توجه قرآن به ادیان الهی از جمله مسیحیت و داستان زندگی حضرت عیسی مسیح (ع) و مادرش حضرت مریم (س) نشان دهنده جایگاه ادیان الهی و ابراهیمی در دین مبین اسلام است و حکایت از ضرورت عبرت آموزی از سرگذشت پیروان ادیان الهی دارد. حضرت مریم (س) در نزد مسلمانان به عنوان ۴ بانوی برگزیده در میان زنان عالم شناخته میشود و سورهای از قرآن به نام ایشان نامگذاری شده است. قرآن کریم در دوازده سوره و ۳۴ آیه از ایشان نام برده است. به گونهای که بیشترین اسمی که در رابطه با زنان در قرآن کریم آمده است نام حضرت مریم (س) است. از حضرت مریم (س) در قرآن کریم به عنوان صدیقه یاد شده است و همچنین در سوره آل عمران اشارهای به ارتباط ایشان با ملائکه شده است و لذا به آن زن با فضیلت، محدّثه نیز گفته میشود. ایشان روزها روزه میگرفت و شبها شب زنده داری مینمودند. در رابطه با تولد حضرت عیسی (ع) آیات زیادی در قرآن کریم است.
معنای نام حضرت عیسی مسیح
نام مبارک این پیامبر بزرگ به عنوان عیسی (ع) ۲۵ بار در سورههای مختلف قرآن کریم ذکرشده است از جمله در سورههای بقره، آل عمران، انعام، توبه، مریم، مؤمنون، احزاب، شوری و غیره و واژه مسیح نیز یازده بار در قرآن مورد استفاده قرار گرفته است.
علت اینکه به حضرت مسیح میگویند، این است که این کلمه از مسح به معنی کشیده گرفته شده است و این پیامبر با کشیدن دست بر بدن افراد بیمار، آنان را شفا میداد. گاهی گفته میشود مسیح به معنای ممسوح، یعنی شستشو شده از گناه، یا فرا گرفته شده به یمن و برکت است. و یا مسیح لغت عبری الاصل و مشتق از مشح است و یهود به موجب تورات، اشیای مقدس را با روغنی مخصوص و تشریفاتی خاص مسح میکردند و عدهای هم او را به خاطر عصمت و طهارت و پاکی اش مسیح نامیدهاند. کلمه عیسی نیز از یسوع گرفته شده و به معنای نجات دهنده است.
سرگذشت حضرت عیسی در قرآن
سرگذشت حضرت مسیح (ع) در ۱۵ سوره و ۹۳ آیه از قرآن آمده است که با عنوانهای عیسی بن مریم ۱۶ بار و ابن مریم ۱۷ بار و مسیح ۱۱ بار یاد شده است. در قرآن کریم توصیفهای بسیاری درباره حضرت مسیح (ع) به کار رفته است که حکایت از جایگاه ویژه ایشان نزد خداوند متعال دارد. عیسی مسیح جایگاه بسیار والا و متمایزی با دیگر پیامبران دارد.
دیدگاه قرآن درباره زندگانی مریم (ع) در برخی موارد برخلاف گفتههای تورات و حتی انجیل است. در مقالهای که خلیل حقیقی آن را نگاشته است اشارات قرآن درباره حضرت مریم و عیسی مسیح را به تفسیر جمع آوری کرده است. در این تحقیق آمده است که از نظر قرآن همسر عمران گفت: اذا قالت امراءت عمران رب انی نذرت لک ما فی بطنی محرراً فتقبل منی أنت سمیع علیم. یعنی: پروردگارا من آنچه را در شکم، دارم نذر کردم که آزاد از هر قید و بند در خدمت تو باشد از من بپذیر که تو شنوای دانایی. و لما وضعتها قالت رب انی وضعتها أنثی و الله اعلم بما وضعت و لیس الذکر کالانثی وانی سمیتها مریم و انی اعیدها بک و ذریتها من الشیطن الرجیم یعنی او چون فرزندش را بزاد، گفت پروردگارا من دختر زادهام و خدا بهتر میداند که او چه زاده بود و پسر مانند دختر نیست و من او را مریم نام نهادم و او و فرزندش را از شر شیطان مطرود به پناه تو می آورم»
با توجه به اینکه تولد مریم (ع) از دید قرآن یک حادثه الهی و برای پرورش پسری است که خود سرمنشاء تحولات میگردد اما این شخص پاکدامن تحت تربیت و سرپرستی و کمکهای خدا قرار میگیرد و در مورد مریم (ع) آمده است که: فتقبلها ربها بقبول حسن و انبتها نباتاً حسناً و کفلها زکریا کلما دخل علیها زکریا المحراب وجد عند ها رزقاً قال یمریم أنی لک هذا قالت هو من عند الله ان الله یرزق من یشاء بغیر حساب، یعنی: «آنگاه پروردگارش او را هر چه نیکتر پذیرفت و به نیکی پرورش داد زکریا را به سرپرستی او برگماشت، هرگاه که زکریا در آن غرفه بر او وارد میشد. میدید که نزد او رزق و روزیی است و میگفت ای مریم اینها از کجا برائت آمده است؟ مریم میگفت آن از نزد خداوند است؛ خدا هرکس را که بخواهد بی حساب روزی می میبخشد»
توجه ویژه خداوند به حضرت مریم
مریم (ع) با این اوصاف از بدو وجود تا زمانی که سرپرستی حضرت عیسی مسیح (ع) را بر عهده گرفت تحت توجهات خداوند بود، اما علی رغم آنکه مردم روزگار او از زمان رحلت حضرت یعقوب (ع) به او قول دادند و ام کنتم شهدا اذ حضر یعقوب الموت اذ قال لبنیه ما تعبدون من بعدی قالوا نعبد الهک واله أ ابانک ابراهیم و اسمعیل و اسحق الهاً واحداً و نحن له مسلمون یعنی که مگر شما شاهد بودید که چون مرگ یعقوب فرا رسید به پسرانش گفت پس از… من چه میپرستید و گفتند خدای ترا و خدای نیاکانت ابراهیم اسماعیل اسحاق را که خدای یگانه است رامی پرستیم و ما فرمانبردار او هستیم.» اما مردم راه فساد و پیمانشکنی را پیشه خود کردند و به همین علت مشیت خدا به حمایت حضرت مریم (س) و انتخاب پیامبرانی مانند حضرت عیسی (ع) و دیگران برای رسالت آنها انجامید، اما جامعة بنیاسرائیل برخلاف آنچه قرآن تصریح کرده است که با خدا پیمان بسته بودند و کوه طور شاید به عنوان شاهد نیز بر فراز آنها برافراشته شده بود و در پاسخ درخواستهای خدا گفتند شنیدیم، اما سرپیچی کرده و با دلی کفر آلود مهر گوساله در سرشته شد.
و آمده است که او اذا اخذنا میتقکم و رفعنا فوقکم الطور خذوا ما اتینکم بقوه و اسمعوا قالوا سمعنا و عصینا و اشربوا فی قلوبهم العجل بکفرهم قل بشسما یا مرکم به ایمنکم ان کنتم مؤمنین یعنی، بگو اگر مؤمن باشید چه بد است آنچه ایمان شما به آن فرمان میدهد. اما باز راه فساد در پیش گرفتند ولی در این زمان دو حادثه مهم به وقوع پیوست اول اینکه برحسب درخواست زکریا از خدا، وی دعا نموده و و لقد ارسلنا رسلا من قبلک و جعلنا لهم أزواجاً و ذریة و ما کان لرسول ان یاتی بأیه الا باذن الله لکل اجل کتاب یعنی: و پیش از تو پیامبرانی فرستادهایم همسران و فرزندانی به آنان بخشیدهایم و هیچ پیامبری را نرسد که معجزهای جز به اذن الهی بیاورد. هر اجلی… معین است.
او در حالی که در محراب به نماز ایستاده به بود فنادته الملائکه و هو قائم یصلی فی المحراب ان الله یبشرک بیحیی مصدقا بکلمه من الله و سیدا و حصوراً و نبیاً من الصلحین، یعنی: فرشتگان ندایش دادند که خداوند تو را به فرزندی به نام یحیی بشارت میدهد که گواهی دهنده بر حقانیت کلمه الله (عیسی بن مریم) و مهتر و خویشتندار و پیامبری از شایستگان است.
معجزات حضرت مریم (س) و حضرت عیسی (ع)
بعد از انتخاب مریم (ع) و تصریح قرآن مبنی بر عدم وجود همسر برای وی علی رغم متون تحریف شده مسیحیت و یهود او به شدت نگران سرنوشت خود و آینده بود، قرآن آورده است، واذکر فی الکتب مریم اذ انتبذت من اهلها مکاناً شرقیاً یعنی از مریم یاد کن که آنگاه از خاندان خویش در گوشهای شرقی کناره گرفت فاتخذت من دونهم حجاباً فارسلنا الیها روحنا فتمثل لها بشراً سویاً، یعنی: و از آنان پنهان شد؛ آنگاه روح خویش (جبرئیل) را به سوی او فرستادیم که به صورت انسانی معتدل به دیده او درآمده قرآن.
مریم گفت: قالت انی اعوذ بالرحمن منک ان کنت تقیأه یعنی.... گفت من از تو اگر پرهیزکار باشی به خدای رحمان پناه میبرم. گفت: «قال انما انا رسول ربک لاهب لک علم زکیاً» یعنی «من فقط فرستاده پروردگارت هستم تا به تو پسری پاکیزه بخشم «قالت انی یکون لی علم و لم یمسنی بشرو لم اکن بغیاً، یعنی: «گفت چگونه مرا پسری باشد و حال آنکه هیچ بشری به من دست نزده است و من پلیدکار نبودهام «قال کذالک قال ربک هو علی هین و لنجعلة ابه للناس و رحمة منا و کان امراً مقضیاً، یعنی: ه گفت همین است پروردگارت فرموده آن کار بر من آسان است تا او را پدیده شگرفی برای مردم قرار دهیم و رحمتی از ما است و کاری انجام یافتنی است. فحملته فانتبذت به مکاناً قصباء یعنی سپس (مریم) به او باردار شد و با او در جایی دور دست کناره گرفت. آنگاه، فاء جاء ها المخاض إلی جذع النخله قالت یلیتنی مت قبل هذا وکنت نسیاً منسباً، یعنی: درد زایمان او را به پناه تنه درخت خرمایی کشانید. گفت ای کاش پیش از این مرده بودم و از یاد رفته بودم و فراموش شده بودم»
فنادتها من تحتها الا تحزنی قد جعل ربک تحلک سریاً، یعنی از فرودست او را ندا داد که اندوهگین مباش پروردگارت از فرودست تو جویباری روان کرده است. چون درد زایمان بر مریم سخت گرفت، آمده است و او هری الیک بجذع النخله تساقط علیک رطباً جنباً، یعنی: تنه درخت خرما را به سوی خود تکان بده تا بر تو رطب تازه چیده فرو ریزد. فکلی و اشربی و قری عیناً فاما ترین من البشر أحداً فقولی انی نذرت للرحمن صوماً فلن اکلم الیوم انسیا یعنی: پس بخور و بیاشام و دیده روشن دار آنگاه اگر انسانی را دیدی بگو برای خداوند رحمان روزه گرفتهام و هرگز امروز با هیچ انسانی سخن نمی گویم.
سلام خداوند بر حضرت عیسی
پس او را برداشت و به نزد قومش آورد، فانت به قومها تحمله قالوا یمریم لقد جنت شیئاً فریاً، یعنی: گفتند ای مریم کار شگرفی پیش آوردی «یا اخت هرون ماکان ابوک امرأ سو و ما کانت امک بغباء» یعنی: ای خواهر هارون نه پدرت مردی نابکار و نه مادرت پلیدکار بوده آنگاه به او اشاره کرد فاشارت الیه قالوا کیف تکلم من کان فی المهد صبیا، یعنی: گفتند چگونه با کودکی که در گهواره است سخن بگوییم.
(نوزاد به سخن درآمد) و قال انی عبد الله أتنی الکتب و جعلنی نبیاء یعنی: گفت من بنده خداوندم که به من کتاب آسمانی داده است و مرا پیامبر گردانیده است. وجعلنی مبارکاً این ما کنت و اوصتی بالصلاة والزکوة مادمت حباه یعنی در هرجا که باشم مبارک گردانیده و مرا مادام که زنده باشم به نماز و زکات سفارش فرموده است و «برا بولدنی و لم یجعلنی جباراً شقیاء یعنی: و نیز مرا در حق مادرم نیکوکار گردانده و مرا زورگوی سخت دل نگردانده است» او السلم علی یوم ولدت و بوم اموت و یوم ابعث حیاه یعنی سلام او بر من در روزی که زادم و در روزی که در گذرم و روزی که زنده برانگیخته شوم، درود باد. ذلک عیسی ابن مریم قول الحق الذی فیه یمترون، یعنی: این است عیسی بن مریم این سخن راست که آنان در آن شک و شبهه دارنده. ما کان الله ان یتخذ من ولد سبحنه اذا فضی امرأفانما یقول له کن فیکون یعنی: سزاوار نیست که خداوندی فرزندی برگیرد او منزه است آنگاه که کاری را مقرر فرماید فقط به آن میگوید موجود شو بی درنگ موجود میشود.
احادیث حضرت عیسی علیه السلام
در منابع حدیثی اسلامی، احادیث زیادی از حضرت عیسی مسیح (ع) نقل شده است. از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
حضرت عیسی علیه السلام: طُوبی لِلمُصلِحینَ بَینَ النّاسِ، اُولئکَ هُمُ المُقَرَّبونَ یَومَ القِیامَةِ؛
حضرت عیسی علیه السلام: خوشا به حال اصلاح کنندگان میان مردم؛ اینان در روز قیامت مقرّبان اند. [۱]
امام صادق علیه السلام: اجْتَمَعَ الْحَوَارِیُّونَ إِلَی عیسی ع فَقَالُوا لَهُ یَا مُعَلِّمَ الْخَیْرِ أَرْشِدْنَا فَقَالَ لَهُمْ إِنَّ مُوسَی کَلِیمَ اللَّهِ ع أَمَرَکُمْ أَنْ لَا تَحْلِفُوا بِاللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی کَاذِبِینَ وَ أَنَا آمُرُکُمْ أَنْ لَا تَحْلِفُوا بِاللَّهِ کَاذِبِینَ وَ لَا صَادِقِینَ.
حواریون کنار حضرت عیسی علیه السلام جمع شدند و عرض کردند ای آموزگار نیکی [ها] ما را هدایت فرما پس آن حضرت فرمود: موسای کلیم الله علیه السلام به شما امر کرد که به خدای متعال قسم دروغ نخورید. و من به شما امر میکنم که چه راست و چه دروغ، به خدای متعال قسم دروغ نخورید. [۲]
عَنْ المسیحِ عَلَیهِ السَّلام قَالَ: إِنَّ مُوسَی نَبِیَّ اللَّهِ ع أَمَرَکُمْ أَنْ لَا تَزْنُوا وَ أَنَا آمُرُکُمْ أَنْ لَا تُحَدِّثُوا أَنْفُسَکُمْ بِالزِّنَا فَضْلًا عَنْ أَنْ تَزْنُوا فَإِنَّ مَنْ حَدَّثَ نَفْسَهُ بِالزِّنَا کَانَ کَمَنْ أَوْقَدَ فِی بَیْتٍ مُزَوَّقٍ فَأَفْسَدَ التَّزَاوِیقَ الدُّخَانُ وَ إِنْ لَمْ یَحْتَرِقِ الْبَیْتُ
حضرت عیسی علیه السلام فرمود: موسی بن عمران به شما امر کرد که زنا نکنید و من به شما امر میکنم که فکر زنا را در خاطر نیاورید چه رسد به عمل زنا زیرا آنکه فکر زنا کند مانند کسی است که در عمارت زیبا و مزینی آتش روشن کند دودهای تیره آتش زیبائیهای عمارت را خراب میکند اگر چه عمارت آتش نگیرد یعنی فکر گناه خواه ناخواه در قلب مردم تیرگی ایجاد میکند و به صفا و پاکی دل آنها ضربه میزند گر چه مرتکب آن گناه نشوند. [۳]
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام قَالَ: مَرَّ عیسی ابْنُ مَرْیَمَ [علیهما السّلام] عَلَی قَوْمٍ یَبْکُونَ فَقَالَ مَا یُبْکِی هَؤُلَاءِ فَقِیلَ یَبْکُونَ عَلَی ذُنُوبِهِمْ قَالَ فَلْیَدَعُوهَا یُغْفَرْ لَهُم.
امام صادق علیه السّلام فرمود: حضرت عیسی علیه السّلام عدهای را دید که گریه میکردند. پرسید که چرا گریه میکنند. جواب دادند که بر گناهانشان میگریند. آن حضرت علیه السّلام فرمودند: اگر آن گناهان را ترک نمایند، آمرزیده میشوند. [۴]
مَرَّ عیسی ابْنُ مَرْیَمَ بِقَبْرٍ یُعَذَّبُ صَاحِبُهُ ثُمَّ مَرَّ بِهِ مِنْ قَابِلٍ فَإِذَا هُوَ لَیْسَ یُعَذَّبُ فَقَالَ یَا رَبِّ مَرَرْتُ بِهَذَا الْقَبْرِ عَامَ أَوَّلَ وَ هُوَ یُعَذَّبُ وَ مَرَرْتُ بِهِ الْعَامَ وَ هُوَ لَیْسَ یُعَذَّبُ فَأَوْحَی اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ إِلَیْهِ یَا رُوحَ اللَّهِ قَدْ أَدْرَکَ لَهُ وَلَدٌ صَالِحٌ فَأَصْلَحَ طَرِیقاً وَ آوَی یَتِیماً فَغَفَرْتُ لَهُ بِمَا عَمِلَ ابْنُه.
امام صادق (ع) از پدرش از پدرانش (ع) نقل کرده که رسول خدا (ص) فرمود: روزی حضرت عیسی (ع) سر قبری رسید که صاحبش در عذاب بود. سال بعد دوباره سر آن قبر آمد اما دید که صاحبش در عذاب نیست. عرض کرد: خداوندا سال گذشته بر این قبر برخوردم دیدم صاحبش معذب است ولی امسال که آمدهام می بی نم معذب نیست. علت این امر چیست؟ خداوند به حضرت عیسی وحی فرمود: ای روح اللَّه، فرزند این شخص بالغ شده و راه صالح را گرفت و به یتیمی جا داد. این است که من به خاطر عمل فرزندش از گناه این شخص صرف نظر کردم. ۵]
الإمامُ الصّادقُ علیه السلام: أوحی اللّهُ إلی عیسی ابنِ مریمَ علیه السلام: اکْحُلْ عَیْنَیکَ بمِیلِ الحُزنِ إذا ضَحِکَ البَطّالونَ.
امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند به عیسی بن مریم علیه السلام وحی فرمود: آن گاه که هرزگان میخندند، تو با میلِ اندوه بر چشمانت سرمه بکش. [۶]
الإمامُ الصّادقُ علیه السلام: إنّ عیسی بنَ مَریمَ علیه السلام قالَ: داوَیْتُ المَرْضی فشَفَیتُهُم بإذنِ اللّهِ، و أبْرَأتُ الأکْمَهَ و الأبْرَصَ بإذنِ اللّهِ، و عالَجْتُ المَوْتی فأحْیَیتُهُم بإذنِ اللّهِ، و عالَجْتُ الأحمَقَ فلَم أقْدِرْ علی إصْلاحِهِ.
امام صادق علیه السلام: عیسی بن مریم گفت: بیماران را طبابت کردم و به اذن خدا آنان را درمان کردم، کورانِ مادر زاد و مبتلایان به پیسی را به اذن خدا بهبود بخشیدم، و مردگان را به اذن خدا زنده کردم، اما احمق را نتوانستم اصلاح کنم. [۷]
[۱] تحف العقول، ص ۵۰۱.
[۲] کافی ج ۵ ص ۵۴۲
[۳] کافی ۵ ج ص ۵۴۲
[۴] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ص ۱۳۴
[۵] وسایل الشیعة ج ۱۶ ص ۳۳۸ - الجواهر السنیة ص ۲۲۹
[۶] بحارالانوار: ۷۲/۷۱/۲
[۷] الاختصاص: ۲۲۱