هفته گذشته، خبری مهم در رسانههای بینالمللی منتشر شد که توجه بسیاری از تحلیلگران حقوق بینالملل و ژئوپلیتیک را به خود جلب کرد. دولت انگلیس پس از سالها مناقشه حقوقی و سیاسی، کنترل جزایر چاگوس را به موریس سپرد. این اقدام در پی رأی مشورتی دیوان بینالمللی دادگستری (ICJ) در سال ۲۰۱۹ میلادی صورت گرفت که در آن جداسازی این جزایر از موریس، پیش از استقلال این کشور، غیرقانونی اعلام شده بود. واگذاری این جزایر که شامل «دیگو گارسیا»، یکی از مهمترین پایگاههای نظامی ایالات متحده و انگلیس در اقیانوس هند است، پایان یکی از طولانیترین مناقشات دیپلماتیک و استعماری این کشور قلمداد میشود. هرچند این توافق حاکمیت موریس را بر جزایر احیا کرد، اما پایگاه نظامی دیگو گارسیا همچنان برای ۹۹ سال در اختیار دولتهای انگلیس و آمریکا باقی میماند.
شاید بپرسید که چرا این موضوع باید برای ما مهم باشد؟! تحولات گذشته در ماجرای چاگوس، زمزمههایی را در برخی محافل ضد ایرانی، آن هم با محوریت تهدید تمامیت ارضی کشورمان به راه انداخته است. به طور مشخص تحرکات «امارات متحده عربی» درباره جزایر سهگانه «ابوموسی»، «تنب بزرگ» و «تنب کوچک» نمونهای بارز از چنین تهدیدهایی است که ممکن است با استفاده از ابزارهای مشابه، فشارهای بینالمللی را علیه کشورمان تقویت کند. برخی صاحبنظران معتقدند، تلاشهای همسایه جنوبی برای طرح ادعاهای غیرقانونی بر سر این جزایر میتواند تحت تأثیر تصمیمات حقوقی مشابهی قرار بگیرد که در پرونده چاگوس اتخاذ شد. افزون بر این، نحوه برخورد جامعه بینالمللی با این موضوع، به امارات انگیزه بیشتری برای پیگیری این مناقشات در نهادهای بینالمللی میدهد. متأسفانه، ادعاهای امارات در زمینه جزایر سهگانه ایرانی نه تنها از طریق بیانیههای سیاسی، بلکه با اقدامات دیپلماتیک، نظیر امضای بیانیههای مشترک با قدرتهای شرقی و غربی عضو شورای امنیت همراه شده است. این کشور با بهرهگیری از ابزارهای دیپلماتیک و رسانهای خود تلاش دارد موضوع حاکمیت بر این جزایر را از سطح اختلاف نظر بین دو همسایه، به سطح نهادهای بینالمللی کشانده و با جلب حمایت قدرتهای جهانی، فشارهای حقوقی و سیاسی را بر کشورمان افزایش دهد. به همین دلیل با توجه به وضعیت ملتهب غرب آسیا، باید ماجرای چاگوس را به مثابه زنگ هشداری در نظر گرفت که میتواند در صورت غفلت ما مورد سوء استفاده همسایه جنوبی قرار گیرد.
به عبارت بهتر، این ماجرا نشان میدهد که کشورمان باید بیش از پیش به تحولات حقوق بینالملل و نهادهای قضایی بینالمللی توجه داشته باشد و با اقدامات دیپلماتیک و حقوقی قوی هر توطئهای را علیه جزایر سهگانه خنثی کند، به ویژه به این دلیل که تحرکات اخیر امارات و همراهی پر رنگ قدرتهای بینالمللی با این کشور میتواند زمینهساز فشارهای حقوقی جدیدی علیه تمامیت ارضی کشورمان شود.
ماجرا چیست؟
پرونده جزایر چاگوس، از یک سو نشانهای از احقاق حقوق بومیان این جزایر است که سالها از سرزمین خود رانده شده بودند و از سوی دیگر، هشداری جدی برای کشورهایی است که در برابر ادعاهای ساختگی با این فرم و قالب رسانهای و حقوقی قرار دارند. برای درک ابعاد پیچیده این موضوع کافی است سری به مقاله «حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه» در ویکیپدیای فارسی بزنید. در این مقاله به درستی حق حاکمیت ایران مورد تأیید و تبیین قرار گرفته است، اما تنها با تغییر زبان این مقاله به زبان عربی، عنوان آن به «الاحتلال الإیرانی للجزر الإماراتیة» یا جزایر اماراتی اشغال شده به دست ایران تغییر پیدا میکند! همانگونه که مشخص است همسایه جنوبی از هر فرصتی برای تعدی به حقوق ارضی کشورمان و بسط گفتمانی آن بهره میبرد! همانگونه که اشاره شد، واگذاری جزایر چاگوس به موریس، نمونهای از مواردی است که در پی فشار بینالمللی و با تکیه بر آرای نهادهای بینالمللی تغییر حاکمیت بر سرزمینها رقم خورده است. در نتیجه این ماجرا میتواند زمینهساز تشدید تحرکات رسانهای و دیپلماتیک امارات در رابطه با جزایر سهگانه کشورمان باشد.
