صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱۴۰۳ - ۰۸:۰۲  ، 
کد خبر : ۳۶۶۱۷۱

یادداشت روزنامه‌های چهارشنبه ۱۱ مهرماه ۱۴۰۳

پاسخ محکم، داغ سنگین هنیه و نصرا...، خودزنی های بی مورد و آغاز موشک باران فلسطین اشغالی، تصمیم‌گیران شجاع و با تدبیر؛ یادداشت برخی از روزنامه‌های امروز می‌باشد.

عناوین اخبار روزنامه کيهان در روز چهارشنبه ۱۱ مهر

پاسخ محکم 

سعدالله زارعی
با نزدیک شدن عملیات بزرگ فلسطینی‌ها ـ طوفان‌الاقصی ـ به سالگرد خود، جنگ میان رژیم غاصب و لبنان به عنوان مهم‌ترین حامی پای در میدان غزه، وارد وضعیت حساسی شده است. از حدود دو ماه پیش یعنی از شهادت فؤاد شکر، فرمانده ارشد حزب‌الله در نهم مرداد ماه، جنگ روند دائمی صعودی پیدا کرد و شهادت رهبر بزرگ حزب‌الله، آن را به بالاترین حد ممکن رسانید. هم‌اینک در فضائی قرار گرفته‌ایم که امکان دارد از لحاظ عرضی و ارضی، با گسترش بیشتر جنگ مواجه شویم. رژیم صهیونیستی در حالی که ترس خود را از حزب‌الله پنهان نمی‌کند، وارد مرحله خطرناکی شده و لذا «مهار آن»، به اقدامات ویژه‌ای احتیاج دارد. در این خصوص می‌توان گفت: 
1ـ در طول یک سال گذشته، حمله به ضاحیه جنوبی، اگرچه سابقه داشت و در 13 دی ماه سال قبل علیه شیخ صالح العاروری به اجرا درآمده بود، در مصاف میان رژیم و حزب‌الله یک نقطه عطف به حساب می‌آمد. رژیم اسرائیل با این اقدام عملاً به حزب‌الله اجازه داد تا علیه تل‌آویو وارد عملیات تهاجمی ‌شود. حزب‌الله برای اینکه در عین عدم حمله به تل‌آویو، پاسخ بسیار مؤثری بدهد، طی عملیات چهارم شهریور ماه به یگان ویژه اطلاعاتی، سایبری و عملیاتی 8200 در عمق رژیم حمله کرد و طی آن نزدیک به 200 نفر از فرماندهان و افسران این یگان اطلاعاتی را به هلاکت رساند یا زخمی کرد. در این‌جا مهم این بود که حزب‌الله به مهم‌ترین، حساس‌ترین و سری‌ترین مرکز ارتش رژیم حمله کرد و لذا رژیم دست به جنایتی که در مرتبه کشتار جمعی می‌باشد، زد تا به حزب‌الله نشان دهد اختلالی در کار یگان 8200 ایجاد نشده است. بر این اساس انفجار پیجرها و بی‌سیم‌های جدید حزب‌الله در 27 و 28 شهریور ماه صورت گرفت که طی آن حدود 70 نفر شهید و نزدیک به 2800 نفر مجروح گردیدند که البته بیش از 90 درصد آنان عضو سازمان حزب‌الله نبودند. این اقدام یک تصاعد مهم در روند جنگ به حساب می‌آمد. از این رو حزب‌الله، سیاست خویشتن‌داری از حمله به تل‌آویو را کنار گذاشت و با یک فروند موشک بالستیک پایتخت رژیم را مورد هدف قرار داد که پیش از این ـ حتی در جنگ 33 روزه ـ انجام نداده بود. 
زدن تل‌آویو و همزمان با آن حملات چندباره به منطقه استقراری یگان 8200 به این معنا بود که دیگر هیچ نقطه امنی در رژیم وجود ندارد. در این میان، رژیم صهیونیستی از طریق دولت‌های فرانسه و آمریکا، طرحی موسوم به آتش‌بس 21 روزه ارائه داد، به گمان اینکه حزب‌الله از سیاست تصاعد بحران می‌ترسد و آتش‌بس را مغتنم می‌شمارد. اما از آنجا که هدف‌گذاری این طرح، پایان دادن به حمایت نظامی لبنان از مقاومت غزه بود، حزب‌الله پذیرش آن را به شمول آتش‌بس به غزه موکول کرد که مورد پذیرش رژیم غاصب اسرائیل قرار نگرفت و تشدید حملات به ضاحیه بیروت را دنبال کرد که منجر به شهادت 14 نفر از فرماندهان میانی حزب‌الله گردید و در نهایت شهادت دبیرکل حزب‌الله را در پی داشت. 
به شهادت رساندن سیدحسن نصرالله دقیقاً به این معنا بود که با توجه به استقامت حزب‌الله در مواضع خود، رژیم اسرائیل به توسعه دایره جنگ و تشدید درگیری‌ها احتیاج مبرم دارد، چرا که می‌دانست ریسک به شهادت رساندن سیدحسن نصرالله بسیار بالاست. به همین جهت بسیاری از تحلیلگران این واقعه را علامتی از وقوع جنگ تمام‌عیار رژیم با لبنان ارزیابی کردند. جنگ با لبنان برای اسرائیل هزینه بسیاری دارد و روند چنین جنگی قابل محاسبه دقیق نیست. اسرائیل دو بار به لبنان حمله کرده و در هر دو بار با دادن تلفات زیاد و از دست دادن سیطره، جنگ را ترک کرده است بنابراین اسرائیل دست به ریسک بسیار بالا زده و شانس خود را به محک تجربه دوباره گذاشته است. چه زمانی یک رژیم خود را درگیر معرکه‌ای با این مختصات می‌نماید؟ زمانی که چاره‌ای جز آن نداشته باشد. پس توسعه جنگ از غزه به داخل لبنان و عمق‌بخشی به آن بیانگر وضعیت اضطراری رژیم می‌باشد. اما این اضطرار چگونه پدید آمده است؟ 
2ـ رژیم اسرائیل یک سال با دست باز و با برخورداری از همه‌جور حمایت آمریکا، انگلیس، فرانسه و ‌آلمان، در غزه جنگیده است. اگر همین الان از نتانیاهو نخست‌وزیر یا از یوآف گالانت بپرسند چه دستاوردی در غزه داشته‌اید خواهند گفت ما غزه را ویران کرده و بیش از 40 هزار نفراز ساکنان آن را کشته‌ایم و رهبران مقاومت فلسطین را در خارج از غزه به شهادت رسانده‌ایم. پس مشخص است که آنان در مورد سه هدف اصلی اعلامی قبلی خود، حرفی برای گفتن ندارند؛ 
سران سیاسی و نظامی آن نه توانسته‌اند سازمان‌های مقاومت غزه را از بین ببرند ـ صدور بیانیه‌ها و شلیک منظم مقاومت و تداوم عملیات‌های هوائی رژیم در غزه این را نشان می‌دهد ـ هدف دوم تغییر در اداره مدنی باریکه و خارج کردن آن از دستان حماس بود و این هدفی است که هیچ نشانه‌ای مبنی بر پیدا شدن آمادگی برای اجرای آن دیده نمی‌شود. حماس البته خود می‌گوید ما هیچ حرفی نداریم و هر گروه فلسطینی می‌تواند اداره غزه را در دست بگیرد. صحبت سر این است که کدام گروه فلسطینی در عمل می‌تواند جایگزین حماس در اداره مدنی غزه شود؟ هدف سوم تأمین همیشگی امنیت مناطق 1948 از سمت غزه بود که این هم محقق نشده است. رژیم در این وانفسا و با نزدیک‌ شدن به سالگرد طوفان‌الاقصی و جنگ غزه، حملات به لبنان را شدت بخشیده و به موازات آن با تشدید عملیات‌های حزب‌الله مواجه گردیده است. 
