در میان اخبار تحولات منطقه که از تداوم جنایتهای ضد بشری صهیونیستها در بمباران زنان و کودکان غزه در اردوگاهها و دستگیریها و برخوردها در کرانه باختری و درگیریهای گروههای مسلح در سوریه و پیشروی ارتش رژیم صهیونی تا نزدیکیهای دمشق حکایت دارد، خبر آتشسوزی وسیع و گسترده در بخشهایی از ایالت کالیفرنیا، به ویژه لسآنجلس یکی از پربسامدترین اخبار بود. شعله کشیدن آتشی ویرانگر که هزاران خانه را به خاکستر تبدیل کرد و ضمن آواره شدن صدها هزار نفر، جان دهها نفر را گرفت.
از علت آتشسوزیها که درباره آن هنوز اتفاق نظر وجود ندارد، بگذریم، وزش بادهای شدید آتش را شعلهورتر کرد و به همین میزان مهار آن نیز سختتر شد. تا جایی که این آتشسوزی ویرانگرترین آتشسوزی در تاریخ کالیفرنیا قلمداد میشود.
از تقلاهای سیاسی احزاب سیاسی آمریکا در نشانه رفتن انگشت اتهام به سمت دولت بایدن هم که بگذریم، این واقعه پرده از چهره پوشالی آمریکا کنار زد و بحران مدیریت در نظام حاکم بر ایالات متحده را هویدا کرد. برخی رسانههای آمریکایی هم که با کوچکترین بهانه و حادثهای در هر جای دنیا و به ویژه نظام جمهوری اسلامی، کشورها را در معرض شدیدترین اتهامات قرار داده و به بهانههای گوناگون آتش تهیه اعتراض و اغتشاش را فراهم میآورند، درباره این ماجرا سکوت کرده یا در بیان علت حادثه به موضوعات پیش پا افتاده متوسل میشوند تا جلوی شکلگیری انگاره ناکارآمدی و ضعف دولت در مدیریت بحران پیش آمده را بگیرند و موضوع را به ناهماهنگی میان مدیران اداره آتشنشانی و برخی مقامات شهری، تا شهردار و فرماندار ایالت کالیفرنیا نسبت میدهند.
بالاخره اگر از دیدگاه مجازات الهی برای آمریکاییها که دستشان به خون میلیونها انسان بیگناه در سراسر جهان آغشته است هم بگذریم، جهنمی که شیطان بزرگ در آن گرفتار شده ضربه سنگینی برای آمریکاست که مدعی برتری تکنولوژیکی در ابعاد مختلف است. این حادثه نشان داد قابلیت و توان مدیریت بحران در یک حادثه طبیعی را ندارند و در حال حاضر هم جبران این خسارت عظیم مستلزم بیش از صد میلیارد دلار هزینه است. در همین زمینه یکی از مطالب مطرح شده این است که در دو سال گذشته دولت بایدن همه تجهیزات ذخیره آتشنشانی لسآنجلس را به اوکراین فرستاده و عملاً هیچ امکانات و تجهیزات پشتیبانی برای تقویت سامانه دفع حریق در اختیار ندارد.
به این مورد باید اضافه کرد حمایت و پشتیبانی مالی و تجهیزاتی آمریکا از رژیم صهیونی را که در طول حدود ۴۵۰ روز تجاوز بیامان به غزه و لبنان و حالا هم سوریه، ثروت ملی این کشور را که باید صرف امور داخلی و حل مشکلات متعدد مردم آمریکا شود، خرج میکند تا این رژیم کودککش چند صباحی بیشتر به عمر ننگین خود ادامه دهد.
حرف آخر اینکه عدهای که آمریکا را تحت تأثیر تبلیغات رسانهای، قدرت بلامنازع در حوزههای گوناگون و پیشرفته در انواع علوم و فناوریها میدانند، در چنین موقعیتهایی باید به نقاط ضعف جدی و چالشهای بنیادین این کشور پی ببرند و بدانند که با پایان دوران یکجانبهگرایی، عصر افول آمریکا آغاز شده و این موضوع به هیچ وجه توقفپذیر نیست.