صبح صادق >>  خرد >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ - ۲۳:۵۹  ، 
کد خبر : ۳۶۴۹۹۰
نگاهی بر چیستی، الزامات و چارچوب وفاق ملی

هر کسی از ظن خود یار وفاق می‌شود!

پایگاه بصیرت / یعقوب ربیعی/ کارشناس سیاسی

انتخابات ریاست جمهوری مرحله چهاردهم که به ضرورت و بنا به شرایط زودتر از موعد برگزار شد،  پس از یک رقابت تنگاتنگ و نفس‌گیر در نهایت «مسعود پزشکیان» پیروز شد و بعد از  طی مراحل قانونی تنفیذ و تحلیف به‌عنوان نهمین رئیس جمهور کشور کلید پاستور را به دست گرفت. در این بین اولین اقدام ایشان در کسوت رئیس‌جمهوری به سیاق مرسوم و طبق رویه دولت‌های پیشین طرح  «وفاق ملی» به عنوان شعار دولت چهاردهم بود. حال دولت بنیان خود را بر یک شعار گذاشته است که با مسما و دارای پیوست خوبی است، اما تجربه نشان داده است آغاز دولت‌ها با آرمان‌ها و شعار‌هایی همراه است که فراز و فرود‌ها و بحران‌ها و چالش‌ها، آنها را با کاستی و نقصان یا فروکاستن‌ها مواجه می‌کند. این تجربه‌ای است که در دهه ۷۰ در عدم تعریف دقیق اصلاحات و در دهه ۹۰ با سردرگمی در معنای تدبیر و امید و تقلیل آن به توسعه برون‌گرا به آن دچار شدیم؛ لذا با تأملی در چیستی وفاق ملی و تمهید چارچوبی مفهومی برای ادراک بهتر این مفهوم شاید این آسیب را در این دولت شاهد نباشیم. 

پاسخی به چند پرسش
«وفاق ملی» امروز پر بسامدترین واژه نشریات و رسانه‌های داخلی است، اما اگر این اصطلاح معنا نشود، حدود و ثغورش مشخص نشود، دال محوری و مرکزی و دال‌های شناورش مشخص نشود و. در آینده با آسیب‌هایی مواجه می‌شود. اول آنکه جامعه و مخاطب دچار ابهام و اغتشاش معنایی می‌شود، هر فرد مبتنی بر نظم ذهنی، پارادایم فکری و منفعت شخصی یا جناحی از آن تعریف و برداشتی می‌کند و در آخر واژه و اصطلاح جدید ممکن است به ضد خودش تبدیل شود. در این میان ضرورت می‌یابد که پرسیده شود وفاق ملی راهبرد است یا تاکتیک؟ ابزار است یا هدف؟ مقطعی است و درون زمانی یا بسیط است و فرازمانی؟ متن، فرامتن و فرومتنش چیست؟ برای اینکه معنا یابد و اجرایی شود، تبدیل شدنش به اصول حکمرانی و چارچوب اجرایی چه سازکار و فرآیندی را می‌طلبد؟ پاسخ به هر پرسش، مسیری را پیش روی ما می‌گذارد و افقی را برای ما روشن می‌کند که شرایط خاص خود را دارد. 

چارچوب‌هایی برای تعریف
بر اساس آنچه تا به این جا نگاشته شد می‌توان سناریو‌هایی برای تعریف وفاق ملی جلوی رو گذاشت و این واژه و اصطلاح را در آن ریخت. بدیهی است هر قالب معنای خود را مستولی کرده و مسیری را پیش روی دولت چهاردهم، جامعه، نخبگان سیاسی و جریان‌ها و. خواهد گذاشت. بر این اساس می‌توان تعریف‌های ذیل را برای وفاق ملی یافت و جاگذاری کرد:

الف- شعار انتخاباتی: این برداشت می‌تواند پایین‌ترین و نازل‌ترین سطح تعریف این اصطلاح باشد که با پایان‌یافتن ساز‌کار‌های انتخاباتی و استقرار دولت کم رنگ شده و ناپدید شود. با توجه به شرایط تجربه شده در چند هفته اخیر و معرفی کابینه، متوجه می‌شویم آنچه گفته شد صرفاً در مقام شعار انتخاباتی نیست و دکتر پزشکیان سطح بالاتری را برای آن تعریف کرده است.

ب-تاکتیک سیاسی: بر اساس این تعبیر دولت به دنبال گذار از خوان مجلس اصولگرا بوده و به همین دلیل به معرفی چهره‌هایی رو بیاورد که بتوان از آن واژگانی، مانند دولت ائتلافی، اشتراکی، وحدت ملی و ... بیرون آورد. این تعریف را می‌توان همبستگی نخبگان و جریان‌های سیاسی بر مبنای یک منفعت مشترک تعریف کرد. چالش این تعریف این است که با کاسته شدن از منافع و افزایش تضاد منافع احتمالی، محور مرکزی فرو پاشیده و دولت و ملت به عنوان رکن اصلی متضرر شوند.