رژیم غاصب با به نمایش درآوردن تصاویر شهدای غزه و لبنان و به خصوص با مانور کردن روی آمار فرماندهان شهید و نیز با به نمایش گذاشتن انبوهی از ساختمان‌های آوارشده، وانمود می‌کند که دست آن در جبهه مرکزی و جبهه شمالی برتر است. در حالی که اگر دست اسرائیل برتر بود باید اهداف اعلامی خود را محقق می‌کرد، نه اینکه اهداف جدیدی که هیچ تأثیری در تحقق اهداف اعلام شده ندارند را جایگزین نماید. 
3ـ اقدام رژیم غاصب در به شهادت رساندن مجاهد کبیر و عظیم‌الشأن آقای سیدحسن نصرالله و نیز در به شهادت رساندن فرماندهان ارشد حزب‌الله و حماس، جبهه مقاومت را در وضعیت «برخورد قاطع» قرار می‌دهد و این اصلاً به نفع رژیم غاصب نیست. اسرائیل در جریان یک سال جنگ، در همه ابعاد به‌طور واقعی از وضع عادی خارج گردیده و به‌طور ویژه اداره می‌شود. این در حالی است که تا دو سال پیش از این وانمود می‌کرد از مرحله تهدید‌شوندگی خارج شده و در حال توسعه دادن به موقعیت سیاسی خود در سطح منطقه است. اسرائیل مدعی بود با کمک آمریکا و کشورهای عربی، ایران را به محاصره درخواهد آورد و اینک به فاز وضعیت نظامی ـ امنیتی بازگشته و به محاصره جبهه مقاومت درآمده است. اگر خوب به شرایط آن نگاه بیندازیم، می‌بینیم که وضع فعلی دولت اسرائیل کاملاً شبیه وضع آن در زمان تأسیس و مواجه شدن با جنگ نزدیک به ده ماهه سال 1948 است. البته با این تفاوت که طی آن جنگ، سرزمین‌های تحت اشغال اسرائیل چند برابر شد ولی در این‌جا برای آنکه از دست اقدامات حماس در مرکز و حزب‌الله در شمال خلاص یابد، می‌جنگند و تمنای آن از دشمن خود، به حد پذیرش توقف شلیک‌ها کاهش یافته است. الان اسرائیل در مواجهه با حملات حمایتی حزب‌الله از غزه، به سیاستی رسیده که ما آن را نیاز به توسعه تنش می‌نامیم. چرا اسرائیل به توسعه تنش نیاز دارد؟ نتانیاهو در سخنرانی اخیر خود در مجمع عمومی سازمان ملل گفته است «منطقه از یمن تا فلسطین در زیر سایه یک جبهه منسجم با محوریت ایران قرار گرفته است و اگر این ادامه پیدا کند، قدرت و نفوذ اروپا و آمریکا را هم تهدید می‌نماید». 
4ـ اما با وجود اینکه در این مصاف، دست برتر در صحنه واقعی، با جبهه مقاومت است و بازی هیجانی اسرائیل از سراسیمگی آن حکایت می‌کند و جبهه مقاومت نیازی به ارائه بازی از این نوع ندارد، اما نمی‌توان رژیم را در این فضا رها کرد. چرا که سبب آسیب‌هایی می‌شود. اقدامات دو ماه اخیر آن به «پاسخ مهارکننده» نیاز دارد. این پاسخ می‌تواند به‌طور مشترک در یک زمان از سوی اضلاع مقاومت داده شود و حیفا و تل‌آویو به عنوان دو هدف راهبردی انتخاب شوند و می‌تواند فقط با پاسخ قاطع نظامی ایران مواجه گردد. این پاسخ می‌تواند در هوا، دریا و زمین باشد اما سطح آن باید یک جا، پاسخ شرارت‌های رژیم از به شهادت رساندن شهید اسماعیل هنیه رهبر حماس تا به شهادت رساندن شهید سیدحسن نصرالله، رهبر حزب‌الله، سرلشکر شهید عباس نیل‌فروشان و ترورهای پس از آن باشد. اگر پاسخی در این سطح داده نشود بیم آن می‌رود که در حالی که اراده ما نیست، کل منطقه به تشدید تنش بکشاند. پاسخ کوبنده و قاطع فعلی ما می‌تواند مانع کشیده شدن ایران به جنگ باشد. اسرائیلی‌ها را هم نباید بیش از این در انتظار گذاشت. آنان پاسخ ما را حتمی می‌دانند و حتمی هم هست. 
۵- دقایقی قبل (زمان نگارش این یادداشت) حمله کوبنده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به سرزمین‌های اشغالی آغاز شد. این رخداد افتخارآمیز را که همه ملت‌های مسلمان و آزادگان جهان برای انجام آن روزشماری می‌کردند، تبریک عرض می‌کنیم.
عناوین اخبار روزنامه خراسان در روز چهارشنبه ۱۱ مهر
داغ سنگین هنیه و نصرا...، خودزنی های بی مورد و آغاز موشک باران فلسطین اشغالی
 کوروش شجاعی
ترور سبوعانه و ناجوانمردانه سید حسن نصرا... و همراهانش، داغی بس بزرگ و سنگین بر دل همه انسان های آزاده و پاک وجدان گذاشت. رژیم خونخوار و جنایتکار صهیونی با این اقدام تروریستی وحشیانه، نه تنها قلوب مسلمانان شیعه و سنی بلکه سایر ادیان و آزدی خواهان جهان را جریحه‌دار و داغدار کرد. رژیم سفاک صهیونی در یک سال اخیر با حمایت و پشتیبانی آمریکا و ... ودر سایه ناکارآمدی و «سکوت مرگ آور» سازمان های بین المللی مدعی حقوق بشر، پس از کشتار و قتل عام بی رحمانه 41 هزار انسان بی گناه در باریکه غزه و تخریب 80 درصدی این سرزمین  بسیار کوچک 360 کیلومتر مربعی به خاطر شکست فاحش در نرسیدن به اهدافش که «نابودی حماس» و«آزادی اسرای صهیونی» بود، همزمان با روشن نگاه داشتن ماشین جنگی و کشتار مردم، «ماشین ترور» خود را فعال تر کرد. ترور «اسماعیل هنیه» مجاهد بزرگ و رئیس دفتر سیاسی حماس آن هم در ایران و در هنگامه ای که او به همراه بسیاری دیگر از سران کشورها به عنوان «مهمان عزیز»در مراسم تحلیف دکترپزشکیان رئیس جمهور کشورمان حضور داشت، اوج گستاخی و افسار گسیختگی رژیم تروریست را نشان داد چرا که این اقدام فقط ترور یک مجاهد  آزادی خواه شجاع نبود بلکه تجاوز به حریم جمهوری اسلامی ایران و یک اقدام امنیتی بسیار خطرناک بود.ترور سید حسن نصرا... و به شهادت رساندن ایشان و جمعی از فرماندهان حزب ا... لبنان نیز علاوه بر روشن کردن هرچه بیشتر ماهیت تروریستی و جنگ طلبی رژیم صهیونی این واقعیت را آشکارتر کرد که «رژیم آپارتاید» صهیونیستی نه تنها بر رسیدن آرزوی «نیل تا فرات» اصرار دارد بلکه برای تحقق این آرزو هنوز خون سید مقاومت خشک نشده، سید بدرالدین یمنی را و حتی ایران بزرگ را تهدید می کند و مدعی می شود که همه نقاط ایران در «دسترس» ماست. حرف وادعایی بس گزاف گنده تر از دهان صهیونیست‌های جنایتکار. در ادامه این نوشته در زمینه مسائل و حوادث اخیر منطقه و خصوصا شهادت سید مقاومت این بزرگ مرد عرصه استقلال خواهی وعزت طلبی و این فرزند خلف روح ا... و همچنین وظایفی که بر دوش آزادی خواهی جهان و خصوصا مردم عزیز کشورمان سنگینی می کند به نکاتی چند اشاره ای بسیار کوتاه می کنم.
 
تضعیف مقاومت ممنوع
1-گرچه ترور سید مقاومت و همراهانش داغی بر دلمان گذاشت اما بر این باوریم که به خاطر اولا ایمان و اراده و ثانیا ساختار و هندسه تشکیلاتی حزب ا...، مقاومت همچنان و پرتوان ادامه خواهد داشت همچنان که پس از ترور سید عباس موسوی و خانواده اش توسط رژیم جنایتکار صهیونی، ادامه یافت، بلکه این مقاومت توفنده تر و موثرتر شد تا آن جا که حزب ا... توانست در سال 2000 جنوب لبنان را از اشغال صهیونیست درآورد و در جنگ های33 روزه در سال 2006  طعم شکست بزرگ و تلخ دیگری را به رژیم غاصب صهیونی بچشاند. ادامه هدف قراردادن شهرک های شمال فلسطین اشغالی و حتی«حیفا» و«تل آویو» نشان دیگری از اراده و ادامه حیات پرتوان حزب ا... حتی پس از شهادت سید عزیز و بزرگ مرد محور مقاومت است.بنابراین، بزرگ نمایی رژیم صهیونی و دمیدن ضعف در پیکره مقاومت و نادیده گرفتن و حتی کم و کوچک شمردن دست آوردهای بزرگ محور مقاومت، اقدامی بسیار نابخردانه و پرضرر است؛ کاری که همه منافعش به جیب رژیم جنایتکار صهیونی، آمریکا و دیگر حامیانش واریز می شود!
 
جهاد رسانه ای
2-تلاش موثر در عرصه رسانه ها خصوصا فضای مجازی برای ادامه و تقویت همراهی مردم کشورهای مختلف در مخالفت با کشتار و قتل عام مردم غزه و تجاوز به لبنان «کارویژه ای» بس موثر برای تقویت روحیه مقاومت اولا و ثانیا استمرار مقابله با رژیم خونخوار و متجاوز صهیونیستی است، پس در این شرایط حساس لحظه ای از این جهاد رسانه ای نباید غافل بود خصوصا فعالان عرصه رسانه.
 
مدافعان حقوق بشر به پا خیزند
3-تلاش های علمی و موثر حقوقی برای به تکاپو درآمدن سازمان های حقوقی بین المللی توسط حقوق دانان خصوصا در عرصه حقوق بین الملل ضرورتی فوری و انکار ناپذیر است چنین انتظاری از جامعه حقوق دانان عزیز کشورمان بسی به جاست.اقدامی که باید در منطقه ،جهان اسلام و جهان عملیاتی شود.
 
«امت سازی» تنها چاره اساسی
4-اقدام مردم کشورهای اسلامی برای همدلی و هم افزایی بیشتر با هم دیگر و اقناع حاکمان وسران این کشورها برای حرکت به سمت«امت سازی» و در نهایت شکل گیری امت واحده تحت پرچم توحید، قرآن و نبوت حضرت ختمی مرتبت برای مقابله با هر گونه ظلم وستم وتجاوز به حریم انسان و انسانیت، اساسی ترین چاره برای رهایی از نظام سلطه اولا وثانیا رهایی از جنایت های رژیم غاصب و نابودی آن است. البته که نقش بی بدیل علما و حوزه های علمیه ومجامع علمی جهان اسلام می تواند و باید اولین اقدام موثر در این زمینه باشد.
 
خودزنی نکنیم
5-آیا نصرا... عزیز راضی است؟!
این درست که رژیم صهیونی با استفاده از «نفوذی ها» وابزار مدرن پیشرفته و شاید حتی بهره گیری از «هوش مصنوعی» ابتدا چندهزار پیجر را در لبنان منفجر کرد وپس از آن با فاصله ای کوتاه و معنی دار به اقدام جنایتکارانه ترورسید مقاومت و همراهانش دست زد و دل همه عزت طلبان وآزادی خواهان را به داغی سنگین مبتلا کرد، اما سنگینی این داغ نباید عقلانیت لازم برای تحکیم اراده مقاومت را خدشه دار کند و بعضی در خارج از ایران و برخی در کشورمان حرف هایی نه چندان مبتنی بر واقع و ژرف نگری بر زبان برانند آن گونه که هر یک دیگری را در به وقوع پیوستن این جنایت بزرگ دارای نقش و سهم بداند. بله این واقعیت کاملا روشن و آشکار است که تمامی مواضع در تمامی جوامع خصوصا در عرصه بین المللی توسط هر شخص خصوصا افراد موثر باید کاملا حساب شده، متقن، سدید، بازدارنده و نشان دهنده آینده نگری و برخورداری از روحیه بالای مقاومت و مقابله با هر ظالم و جنایتکاری باشد و به موقع و به جا تذکرات لازم داده شود، اما انداختن توپ به «زمین خودی» و حتی ناخواسته «پاس گل» به دشمن دادن قطعا خلاف عقل و مصلحت و قدرت بازدارندگی و شکست دشمن در عرصه «روان» و «میدان» است. آیا چنین کارهایی روحیه مردم و مقاومت در منطقه را تقویت می کند؟! آیا روح مطهر و ملکوتی شهیدان مقاومت و آزادگی از «مغنیه» سردار دل ها گرفته و دیگران تا «هنیه» و «نیل فروشان» و تا سید مقاومت سید حسن نصرا... از اختلاف و خودزنی و...راضی است؟!
 
جلوتر از فرمانده حرکت نکنیم!
6-آری این واقعیتی بس روشن وآشکار است که رژیم جعلی صهیونیستی به خاطر همه جنایت هایی که در طول 75 سال عمر پرنکبتش مرتکب شده و خصوصا ترور«اسماعیل هنیه» سید عزیز مقاومت و همراهانش و از همه مهم تر کشتار و قتل عام 41هزار انسان بی گناه طی یک سال اخیر در غزه محاکمه و مجازات همه جانبه و... سهمگین شود و طعم شکستی بس بزرگ‌تر را که به محور رژیم کودک کش صهیونی منجر شود، بچشد اما آیا زیر سوال بردن شورای عالی امنیت، نهادهای نظامی و ... کاری درست است؟ قطعا که چنین نیست. هرچند برخی از سر دلسوزی و داغ سنگینی که بردل هایشان و دل هایمان گذاشته شده، حرف هایی نه چندان از سر اطلاع و تحلیل درست بر زبان برانیم و بنویسیم، به هر صورت هیچ کس در هیچ جایگاه و پست و مقامی و هیچ تحلیلگر و دلسوزی قصد ندارد بر «فرمانده» که به معنای واقعی حکیم است و اشراف کامل بر«منافع و مصالح ملی» بر«منافع و مصالح جهان اسلام» و بر منافع و مصالح مردم مظلوم فلسطین و «محورمقاومت» دارد و مدیر و مدبر و شجاع و زمان شناس و البته «مرد میدان» عرصه های سخت است و استاد مکتب حاج قاسم و مکتب سید حسن نصرا...است سبقت و پیشی بگیرند. 
 
ان شاءا... چنین است و باشد، به امید محو رژیم غاصب صهیونیستی
هم اکنون حدود ساعت 20 سه شنبه 10 مهر 1403 و قبل از چاپ و انتشار این یادداشت طی خبری از صدا وسیمای  جمهوری اسلامی خبر موشک باران  تل آویو و بخش های دیگری از سرزمین های اشغالی توسط نیروی هوا فضای سپاه اعلام شد بدون هیچ مقدمه ای  اطلاعیه مهم سپاه پاسداران جمهوری اسلامی  و این خبر مهم ضمیمه و زینت این یادداشت می شود. در بخشی از اطلاعیه سپاه آمده است: پس از یک دوره خویشتن‌داری در برابر نقض حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در ترور مجاهد شهید دکتر اسماعیل هنیه توسط رژیم صهیونیستی و برابر حق کشور در دفاع مشروع از خود برابر منشور ملل متحد و تشدید شرارت‌های رژیم با حمایت آمریکا در قتل عام مردم لبنان و غزه و به شهادت رساندن مجاهد کبیر رهبر محور مقاومت و دبیرکل سرافراز حزب ا...سید حسن نصرا... و شهادت فرمانده رشید و مستشار عالی سپاه پاسداران در لبنان سرلشکر پاسدار سید عباس نیلفروشان، نیروی هوافضای سپاه پاسداران با پرتاب ده‌ها موشک بالستیک، اهداف مهم نظامی امنیتی را در قلب سرزمین‌های اشغالی مورد هدف قرار داد که جزئیات آن متعاقباً به استحضار خواهد رسید.
عناوین اخبار روزنامه جوان در روز چهارشنبه ۱۱ مهر

تصمیم‌گیران شجاع و با تدبیر

مهدی سعیدی

تقابل جبهه حق و باطل در آوردگاه لبنان و فلسطین، به روز‌های حساس و پرمخاطره خود رسیده است. دشمن جنایتکار صهیونیستی که خود را ملزم به رعایت هیچ حقوق انسانی نمی‌کند، وحشیانه سنگین‌ترین بمب‌های در اختیار را بر سر مردم مطلوم لبنان می‌ریزد و مدعیان حقوق بشر غربی نیز به حمایت تمام قد از این سگ هار امریکا در منطقه مشغول‌اند. در این میان ترور ناجوانمردانه سیدالشهدای جبهه مقاومت و دبیرکل دلاور حزب الله لبنان سیدحسن نصرالله، خون میلیون‌ها جوان مؤمن انقلابی در سراسر جهان اسلام را به جوش آورده و انتقام سخت به مطالبه فراگیر بدل شده است. 
در این میان ذهن‌های دغدغه‌مند هر یک در حال کنکاش‌اند تا راه‌هایی را برای مقابله با رژیم صهیونیستی طراحی و مطرح نمایند! راهکار‌هایی که با عواطف و احساسات خشم انقلابی آمیخته شده و در فضای مجازی در قالب متن و فریاد‌های برآمده از غیرت و شجاعت شنیده می‌شود و از مسئولان عالی رتبه نظام و طراحان و استراتژیست‌های جبهه مقاومت خواسته می‌شود به این نسخه‌های پیچیده شده عمل نمایند. بدون شک چنین پویایی در فضای افکار عمومی جامعه را می‌توان به فال نیک گرفت و آن را فرصتی برای بسط و ارتقای روحیه انقلابی در سطح جامعه دانست، چرا که مادامی که مسئله مقاومت و ایستادگی در برابر دشمن همچنان مسئله اول جامعه بوده و اذهان عمومی را به خود مشغول کرده است، مسئولان امر نیز در مقام و تدبیر، راحت‌تر خواهند توانست تصمیم لازم را اتخاذ و عملیاتی نمایند و ضریه قاطع تری به دشمن وارد کنند. در این میان توجه به چند نکته حائز اهمیت است:
۱. نکته اول توجه به این حقیقت است که آنچه وجه مشترک این ده‌ها راهکار و ایده ارائه شده است، آن است که هیچ کدام نگاه همه جانبه‌ای نبوده و هر یک تنها از منظری به موضوع توجه داشته‌اند، بدون آنکه تبعات تصمیم خود را در حوزه‌های دیگر سنجیده باشند. تصمیم‌گیری در چنین عرصه مهمی برای مقابله سخت با دشمن صهیونیستی، تصمیمی استراتژیک است که بدون توجه همه جانبه به ابعاد آن ممکن نخواهد بود. این تقابل به مثابه بازی شطرنجی است که یک شطرنج باز قهار باید بتواند پیش‌دستانه، بازی رقیب را بخواند و چندین حرکت رقیب را یکی پس از دیگری پیش‌بینی نماید و برای مقابله با آن چاره اندیشد. بدون فهم و درک درست این صحنه به سادگی دچار خطای راهبردی شده و در زمین دشمن بازی خواهیم کرد.
۲. باید توجه کنیم که طرح‌ریزی چنین تقابلی راهبردی، بدون اشراف اطلاعاتی نسبت به توان خودی، توان دشمن و درک درست صحنه منازعه ممکن نخواهد بود؛ لذا آن بخش از طرح‌ها و ایده‌ها و سناریوپردازی‌هایی که بدون اطلاعات درخور تنظیم و در فضای مجازی انتشار می‌یابد، فاقد هرگونه اعتبار بوده و محلی از اعتنا نخواهند داشت. تنها اثری که دارد گاه ایجاد تشویش در افکار عمومی و گاه سوق دادن مخاطب به خطای محاسباتی خواهد بود.
۳. ایستادگی تمام قد در برابر دشمن نیازمند الزامات و مقدمات ضروری است که بدون آن‌ها دفاع تمام عیار ممکن نخواهد بود. در رأس این الزامات مقاومت، همدلی و وحدت و وفاق قرار دارد که صفوف متحد و انسجام یافته یک ملت را در برابر دشمن آرایش مناسب می‌بخشد، لذا همه تلاش‌ها و ایده‌پردازی‌ها باید در مسیر تقویت وفاق و همدلی جامعه برای ایستادگی و دفاع از منافع ملی باشد و هرگونه نگاه واگرا و تفرقه افکن باید در این شرایط حساس مطرود و منفعل گردد. بدون شک مهم‌ترین سناریوی دشمن نیز ایجاد همین چنددستگی در صفوف متحد مردم است که این سیاست از طریق رسانه‌های نوین به طور مدام در حال پیگیری است. کافی است نگاهی گذرا به اخبار این روز‌های فضای مجازی بیندازیم تا ببینیم کدام تریبون‌ها به فرصتی برای بهره برداری ضدانقلاب بدل گردیده‌اند.
۴. در نظام تصمیم‌گیری و حکمرانی در هر کشوری، تقسیم‌بندی کاری بین تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران وجود دارد. تصمیم‌گیران وظیفه دارند پدیده‌های مختلف سیاسی، امنیتی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را از زوایای مختلف به طور علمی و روشمند مورد بررسی قرار دهند و حاصل نتایج پژوهش علمی خود را در اختیار تصمیم‌سازان بگذارند. پس از این کار تصمیم‌سازان پایان یافته و این تصمیم‌گیران هستند که با بررسی طرح‌ها و ایده‌های متعدد تولید شده و با اشراف به داشته و نداشته‌های جبهه خودی و غیرخودی و درک تمام عیار موقعیت‌ها، اقدام به اتخاذ تصمیم می‌کنند. ممکن است در این میان این تصمیم نهایی منطبق با تصمیم مورد علاقه ما باشد و ممکن است از دیدگاه ما دور باشد. فرقی نمی‌کند. در هر دو صورت پذیرش و تبعیت همگانی نیازمند است. 
۵. راه صحیح رسیدن به سؤال «چه باید کرد» اعتماد به آن‌هایی است که مبتنی بر ساختار نظام اسلامی مدیریت امور دفاعی کشور بر عهده آنان گذاشته شده است. اینک کسانی در رأس تصمیم‌گیری نظام اسلامی برای مقابله با رژیم صهیونیستی قرار دارند که ما هم به ایمان و شجاعت و دلاوری و روحیه انقلابی آنان اندکی تردید نداریم و هم به هوشمندی و خوش فکری و تدبیر و عقلانیت آنان اعتماد کامل داریم. فرماندهان دلاوری که جوانان مومن انقلابی امروز، شجاعت و دلاوری را از آنان یاد گرفته‌اند؛ لذا جا دارد به متولیان امر و استراتژیست‌های برجسته کشور اعتماد شود و از خلجانات دشمن شاد کن فاصله گرفت و متحد و یکپارچه کار تصمیم‌گیری را به آن‌ها سپرد و تمام قد حامی تصمیمی بود که بهترین تصمیم‌ها خواهد بود. 

عناوین اخبار روزنامه جام جم در روز چهارشنبه ۱۱ مهر

مُنتقمِ کَرّار

حسام رضایی
شامگاه روزسه‌شنبه ۱۰ مهر، حجم گسترده‌ای از موشک‌های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای تنبیه قاتل‌های صهیونیستی، در دو موج روانه سرزمین‌های اشغالی شد. حمله گسترده موشکی شامگاه گذشته سپاه، در واقع بزرگ‌ترین حمله نظامی یک کشور علیه این اراضی، از زمان تاسیس رژیم نامشروع اسرائیل بود.

در دقایق ابتدایی از پاسخ مشروع ایران به جنایات صهیونیست‌ها، سپاه پاسداران اطلاعیه شماره ۱ خود را منتشر و ابعاد این حمله بزرگ را تشریح کرد. سپاه در این بیانیه تصریح کرد: «ملت شریف و شهید پرور ایران اسلامی لحظاتی قبل و پس از یک دوره خویشتنداری در برابر نقض حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در ترور مجاهد شهید دکتر اسماعیل هنیه توسط رژیم صهیونسیتی و برابر حق کشور در دفاع مشروع از خود برابر منشور ملل متحد و تشدید شرارت‌های رژیم با حمایت آمریکا در قتل‌عام مردم لبنان و غزه و به شهادت رساندن مجاهد کبیر رهبر محور مقاومت و دبیرکل سرافراز حزب‌ا... سید‌حسن نصرا... و شهادت فرمانده رشید و مستشار عالی سپاه پاسداران در لبنان سرلشکر پاسدار سیدعباس نیلفروشان، نیروی هوافضای سپاه پاسداران با پرتاب ده‌ها موشک بالستیک، اهداف مهم نظامی امنیتی را در قلب سرزمین‌های اشغالی مورد هدف قرار داد که جزئیات آن متعاقبا به استحضار خواهد رسید». سپاه در عین حال تاکید کرد: «این عملیات با تصویب شورای‌عالی امنیت ملی و ابلاغ ستاد کل نیرو‌های مسلح و حمایت و پشتیبانی ارتش جمهوری اسلامی ایران و وزارت دفاع صورت گرفته است. اخطار داده می‌شود چنانچه رژیم صهیونیستی به این عملیات که منطبق بر حقوق قانونی کشور و قوانین بین‌المللی است، واکنش نظامی نشان دهد با حملات کوبنده و ویرانگر بعدی مواجه خواهد شد. وَمَا النَّصرُ إِلّا مِن عِندِ ا... العَزیزِ الحَکیمِ». 
 
ناکارآمدی گنبد آهنین در رهگیری موشک‌ها 
پس از حمله بزرگ ایران به اراضی اشغالی، ارزیابی‌ها درباره این حمله آغاز شد. یکی از این ارزیابی‌ها نشان می‌داد که بیش از ۸۰‌درصد موشک‌های ایرانی به اهداف مورد نظر اصابت کرده‌اند. رسانه‌های صهیونیستی نیز به ناتوانی گنبد موسوم به آهنین در رهگیری موشک‌های ایران اذعان کردند. سخنگوی رژیم صهیونیستی در این‌باره تصریح کرد که تنها تعداد اندکی از موشک‌های ایران را رهگیری شدند. او در عین حال مدعی شد که این حمله، پیامد‌هایی خواهد داشت. روزنامه صهیونیستی معاریو نیز گزارش داد که تنها ظرف نیم‌ساعت، بیش از ۴۰۰ موشک از طرف ایران به سوی اراضی اشغالی شلیک شد. 
 
اهداف راهبردی پاسخ موشکی سپاه
حمله موشکی بی‌سابقه سپاه، اهداف مهم و راهبردی در اراضی اشغالی داشت. یکی از این اهداف از قبل تعیین شده، مقر اصلی موساد، سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی بود. در همین باره، شبکه تلویزیونی النجباء عراق اعلام کرد که در حمله موشکی ایران، مقر موساد به‌طور کامل ویران شد.
 براساس دیگر اخبار منتشره، طی این حمله، رئیس دفتر رئیس موساد به هلاکت رسید. یک تحلیلگر ترکیه‌ای درباره نابودی مقر اصلی موساد گزارش داد: «مقر موساد در اسرائیل مورد اصابت قرار گرفته است. با این تصاویری که می‌بینم، معتقدم ایران اسرائیل را سورپرایز کرد. در شب سال نو یهودی برای اسرائیل هدیه فرستادید.» 
مورد اصابت قرارگرفتن پایگاه هوایی نواطیم، واقع در جنوب اراضی اشغالی، دیگر هدف حملات موشکی شامگاه گذشته سپاه بود. پایگاه نواطیم، یکی از بزرگ‌ترین تأسیسات هوایی رژیم اشغالگر قدس در اراضی اشغالی است که دارای سه باند با طول‌های متفاوت بوده و در این پایگاه، جت‌های جنگنده رادارگریز، هواپیما‌های ترابری، هواپیما‌های سوخت‌رسان و تجهیزات شناسایی و تشخیص الکترونیکی مستقر بودند که نابود شدند. آتش‌سوزی بزرگ در پایگاه نظامی رژیم موقت صهیونی و سکو‌های گازی در عسقلان، از دیگر اهداف حملات موشکی سپاه بودند. در همین باره سپاه در اطلاعیه شماره ۲ خود تاکید کرد که موشک‌های شلیک‌شده از ایران، سه پایگاه نظامی رژیم صهیونیستی در اطراف تل‌آویو را هدف قرار داده‌اند. 
سپاه در این اطلاعیه تاکید کرد: «طبق وعده‌هایی که مسئولان جمهوری اسلامی و فرماندهان نظامی داده بودند، با کمک سایر نیرو‌های مسلح طی عملیات وعده صادق ۲ با رمز یارسول‌ا... (ص) مراکز راهبردی در داخل سرزمین‌های اشغالی را با موشک‌های ساخت فرزندان ایران اسلامی مورد هدف قرار دادند. در این عملیات برخی پایگاه‌های هوایی و راداری، مراکز توطئه و طراحی ترور علیه رهبران مقاومت به‌خصوص شهید دکتر اسماعیل هنیه و رهبر حزب‌ا... لبنان شهید حجت‌الاسلام سید‌حسن نصرا... و فرماندهان نظامی حزب‌ا...، مقاومت اسلامی فلسطین و فرماندهان سپاه پاسداران مورد اصابت قرار گرفتند. در شرایطی که، این منطقه با پیشرفته‌ترین و پرحجم‌ترین سامانه‌های پدافندی محافظت می‌شد ۹۰‌درصد شلیک‌ها با موفقیت به اهداف اصابت کرده و رژیم صهیونیستی از تسلط اطلاعاتی و عملیاتی جمهوری اسلامی به وحشت افتاده است. این عملیات در چهارچوب حق دفاع مشروع و براساس قوانین بین‌المللی انجام گرفته و هرگونه حماقت دشمن به صورت ویرانگر و پشیمان‌کننده پاسخ داده خواهد شد.» 
استفاده از هایپرسونیک برای اولین بار سپاه در عملیات بزرگ خود، برای اولین بار با موشک‌های هایپرسونیک فتاح، رادار سپر دفاع موشکی هدایت کننده موشک‌های آرو ۲ و ۳ را منهدم کرد. موشک هایپرسونیک فتاح، هزار و ۴۰۰ کیلومتر بُرد دارد؛ همچنین این موشک با برخورداری از سرعتی معادل ۱۳ ماخ (۱۶۰۰۰ کیلومتر بر ساعت) قادر است از تمامی سامانه‌های سپر موشکی عبور و این سامانه‌ها را منهدم کند. علاوه‌بر استفاده از موشک هایپرسونیک فتاح برای اولین‌بار، هم‌چنین موشک‌های «قدر» و «عماد» نیز شلیک شده‌است.
 
حمله سایبری ایران؟
همزمان با وحشت گسترده صهیونیست‌ها از حملات موشکی سپاه، برخی رسانه‌های صهیونیستی تحت تاثیر فضای رعب‌آور حاکم، مدعی حملات سایبری ایران شدند. در همین باره خبرنگار هاآرتص مدعی شد: «ایران در حال راه‌اندازی یک جنگ سایبری است که در آن پیام دروغی به اسرائیلی‌ها فرستاده که پناهگاه‌ها و اتاق‌های مستحکم را ترک کنند و حمله به پایان رسیده است.» 
 
سانسور شدید رسانه‌ای در اراضی اشغالی
همزمان با حملات سپاه، نهاد‌های اطلاعاتی و امنیتی رژیم موقت صهیونیستی ساکنان اراضی اشغالی را بابت انتشار مطالب و تصاویر مربوط به این حملات، تهدید کردند. در همین باره، اکانت‌های منتسب به موساد و آژانس امنیت رژیم صهیونیستی (شین‌بت) و وزارت دفاع رژیم با پیغام‌های تهدید‌آمیز به کاربران شبکه‌های اجتماعی فیس‌بوک در سرزمین‌های اشغالی، اعلام کردند که مطالب مربوط به حملات موشکی سپاه را سریعا حذف کنند. 
 
این تنها گوشه‌ای از توان ماست
صفحه مجازی منتسب به رئیس‌جمهور کشورمان نیز به این حملات واکنش نشان داد. مسعود پزشکیان تصریح کرد: «براساس حقوق مشروع و با هدف صلح و امنیت برای ایران و منطقه، پاسخ قاطع به تجاوزات رژیم‌صهیونیستی داده شد. این اقدام در دفاع از منافع و اتباع ایرانی بود. نتانیاهو بداند، ایران جنگ‌طلب نیست، اما در برابر هر تهدیدی قاطعانه می‌ایستد. این تنها گوشه‌ای از توان ماست. با ایران وارد درگیری نشوید.»
محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی نیز با انتشار مطلبی در فضای مجازی تاکید کرد: «‏تن‌ها گوشه‌ای از قدرت ایران به متجاوزان نشان داده شد. با تمام توان و بر اساس حق دفاع مشروع مقابل جنگ‌افروزی رژیم صهیونیستی می‌ایستیم. در برابر تهدیدات دشمن پاسخ‌های دور از انتظاری طراحی شده است. وی افزود: اگر می‌دانستید چه برای شما آماده شده، تهدید ایران سربلند را همین الآن متوقف می‌کردید.»
دفتر نمایندگی دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل در نیویورک، در پی انتقام موشکی ایران علیه رژیم موقت صهیونیستی اعلام کرد: «پاسخ حقوقی، منطقی و مشروع ایران به اقدامات تروریستی رژیم صهیونیستی در هدف قرار دادن اتباع و منافع ایران و تعرض به حاکمیت ملی جمهوری اسلامی ایران صورت گرفت». این نمایندگی تصریح کرد: «در صورت واکنش رژیم صهیونیستی و شرارت جدید، پاسخ بعدی و ویران‌کننده به‌دنبال خواهد داشت.» نمایندگی ایران در سازمان ملل همچنین اعلام کرد: «کشور‌های منطقه و حامیان صهیونیست‌ها، حساب خود را از این رژیم جدا کنند.» 
 
شادی محور مقاومت 
پاسخ موشکی سپاه، موجی از شادی را در میان ملت‌های آزادیخواه منطقه خاصه در میان محور مقاومت برانگیخت. جنبش مقاومت اسلامی حماس با تبریک حملات موشکی سپاه تصریح کرد: «ما تاکید می‌کنیم که پاسخ شرافتمندانه ایران پیامی قوی و قاطع به دشمن صهیونیستی و دولت فاشیست آن، برای بازداشتن آنها و توقف جنایات تروریستی آنهاست... ما به برادران‌مان در جمهوری اسلامی ایران افتخار می‌کنیم و ایستادگی آنان در برابر تجاوزات و عربده‌کشی دشمن اشغالگر صهیونیستی و جانبداری از عدالت و مظلومیت ملت فلسطین و ملت لبنان و منافع عالی امت مبنی بر پایان اشغالگری و بازداشتن دشمن فاشیست صهیونیستی را می‌ستاییم». یحیی سریع، سخنگوی جنبش انصارا... یمن نیز با اعلام همبستگی با ایران تاکید کرد: «عملیات غرورآفرین جمهوری اسلامی ایران را تبریک عرض کرده و تأکید می‌کنیم که در کنار ایران هستیم.» هیأت هماهنگی مقاومت عراق نیز با انتشار اطلاعیه‌ای، به آمریکا هشدار داد که اگر آمریکایی‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران، دست به اقدام خصمانه بزنند یا اینکه دشمن صهیونیستی از حریم هوایی عراق برای حمله به خاک ایران استفاده کند، مقاومت عراق نیز تمامی پایگاه‌ها و منافع آمریکا را در عراق و منطقه هدف قرار خواهد داد. علاوه بر محور مقاومت، ملت‌های آزادیخواه منطقه در فلسطین، لبنان، عراق، یمن و سوریه نیز با حضور در اماکن عمومی، شادی خود نسبت به پاسخ موشکی سپاه را ابراز کردند. در سراسر ایران اسلامی نیز مردم قدرشناس با حضور در خیابان‌ها، خوشحالی خود از اقدام مشروع سپاه را نشان دادند. 

عناوین اخبار روزنامه شرق در روز چهارشنبه ۱۱ مهر

گربه و حقوق بشر

کامبیز نوروزی
 آنچه در یک سال گذشته در غزه گذشته است و امروز‌ در لبنان ادامه دارد، درس تازه‌ای برای ماست که بدانیم تلاش برای حقوق بشر، یک امر داخلی و ملی است. واکنش قدرت‌های جهانی در برابر نقض گسترده موازین و معیارهای حقوق‌بشری در حملات رژیم اسرائیل به غزه و لبنان، بیش از پیش مسئله حقوق بشر در روابط بین‌الملل را از اعتبار می‌اندازد. سکوت یا همراهی دولت‌های بزرگ در مقابل کشتار غیرنظامیان و مراکز آموزشی و درمانی و دینی در غزه‌ و حالا تجاوز به قلمرو سرزمینی لبنان توسط اسرائیل و کشتاری تازه، نمونه‌ای آشکار از این واقعیت است که حقوق بشر در روابط بین دولت‌ها تابع مفهوم قدرت و منافع دولت‌هاست. آنجا که منافع دولت‌ها ایجاب کند، حتی در ساده‌ترین مسائل مدافع حقوق بشر شده و از آنچه نقض حقوق بشر یاد می‌کنند، به‌عنوان حربه‌ای در روابط سیاسی بهره می‌گیرند؛ ولی اگر برای توسعه منافع و افزایش قدرت لازم باشد، در برابر فجیع‌ترین رفتارهای ناقض حقوق بشر چشم فرو‌می‌بندند و اگر نیاز باشد، کمک هم می‌کنند. این همان اتفاقی است که در یک سال گذشته در غزه و در هفته‌های اخیر در لبنان در حال وقوع است. کشتار حدود 60 هزار نفر که اکثرا‌ زنان، کودکان و غیرنظامیان بوده‌اند، کشتن خبرنگاران، حمله به مدارس و بیمارستان‌ها و مراکز دینی، جلوگیری از رساندن غذا، آب و دارو به مردم، آوارگی حدود یک میلیون انسان، ورود نظامی به قلمرو سرزمینی کشوری دیگر، بمباران چندین ساختمان غیرنظامی به بهانه هدف‌گیری رهبران حزب‌الله و... نه‌تنها مغایر با حقوق بین‌المللی جنگ است، بلکه نقض گسترده حقوق بشر است. خیلی از مدافعان صادق حقوق بشر در سطح جهان، این اقدامات را معادل نسل‌کشی و جنایات جنگی دانسته‌اند. دیوان بین‌المللی دادگستری نیز در پی شکایت دولت آفریقای جنوبی علیه اسرائیل، در تصمیم خود دستور داد اسرائیل تمامی اقدامات لازم را برای جلوگیری از نسل‌کشی در غزه انجام دهد. این دادگاه همچنین به اسرائیل دستور داد ظرف یک ماه تمامی اقداماتی را که برای جلوگیری از نسل‌کشی انجام داده، به دیوان لاهه گزارش دهد. البته اسرائیل هیچ اهمیتی به این دستور نداد و آن را اجرا نکرد. حامیان دولت اسرائیل نیز به اقدامات جنایت‌بار این دولت تأسی کردند و هیچ نگفتند. واقعیت تلخ البته آن است که دولت‌ها، روابط بین‌المللی خود را بر اساس منافع‌شان تنظیم می‌کنند. حقوق و اخلاق بین‌الملل به‌شدت تحت تأثیر منافع و نظام قدرت است. هیچ دولتی منافع خود را قربانی منافع دولتی دیگر نمی‌کند، مگر در وضعیت ضعف و تسلیم باشد. هرچند سکوت قدرت‌های بزرگ در برابر انواع جنایت‌های اسرائیل در غزه یک رفتار غیراخلاقی و همراهی با جنایتکار است، اما نمی‌توان از آنها انتظار داشت واکنشی داشته باشند مانند آنچه در برابر تجاوز نظامی روسیه به خاک اوکراین انجام دادند؛ روسیه را تحریم کردند، به اوکراین کمک‌های مالی، نظامی و اطلاعاتی دادند تا بتواند از خود در برابر روسیه دفاع کند و مردم جنگ‌زده اوکراین به کمک‌های انسان‌دوستانه دست یافتند. از نظر سیاسی، اروپا از توسعه جنگ در محدوده خود و گسترش قدرت روسیه نگران است. از نظر حقوقی نیز آنها حمله روسیه به خاک اوکراین را مصداق تجاوز نظامی و نامشروع می‌دانند. تفاوت‌های زیای بین جنگ اوکراین و غزه وجود دارد، اما از حیث لزوم تبعیت از موازین حقوق بشر، از قبیل خودداری از کشتار غیرنظامیان، حمله به مراکز درمانی، مدارس و بیمارستان‌ها‌ و... تفاوتی بین مردم جنگ‌زده اوکراین و غزه نیست؛ ولی مردمان غزه زیر آتش ویرانگر ادوات نظامی اسرائیل رها شده‌اند و حالا هم نوبت رسیده است به لبنان و مردمش. تفاوت بزرگ در یک چیز است: منافع. ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا و دولت بریتانیا منافع متفاوتی در اوکراین، اسرائیل و غزه دارند و به خاطر همین تفاوت منافع، در اوکراین علاوه بر هر امر سیاسی‌ای، حقوق بشر را مهم می‌دانند و به نقض آن از سوی روسیه واکنش نشان می‌دهند، اما در غزه چیزی از حقوق بشر نمی‌گویند و اقدامی برای جلوگیری از نقض آن نمی‌کنند؛ چون اقدامات اسرائیل با منفع آنها همسو است. اسرائیل هم در شاهراه جنایت، کارش را ادامه می‌دهد. این یک نمونه تازه از نمونه‌های فراوان وضعیت حقوق بشر در روابط بین دولت‌ها و تناقض‌های متعدد آن است. در فعالیت‌های حقوق‌بشری، دل‌بستن به حمایت‌های دولت‌ها و تلاش برای راضی‌کردن آنها به اقدام علیه کشور به نام حقوق بشر، اگر انگیزه‌های دیگر در آن نباشد، در خوشبینانه‌ترین حالت‌‌ ساده‌اندیشی و خانه‌ساختن روی آب است. شاهد زنده‌ آن غزه و لبنان امروز.

