جعفر بلوری
10روزی میشود که چرخشی محسوس در تحولات منطقه، از غزه به لبنان دیده میشود و به نظر میرسد تمرکز اصلی از این پس روی لبنان و «جبهه شمال» خواهد بود. این چرخش را به طور مشخص پس از «ترور دسته جمعی» که در لبنان و تحت عنوان «عملیات پیجرها» و حملات موشکی رژیم صهیونیستی به ساختمانی در ضاحیه بیروت، شاهد هستیم که در مجموع به شهادت 70 نفر از جمله تنی چند از فرماندهان گردان رضوان مثل «ابراهیم عقیل» منجر شد. در این حملات طبق معمول، صدها غیرنظامی و زن و کودک نیز مجروح یا شهید شدند. طبق گزارشهایی که منتشر میشود، رژیم صهیونیستی گروه بزرگی از نظامیان خود را نیز از غزه به جبهه شمال منتقل کرده و حزبالله لبنان نیز، لحظهای حملات خود به سرزمینهای اشغالی را قطع نمیکند. به جرات میتوان گفت این جنگ، دیگر مثل جنگ این دو در- مثلا- 10روزه پیش نیست و از خطوط قرمزها عبور شده است. امروز اگر بگوییم ادامه این روند باعث خروج این جنگ از آن حالت «کنترلشدگی» خواهد شد، اغراق نکردهایم و هر لحظه ممکن است شاهد آغاز جنگی تمام عیار و بزرگ بین رژیم صهیونیستی و حزبالله لبنان باشیم. این را، هم میشود از تحولات میدانی فهمید، هم از مواضعی که کشورها و سازمانهای بینالمللی و حتی طرفین جنگ میگیرند حدس زد. در این باره «نکات» و «گفتنیهایی» هست:
1- رژیم صهیونیستی در این جنگ تنها نیست. آمریکا، انگلیس، آلمان و فرانسه به صورت کاملا علنی و اعلام شده و برخی مثل اردن، امارات، بحرین و عربستان به صورت پنهانی و پشت پرده در کنار صهیونیستها قرار دارند. این کشورها در همه حوزههای نظامی، اطلاعاتی، مالی، تکنولوژیکی و به ویژه اطلاعاتی و حتی عملیاتی در حال کمک به صهیونیستها هستند و «عملیات پیجرها» یا حمله عصر جمعه به ضاحیه بیروت و هدف قرار دادن طبقه منهای 2 پارکینگ ساختمانی که در آن گروهی از فرماندهان گروه رضوان جلسه داشتند، بدون تردید با حمایتهای اطلاعاتی و تکنولوژیکی طیفی از این کشورها انجام شده است. بنابراین، حزبالله لبنان فقط با صهیونیستها نمیجنگد بلکه با رژیم صهیونیستی بعلاوه سازمانهای مخوف و عریض و طویل اطلاعاتی و نظامی آمریکا و کشورهایی که بالا نامشان رفت، میجنگد. بنابراین اگر جایی شنیدید که «رژیم اسرائیل در حوزه اطلاعاتی و تکنولوژیک» دست برتر را دارد بدانید، این برتری متعلق به مجموعهای از کشورهاست که هر آنچه-تاکید میشود- هر آنچه رژیم صهیونیستی نیاز دارد را در اختیارش قرار میدهند. در مقابل، حزبالله لبنان صرفا از سوی ایران، فلسطین، یمن و مقاومت عراق مورد حمایت است و همینطور طیف وسیعی از مردم منطقه. به عبارت دقیقتر، برخی کشورهای مثلا اسلامی که میتوانند تاثیرگذار باشند، نه تنها اقدامی به نفع ملت مظلوم فلسطین انجام نمیدهند بلکه بعضا، در کنار صهیونیستها ایستادهاند! میخواهیم بگوییم در دو طرف این میدان جنگ، چه طیفهایی قرار دارند و این که، «حزبالله لبنان و ملت فلسطین به هیچ عنوان تحت شرایط مساوی با صهیونیستها نمیجنگد.» با این همه، عملکرد این جنبش محبوب، بینظیر بوده و بنابر اعلام فرماندهان رده بالای رژیم صهیونیستی، توانسته است شمال سرزمینهای اشغالی را به معنای واقعی کلمه، به جهنم تبدیل کرده و ضربات تاریخی و بیسابقهای به این رژیم و متحدانش وارد کند. اگر صهیونیستها حمایتهای عجیب و غریب طیف وسیعی از کشورهای غربی و خائنین شرقی را دارند، بزرگترین نقطه قوت حزبالله لبنان تکنولوژی موشکی و پهپادی آن در کنار روحیه خوب رزمندگانش است.
2- حالا کمی به این فکر کنید که، کشورهای اسلامی با بیش از 2 میلیارد جمعیت، آن طور باید، کنار هم متحد بودند و سران کشورهای اسلامی نیز کنار ملت مظلوم و مسلمان فلسطین قرار داشتند. قطعا شرایط رژیم صهیونیستی بدتر از چیزی میشد که در آن قرار دارد و این جنگ چه بسا در همان ماههای اول با شکست سخت صهیونیستها و حتی نابودی این فرقه! تمام شده بود. به قول رهبر معظم انقلاب در دیدار دیروز مسئولان با ایشان، «اگر مسلمانان متفرّق نبودند، میتوانستند با پشتوانه و استفاده از امکانات یکدیگر، مجموعه واحدی را تشکیل دهند که از همه قدرتهای بزرگ، قدرتمندتر بود و دیگر نیازی به تکیه به آمریکا نداشتند...
دولتهای اسلامی در این زمینه میتوانند اثرگذار باشند اما انگیزه آنها قوی نیست و این وظیفه خواص جهان اسلام یعنی سیاستمداران، علما، دانشمندان، دانشگاهیان، طبقات با نفوذ و صاحبفکر، شعرا، نویسندگان و تحلیلگران سیاسی و اجتماعی است که این انگیزه را در دولتمردان ایجاد کنند...
اگر به مدت ۱۰ سال مطبوعات جهان اسلام درباره اتحاد اسلامی مقاله بنویسند، شاعران شعر بگویند، استادان دانشگاه تحلیل، و عالمان دینی حکم صادر کنند، بدون تردید وضع بکلی عوض میشود و با بیداری ملتها، دولتها نیز ناچار به حرکت در مسیر خواست آنها میشوند.» (همین دیروز در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی)
3- هر لحظه ممکن است، جنگ حزبالله و رژیم صهیونیستی وارد مرحله تازهای شود. اگرچه افرادی مثل «یوآف گالانت» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی معتقدند این جنگ، وارد «مرحله تازه» شده است. اکنون که در حال مطالعه این یادداشت هستید، لحظهای حملات موشکی و پهپادی حزبالله به سرزمینهای اشغالی (شمال) قطع نمیشود و صهیونیستها نیز فقط جنوب لبنان را هدف قرار نمیدهند. نباید فراموش کرد که «عملیات تروریستی پیجرها» در سراسر لبنان انجام شد-نه جنوب لبنان- و مردم عادی، پلیسهای راهنمایی رانندگی، پرستارها، پزشکان، ماموران حراست فروشگاهها و...را در همه جای لبنان هدف قرار داد. بنابر این میتوان گفت، این جنگ دیگر محدود به شمال سرزمینهای اشغالی و جنوب لبنان نیست. دیروز اعلام شد، در آسمان شمال سرزمینهای اشغالی منطقه «پرواز ممنوع» اعلام شده است و... اما همه ماجرا این نیست.
4- یمنیها، «ملت شگفتیها» هستند. وقتی با کارشناسان و متخصصان این حوزه درباره آنها صحبت میکردیم، پی به بخشی از تواناییهای منحصربفرد آنها بردیم. آنها شجاعند، عمری در شرایط سخت جنگیدهاند. دشمنان سرسخت رژیم صهیونیستی و آمریکا هستند و رهبران آن نیز میگویند پیرو امام راحل و رهبر انقلابند. سید عبدالملک الحوثی دیروز گفت تحت فشار اقتصادی و امنیتیاند اما یک لحظه هم غزه و سیدحسن نصرالله را تنها نخواهند گذاشت. یمنیها هر جا که میروند-چه به راهپیماییها و چه به میادین جنگ-پارچهنوشته معروف خود را که در واقع «مانفیست»شان است، با خود میبرند. روی این پارچه نوشته شده مرگ بر آمریکا، مرگ بر آلسعود و... گزارشهای بسیار زیادی هم از عملکرد ویژه یمنیها در دریاها علیه رژیم صهیونیستی و متحدانش در معتبرترین و مشهورترین رسانههای دنیا منتشر شده است. انقلابیون یمن از زمان آغاز جنگ غزه، بیشترین ضربات اقتصادی و حیثیتی را به رژیم صهیونیستی و نیروی دریایی آمریکا وارد کردهاند. چیزی بالغ بر 170 کشتی تجاری و نظامی که یا مستقیما متعلق به صهیونیستها بوده یا مقصدشان این سرزمین اشغالشده بوده، توسط یمنیها هدف قرار گرفته یا به غنیمت گرفته شدهاند. حالا همین یمنیها که چندی پیش با شلیک اولین موشک هایپرسونیک به قلب تلآویو، دنیا را به حیرت واداشته بودند میگویند «آماده ورود به جنگ زمینی با اسرائیل هستیم.»
5- خطوط بالا در کنار برخی اخبار و تحولات دیگر به ما میگویند با تغییر شرایط، تحولاتِ حولِ این جنگ نیز با سرعت در حال تغییرند. به عبارتی یمن محدود به دریا و شلیک گاه و بیگاه به تلآویو و... نخواهد ماند و احتمالا، هم اهداف خاصی برای حمله تعریف شده و هم در شکل و چگونگی این جنگ تغییرات محسوسی را شاهد خواهیم بود. تاکنون در جنگی که بین رژیم صهیونیستی و متحدانش با محورهای مقاومت جریان داشت، نوعی «کنترلشدگی» دیده میشد اما این جنگ در حال خروج از کنترل است و یمن نیز نقش ویژهای در شرایط جدید ایفا خواهد کرد. این یک تحلیل نیست خبر است و رهبران یمن، حزبالله لبنان و مقاومت عراق نیز آن را پشت بلندگوهای رسمی اعلام کردهاند. بنابراین، نتایج آن نیز میتواند متفاوت از نتایج جنگهای قبلی باشد. همه این تحولات میگویند امکان بروز جنگ زمینی و گسترده بین حزبالله لبنان و رژیم صهیونیستی وجود دارد. این «امکان» در اظهارات چند روز پیش سیدحسن نصرالله هم تایید شد آنجا که گفت آرزو میکند صهیونیستها وارد جنگ زمینی با حزبالله لبنان شوند! این یعنی شمارش معکوس برای «جنگ بزرگ و سرنوشتساز» آغاز شده است.
صنایع فرهنگی و خلاق را دریابید!
امیرخوراکیان
صنایع فرهنگی و خلاق گستره وسیعی از صنایع نرم را شامل می شوند که از مهمترین آنها می توان به صنعت فیلم، انیمیشن، موسیقی، سرگرمی، بازی دیجیتال، مطبوعات و همچنین ورزش و گردشگری، اشاره کرد. مفهوم صنایع فرهنگی در دهه 1940 به وجود آمد و در دهه 1990 تبدیل به «صنایع خلاق» شد. این پارادایم فکری، قرار بود منجر به کشف صنایع بومی هر فرهنگ شود و بازتابی از هنر و فرهنگ هر کشور و هویتساز باشد. یکی از چالشهای اساسی این موضوع در کشور ما این است که به صورت یک صنعت فرهنگی واقعی شکل نگرفته اند. در ایجاد زیستبوم این صنایع یک چرخه درست صنعتی دیده نمی شود. یعنی تولیدکننده و مصرف کننده در دو سوی این فرایند، با مشکلات خاصی مواجه هستند؛ به ویژه تولیدکنندگان که موانع قابل توجهی برای عرضه محصولات و خدمات خود به مصرف کنندگان بومی و صادرات آن به مصرف کنندگان خارجی در پیش رو دارند. در گزارشهای بازارپردازی یونسکو از این صنایع، به تجربه موفق اتحادیه اروپا به عنوان یک نمونه اشاره شده است. این اتحادیه مدت زیادی است که برای صنایع خلاق برنامههای مهمی را تدارک دیده است، از جمله آن «برنامه اروپای خلاق» است که با بودجه ۲.۴۴ میلیارد یورویی به مدت 7 سال از ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۷ در حال پیاده سازی است. یونسکو در فوریه 2022 اعلام کرده که صنایع فرهنگی و خلاق 6.2 درصد از اشتغال در دنیا را به خود اختصاص داده اند که در بین قاره های جهان، سهم آفریقا با 8.2 درصد بیش از بقیه قاره ها بوده است. صنایع فرهنگی 3.1 درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی (GDP) و 6.2 درصد از کل اشتغال را شامل میشود و نزدیک به 50 میلیون شغل در سراسر جهان ایجاد کرده است. صنایع خلاق به دلیل ماهیت نوآورانه و منعطف، در بحران کووید 19 نیز کمتر از صنایع سخت متحمل ضربه شدند و صادرات این صنایع تنها 1.8 درصد کاهش داشت، در صورتی که شاهد کاهش 20 درصدی صادرات سایر حوزههای صنعتی بودیم. در ایران علیرغم برخورداری از استعدادهای فراوان، سهم کمی از GDP به صنایع فرهنگی و خلاق اختصاص یافته و طی سالهای اخیر سهم آن از اقتصاد ملی، کمتر از 2 درصد بوده است. در حالیکه این آمار در دنیا رو به رشد بوده و سهم GDP کشورها از صنایع خلاق بین ۴ تا 7 درصد است. پیشبینی میشود که در سال ۲۰۳۰ میلادی، ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی دنیا را صنایع خلاق و فرهنگی تشکیل دهد. در کشورهای کمدرآمد، افرادی که تحصیلات متوسطه را به پایان نرساندهاند، ۲۷.۳ درصد از افراد شاغل در مشاغل فرهنگی و ۱۵ درصد از شاغلان در صنایع خلاق را تشکیل میدهند. همچنین، آخرین آمارها نشان میدهد حدود ۴۸.۱ درصد از مشاغل در حوزه فرهنگ و سرگرمی در سراسر جهان توسط زنان انجام میشود. بهطور کلی کشورها با توجه به ظرفیت صنایع فرهنگی و خلاق در کاهش بیکاری خصوصاً در میان جوانان، توسعه این صنایع را به صورت ویژه در اهداف راهبردی خود گنجاندند. عربستان سعودی در تلاش است بخش مهمی از چالش بیکاری جوانان و بیکاری زنان را که در این کشور شدت بیشتری دارد، از طریق سرمایهگذاری در توسعه فرهنگی با تمرکز بر صنایع خلاق، جبران کند. اهداف کلیدی عربستان در این راستا افزایش سهم تولید ناخالص داخلی این بخش به ۳ درصد و کسب درآمد ۲۰ میلیارد دلاری و ایجاد بیش از ۱۰۰ هزار فرصت شغلی تا سال ۲۰۳۰ است. این نمونهای از توجه راهبردی کشورها برای استفاده از پتانسیل صنایع خلاق در جهت رشد اقتصادی و حل مشکل بیکاری جوانان است. دولت کره جنوبی نیز به عنوان نمونهای دیگر از این پدیده بهعنوان ابزاری فرهنگی برای جذب سرمایهگذاری خارجی و ترویج گردشگری استفاده کرده است. نظرسنجی سال 2019 سرویس فرهنگ و اطلاعات کره (KOCIS) نشان داد که 76.7 درصد از خارجیها نظر مثبتی نسبت به کره دارند و فرهنگ عامه کره و برخی محصولات فرهنگی آن بهعنوان عامل اصلی این تصویر مثبت شناخته شده است. شعار و چشمانداز سال 2024 کره نشاندهنده تلاش این کشور برای تقویت پایگاه فرهنگیاش در نظام جهانی و اجرای برنامههای متنوع جهانی برای تقویت برند کره است. چنانچه صنایع فرهنگی و خلاق در کشور ما در کلان حاکمیت به درستی درک شود و در ساختار مدیریتی جانمایی و تقسیم کار و تعیین ماموریت صورت پذیرد، هم نقش ارزندهای در مسائل اقتصادی از قبیل اشتغالزایی و رشد درآمد ناخالص کشور خواهد داشت و هم در عرصه فرهنگی اعم از داخلی و منطقهای مرکب تیزپا و فراگیری برای پاسخگویی به نیازهای مخاطبان و توسعه فرهنگی خواهد شد. پیشنهاد میکنم با محوریت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و با ترکیب مراکز کم اثری مانند مرکز رسانههای دیجیتال و بنیاد بازیهای رایانهای و همچنین همکاری معاونت علمی ریاست جمهوری و وزارت صمت و مشارکت جدی بخش خصوصی هلدینگ جامع و قدرتمندی در این زمینه بهوجود آید، صنایع فرهنگی و خلاق را مبتنی بر تحولات فناوریهای نوین وجهه همت خود قرار دهد، ظرفیتهای کشور را فعال و موانع سرمایهگذاری بخش خصوصی را برطرف و برنامهای سه ساله را محقق کند.
چرا تبیین و اشاعه فرهنگ دفاع مقدس مهم است
سیدعبدالله متولیان
تبیین، انتقال و اشاعه فرهنگ دفاع مقدس یک ضرورت دائمی، همیشگی و اجتنابناپذیر است و بقا و پایداری کشور و نظام بستگی تام و تمام به این اقدام بسیار مهم دارد. اساس انقلاب اسلامی تلاش برای استقلال و حفظ موجودیت فرهنگی خود و رهایی از چنگال نظام سلطه است. نظامی که با تجربه استعمارگری چندصد ساله و برپایی جنگهای جهانی و کشتار بیرحمانه بیش از صدمیلیون انسان بیگناه و بر ویرانههای بینظمی، قحطی، بیماری و استیصال ملتهای مظلوم جهان، نظمی ظالمانه و شیطانی برپا کرده است.
انقلاب اسلامی ایران در برابر ظالمانی از حقوق قانونی خود دفاع میکند که اینک سلطه و استیلای خود بر منابع کشورهای جهان را، در قالب ساختارهای متعدد سازمان ملل متحد کاملاً قانونی کرده و جهان را به یک اقلیت سلطه گر و غارتگر و یک اکثریت سلطه پذیر و غارت زده تقسیم کرده است و ملتها و کشورهای سلطه پذیر را با هژمون و تکیه بر قدرت عظیم و سه گانه «رسانه»، «اقتصاد» و «نظامی» به بند کشیده و به تسلیم و فرمانبری و انقیاد واداشته است.
در عصر حاضر نظام تفرعنی، جهنمی و شیطانی سلطه عملاً وارد حیاط خلوت زندگی ملتها شده و با متلاشی کردن «فرهنگ ملل»، «انهدام بنیانهای اعتقادی و اخلاقی و نظام خانواده» و «الگوهای زندگی سالم ملل»، سبک زندگی خود را به مردم جهان دیکته میکند و هر کس را که از اطاعت و پذیرش خواستههای ظالمانه آنان سرپیچی کند به وحشیانهترین شکل ممکن (جنگ، اشغال سرزمین، تحریم، ترور و منزویسازی) مجازات میکنند.
یکی از اهداف برگزاری هفته بزرگداشت دفاع مقدس تبیین هر چه دقیقتر و اشاعه فرهنگ و دستاوردهای دفاع مقدس است. این هدف از آن جهت اهمیت دارد که علاوه بر آنکه نسل جوان را با رشادت، مقاومت و ایستادگی ملت بزرگ ایران در برابر خواستههای استکباری نظام سلطه (حضور هم زمان دو پیمان ناتو و ورشو برای درهم شکستن اراده مردم ایران)، و گذشته افتخارآمیز کشور آشنا میسازد، گذشته را الگو و چراغ راه آینده قرار داده و به مثابه یک دانشگاه بزرگ و کارآمد، با تربیت و به میدان آوردن جوانان غیور و شجاع، مؤمن، مصمم و با انگیزه، راه پرافتخار نسل گذشته را تا رسیدن به اهداف و قلههای حیات بخش انقلاب اسلامی و باز نمودن مسیر شکلگیری تمدن نوین اسلامی ادامه دهند.
و، اما پیمودن راه استقلال کشور و خنثیسازی توطئهها و ناامید کردن و درهم شکستن اراده شیطانی دشمنان، به تنهایی و بدون همراه ساختن سایر ملتها (فارغ از رسالت و تکلیف انسانی و اسلامی) امکان پذیر نبوده و تحقق اهداف سلطهگران و نابودی ایران را درپی دارد. لازمه پیروزی در این میدان سخت، اتحاد ملل مستضعف و تشکیل جبهه جهانی مستضعفین در برابر مستکبرین (آیه ۵ سوره مبارکه قصص) است. زمین ارث مستضعفین است که به دست مستکبرین افتاده است و مادامی که مستکبرین زنده باشند، آب خوش از گلوی مستضعفین پایین نمیرود و به ارث خود نمیرسند.
شکلگیری محور مقاومت مقدمه ضروری برای تشکیل جبهه جهانی مستضعفین است و انتقال فرهنگ مقاومت به محور مقاومت نیز مقدمه ضروری پیروزی این محور بر محور شیطانی و نظام سلطه است. امروز خوشبختانه نه تنها محور مقاومت لبریز از فرهنگ دفاع مقدس ملت ایران است بلکه به لطف خداوند سبحان کم کم این فرهنگ به اقصی نقاط جهان و ملتهای مستضعف منتقل شده است. امروز این سخنان امام راحل [ره]که: «ملت اسلام پیرو مکتبى است که برنامه آن مکتب خلاصه مى شود در دو کلمه؛ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ. ظلم نمیکنیم و زیر بار ظلم نمیرویم» و «ما میگوییم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست؛ و تا مبارزه هست، ما هستیم. ما بر سر شهر و مملکت با کسی دعوا نداریم. ما تصمیم داریم پرچم «لا اله الا الله» را بر قلل رفیع کرامت و بزرگواری به اهتزاز درآوریم»، الگوی آزادیخواهان و مستضعفین جهان شده و امت مهدوی در جهان در حال شکلگیری است.
در خاتمه باید گفت جمهوری اسلامی مفتخر است که فرهنگ دفاع مقدس تجربهای افتخارآمیز فراروی ملت ایران و همه مستضعفین و آزادی خواهان جهان قرار داده که امروز منجر به شکلگیری محور مقاومت و رویش فرهنگ استکبارستیزی و آزادی خواهی تمام ملتهای آزاده جهان شده است و انشاءالله درخت مقاومت و ایستادگی که امروز در برابر رژیم صهیونیستی شکل گرفته به زودی به بار خواهد نشست و با «پیروزی ملت مظلوم فلسطین»، «اضمحلال و نابودی کامل تروریستهای رژیم صهیونیستی» و «فروپاشی نظام سلطه جهانی» مقدمات ظهور منجی عالم بشریت حضرت مهدی صاحب الزمان (عج) فراهم خواهد شد.
نسل فردا و گفتمان وفاق ملی
فانوس جمشید زاده
امسال بازگشایی مدارس همزمان شده با دومین روز از هفته جاری که روز نخست آن میلاد مسعود و فرخنده پیامبر مهربانی و رحمت حضرت محمد (ص) بود و همچنین توأم با هفته دفاع مقدس که بایستی آن را به فال نیک گرفت و برای همه آموزگاران کشورمان و دانش آموزان عزیز در مقاطع تحصیلی سه گانه نظام آموزشی آرزوی موفقیت، شادکامی و بهروزی کرد. در سال ۱۳۷۶ هجری شمسی برای نخستین بار طرح پرسش مهر به میان آمد و اجرایی شد؛ البته این نام در آن برهه زمانی و سالهای اولیه دولت اصلاحات بر روی این مسئله قرار نگرفته بود. طوری که در سالهای ابتدایی به آن نامهای دیگری را اختصاص میدادند تا اینکه نهایتاً نام پرسش مهر بر آن قرار داده شد؛ ایده این طرح کمی قبلتر از سال ۷۶ و در اواخر دولت سازندگی به ریاست حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی فقید عنوان شده بود؛ اما نهایتاً در این سال و زمان ریاست جمهوری آقای سید محمد خاتمی با آن موافقت شد. پرسش مهر امسال رئیس جمهور جدید شاید با تمامی ادوار قبلی «طرح این پرسش بنیادی و تعلیمی و آموزشی» متفاوت باشد.
در آغاز سال تحصیلی ۱۴۰۴-۱۴۰۳ هجری شمسی، شرایط کشور نسبت به قبل متفاوت است و دانشآموزان با شرایط دیگری مواجه و روبهرو هستند. منظور شرایط صعب اقتصادی و معیشتی نابسامان جامعه است که در سالهای اخیر و به علت تحریمهای یک جانبه و ظالمانه آمریکا به شدت به طبقات مختلف جامعه آسیب و فشار وارد کرده است. همین موضوع باعث میشود تا پرسش مهر امسال رئیس جمهوری کمی با توجه به در پیش بودن سفر قریب الوقوع ایشان به نیویورک و خاک آمریکا برای شرکت در اجلاس سالیانه کشورهای عضو سازمان ملل متحد و گفتوگوی او در سوم مهرماه در مجمع عمومی سازمان ملل، کمی متفاوتتر از سالهای گذشته باشد و حتی با جهت گیریهای اقتصادی مواجه و روبرو گردد. برخی از تئوریسینها و تحلیلگران سپهر آموزشی و نظام تعلیم و تربیت، بر این باور هستند که در سال تحصیلی جدید رئیس جمهوری؛ آقای دکتر مسعود پزشکیان پرسش خود را در مورد مسائل اقتصادی بیان میکند و با سوال خود سعی میکند تا نظر دانشآموزان را در مورد مسائل اقتصادی در سال گذشته و همین طور نظر والدین آنها را جویا شود؛ البته این صرفاً یک احتمال است و نمیتوان به صورت ۱۰۰ درصدی بر روی آن حساب باز کرد و یحتمل ممکن است باز هم مانند سالیان گذشته و سال ۹۷ و دوره دوم ریاست جمهوری حسن روحانی، رئیس جمهور سوأل خود را در مورد مسائل آموزشی و فرهنگی بیان کند و از دخالت دادن دانش آموزان در مسائل اقتصادی جامعه ممانعت و خودداری کند؛ به هر حال این موضوعی است که تا قبل از پرسش مهر رئیس جمهور نمیشود و نمیتوان به طور قاطع با هیچ عنوانی در خصوص آن واضح و مبرهن نظری ارائه داد؛ ولی به باور نگارنده این نوشتار پرسش کلیدی و جامع و راهبری رئیس جمهور با توجه به نقش وزارتخانه عریض و طویل آموزش و پرورش و به ویژه فرهنگیان و آموزگاران در تربیت نسل فردای جامعه و نوباوگان کشور طرح پرسش خود را بر پایه اقتصاد و مبتنی بر همان گفتمان «وفاق ملی» و تلفیقی از این دو آیتم و مؤلفه مهم و راهبردی ارائه خواهند داد.
جواد شاملو
وضعیت خوب نیست. در میان ضرورت امیدواری، حماسهسرایی و شکرگزاری نسبت به مسیر طی شده، نباید از واقعگرایی نیز که عبارت است از مقایسه وضع موجود با وضع مطلوب غافل شد. برای دلگرمی، روشنبینی، احساس آرامش و غرور، نشانه کم نیست. اما برای حسرت و افسوس هم بهانه زیاد است. در سالروز ولادت پیامبر خدا و امام جعفر صادق علیهماالسلام، وضع مسلمانان بهگونهای نیست که قلب این دو بزرگوار را شاد کند. این حقیقتی است که تلخ بودنش سبب نمیشود در کلام همیشه امیدآفرین و مثبتگرای رهبر انقلاب کتمان شود: «امروز کشورهای اسلامی پُرشمار هستند و حدود دو میلیارد مسلمان در دنیا زندگی میکنند اما نمیتوان روی این مجموعه نام «امت» را نهاد زیرا امت مجموعهای است که هماهنگ و باانگیزه به سمت یک هدف حرکت میکنند ولی ما مسلمانان امروز متفرّق هستیم». این یعنی باید بپذیریم که تا فردای روشن مسلمانان یا همان تمدن نوین اسلامی فاصله زیادی داریم؛ مگر اینکه امدادی الهی به دادمان برسد.
برای مفهوم امت در تاریخ اسلام زحمات زیادی کشیده شده است. حضرت زهرا سلامالله علیها در خطبه فدکیه، امامت را نعمتی برای رهایی از تفرقه معرفی میکنند. دفاع ایشان هم دفاع از محور وحدت بود؛ کسی که بدون او جامعه اسلامی دچار فتنههایی سهمگین و پیاپی میشد و شد. شخص رسول خدا نیز همپای معرفی دائمی امیرمؤمنان به عنوان وصی خویش، از معرفی منافقان اجتناب ورزیدند تا امت در حیرت و تفرقه فرو نرود. حتی قیام سید و سالار شهیدان علیهالسلام با اینکه ظاهرا یک خروج بود؛ اما امت را از سردرگمی و گیجی بزرگی خارج کرد. احیای دین در تاریخ اسلام همواره متناظر با احیای امت بوده است. جامعه از همپاشیده، دیندار نمیتواند باشد. در واقعه حره که مردم مدینه در معرض تجاوز بیقیدانه و بیرحمانه حکومت یزید بودند؛ آن خانهای که دارالسلام بود و حتی زنان و دختران خود بنیامیه را هم از گزند عمال حکومت در امان میداشت، خانه امام زینالعابدین علیهالسلام بود. در مجموع وقتی به سیره اهل بیت عصمت مینگریم در مییابیم که دفاع آنان از حق همواره در راستای حفظ انسجام اجتماعی بوده و نگهبانی از مفهوم امت اسلامی بوده است.
آنچه به کلیت مسلمانان در عصر و زمانه ما نمره مردودی میدهد؛ فاجعه غزه است. مقاومت فلسطین هرچند تا اینجای کار با ایستادگی حماسی و شورانگیز خود، رژیم غاصب را از نیل به اهدافش محروم ساخته است؛ اما تنهاست. مقاومت نهتنها آنچنان که باید از کشورهای مسلمان حمایت دریافت نمیکند؛ بلکه اساس یکی از نگرانیهای عمدهاش عادیسازی و یکرنگی کشورهای اسلامی با رژیمی است که بعد از ۷۰ سال هنوز از سوی مردم به عنوان یک کشور عادی «در هیچ کجای جهان» شناخته نمیشود! پس از عادیسازی و در سال ۲۰۲۳ تجارت بین رژیم غاصب و ۷ کشور مسلمان که با عادیسازی همراه شده بودند، با رشد ۱۶ درصدی نسبت به ۲۰۲۲ از ۴ میلیارد دلار گذشت. بعد از هفتم اکتبر و آغاز جنایات وحشیانه رژیم علیه مسلمانان غزه، این تجارت دوجانبه تنها ۴ درصد کاهش یافت. دردآور آنکه تجارت اسرائیل با جهان خارج، ۱۸ درصد کاهش داشته است!
این عدم اتحاد کشورهای اسلامی در حالی است که دشمن هم متحد است و هم ما را به صورت یکپارچه میبیند. یعنی برای دشمن، مسلمان فلسطینی یا سوری یا ایرانی یا حجازی فرق چندانی نمیکند در حقیقت؛ اما به صورت موقت شاید دشمنی خود را با بعضی کشورها و ملتها فعلا به حالت تعویق درآورده باشد. باید دانست که کشورهای اسلامی کشورهای ضعیفی نیستند. آنها برخوردار از ثروت عظیمیاند که عمده آن را نفت و گاز تأمین میکند. حتی کشورهای غیرنفتی مانند امارات و ترکیه در صنعت جهانی گردشگری قطبهایی شناختهشده به حساب میآیند و ثروتمندند. با این حال، حامی مردم فلسطین امروز یمن است! کشوری هرچند سلحشور و سرفراز؛ اما فقیر و رنجکشیده. تنها دولتی که به شکل رسمی در حال مبارزه با اسرائیل است، جمهوری اسلامی ایران و دیگر اعضای محور مقاومت را تقریبا احزاب و سازمانهای کوچکتر از دولت تشکیل میدهند.
این یعنی مسلمان بودن مردم غزه، برای به میدان آمدن تمام کشورهای اسلامی که از قدرت اقتصادی، ژئوپلوتیکی، نظامی و جمعیتی قابل توجهی برخوردارند کافی نیست. این یعنی فرقی نداشت مردم غزه مسلمان باشند یا نه؛ در هر صورت جهان اسلام حرکتی نمیکرد. اما هر تهدید، فرصتی است. شاید بحران امروز غزه فرصتی برای رفاقت نوین کشورهای اسلامی باشد. برای این مهم فعالیت نرم لازم است. به بیان رهبر انقلاب «اگر به مدت ۱۰ سال مطبوعات جهان اسلام درباره اتحاد اسلامی مقاله بنویسند، شاعران شعر بگویند، استادان دانشگاه تحلیل، و عالمان دینی حکم صادر کنند، بدون تردید وضع بکلی عوض میشود و با بیداری ملتها، دولتها نیز ناچار به حرکت در مسیر خواست آنها میشوند».
این یعنی فعالیت همزمان هنر، رسانه، علم و فقه. کار هنر و رسانه تبلیغ و تبیین است؛ کار علم تحلیل است و کار فقه تجویز. در کشور ما فقه برای دفاع از وحدت فعال شده است اما کافی نیست. برخی از اقشار را باید با هنر و رسانه همراه کرد. وحدت دولتها، زیر سایه وحدت ملتها اجتنابناپذیر میگردد. تحریم رژیم اشغالگر که به طور جدی در ملتهای مسلمان آغاز شد، باید به صورت یک مطالبه ملی و مردمی از دوَل اسلامی در بیاید. تحریم اسلامی اسرائیل، مقدمه شکلگیری یک پیمان اقتصادی بزرگ در جهان اسلام و شکست هیمنه نظام سرمایهداری است.