تحولات پرشتاب در سوریه طی یازده روز (۷ تا ۱۸ آذر) موجب سقوط دولت بشار اسد و تسلط گروههای تروریستی تکفیری به این کشور شد. تمامی شواهد و قراین نشان میدهد، اینکه گروههای تروریستی با این سرعت بر روی زمین پیشروی کردند به دو دلیل عمده بود:
۱ ـ هیچ نیرویی و از جمله ارتش سوریه در برابر آنان دست به مقاومت نزد.
۲ ـ طراح اصلی این عملیات آمریکاییها و صهیونیستها بودند و آنان با کمک یکی از کشورهای همسایه سوریه، تمام توان خود را به ویژه در پشتیبانیهای هوایی از تروریست به عمل آوردند. رهبر حکیم انقلاب اسلامی در بیانات روز چهارشنبه، ۲۱ آذرماه در دیدار با هزاران نفر از اقشار مختلف مردم با اشاره به حوادث سوریه، ضمن تحلیل و تبیین لایههای مختلف این رویدادها و وقایع در همین موضوع فرمودند: «این حوادث محصول یک نقشه مشترک آمریکایی ـ صهیونیستی است.»
حضرت امام خامنهای (مدظلهالعالی) با توجه به ادعاهای آمریکاییها مبنی بر دخالت نکردن در حوادث سوریه با اشاره به نقش آشکار یک دولت همسایه سوریه در این حوادث، گفتند: «با وجود این قراین متعددی وجود دارد که نشان میدهد توطئهگر، نقشهکش و اتاق فرمان اصلی آمریکا و رژیم صهیونیستی هستند.» معظمله رفتار صهیونیستها و آمریکاییها در رخدادهای سوریه را یکی از این قراین دانسته و افزودند: «اگر اینها نقشهکش حوادث سوریه نبودند، چرا برخلاف دیگر کشورها ساکت ننشستند و با بمباران صدها مرکز زیرساختی، فرودگاه، مراکز تحقیقاتی، مراکز تربیت دانشمند و نقاط دیگر سوریه عملاً در حوادث جاری دخالت کردند؟»، اما در این میان یکی از پرسشهای اساسی در خصوص تحولات سوریه و نقش مهمی که این کشور در محور مقاومت ایفا میکرد و اکنون دیگر نمیتواند آن نقش را دنبال کند، درباره آینده مقاومت است.
بررسی رسانههای وابسته به اردوگاه نظام سلطه نشان میدهد در پی سقوط دولت بشار اسد به عنوان شخص و دولت حامی و پشتیبان جبهه مقاومت از یک سو و متحد ایران از دیگر سو این رسانهها ضعیف شدن مقاومت و ایران را برجسته کردند و آن را از پیامدهای قطعی تحولات سوریه دانستند. بنابراین، پرسش اصلی آن است که آیا مقاومت در پی تحولات سوریه در مسیر ضعیف شدن قرار خواهد گرفت و بر این اساس ایران هم دچار ضعف خواهد شد؟
پاسخ به این پرسش از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است؛ چرا که یک سؤال همگانی در داخل کشور، سطح منطقه و سطح بینالملل است. پاسخ به این پرسش برای همه مهم است و البته برای دوستان و دشمنان مقاومت مهمتر است.
نگارنده بر این اعتقاد است که پاسخ به پرسشهای اساسی باید مخاطب را قانع کند و جوابهایی اقناعی خواهد بود که مستدل و منطقی باشد. در واقع اگر پاسخ به پرسش مذکور مثبت یا منفی است، دلایل آن ذکر شود و این دلایل هم از استحکام و اتقان لازم برخوردار باشد.
حال سؤال این است که آیا با سقوط دولت بشار اسد، جبهه مقاومت و ایران ضعیف خواهد شد و در آینده دیگر نمیتواند مثل گذشته در برابر دشمنانش اقدام کند؟
پاسخ نگارنده این سطور بسیار صریح و بدون ابهام یک «نه بزرگ» است. آری، مقاومت و ایران به دنبال حوادث ناگوار و تلخ سوریه، در آینده نه تنها ضعیف نخواهد شد؛ بلکه قدرت مقاومت و تأثیرگذاری آن بر حوادث و تحولات منطقه، بسیار بیشتر از امروز خواهد بود. مهمترین دلایل اقناعساز برای اثبات این نگاه تجربه ۴۵ سال گذشته است. با پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار جمهوری اسلامی در ایران، تمام قدرتهای شیطانی و زورگویان عالم برای نابودی این نظام نوپای ولایی و اسلامی به میدان آمدند و برای شکست دادن ملت ایران! هر آنچه برایشان مقدور بود انجام دادند!
نتیجه چه شد؟ برخلاف تصور آمریکاییها، صهیونیستها، اروپاییها و برخی از دولتهای مرتجع عربی هم پیمان با صهیونیستها و غربیها که برای شکست انقلاب اسلامی و تسلیم شدن ملت ایران لحظهشماری میکردند، روز به روز ملت ایران و جمهوری اسلامی تحت فشارهای دشمنانش قوی و قویتر شد. در واقع، فشارهای دشمنان و ضربههای به ظاهر خسارتبار آنان، در عمل برعکس خواستههایشان نتیجه داد و به جای فروپاشی یا تضعیف ایران، ایران اسلامی تحت فشارها پیشرفت کرد و قویتر شد و با تشکیل محور مقاومت در منطقه به یک قدرت بینظیر تبدیل شد.
آری، آنچه در ۴۵ سال گذشته، از نتیجه رویارویی جبهه انقلاب اسلامی با جبهه استکبار و نظام سلطه رخ نمود، بر اساس سنت الهی و وعدههای تخلفناپذیر خداوند به مؤمنان است که فرمود: «ولا تهنوا ولا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مومنین» و در جای دیگر فرمود: «ان ینصرکم الله فلا غالب لکم و ...». بدون تردید، جبهه مقاومت با محوریت ایران اسلامی یک جبهه خداباور با اندیشه توحیدی است. عامل اصلی انگیزهبخش برای پیشروندگی و قدرتیابی، تکلیفگرایی مبتنی بر نگاه توحیدی در چارچوب آموزههای دینی و اسلامی است. بنابراین، مقاومت قبل از آنکه یک گروه و تشکیلات با جنبههای سختافزاری باشد، یک نرمافزار برآمده از مکتب اسلام ناب محمدی (ص) با مبانی توحیدی است و اساساً شکست برای این نرمافزار متصور هم نیست.
رهبر حکیم انقلاب اسلامی در دیدار مذکور با همان نگاه توحیدی خود و مبتنی بر سنتهای الهی، به صورت مشروح به این سؤال فراگیر در افکار عمومی داخلی و خارجی با توجه به فضاسازیهای رسانههای صهیونیستی و جریانهای معاند انقلاب اسلامی پاسخ دادند. ایشان با تأکید بر اینکه فراگیر شدن گستره مقاومت در همه منطقه نتیجه قطعی فشارها و جنایات دشمنان خواهد بود، گفتند: «آن تحلیلگر نادان و بیخبر که این حوادث را باعث ضعیف شدن ایران میداند، بفهمد که ایران قوی و مقتدر است و مقتدر نیز خواهد شد.»
بسیار روشن است که فاصله گرفتن سوریه جدید از ایران و مقاومت یک خسارت است؛ اما نتیجه این خسارت ضعیف شدن مقاومت و ایران در آینده نخواهد بود.
گزارههای زیر از بیانات رهبر فرزانه و دوراندیش انقلاب اسلامی، هر یک دلیل اقناعساز برای قویتر شدن مقاومت در آینده است.
«عوامل استکبار خیال میکنند جبهه مقاومت بعد از سقوط دولت سوریه که طرفدار مقاومت بود، ضعیف شده است؛ اما سخت در اشتباهند، چرا که اصولاً درک درستی از مقاومت و جبهه مقاومت ندارند.... مقاومت نه یک سختافزار قابل شکستن و فرو ریختن بلکه یک ایمان، تفکر، مکتب اعتقادی و تصمیم قلبی است و به همین دلیل مقاومت با فشارها قویتر میشود و انگیزه افراد و عناصر آن با دیدن خباثتها شدیدتر و دامنه آن گستردهتر خواهد شد.»
«فشار مصیبتها و از دست دادن سید حسن نصرالله بسیار سنگین بود؛ اما قدرت و مشت حزب الله محکمتر شد و دشمن هم با مشاهده این واقعیت به دنبال آتشبس آمد.»
«دشمن خیال میکرد مردم غزه زیر بمبارانها علیه حماس قیام میکنند؛ اما برعکس شد و مردم بیشتر از قبل طرفدار حماس و جهاد اسلامی و بقیه گروههای فلسطینی شدند.»
«در این میان آمریکا دنبال محکم کردن جای پای خود است؛ اما زمان نشان خواهد داد که هیچ یک به اهداف خود نمیرسند و بدون شک مناطق تصرف شده در سوریه به دست جوانان غیور سوری آزاد خواهد شد.»
«مقاومت به معنای ایستادگی در مقابل آمریکا و هر سلطهگر دیگر و مخالفت با وابستگی و نوکری آمریکا، برای ملتها یک عقیده بسیار مهم است و همین باور در ماههای اخیر باعث طرفداری پرشور ملتهای منطقه و به تعبیری ملتهای جهان از فلسطین و ابراز تنفر از صهیونیستها شد.»
«صهیونیستها و همدستانشان بدانند بر اساس سنتهای الهی جنایت پیروزی نمیآورد و امروز این سنت الهی و تجربه تاریخی در غزه و ساحل غربی رود اردن و لبنان در حال تکرار است.»