ج - یک راهبرد: اما تعریف بسیط و عمیق‌تر وفاق آن است که وفاق را به معنای یک راهبرد ذیل گفتمان انقلاب اسلامی تعریف کنیم. در این تعریف به تعبیر رهبر معظم انقلاب در ۲۶ فروردین ۱۳۷۹ «وحدت مردم، اتّحاد قلبی مردم، اتّحاد روحی مردم، محبّت مردم، وفاق مردم، حول نظام اسلامی، حول احکام مقدّسه اسلام، حول قانون اساسی که قانون اساسی هم منطبق بر احکام اسلامی است، حول قوانین کشور که لاأقل اغلب آنها منطبق بر قوانین اسلامی است؛ اگر نگوییم همه‌اش منطبق است» شکل می‌گیرد.

الزامات و اولویت‌ها
پس از جایابی و تعیین حدود و ثغور تعریف اصطلاح وفاق ملی، آنچه اهمیت می‌یابد، الزاماتی برای پایبندی همه اجزای دولت، حاکمیت، جریان‌ها، مردم و ... به آن است که این الزمات می‌تواند شامل موارد ذیل باشد:
الف -یکی از معیار‌های وفاق ملی توجه به منافع ملی است. همه برنامه‌ها، اقدامات و تصمیمات، سیاست‌ها، وضع قوانین و مقررات لازم است مبتنی بر منافع ملی طراحی شوند و هر اقدامی که مغایر با منافع ملی و مصالح و سرنوشت کشور است، کنار گذاشته شود یا اصلاح شده و تغییر یابد. در این راستا تصمیمات نمایندگان در مجلس، تعیین اولویت‌ها در بررسی برنامه‌های اقتصادی و تخصیص اعتبار و بودجه برای آنها صرفاً بر اساس بررسی کارشناسی انجام می‌پذیرد و نه فشار‌های سیاسی و ملاحظات محلی، قومی و ....

ب- یکی از پیش‌نیاز‌های وفاق ملی ایجاد فرهنگ همگرایی، جمع‌پذیری، همبستگی، تفاهم، رفاقت، همدلی در بستر اجتماعی است. اگر این فرهنگ در جامعه ترویج شود و شکل بگیرد، بسیاری از موانع مشارکت مردم در توسعه کشور برداشته می‌شود، سرمایه اجتماعی آسیب‌دیده به خوبی بازسازی می‌شود، مردم و نهاد‌های مردمی در حل مشکلات یکدیگر و حل مشکلات ملی مشارکت می‌کنند و رابطه بین دولت و ملت به سوی منافع ملی بهبود می‌یابد. در این راستا نیاز به اصلاح گفتمان اجتماعی به ویژه در سطح بزرگان، مسئولان، گروه‌های مرجع، اصحاب فرهنگ و رسانه، حوزه و دانشگاه و صاحبان تریبون‌ها وجود دارد، از این پس قصه باید عوض شود، شعار‌ها تغییر یابد، طعنه زدن‌ها، جبهه‌گیری‌ها، نقد‌های بی‌مورد، بهانه‌گیری‌ها و سیاه‌نمایی‌ها و... کنار گذاشته شده و جامعه به سوی آرامش، محبت و همدلی فراخوانده شود. در این همگرایی مبنا باید بر تولید و حفظ سرمایه اجتماعی، یعنی زنده نگه داشتن امید در دل آن قسمتی از جامعه که به مشارکت سیاسی دست زده و می‌زنند و ترغیب کردن و فعال‌سازی آن بخش از جامعه که به هر دلیلی پای در گود مشارکت نمی‌گذارند، باشد.

ج- وقتی باور به وفاق ملی در جامعه گسترش یابد و همکاری در پیشرفت به منزله یک اصل پذیرفته شود، یکی از معضلات مهم کشور، یعنی بخشی‌نگری حل خواهد شد. متأسفانه، یکی از معضلات امروز و گذشته دولت‌ها، عدم همکاری‌های بین‌بخشی است. بخشی از مشکلات کشور در حوزه مدیریت انرژی، مدیریت منابع آب، مدیریت اراضی، محیط‌زیست، ترافیک، مدیریت شهری، تحول اداری، بازیافت، امنیت، سیاست‌های پولی ـ مالی و ارزی، محرومیت‌زدایی، مسائل مرزی، بیمه تأمین اجتماعی و سلامت، صدور مجوز‌ها و موارد مشابه ناشی از نبود روحیه همکاری و گفتگو برای حل مسئله است.

الزامات دیگری هم وجود دارد که کارآمدسازی، تقویت نظارت‌ها، شناخت اولویت‌ها، امیدبخشی و امید آفرینی و. جزئی از آنهاست. برای آنکه آنچه گفته شد از خامی تئوریک و نظری رها یافته و چارچوب حکمرانی و اجرایی تبدیل شود، باید در حوزه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، امنیت، سیاست خارجی و روابط بین‌الملل و ... تعریف و تفسیر شود که خود زمان و عرصه دیگری می‌طلبد.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات