند که بایدن رژیم صهیونیستی را وادار به قبول آتشبس کند و اگر رژیم صهیونیستی به این موضوع تن نداد، از طریق قطع کمکهای تسلیحاتی این کشور را زیر فشار قرار دهند، ولی عملاً این اتفاق رخ نداده است و دولت بایدن نه تنها فشار بر رژیم صهیونیستی را برای قبول آتشبس افزایش نداده است؛ بلکه با شدت بیشتری کمکهای خود را به این رژیم جنایتکار ادامه میدهد. به هر حال بهنظر میرسد آمریکا دیگر قادر نیست نقش خود را به مثابه یک ابرقدرت ادعایی اجرا کند. اگر به تاریخ مراجعه کنیم، در جریان حمله مشترک فرانسه، انگلیس و رژیم صهیونیستی به شبه جزیره سینا و اشغال کانال سوئز در سال 1956 با فشار شوروی و حمایت آمریکا، این سه کشور مجبور شدند شبه جزیره سینا را تخلیه کنند؛ ولی در حال حاضر طرحهای آتشبس آمریکا یکی پس از دیگری از طرف نتانیاهو رد می شوند. شاید بهترین جمله درباره حال و احوال آمریکا در این روزها را «رضا ولی نصر» مشاور اوباما رئیس جمهور سابق آمریکا پس از ترور شهید هنیه گفته باشد. وی در شبکه اجتماعی «ایکس» می گوید آمریکا یا نمیخواهد یا نمیتواند رژیم صهیونیستی را کنترل کند.