گربه‌ها برای رضای خدا موش نمی‌گیرند.

روزنامه رسالت

واشنگتن تاوان می‌دهد

حنیف غفاری 
طی روزهای اخیر ،خصوصا پس از شهادت مظلومانه سید مقاومت، اخباری در خصوص نگرانی مقامات سیاسی، نظامی و امنیتی کاخ سفید و پنتاگون در قبال تشدید و تعمیق دامنه جنگ در لبنان شنیده می‌شود. اگرچه بازی راهبردی مشترک واشنگتن -تل‌آویو در تقابل مطلق با جبهه مقاومت بر همگان محرز بوده و حتی در جریان سفرهای مکرر هوکشتاین نماینده ویژه آمریکا به بیروت نیز عینیت یافته، اما نمی‌توان از دو دغدغه اساسی آمریکا در قبال تحولات خونین اخیر در لبنان به‌سادگی گذشت:
نخستین دغدغه آمریکا، معطوف به عبور صهیونیست‌ها  از استراتژی «جنگ کنترل‌شده »
در منطقه است. سنتکام و پنتاگون از یک‌سو قدرت پیش‌بینی سناریوهای جدید انتقامی حزب‌الله و دیگر گروه‌های مقاومت در قبال شهادت سید حسن نصرالله دبیر کل فقید حزب‌الله لبنان  را ندارند و از سوی دیگر، سرنوشت خود در جنگ اخیر را به بازی در زمین ارتش رژیم صهیونیستی و کابینه نتانیاهو گره‌زده‌اند.معمولا در دکترین سیاست خارجی دولت‌های مختلف آمریکا، یک اصل فرامتنی وجود دارد و آن ورود به بحران‌های قابل‌کنترل است. به عبارتی گویاتر،واشنگتن زمانی که یک بحران خودساخته را خلق و تشدید می‌کند، ابزارها و مجاری مدیریت آن بحران خودساخته را نیز تعریف و عملیاتی می‌سازد.این قاعده در خصوص تحولات اخیر لبنان و غزه نیز صادق است. آمریکایی‌ها اکنون با یک میدان نبرد مبهم و غافلگیرانه مواجه هستند که ابعاد مبهم، غیرقابل‌پیش‌بینی و خطرناکی برای واشنگتن پیداکرده و هر آن، می‌تواند تبدیل به پاشنه آشیل استراتژیک این کشور در غرب آسیا( و متعاقبا نظام بین‌الملل) شود.ازاین‌رو نخستین و مهم‌ترین دغدغه دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان آمریکا، جنبه‌ای راهبردی داشته و ناظر بر قدرت هوشمندانه جبهه مقاومت و هم‌افزایی اضلاع آن در برهم زدن محاسبات کلان و میان‌مدت زوج واشنگتن -تل‌آویو در منطقه دارد. این هم‌افزایی و همپوشانی نه‌تنها متعاقب شهادت مظلومانه سید مقاومت متوقف نشده، بلکه تقویت‌شده است.
در چنین شرایطی واشنگتن نیز به‌عنوان حامی اصلی عملیات ترور شهید سید حسن نصرالله و جمعی از فرماندهان مقاومت، با عواقب و تبعات غیرقابل‌پیش‌بینی و البته سهمگین انتقام جبهه مقاومت دست‌وپنجه نرم خواهد کرد.
دومین موضوع، معطوف به پیوستگی مطلق راهبردی، تاکتیکی، عملیاتی و اطلاعاتی رژیم اشغالگر قدس و کاخ سفید در تحولات خونین اخیر لبنان است.در جریان شهادت سید مقاومت، شاهد همپوشانی مطلق این دو بازیگر تروریست( واشنگتن -تل‌آویو) در جنگ غزه بوده‌ایم.صدور بیانیه وقیحانه جوبایدن در حمایت از ترور شهید سید حسن نصرالله  و تأکید بر صیانت حداکثری از اشغالگران صهیونیست در برابر هرگونه اقدام و انتقامی که جبهه مقاومت صورت دهد، نقطه آشکارساز پایان بازی غیریت سازی کاذب تروریسم آمریکایی و صهیونیستی در جنگ غزه است.  آمریکا و رژیم اشغالگر قدس سخت‌ترین شکست ممکن را در فرامتن و متن جنگ غزه و لبنان از جبهه مقاومت پذیرا خواهند بود. شکستی که نه‌تنها تاکتیک‌ها، بلکه ثوابت راهبردی دشمنان در منطقه را هدف قرار خواهد داد.
نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات