تاد، به عنوان سامانه دفاع موشکی آمریکایی رسما تحویل صهیونیستها شد و رژیم با مانور گسترده رسانهای در تلاش برای جبران رسوایی بزرگی است که در دو عملیات وعده صادق علیالخصوص در راند دوم نصیبش شد و موجب گردید تا بلااستثنا تمامی رسانههای غربی و صهیونیستی از ناتوانی سامانههای پدافندی اسرائیل در مقابل موشکهای بالستیک جمهوری اسلامی ایران سخن بگویند.
اینکه سامانه پدافندی جدید آمریکایی تا چه اندازه متفاوت از سامانههای پیشین استفاده شده خواهد بود را گذر زمان و دیگر عملیاتها نشان خواهند داد؛ اما آنچه مسلم است اعتراف صهیونیستها به شکست سامانههای پدافندی در برابر عملیاتهای نظامی صورت گرفته طی یکسال اخیر است. نتانیاهو در تلاش است با این اقدام و با توجه به رسانهای شدن خبر اعطای سامانه تاد و پروگاندای صورت گرفته، پدافند خود را مجددا رسوخناپذیر نشان داده و از منظر عملیات روانی بتواند بر ساکنان سرزمینهای اشغالی اثرگذار باشد؛ چرا که موفقیت شگفتانگیز عملیات وعده صادق ۲ به انضمام عملیاتهای اخیر حزبالله و یمن در مناطق تحت کنترل رژیم که با موفقیت همراه بوده، مجددا ساکنان این مناطق را نسبت به تامین امنیت خود مردد کرده است. اعترافات متعدد خبرنگاران اسرائیلی و نظرسنجیهای منتشره از سرزمینهای اشغالی مبنی بر ناامیدی مردم نسبت به آینده نیز پشتوانه مردمی را برای ادامه دادن این جنگ فرسایشی و خسارتبار به شدت کاهش داده است و اگر سران رژیم نتوانند عملیاتهای صورت گرفته در قلب اسرائیل را کنترل کنند، این ناامیدی روز به روز بیشتر و بیشتر هم خواهد شد.
تصور صهیونیستها این بود که با دو اتفاق پیجرها و ترور فرماندهان ارشد و علیالخصوص جناب دبیرکل حزبالله، مسیر آسانی برای ورود به لبنان و نابودی حزبالله خواهند داشت و طبق منطق نظامی در چنین شرایطی امکان بازسازی روحیه و سازمان رزم عملا میسر نیست؛ اما عدم دستیابی به یک فتح ملموس در ورود به جنوب لبنان و حجم بالای کشتهها و مجروحین و خارج شدن متعدد سربازان اسرائیلی از صحنه جنگ در جنوب لبنان، تبدیل به چالش بزرگی برای اشغالگران گردیده و ادامه دار شدن این روند که با عملیاتهای موفق رزمندگان حزبالله در سرزمینهای اشغالی خصوصا عملیات پهپادی دقیق در تیپ مهم گولانی همراه بود، برای صهیونیستها بسیار گران تمام شده است.
در چنین شرایطی که اشغالگران تصور میکردند کار حماس تمام شده است و اسرائیل موفق به نابودی این گروه مردمی فلسطینی در غزه شده است، آغاز مجدد حملات راکتی از قلب غزه به سرزمینهای اشغالی اتفاق مهمی است که ارتش جنایتکار اسرائیل را بهت زده کرده است و موجب شده تا برای فرار ازین رسوایی بزرگ؛ مجددا دست به کشتار بیرحمانه در غزه و اردوگاههای آوارگان بزنند. زنده بودن و کنشگری جدید نظامی حماس آن هم در غزه یعنی احتمال آزادسازی اسرای در اختیار حماس کماکان پایین است و همین مساله اصلا به مذاق شهرکنشینان خوش نیامده و بنظر میرسد مجددا بایستی شاهد حضور گسترده مردم در خیابانها در سرزمینهای اشغالی باشیم.
به این موارد باید اختلافات داخلی در کابینه و همچنین در کنست رژیم را نیز اضافه کرد که هر از چندگاهی خبری از اختلافات جدی منتشر میشود و آخرین نمونه آن درگیری بنگویر و احمد الطیبی در کنست بود که هر کدام دیگری را تروریست خطاب میکرد. ایضا که کماکان مساله نفرت عمومی و جامعه جهانی از صهیونیستها پابرجاست و ترک مداوم میتینگهای سیاسی بین المللی از سوی نمایندگان کشورهای مختلف شاهد دیگری بر این نفرت جهانی است.
به هر روی آنچه امروز اسرائیل با آن درگیر است وضعیتی پرابهام است. صهیونیستها هنوز نتوانستند ذرهای از خفت متحمل شده به واسطه عملیات وعده صادق ۲ بکاهند و در بعد نظامی لبنان و فلسطین هم پس از به شهادت رساندن سید حسن نصرالله، صفحات جنگ بیشتر به ضرر اسرائیلیها ورق خورده است و اگر نتوانند دستاورد ملموسی طی روزهای آتی بدست آورند؛ بنظر باتلاق این جنگ فرسایشی شدیدا گریبانگرشان خواهد بود.