دقت کنیم که بیانیههای مشترکی که در سالهای اخیر میان امارات و کشورهای بزرگ، نظیر آمریکا، چین و روسیه امضا شده است، به وضوح نشان از تحرکات دیپلماتیک این کشور برای جلب حمایتهای بینالمللی دارد. این بیانیهها، بدون تأیید حاکمیت امارات بر جزایر، اختلاف نظر میان ایران و امارات را تأیید کرده و خواستار حل این مسئله از طریق مذاکره یا ارجاع به نهادهای بینالمللی شدهاند. این موضعگیریهای دیپلماتیک در بیانیههای مشترک، هشداری برای کشورمان است که نشان میدهد امارات در تلاش است با جلب حمایتهای بینالمللی و بهرهگیری از بیانیههای حقوقی، فشارهای بینالمللی علیه ایران را تشدید کند. این اقدامات که مشابه روند واگذاری جزایر چاگوس به موریس است، میتوانند زمینهساز تحرکات حقوقی و سیاسی در آیندهای نزدیک شوند و حاکمیت ایران بر این جزایر را به چالش بکشانند، آن هم در حالی که کشورمان بارها اعلام کرده که این جزایر از دیرباز به ایران تعلق داشته است.
ابعاد حقوقی و تحرکات دیپلماتیک
از منظر حقوقی، کشورمان ادله محکم تاریخی و قانونی درباره جزایر سهگانه دارد که طی دههها از طریق نهادهای بینالمللی و منطقهای به رسمیت شناخته شدهاند. در اسناد متعددی که نهادهای بینالمللی، نظیر وزارت خارجه انگلیس و سازمان ملل صادر کردهاند، حاکمیت ایران بر این جزایر به وضوح تأیید شده است.
با این حال، امارات در طول دو دهه گذشته در راستای افزایش وزن ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک خود در خلیج فارس سودای تسلط بر جزایر سهگانه را در مخیله داشته و در این راستا به واسطه دیپلماسی خود به طور جدی به دنبال جلب حمایت کشورهای عضو شورای امنیت بوده است. اماراتیها معتقدند، ارجاع موضوع به نهادهای بینالمللی میتواند زمینهساز افزایش فشارهای حقوقی علیه کشورمان شود و عرصه را بر ایرانیان تنگ کند. این در حالی است که کشورمان با ردّ تمامی این ادعاها و تأکید بر حاکمیت خود بر جزایر سهگانه، اعلام کرده است که هیچگونه مذاکرهای در این زمینه انجام نخواهد داد و هرگونه ادعایی در این زمینه غیرقابل قبول است.
راهکارهای مقابله با توطئه
برای مقابله با این توطئه و دفع تهدیدهای ناشی از آن، کشورمان باید از هماکنون راهبردهایی از جمله توسعه و آبادانی جزایر سهگانه و ایجاد مناطق ویژه اقتصادی در آنها را در دستور کار قرار دهد؛ چرا که افزایش تردید ایرانیان به این جزایر حتی از دریچه گردشگری موجب رونق این جزایر و افزایش آمار سکونت در آنها خواهد شد. این امر افزون بر اینکه پیوند این جزایر با سرزمین اصلی را تقویت خواهد کرد، از نظر حقوق بینالملل نیز به منزله یکی از شاخصهای مهم اعمال حاکمیت در نظر گرفته میشود.
از سوی دیگر، با توسعه زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی در این جزایر میتوان هرگونه زمینهسازی حقوقی یا سیاسی علیه حق حاکمیت کشورمان را از سوی امارات ناکام گذاشت.
افزون بر مواردی که به آنها اشاره شد، استفاده از دیپلماسی عمومی و رسانهای و حتی علمی نیز میتواند به مثابه یکی از ابزارهای مؤثر در مقابله با تحرکات ضد ایرانی همسایه جنوبی کشورمان عمل کند. کشورمان باید از طریق نهادهای دیپلماتیک و رسانههای بینالمللی، ادعاهای غیرقانونی امارات را بهطور مستمر رد کرده و حاکمیت تاریخی و قانونی خود بر جزایر سهگانه را برجسته کند. در این زمینه برگزاری همایشهای هدفمند بینالمللی، از جمله اقداماتی است که میتواند افکار عمومی جهانی را به سمت حمایت از حاکمیت ایران سوق دهد. حتی پیشنهاد میشود جزایر سهگانه، به ویژه جزیره ابوموسی میزبان یکی از رویدادهای بینالمللی ویژه در زمینه مسائل مرتبط با خلیج فارس باشد.
در پایان باید بر این نکته تأکید کرد که تحرکات رو به افزایش امارات در زمینه زیر سؤال بردن حق حاکمیت کشورمان بر جزایر سهگانه، زنگ هشداری برای همه دلسوزان کشور است؛ از این رو همه سیاستگذاران در سطوح گوناگون باید با اتخاذ راهبردهای جامع در زمینه توسعه و آبادانی جزایر سهگانه که مطالبه رهبر عظیمالشأن انقلاب نیز هست، در کنار استفاده از ابزارهای دیپلماتیک و رسانهای و تقویت پیوندهای اقتصادی و سیاسی این جزایر با سرزمین مادری، هرگونه فتنه یا توطئه علیه آنها را از هماکنون خنثی کنند؛ زیرا این جزایر که بخشی از خاک تجزیهناپذیر کشورمان هستند، نباید در سایه غفلت یا ساده انگاری در معرض تهدیدات حقوقی یا سیاسی قرار گیرند.